توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 14948
سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۴۱
آقای روحانی؛ 23 تیرماه 1378 ، یادتان هست؟
حالا البته ایراد نمی‌گیرم که چرا لحنتان عوض شده است. هرکسی ممکن است در گذر زمان، حرف و عملش تغییر کند، مشکلی نیست؛ حرف من این است که لااقل طوری حرف نزنید که انگار همیشه این‌قدر آزادی‌خواه و لیبرال و حامی حقوق اقلیت و معترضان و منتقدان و … بوده‌اید. همین.
آقای روحانی؛ 23 تیرماه 1378 ، یادتان هست؟
امید حسینی:
«افراد شرور، افراد وابسته به گروهک‌های سیاسی ورشکسته و منزوی در جامعه ما، مزدوران و وابستگان به قدرت‌های خارجی از این فرصت خواستند سوء استفاده کنند، البته این گروهک‌ها ماه‌ها در انتظار یک فرصت مناسب بودند و فکر کردند این مقطع فرصت مناسبی برای اهداف شوم و پلید آنهاست. یک حادثه تلخی که با حرکت این عناصر فاسد رخ داد، حرمت‌ شکنی بود.

مردم ما به خوبی می‌دانند مسئله ولایت به عنوان مظهر وحدت ملی جامعه است. مسئله ولایت مظهر اقتدار ملی ما است. اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است. اهانت به ایران است. اهانت به اسلام است. اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگانی است که قلبشان برای ایران به عنوان ام‌القرای جهان اسلام می‌تپد، بنابراین این حرمت شکنی نه برای مردم ما و نه برای عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل تحمل نیست… ولایت،‌ مهم‌ترین رکن حکومت و نظام ما در قانون اساسی کشور ما است.

اگر منع مسئولین نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد می‌کردند و آنها را به سزای اعمالشان می‌رسانند. این متانت، صبر و این آماده بودن و گوش به فرمان بودن تمرین نوینی بود که مردم ما از زندگی مولای متقیان حضرت علی (ع) سرمشق گرفته بودند و به نمایش گذاشتند… مطمئن باشید دولت و ارگان‌های امنیتی کاملاً بر کشور مسلط هستند و این گروهک‌ها و این چند صد نفر اوباش چیزی نیستند که بخواهند برای ملت ما و برای مردم عزیز و قهرمان تهران، نگرانی بوجود آورند.

در کدام کشور جهان، حرکت‌های آشوب‌طلبانه این چنین تحمل می‌شود اینها خیلی پست‌تر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط کدام دولت، آشوب، تخریب و بر هم زدن نظم جامعه، تحمل می‌شود. مگر دولت مقتدر جمهوری اسلامی ایران مسئولین امنیتی نظام، این گونه حوادث را تحمل خواهند کرد. این صبر و متانت، در یکی دو روزه برای این بود که ماهیت این چند صد نفر اوباش به خوبی برای مردم ما روشن می‌شود و همه به خوبی بدانند اینها چه کسانی هستند و دارای چه ماهیتی هستند.

افرادی که اتوبوس و اموال عمومی را آتش می‌زنند، آنها که ماشین بین‌المال را آتش می‌زنند و حتی اتومبیل شخصی افراد را از بین می‌برند، اینها چه عناصری هستند و دارای چه ماهیتی می‌باشند؟ بی‌تردید این افراد دشمن مردم ایران و ارزش‌های این مرز و بوم هستند، این اوباش حتی به مساجد هم تعرض کردند. ادامه این وضع برای نظام ما کشور ما و ملت ما قابل تحمل نخواهد بود. دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت‌طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند. مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصت‌طلب و آشوبگر – اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند کرد.

نیروهای امنیتی قدرتمند ما اعم از نیروی انتظامی، بسیج و سایر قوا و پرسنل بیدار وزارت اطلاعات در صحنه مقتدرانه خواهند بود. خوشبختانه اکثر این عناصر در ظرف دیروز و دیشب دستگیر شده‌اند. همه این افراد مورد بازجویی قرار خواهند گرفت. در میان این افرادی که دستگیر شده‌اند افراد شرور، جنایتکار و سابقه‌دار، وابسته به گروهک‌های معاند و ورشکسته، افرادی که به نوعی از سوی دستهای مشکوک تطمیع شده بودند همه اینها دیده می‌شوند که در فرصت مناسب ماهیت این افراد به مردم معرفی خواهد شد. بی‌تردید آنهایی که به آشوب و تخریب اموال عمومی و تعرض به نظام در این چند روز مشغول بوده‌اند، در دادگاه‌های صالحه ما محاکمه خواهند شد و طبق قوانین و مقررات به مجازات خواهند رسید.»

******

اظهارات بالا، بخش‌هایی از سخنان حماسی و انقلابی آقای حسن روحانی در ۲۳ تیرماه سال ۱۳۷۸ هست. این مواضع قاطع و کوبنده را مقایسه کنید با ژست‌ها و شعارهای امروز ایشان که می‌گویند: من حقوقدانم، سرهنگ نیستم!

این روزها جناب روحانی چنان قیافه‌ی آزادی‌خواهی به خود گرفته‌اند که آدم خیال می‌کند با خود «جان لاک» طرف هست! حالا اگر این ادعاها را محمدرضا عارف مطرح می‌کرد، حرفی نبود. چون به هرحال آقای عارف معاون اول دولتی بود که شعارش توسعه سیاسی و آزادی بود، اما آقای روحانی عزیز! شما افتخارتان این است که مرید آقای هاشمی هستید. شما که امروز منتقد فضای پادگانی و سرهنگی هستید، فضای بسته و امنیتی دولت سازندگی را چطور توجیه می‌کنید؟! اینها تناقض نیست؟ لحن شما در سخنرانی بالا چه فرقی با لحن سرهنگی دارد؟ چه فرقی با ادبیات سال ۸۸ دارد؟ خوب بعضی‌ها در سال هشتاد و هشت دقیقا با همین ادبیات با معترضان (یا به قول شما اوباش) برخورد کردند؟ چه فرقی دارد؟!

حالا البته ایراد نمی‌گیرم که چرا لحنتان عوض شده است. هرکسی ممکن است در گذر زمان، حرف و عملش تغییر کند، مشکلی نیست؛ حرف من این است که لااقل طوری حرف نزنید که انگار همیشه این‌قدر آزادی‌خواه و لیبرال و حامی حقوق اقلیت و معترضان و منتقدان و … بوده‌اید. همین.

*****

امیدوارم که این مطلب باعث سوءتفاهم کسی نشود. من اصلا قصد تخریب آقای روحانی را ندارم. اتفاقا کاملا خوشحالم که ایشان وارد رقابت‌های انتخاباتی شده و شور و حالی به انتخابات داده‌اند. از این بابت واقعا از ایشان ممنونم و بدون تعارف به او احترام می‌گذارم. حرف من فقط درباره چهره‌‌ای است که این روزها آقای روحانی دارند از خودشان به جامعه و مردم نشان می‌دهند. کاش همه خودشان باشند.
Share/Save/Bookmark