کد مطلب: 49742
يکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۷
درباره رفتار متفاوت رئیس جمهور با مردم
تصاویر حضور بیواسطه در میان مردم، بازدید «بدون کفش» از چادرهای زلزلهزدگان و نشستن پای درددلهای آنان و... حالا چهرهای متفاوت را از رئیسجمهور به نمایش گذاشته است. چهرهای که با آنچه مردم در این پنج سال از رئیس الوزرا دیده بودند، قدری فرق داشت.
به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز، محمد جعفری: سفر دو روزه حسن روحانی به کرمان هر چند به انتها رسید اما بازخوردهای آن در فضای رسانهای همچنان دنبالهدار است. بازخوردهایی که البته عمدتا به حاشیههای پررنگتر از متن این سفر مربوط میشود و حتی کار را به جایی رساند که وعدههای جالب رئیسجمهور ازجمله انتقال آب از دریای عمان به کرمان و اقدامات جالبتر ازجمله اعلام آغاز پروژه مطالعاتی برای مناقصه گذاشتن ریل جیرفت- کهنوج- قلعه گنج- جاسک هم کمتر از آن چیزی که انتظارش میرفت دیده شدند.
عکسهای منتشر شده از این سفر اما بیانگر یک تفاوت بود. تفاوتی که البته هنوز معلوم نیست چه بخش از آن ظاهری بوده و چه میزانش ناشی از تغییر در رویههای سابق است. تصاویر حضور بیواسطه در میان مردم، بازدید «بدون کفش» از چادرهای زلزلهزدگان و نشستن پای درددلهای آنان و... حالا چهرهای متفاوت را از رئیسجمهور به نمایش گذاشته است. چهرهای که با آنچه مردم در این پنج سال از رئیس الوزرا دیده بودند، قدری فرق داشت.
خیلیها این رفتار را به فال نیک گرفتند و آن را نشان از مشق سادهزیستی و نه پوپولیسم خواندند. این دسته، نوع بروز و ظهور رئیسجمهور در سفر اخیر را اتفاقی روبه جلو و نوعی پیشرفت برای دولت قلمداد کردند و گفتند مردم، محبت را بهتر از سیاست میفهمند و با این قبیل رفتارهاست که به نظام امیدوار میشوند.
از نگاه آنها، شخص رئیسجمهور نیز، اینگونه صدای اصلی مردم را بهتر میشنود و فارغ از آمار و ارقام زیردستیها، مشکلات معیشتی جامعه را از نزدیک لمس میکند.
برخیها هم از اساس آن را نوعی نمایش دانستند و با نگاهی بدبینانه به آن نگریستند. بدبینیای که شاید بخشی از آن ناشی از تصاویر منتشر شده از سفر قبلی روحانی به مناطق زلزلهزده کرمانشاه و نحوه حضور او در میان مردم باشد. حضوری که به واسطه دست تکان دادنهای همیشگی از سقف ماشین ضدگلوله و حلقه محافظان پرشماری که رئیسجمهور را هنگام گفتوگو با مردم احاطه کرده بودند درد خاصی را التیام نداد و بیش از هرچیز انتقاد برانگیز شد.
در هر صورت فارغ از این سوال که در پایان چهارمین دهه از انقلاب اسلامی، شادمانی از مشاهده چنین رفتاری که هم سیره عملی رهبران انقلاب بوده و هم از ابتدا بنا بود چنین سبک و سیاقی میان مردم و حاکمان نظام اسلامی برقرار باشد، اساسا چقدر موضوعیت دارد. به نظر میرسد چندی است که تیم رسانهای رئیسجمهور به این جمعبندی رسیده که در مقطع کنونی و با توجه به اقتضائات فعلی جامعه، پرستیژ اتوکشیده، شقورق، و با پرنسیب پیشین، به ظرفیت اجتماعی دولت آسیب میزدند و منجر به ریزش در پایگاه اجتماعی رئیسجمهور میشوند.
موضوعی که نمود عینی آن برای نخستین بار در آخرین گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور با رضا رشیدپور مشاهده شد. بسیاری از ناظران، مدل و فضای حاکم بر این گفتوگو و نوع چینش و طرح سوالات را نشانهای از تغییر در رویه رئیس پاستور تفسیر کردند.
تغییر مورد اشاره اما ظاهرا به همانجا محدود نشده و در گامهای دیگر نیز در حال پیادهسازی است و آنطور که یکی از روزنامههای حامی دولت مینویسد رئیسجمهور صدای منتقدان از نوع برخورد او و دولتیان با زلزلهزدگان سرپل ذهاب را شنیده و از همین روست که در رابطهاش با زلزلهزدگان گورک، طرحی نو در انداخته و مردمدارتر و دلسوزتر رفتار کرده است.
بر پایه گزارش فرهیختگان، در هر صورت با این وجود گروه دیگری از ناظران قائل به آنند که میتوان سیاست رسانهای جدید دولت را رویکردی «عکسبرداری» گونه تلقی کرد. رویکردی که مبتنیبر اقدامات نقطهای – نظیر شیوه بازدید از مناطق زلزلهزده کرمان- و انعکاس گسترده تصاویر آن در رسانههای پرشمار نزدیک به دولت تعریف میشود. براساس این نگاه اکران یک چهره جدید از دولت، صرفا با اقدامات مقطعی امکانپذیر نبوده و باید برای تحقق این هدف، یک پروسه طولانی و زمانبر را سپری کرد.
پروسهای که گستره آن اعمال و افعال همه اعضای کابینه را هم دربر میگیرد و در چنین وضعیتی، اقدامات دولتمردان و اظهارنظرهای آنها همگی تعیینکننده خواهند بود. فرضا در این پروسه مواردی چون راه رفتن با کفش روی فرشهای زلزلهزدگان از سوی معاون اول دولت، بیمبالاتی در برخی اظهارنظرها نظیر آنکه «جای نگرانی نیست، نفتکش و خدمه آن بیمه هستند» از سوی وزیر راه، پورشهسواری وزیر بهداشت، برخورد ناشایست با کشاورز معترض به واردات بیرویه برنج توسط آقازادهها از سوی وزیر جهاد کشاورزی، سرکشی از فلان کارخانه داخلی با خودروی شاسی بلند آمریکایی و... هیچ جایگاهی ندارند و هریک از آنها به تنهایی کافی است که کل سناریو را جملگی بر باد دهند.