ازدحام حقوق‌هاي ميليوني وگمشده اي به نام وجدان
رسانه ها تيتر زده اند : حقوق هاي چند صد ميليون توماني در وزارت بهداشت... بعد تعدادي فيش حقوقي هم ضميمه شده است كه مستند تيتر است.
و اما چند نكته مهم:
1- اينكه برخي اندك از پزشكان و به خصوص جراحان دريافتي هاي بسيار كلاني از سيستم دولتي دارند واقعيتي غير قابل انكار است.
2- اينكه اين افراد بعضا از بهترين پزشكان كشور و خاورميانه هستند هم سخني صحيح است.
3- اينكه در قبال اين دريافتي حجم كار در خارج از كشور هم تقريبا مشابه همين دريافتي است هم درست است. البته اين هم درست است كه اصولا اينقدر (( كار )) كه يك جراح در ايران مي كند، در خارج از كشور اجازه اش را ندارد را ضميمه كنيد.
4- اما در كنار همه ي اينها گمان مي كنم اين متخصصين بايد اينقدر وجدان داشته باشند كه وقتي نزديك 30 درصد جامعه در فقر شديد است از اين دريافتي ها چشم بپوشند.
5- وزارت بهداشت هميشه كوتاه آمده است. مافيا آنقدر قدرتمند است كه اين دريافتي را نيز نپذيرد.
6- متخصصين و جراحان بسيار خوبي هم داريم كه از كارانه و ... وزارتخانه به اقلش قناعت مي كنند و در امور خير پيشگام و پيش قدم هستند.
سفره‌هاي مردم و پروپا گانداي اصلاح طلبان و اعتداليون
روزنامه اصلاح طلب آفتاب يزد از تشكيل اتاق هاي فكر براي كوباندن دولت سخن رانده است.
از سه سال پيش تاكنون ، مدعيان فضاي باز سياسي و تحمل مخالف كه در قامت اصلاح طلب ايستاده اند، مدام قصد دارند نقد به دولت را حاصل پروژه هاي پنهان مافياهاي پشت پرده نشان دهند؛
اما آيا اين ادعا قرين واقعيت است؟
رسانه اي ها خوب مي دانند براي سرپوش نهادن بر ضعف هاي عديده دولت كه دامنگير اصلاح طلبان است بايد چاره اي بينديشند، اما چه چاره اي؟ چاره ي رفع مشكلات در اتكاي حقيقي- تكرار شود حقيقي و نه شعاري- به اقتصاد مقاومتي است. اما اين عزم در دولتمردان وجود دارد؟ نگاهي به وضعيت اقتصادي كشور اين را تاييد نمي كند. يعني آقايان در قول مدافع اقتصاد مقاومتي هستند اما در عمل در سال 1393 مصوبه اي مي گذارند كه مديران دولتي بتوانند دريافت هاي چند ده ميليوني داشته باشند؛ پس اتكا به اقتصاد مقاومتي صورت نپذيرفته و نمي پذيرد، كنون چه بايد كرد تا قدرت از دست اصلاحاتي ها خارج نشود؟ جواب يك كلمه است (( پروپاگاندا ))؛ آنقدر تئوريسينهاي امنيتي مثل حجاريان و عباس عبدي در بدنه اصلاحات هست تا اين پروژه عملي شود كه نمي توان شمارش كرد؛ پروپاگانداي عجيب و غير واقعي در حمايت از دولت آنقدر متورم است كه خود دولتي ها هم در خلوت خويش به اين بازيهاي رسانه اي مي خندند؛ اما فعلا تنها راه براي انحراف ملت از ناتواني دولت در حل مشكلات و چشم بستن بي فايده اش بر دستان بيگانه تمسك به بازي هاي تبليغاتي بي تقوايانه است.
اما بايد به رئوس اين انديشه گفت كه در دو مشكل بزرگ خواهيد ماند اول صداي خاموش
توده ها كه بر مبناي واقعيتهاي سفره خويش تصميم مي گيرند و دوم دست انتقام خداوند كه دروغ و فريب را به محاق مي برد.
همجنس بازها مهم ترند يا مدافعان مظلوم حرم؟!
ايران عمليات تروريستي در اورلاندو آمريکا را محکوم کرد.
سخنگوي وزارت خارجه کشورمان در واکنش به عمليات تروريستي در اورلاندو آمريکا گفت: ايران بر اساس سياست اصولي خود در زمينه محکوميت تروريسم و عزم راسخش براي رويارويي جدي و همه جانبه با اين پديده شوم، حمله تروريستي اخير در اورلاندوي آمريکا را محکوم مي‌کند.
يك جاو فقط يك جا پيدا كنيد اين همه تروري كه از فرزندان ملت ايران شده است را آمريكايي ها محكوم كرده باشند.
صدور پيام محكوميت في الفور وزارت خارجه براي همجنس بازان آمريكايي در مقابسه با پيام تاخيردار براي شهادت فرزندان معنوي انقلاب اسلامي، نشان مي دهد حضرات براي بچه شيعه هاي لبناني و عراقي و سوري كمتر از همجنس بازان آمريكايي ارزش قائل هستند....
نقدي بر فرمايشات زمخت جناب ظريف در مجلس؛
وزير امور خارجه در مجلس حاضر شده اند و فرمايشاتي داشته اند كه از ان جمله موافقت رهبري با برجام، عدم تحقير مردم بعد از برجام و عدم به نتيجه رسيدن قراردادهاي بين المللي در ظرف زماني 5 ماهه؛
فرمايشات جناب ظريف در مجلس بايد به نحو شايسته اي تبيين شود:
1- رهبري بارها از بي نتيجه بودن مذاكره با آمريكا و خطراتش فرموده اند.
2- رهبري با صراحت از نقض خطوط قرمز مدنظر نظام در مذاكرات از سوي ظريف و دولت سخن گفتند که سخنراني امسال ايشان در حرم رضوي مويد اين مطلب است.
3- رهبري چندين حاشيه و بند به برجام زدند و سپس با شروط مدنظرشان آن راپذيرفتند.
4-حاشيه هاي رهبري بر برجام با نگاهي به شرايط پسابرجام به حاشيه رفته است.
5-تحقير مردم در دولت تدبير و اميد مسئله ي قابل انكاري نيست.عملكرد برخي دولتهاي فزرتي در قبال سياست لبخند دولت يازدهم گوياي تحقير ملت است.
6- هيچ قراردادي در 6 ماه تاثيرات وسيع بر اقتصاد نمي گذارد اما وقتي مشاور ارشد رييس جمهور جناب تركان ، براي تسهيل تصويب 15 دقيقه اي برجام و فرار از بررسي دقيق آن، خسارات هر روز تاخير در برجام را ميليون دلاري حساب مي كرد بايد ياد اين روز مي افتاديد كه چه جوابي براي اين لاف زدن بزرگ داريد.
7- كاش پيش از انتخابات 92 كسي به آقاي رييس جمهور متذكر مي شد كه ادعاي حل مشكلات مردم در 100 روز تنها و تنها در شب انتخابات كاربرد دارد و پس از آن بايد در انتظار تيغ تيز نقدها و واكنشهاي مردمي بود، نه اينكه پس از 3 سال وعده و تحميل خسارت محض برجام اكنون وزير خارجه اش بديهيات اقتصادي را براي ملت بازگو كند.
فِري حاج احمدتان کجاست، روشنفکران دروغگو؛
فري اميد، فري كوفت و فري زهرمار؛ اين جماعت بدبوي روشنفكرنما وقتي مُد مي شود كه از كسي دفاع كنند كاري به خوب يا بد بودن مد ندارند، درست مثل آن بازيكن كه شلوار زشت باب اسفنجي مي پوشد كه ديدنش عامي و غير عامي را مي خنداند.
يعني دغدغه هايشان روي حساب و كتاب نيست .يعني درست مثل يك چهار دست و پاي محترمي كه افسارش دست ديگري است تا هر جا خواست بكشاندش، اينها افسار اراده شان را به دست زيركان عالم سياست داده اند و آنها هم از نافهمي سلبريتي ها استفاده خودشان را مي كنند تا از اين تنور افروخته به بهترين وجه نان مراد بپزند.
اينكه بعضي سلبريتي ها در اين ميان بخواهند خيانت كنند و به پاس خيانتشان به مطامع خويش برسند هم امكاني دور از ذهن نيست.اما همين سلبريتي ها، همين جماعت مُد كه براي فلان جاسوس يقه چاك مي كنند و هشتك فري ايكس و فري ايگرگ را انتشار مي دهند بعد از بيست و چند سال از اسارت احمد متوسليان و يارانش هنوز يك بار و فقط يك بار از وجود بي وجودشان اندك غيرتي براي آزادي احمد متوسليان - هم او كه براي پاسداشت شرافت و انسانيت توسط نحس ترين رژيم عالم دزديده شده است متصاعد نشده است.
متوسليان البته نيازي به اين مجسمه هاي متعفن تفرعن و خودباختگي ندارد اما براي اين جماعت بي خاصيت- متوسليان و متوسليان ها يك نشانه ي بزرگ بر بي صداقتيشان است.
متوسليان هايي كه چشمهاي مادران منتظرشان شب و روز در اشك و آه مستغرق است.
متوسليان هايي كه اگر در هر كشور ديگري بودند تنديس مطهرشان بر قلب ها بنا مي شد و اگر كسي ادعاي شرافت و انسانيتش مي داشت بايد به آنها اقتدا مي كرد.
متوسليان ها نشانه هاي واضح بي شرافتي روشنفكرنماهاي وطني هستند.
پول بده، کودک بکش!
بان كي مون در جمع خبرنگاران حاضر در سازمان ملل و در پاسخ به اعتراض آنها در خصوص حذف نام عربستان از فهرست كشورهاي ناقضان حقوق كودكان، به دفاع از اقدام خود پرداخت و اين تصميم را »دشوار« و »دردناک« توصيف کرد.
وي گفت: »اين يکي از دردناک‌ترين و دشوارترين تصميماتي بود که من تاکنون گرفته‌ام… اين خطر وجود داشت که ميليون‌‌ها کودک با رنج ناشي از قطع بودجه برنامه‌هاي سازمان ملل در فلسطين، سودان جنوبي، سوريه، يمن و ديگر مناطق روبرو شوند.« ؛
به زبان ساده يعني به علت پولي كه عربستان مي دهد مجاز است كودكان را بكشد و بهانه هم اين باشد که کودکان ديگري زنده بمانند.
يعني سازمان ملل كشك؛ يعني حقوق بشر كشك؛ يعني يونيسف كشك؛ يعني تمام ساختارهاي به اصطلاح حقوق بشري كشك؛ يعني روشنفكرهاي خودفروخته ي وطني كشك تر از كشك...
يعني آقايي كه مي گفت گفتگوي تمدنها ، كشك بودن تز خود را در جهان ثروت و قدرت ببيند.
يعني اگر انقلابي نبوديم حتما به اين مناسبات جنايتكارانه تن خواهيم داد...
يعني اگر بخواهيم بر مبناي روشنفكرنماها عمل كنيم بايد به قانون جنگل پابند شويم و بگذاريم شغالها ، آهوها را بدرند
حقوق ميليوني که مهم نيست!!!!
آقاي رييس جمهور در جلسه مسئولان قوا در محضر رهبري فرموده اند. اگر 4 جا فيش حقوقي بود تعميم داده نشود و فلان و بهمان و خلاصه اينكه نقص كوچك بزرگنمايي نشود...
جهت استحضار ايشان بايد عرض کرد؛ جناب رييس جمهور فيش هاي حقوقي چند ده ميليوني نقص كوچك نيست. اگر يك روز به جاي آن پسر و دختر جوان دلداده كه معطل 10 ميليون تومان پول براي جهيزيه و عروسي هستند ، بوديد چنين نمي گفتيد. اگر جاي آن خانواده مستاجري كه براي پيش پرداخت رهن و اجاره منزل همان 10 ميليون را نياز دارند بوديد چنين نمي گفتيد و ...
خجالت چيز خوبي است...
عذرخواهي نوبخت به جاي احمدي نژاد ؛ اين تيتر نخست يك رسانه غرب گراي داخلي است ،مقصودش هم اين بوده كه دولت قبل مسئول پرداخت هاي نامتعارف به مديران بوده است.
بقيه روزنامه ها و رسانه هاي اصلاح طلب هم همين رويكرد را داشته اند، اما سخنان مقام مسئول ديوان محاسبات مشخص كرد اصلا اين كار اشتباه در زمان همين دولت فعليِ وابسته به حضرات يعني دولت قفل . تصويب و تاييد شده است.
خيانت كاراني كه در مسائل ملي هم دنبال مطامع كثيف جناحي هستند هيچگاه در منظومه سعادت ملت نقش بازي نخواهند كرد
حمله به حق گويي؛
يك عدد نماينده محترم به سخنان حجت الاسلام رفيعي در نكوهش بي حجابي و بدحجابي برخي در شهرهاي شمالي واكنش نشان داده و از جناب رفيعي خواسته اند كه از مردم عذرخواهي كنند. حجت الاسلام رفيعي پيش از اين از بدحجابي مفرط در برخي استانهاي شمالي كشور انتقاد كرده بود..
1-چشم بستن بر واقعيت هاي جامعه بهترين راه براي فرار از تلاش و كوشش جهت اصلاح است. وقتي بدحجابي عده اي نفي بشود قاعدتا نيازي براي اقدام ديده نمي شود پس اقدامي نمي شود و متعاقب آن مشكل دامنه دارتر مي شود.
2- بدحجابي و بي حجابي يكي از معضلات جامعه ي ماست كه چشم پوشيدن بر روي آن تنها و تنها آسيبهاي عميق تري را بر جامعه تحميل مي نمايد. كساني كه در اين مسير راه اصلاح را خواسته يا ناخواسته سد مي كنند به مردم و فرهنگ اين جامعه خيانت مي كنند؛
3-در هيچ كجاي سخنان آستاد ارجمند حوزه و دانشگاه جناب آقاي رفيعي، نمي توان يافت كه وي بدحجابي و بي حجابي را به عموم مردم تعميم داده باشد. انتقاد ايشان به فضاي كوچه و بازار و حرمت شكني عده اي بود كه براي همه مردم ايران اين مطلب قابل مشاهده است.
4- برخي با بيان اين نكته كه دزدي از دو تار مو مهمتر است و ... مي خواهند قبح بدحجابي را بريزند. اما تحليلشان كامل نيست. بدحجابي تاثير منفي شديدي بر روي خانواده مي گذارد و وقتي خانواده بنيانش سست شد هزاران مفسده از آن ايجاد مي شود كه يكي از آنها ايجاد افراد دزد و مختلس و ... مي باشد. پس نگاه عوامانه و بچه گانه به مقوله حجاب را كنار بگذاريم
پزهاي بي خاصيت؛ اين بار بيل گيتس؛
بي بي سي نوشته است:
((بيل گيتس، پايه‌گذار مايکروسافت با يک "انقلاب مرغي" به جنگ فقر رفت. او يکصد هزار قطعه جوجه رايگان در ميان مردم کم درآمد دوازده کشور فقير جهان توزيع مي‌کند تا با پرورش مرغ درآمد کسب کنند.))
مانورهاي تبليغاتي اين چنيني در سطوح افراد متمول در غرب، چيز غريبي نيست. بيش از آنكه اين نيتها را خيرخواهانه بتوان ناميد،
انگيزه هاي فرهنگي و سياسي نظام سرمايه داري مورد نظر است.
وگرنه اين كمك ها در خود كشور آمريكا بيشترين مستحق را با خود همراه مي بيند.
كشوري كه عليرغم وضعيت اقتصادي مناسب بخشي از مردمانش، چندين ميليون نفر كارتن خواب دارد...
تناقضات سيستم آموزشي
در دولت اعتدال:
يا چادر يا علم!!
اين داستان افسوس ساز را بخوانيد؛
برداشتن چادر؛ شرط پذيرش نفر
اول المپياد شيمي فکر مي کنم
شايد پيامک را اشتباه ديده ام. يک بار هم با خودم مرور مي کنم که پيامک در مورد همين جاست ديگر، در مورد ايران:
بله، در مورد ايران، حکومت هم الحمدلله جمهوري اسلامي است، آموزش و پرورشش هم از آن اول انقلاب يک قرارهايي بوده که اسلامي باشد، حالا پس چرا اين طوري شده است:
به فاطمه خانم زنگ زده اند که درست است شما نفر اول المپياد شيمي استان تهران شده ايد، اما براي اينکه در سطح کشوري بتوانيد حضور يابيد، بايد چادر را برداريد؛ وگرنه نفر دوم بجاي شما فرستاده مي شود... فايل صوتي تماس مربوطه هم موجود است.
قبل تر در مراحل شهرستان و
استان هم گفته بودند نبايد با چادر
به آزمايشگاه بيايد؛ اما فاطمه
تاکيد مي کند که تمام مراحل و آزمايش ها را با چادر به خوبي
انجام خواهد داد و البته در تمامي مراحل هم نفر اول مي شود و
همين يعني چادر محدوديت نبوده است... حالا اما مي گويند اگر چادر را برندارد، معرفي اش نمي کنند؛ اين شرط حضور در مسابقات کشوري است:
يعني بجاي آنکه مسئولين آموزش و پرورش جمهوري اسلامي خشنود شوند و فخر بفروشند که دختر دانش آموزي با حجابي که از نگاه رهبران و بزرگان جمهوري اسلامي حجاب برتر است، نفر اول المپياد شيمي استان تهران شده، سنگ پيش پاي او مي گذارند که اگر چادرت را برنداري، حذف شده اي:
به دختري که از کودکي با تربيت اسلامي و پوشش برتر رشد يافته، حالا بگويند بين پيشرفت علمي و چادرت يکي را انتخاب کن؛ ي
عني بهتر از اين نمي شد مدعي تضاد پيشرفت و دين شد:
حالا يک نفر برود از وزير مربوطه بپرسد براي اينکه نشان دهيد حجاب محدوديت نيست، وزارت خانه تان با مسئوليت پرورش ميليون ها دانش آموز، چه کرده است:
ـــــ
پ ن 1: هضم شدن در ساختارهاي غربي همين نتيجه را دارد. ليبرالها از اين همه جلوتر مي آيند، اما ملت جواب اين رفتارها را نخواهد داد؟ يقين دارم خداوند بدجور انتقام مي گيرد.
پ ن2 : به اين خواهر ارجمندم مي گويم تاج پادشاهي اي را كه خداوند بر سرت نهاده است با هيچ المپياد و جايزه اي عوض نكن ولو اينكه برخي مسئولان غافل اين مملكت انقلابي بودن و حتي مسلمان بودن را فراموش كنند؛
