به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: در آخرین نسخه از لایحه عفاف و حجاب که به صورت عمومی منتشر شده است، با توجه به تعریف و توضیحی که در مورد دو واژه «کشف حجاب» و «بدپوششی» ارائه شده است و همچنین با برخی قیودی که در مواد دیگر لایحه مشاهده می شود، به این نتیجه می رسیم که اساساً در لایحه عفاف و حجاب، به جای نگاه شرعی، یک نوع برداشت عرفی از این قضیه صورت گرفته است. حال اینکه اشکالات اساسی به این نوع نگاه وارد است.
در این زمینه چند نکته قابل بیان است:
یک: عرفی سازی دین، یکی از خواسته های همیشگی جریان غربگرا در کشور بوده است. قطعاً گرایش به سمت برداشت های عرفی از مقولات دینی، هر اندازه که باشد مورد استقبال آنها قرار خواهد گرفت.
دو: اساساً حکومتی که به نام اسلام بر سر کار آمده است، به هیچ وجه نمی تواند هیچ گناه علنی – کوچک یا بزرگ - را به رسمیت بشمارد. در همین راستا رهبر انقلاب فرموده اند: «آن کاری که در ملأ انجام می گیرد، در خیابان انجام می گیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است. این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد می کند. حرام کوچک و بزرگ ندارد. آنچه حرام شرعی است نبایستی بهصورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای خودش می کند، [به] کنار، آن بین خودش و خدا است؛ امّا آنچه در مقابل چشم مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی - مثل حکومت امیرالمؤمنین، مثل حکومت پیغمبر- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد».
سه: از سوی دیگر، عدول از حجاب شرعی در لایحه عفاف و حجاب و تعریف عرفی از آن، موجب شده است که برخی موارد از پوشش ها که مغایرشرع است، جرم انگاری نشود و این یعنی در مملکت اسلامی، برخی پوشش ها از سوی حاکمیت، مجاز و به رسمیت شمرده شده است؛ در حالی که همان پوشش ها از منظر شرع، مجاز نیست!
این مانند این است که در مورد شرب خمر قانون بنویسیم و آنگاه بگوییم که اگر خمر با درجه خلوص بالا و متوسط باشد، شرب آن، حد دارد و جرم محسوب می شود؛ اما اگر خمر با درجه خلوص پایین باشد، از نظر حکومت اسلامی مانعی ندارد و هرکس می تواند آزادانه در خیابان، شرب خمر کند! حال اینکه شرب خمر(خمر آن با هر درجه خلوصی باشد) مطلقاً حرام است و حد شرعی دارد. در موضوع حجاب نیز همینگونه است. عدم رعایت حجاب شرعی، چه زیاد و چه کم، در هر صورت حرمت شرعی دارد و حکومت اسلامی هم نمی تواند بگوید که اگر کم باشد، مانعی ندارد.
چهار: کوتاه آمدن از حجاب شرعی و حرکت به سمت عرفی سازی، چه بخواهیم و چه نخواهیم در نزد دشمن و فتنه گران داخلی، در جای خود به نوعی می تواند یک دستاورد از فتنه اخیر محسوب شود. زیرا تا پیش از فتنه اخیر، مطابق تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی، مبنای مجازات، عدم رعایت «حجاب شرعی» بود. البته الان هم مبنا همین است، مگر اینکه اتفاق جدیدی رخ دهد.
پنج: ما باید روز به روز به سمت اجرای اسلام کامل حرکت کنیم، نه اینکه بعد از گذشت این همه سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و پس از سال ها مبنا قرار دادن حجاب شرعی در قانون، امروز به سمت حجاب عرفی حرکت کنیم. بنیانگذار جمهوری اسلامی می فرمایند: «ما می خواهیم قرآن حکومت کند بر ما. ما می خواهیم قوانین اسلام بر ما حکومت کند. ما هیچ حکومتی را جز حکومت الله نمی توانیم بپذیریم و هیچ دستگاهی را که برخلاف قوانین اسلام باشد نمی توانیم بپذیریم. و هیچ رأیی را که برخلاف رأی اسلام باشد و رأی شخصی باشد. رأی گروهی باشد، رأی حزبی باشد، ما نمی توانیم بپذیریم. ما آن را می توانیم بپذیریم که قانونِ اسلام حکمفرمایی کند. ما تابع اسلام هستیم. ما تابع قانون اسلام هستیم و جوانهای ما خونشان را برای اسلام داده اند. جوانهای ما آنقدر جدیت کردند، می گفتند ما اسلام را می خواهیم، ما احکام اسلام را می خواهیم». (صحیفه امام ره، ج۸، ص۲۸۳)
شش: رهبر انقلاب می فرمایند: «در همهی کارهایی که ما داریم، در همهی تلاش هایی که می کنیم، چه تصمیمهایی که در مسائل اقتصادی می گیریم، چه در مسائل فرهنگی ما باید این اصل را از یاد نبریم که وظیفهی ما تحقق بخشیدن به اسلام بکامله است؛ باید دنبال اسلام کامل باشیم. اینجور نباشد که از آرمان اسلام بکاهیم بهخاطر اینکه مثلاً در فلان قضیه موفق بشویم؛ نه، موفقیت ما، پیشرفت ما وابسته به این است که انشاءالله بتوانیم [اسلام کامل را محقق کنیم]. اگر اینجور شد، خدای متعال هم کمک خواهد کرد، و نصرت الهی قطعاً و یقیناً و بدون هیچ تردیدی متوقف به این است که ما دین خدا را نصرت کنیم. "اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم"»
هفت: ممکن است کسی همه این سخنان را قبول داشته باشد، اما بگوید که ما باید واقعیت را ببینیم و براساس واقیعت بیرونی قانون بنویسم. واقعیت این است که اگر بخواهیم حجاب شرعی را مدنظر قرار دهیم، عملاً اجرای آن امکان پذیر نیست و بخش زیادی از زنان و دختران ایرانی باید مجازات شوند.
پاسخ این است که اولاً واقع بینی غیر از واقع گرایی است. ما باید واقع بین باشیم نه واقع گرا. اگر واقع گرا باشیم به نوعی باید در زمینه های مختلف تحت تأثیر برخی شرایط قرار بگیریم و از اهداف و آرمان های خود دست بکشیم. حال اینکه انسان باید این قدرت را داشته باشد که واقع را بببیند و آنگاه با اطلاع از واقع، برنامه رسیدن به آرمان و هدف را بچیند؛ نه آنکه به صورت منفعلانه خود را تسلیم واقع کند.
اساساً جمهوری اسلامی برای پیاده کردن اسلام و اصلاح رویه های غلط آمده است وگرنه تأیید کردن و ادامه دادن رویه های غلط که هنر خاصی نمی خواهد!
ثانیاً، بیرون بودن حتی دو تار مو گناه محسوب می شود، اما گاهی اوقات این کار از سوی سهو و اتفاق صورت می گیرد. حتی در مورد برخی بانوان محجبه نیز ممکن است این اتفاق رخ دهد. بنابراین اینگونه نخواهد بود که اگر گفتیم عدم رعایت حجاب شرعی جرم است، از فردا هر کس که یک تار مویش بیرون باشد، دستگیر می شود. در هر صورت با همه موارد به یک صورت رفتار نخواهد شد.
ثالثاً، قطعاً پلیس و به طور کلی حاکمیت در مقام عمل به صورت تدریجی عمل می کند و از موارد مهمتر شروع می کند. مثلاً این روزها آنچه که برای ما مهم است، پایان دادن به غائله کشف حجاب است و اولویت فعلاً این است.
در نتیجه باید از نظر قانونی هیچ گناه کوچک و بزرگی به رسمیت شمرده نشود. اما در مقام عمل با توجه به شرایط و اقتضائاتی که وجود دارد، عمل خواهد شد.