به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ داستان دنباله دار فيش هاي حقوقي نجومي و سكوتي كه شكسته نمي شود؛
دولت همچنان در قبال عزل مديران ، بازپس گيري مبالغ و مجازات اقدامي انجام نداده است يا حداقل آن را اعلام نكرده است...
همچنان مردم و رسانه ها منتظر هستند...
اميدوار بايد بود مطالبه ي رهبر معظم انقلاب و توده هاي مردمي بالاخره جامعه ي عمل بپوشد.
خواب هاي هاشمي براي برجام هاي "انقلاب كُش"
هاشمي رفسنجاني به تازگي گفته است كه مشكلات تحريمي فعلي مرتبط با "حقوق بشر" و "فلسطين"و "حزب الله" و ... مواردي چنين است كه
مي توانسته آنها را حل كند!!! به زبان ساده جناب هاشمي درصدد است تا با دست كشيدن از اصول مصرح اسلامي باب رفع تحريمها را باز كند.
آنچه هاشمي مي گويد حرفهاي عجيبي نيست.
هاشمي در مسير استحاله قرار دارد و در اين مسير به طور كامل "هضم در نظام سلطه" را مي پسندد. فلذا دست كشيدن از "آرمانهاي انقلاب اسلامي" كه مشتمل بر "وابستگي فكري، فرهنگي، سياسي و ..." به نظام سلطه است غايت انديشه هاشمي است.
در دوگانه "نظام - سلطه انقلاب اسلامي" درگيري اجتناب ناپذير است، اما هاشمي در اين دو دهه نشان داده است كه از درگيري گريزان است و بارها از قضيه مك فارلين گرفته تا آزادسازي بي دستاورد اسراي آمريكايي دربند حزب الله لبنان، تلاش خود را براي نزديكي به آمريكا انجام داده است .
اما اشتباه استراتژيك هاشمي آن است كه گمان مي كند با دست كشيدن از مواضع اصولي و تسليم شدن در مقابل سلطه گران مي تواند براي ملت، رفاه را به ارمغان بياورد، در حالي كه نصوص قرآني چنين عاقبتي را براي مسلميني كه تسليم خداستيزان مي شوند ترسيم نمي کند.
اينكه هاشمي خود را مفسر قرآن مي داند اما بديهيات قرآني را زير پا
مي گذارد طنز تلخي است كه هزينه هاي سنگين آن را بايد ملت
بپردازند.
دقيقاً همچون برجام كه لقب برجام خسارت محض را از رهبري بصير انقلاب دريافت كرد و همين آقاي هاشمي هنوز از آن دفاع مي كند اما هزينه هاي چند ميلياردي تخريب صنعت هسته اي مملكت را فقط ملت دادند و جناب هاشمي ككش هم نگزيد.
لازم به ذكر است پيش از انقلاب و در وضعيتي كه ايران نزديك ترين متحد آمريكا در منطقه بود از لحاظ رفاه،بهداشت، آموزش و ... از جمله عقب مانده ترين كشورهاي جهان محسوب مي شد كه عليرغم
سرمايه هاي عظيم نفتي و گازي اكثريت مردمش از ابتدايي ترين ابزارهاي رفاه برخوردار نبودند.
همدستي بيت خائن منتظري، منافقين و بي بي سي در حمله به امام راحل؛
در روزهاي گذشته موج تخريبي بزرگي از سوي بي بي سي
عليه امام راحل با استناد به فايلي صوتي كه از سوي بيت خائن منتظري منتشر شده است، باز هم نشانه اي بر مظلوميت خميني كبير شده است.
در مظلوميت امام خميني رحمت الله عليه، همين بس كه رسانه ي خبيث ترين استعمار بشري براي تخريب چهره ي نورانيش در حال دفاع از دشمناني از او هستند كه در سفاك بودن، بي رحمي و شقاوت عِدل داعش هستند و اين تخريب نه از امروز، كه هر ساله با بهانه هاي مختلف از نجس العين هاي استعمار صورت مي گيرد.
اگر آنها كه بايد چهره ي نوراني امام راحل را به ملت ها نشان بدهند، درست عمل مي كردند، درست تاريخ را شرح مي دادند و به جاي غلطيدن به وادي جناح بازي و قبيله گرايي به تكليف خويش در قبال خميني كبير عمل مي كردند ، حتما اين جريان رسانه اي سفاك نمي توانست به اين راحتي با استناد به خزعبلات شيخي ساده لوح و بيت مستعمره ي احمق و البته خائن او ، چنين بر چهره ي آسمانيِ احياگر حكومت شيعي ، بعد از صدها سال ، خاك بپاشد.
هر چند بايد آن بيت حافظ شيرين سخن را به اين دجال هاي قرن يادآور شد كه:
اي مگس عرصه ي سيمرغ نه جولانگه توست
عِرض خود مي بري و زحمت ما مي داري...
آنها كه در bbc اين روزها عليه پير بي همتاي عصر ما قلم تيز مي كنند و صفحه مي خراشند و گلو پاره مي كنند، عمده شان دوستان و همكاران و اعضاي دولت اصلاحات هستند كه 8 سال عنان فرهنگ و رسانه را دولتمردان محمد خاتمي به دستشان سپرده بودند. همانها كه برخي از اعضاي فكري نسل جديدشان اكنون مصادر فرهنگي و اقتصادي را باز هم در اين دولت عهده دار هستند. آقايان كجاي كار هستند و چه مي كنند كه چنين موجوداتي در صف اول حمايتشان هستند را فقط خداوند مي داند؛
لازم به ذكر است تا لحظه انتشار اين تحليل از سوي برخي افراد كه خود را مدافع و يار امام راحل مي دانند همچون هاشمي رفسنجاني و بيت امام راحل هيچ واكنشي رخ نداده است.
آمار وحشتناك تجاوز در انگليس و اعترافي تلخ بر ناكارآمدي ليبراليسم
رويترز گزارش كرده است كه نيمي از زنان انگليسي در محل كار مورد آزار جنسي قرار مي گيرند.
اين آمار دهشتناك در كشوري كه خود را مهد آزاديهاي اجتماعي
مي داند نشانگر به بن بست رسيدن سياست هاي غربي در كنترل جوامع است.
وقتي اصل اساسي عفت در كشورهاي غربي پايمال شده و بر مبناي توهمات ذهني جامعه شناسان اومانيستي و صهيونيست برنامه براي زندگي مردم ريخته مي شود نتيجه ي آن جز اين نمي تواند باشد.
روشنفكران بي هويت وطني خوب است به اينگونه اخبار بهتر و بيشتر
فكر كنند تا دريابند در جوامعي كه انديشه هاي ناقص بشري بر
زندگي ها حكمراني مي كند فشارهايي بر مردم وارد مي شود كه غير قابل تحمل است.
آيا قرآن گفته است
مرد، همسرش را بزند؟
يکي از شبهات ملحدين عليه قرآن، مجوز کتک زدن زن توسط مرد است. هر کس (چه شوهر، چه زن ، چه فرزند) ، ديگري را بزند به طوري که پوستش سرخ شود ، کار حرامي کرده و بايد ديه بپردازد ... چه برسد به کبود شدن يا خون آمدن... پس قطعا منظور، زدني که سرخ بشود نيست! بلکه کمتر از آن است!
زدن در آيه بخاطر نهي از منکر است ، يعني زن واجبي را ترک کرده و بعد از اينکه موعظه اثر نکرده ، بحث زدن مطرح ميشود! پس همان زدن آرام هم در صورتي جايز است که تاثير داشته باشد ، يعني اگر آرام مثلا پشت دست زن بزنيد ، او متنبه شود و الا همان هم جايز نيست ...
زن هم مي تواند شوهر را به عنوان نهي از منکر بعد از موعظه و تلاش هاي ديگر، اگر اثر داشته باشد، آرام، بدون اينکه سرخ شود بزند ... مثلا دارد مشروب ميخورد بعد از اينکه تذکر داد ، اگر فايده داشته باشد و شوهر متنبه ميشود، آرام بزند پشت دستش و مشروب را از دستش بکشد!
پس زدن آيه بخاطر زن بودن زن نيست ، بلکه بخاطر نهي از منکر است، آن هم بعد از موعظه کردن ، آن هم در شرايطي که اثر داشته باشد، آن هم آرام ،آن هم نه از روي خشم و کينه ، بلکه براي اصلاح و دلسوزي ... و براي مرد هم ممکن است! ...
شما آيه اي مي خوانيد مثلا در قرآن نوشته : دست خدا از دست آنها بالاتر است! بعد به ذهنتان مي رسد که پس خدا دست دارد ... بعد همه قرآن و احکامش را که خوانديد آن وقت مي فهميد نخير منظور قدرت خداست ... لذا اگر باقي احکام را نميدانيد نميتوانيد احکام قرآن را بدرستي معنا کنيد! پس محکمات قرآن را بگيريد و متشابهاتش را به عالم رجوع کنيد!
سيد محمد مهدي سرداري
مظلوميت حجاب و چادر در المپيك برزيل؛
حضور يك بانوي چادري در بين اعضاي تيم المپيك ايران، برخي ها را بدجوري سوزانده است.
اين (( بعضي ها )) همانها هستند كه صداي خراش ناكشان در دفاع از آزادي و حق انتخاب و ... گوش فلك را كر كرده است.
اين (( بعضي ها )) همان ها هستند كه اگر الان يك نفر بلند شود و بگويد آقا اين چه وضع بعضي خانمها در جشن حافظ بود كه در فرش قرمز اسكار هم اين حجم ماده آرايشي به سر و صورت نمي زنند، اينها بلند مي شوند و به سان خرس هاي گرسنه فرياد (( وا آزادي ))، سر مي دهند.
اينها همان روشنفكران وابسته هستند كه در رَحِم استعمار رشد كرده اند و شناسنامه شان با خودباختگي و بي غيرتي ممهور شده است.
اما به آن خانم محجبه آفرين بايد گفت كه در مهد (( لختي ))، پايمردانه در دفاع از عقيده ي انسانيش ايستاده است و فرياد حجاب و عفاف سر داده است.
بي شك اين صحنه ها تاريخ ساز خواهد شد و روسياهي به جماعت متعفن
بي خاصيت روشنفكرنماي وابسته ي داخلي خواهد ماند.
مردماني كه از زندگي جز شكم و چند سانت پايينترش را نمي فهمند و به زندگي پست دنيايي عادت كرده اند.
آقاي رييس جمهور، فيلتر راهكار نيست
اما شما چه كرده ايد؟
آقاي رييس جمهور به تازگي فرموده اند كه فيلتر در اين عصر، راهكار مقابله با فضاي اينترنت نيست.
اين سخن درست مي باشد اما چند نكته لازم به يادآوري است :
اول آنكه آيا دولت جمهوري اسلامي قائل به جنگ فرهنگي هست ياخير؟
اگر همچون برخي تئوريسين هاي پشت پرده ، قائل به جنگ فرهنگها نيست كه اصولا ادامه بحث بي فايده است، اما اگر قائل به اين است كه جنگي در مسير ماست و دشمناني ، كه تمام تلاششان هويت زدايي از نسل جديد است آنگاه بايد در مقابل اين سيل ويرانگر اقدام و تكليفشان روشن شود.
دوم؛ اگر قائل به جنگ فرهنگي هستند بايد پاسخ دهند كه در مقابل اين جنگ چه تمهيداتي تدارك ديده اند؟ مثلا چقدر از گفتمان ناب انقلاب اسلامي دفاع شده است؟ چقدر به فعالين فرهنگي انقلابي كمك شده است؟ اينكه رهبر انقلاب در جمع شعرا از رفتار دولت در قبال شعر انتقاد كنند حتما واكنشي به بد عمل كردن دولتي ها در بخشي از فرهنگ است که عدم حضور معظم له در نمايشگاه کتاب نيز شاهدي ديگر بر اين مدعاست.
سوم؛ كارنامه دولت در دفاع از فرهنگ انقلابي كجاست؟ نشست و برخاست با "دولت آبادي" و "شجريان" عليرغم جايگاه هنري اي كه دارند در قاموس دولتي كه مي خواهد فرهنگ انقلابي را ترويج دهد چيست؟
چهارم؛ وقتي رييس دولت مي گويد زمان شعارهاي انقلابي گذشته است اصولا مي شود اميدي به مقابله با هجوم فرهنگي غرب داشت؟
آيا لباس روحانيت برازنده ي
"بد دهان ها" ست؟
محمود دعايي، مدير مسئول روزنامه اطلاعات، كه اتفاقا لباس پر فخر و البته پر مسئوليت روحانيت را نيز بر تن دارند فرموده اند: " آنها كه شرف و انصاف داشته باشند قدر دكتر ظريف را مي دانند "
شخصيت فرهنگي مملکت كه آن هم لباس پيامبر(ص) را پوشيده است منتقدان يك "دولت مرد" را بي شرف و "بي انصاف" مي خواند.
اين متلبس به لباس روحانيت كه مدير مسئول روزنامه اطلاعات است، زماني فرياد مي زد كه احمدي نژاد گفته آب را بريزيد ... و بي ادبي كرده است و لايق رياست جمهوري نيست و.... .
اما زمان پرده را از چهره ها برميدارد و حقيقت افراد را روشن مي كند.
كسي كه مدير مسئول يك رسانه است و بايد زبان انتقاديش در مقابل مسئولين آن هم مسئولي مثل ظريف كه "برجام،خسارت محض" دست پخت او و دوستانش دركابينه است دراز باشد، در مقام تملق گويي نشسته و منتقدين را بي شرف مي خواند. با اين وصف، نبايد به احمدي نژاد كه نه لباس پيامبر (ص) بر تنش بوده و نه شخصيتي فرهنگي بوده است ، بابت برخي جملات و كلمات ايراد گرفت.
حذف يارانه ها، افزايش فروش نفت، كاهش قيمت جهاني سوخت و سوالي بي پاسخ؛
علي ربيعي، وزير رفاه گفته است: "يارانه 4 ميليون نفر ديگر قطع مي شود."
پيش از اين هم، تعداد زيادي از مردم از دريافت يارانه محروم شده بودند.
از سويي قيمت جهاني نفت پايين آمده و به تبع آن قيمت سوختهايي چون بنزين و گازوييل هم كاهش قيمت داشته است.
بعلاوه به گفته دولتي ها شرايط برجام موجب شده تا فروش نفت بسيار بالا رفته و باز هم بنا به قول دولتي ها هزينه هاي حمل و نقل و انتقال پول و ... براي دولت كاهش بيابد.
با اين وضعيت ظاهرا قرار بر افزايش قيمت سوخت در سال جاري شده است.
ضمن تقدير از حذف كساني كه شايسته ي دريافت يارانه نيستند و دفاع از اين عملكرد دولت يازدهم، اين سوال باقي مي ماند كه چرا افزايش دريافتي يارانه براي اقشار مستضعف جامعه توسط دولت صورت نگرفته است؟چندين سال است كه پرداخت يارانه با يك مبلغ ثابت در حال انجام است و اين در حاليست كه مطابق قانون بايد افزايش پرداخت صورت بپذيرد.
اين قابل دفاع نيست كه دولت عليرغم افزايش درآمدها و حذف تعداد قابل توجهي از مردم هنوز بر پرداخت مبلغ بر مبناي دريافتي چند سال قبل عمل كند و افزايش تورم و ساير شاخصها هيچ تاثيري بر دريافتي اقشار مستضعف نداشته باشد.
شهامت يك انقلابي در تبعيت از قانون و درسي براي آقازاده زادگان؛
بخشي از مصاحبه محمد علي رامين، معاون مطبوعاتي اسبق وزير ارشاد در دولت محمود احمدي نژاد، با خبرگزاري فارس با موضوع پسرش بين شرح است:
فارس: "در مورد شايعاتي که در مورد فرزندتان «ياسين» مطرح مي شود، نظرتان چيست؟"
رامين: "من حتي راجع به شايعاتي که نسبت به خودم هم مطرح ميشود، اهميتي نميدهم؛ و مشغول کارهاي خودم هستم. در اسلام، هر انساني در تعيين سرنوشت خويش مختار و مستقل است و در محدوده عقل سليم و قوانين شرع کريم، آزاد است. از نظر شريعت الهي، هرکس رهين اعمال و کردار خويش است و هيچ پدري را بخاطر پسرش پاداش نميدهند و هيچ پسري را بخاطر پدرش مجازات نميکنند."
اين رفتار رامين در مواجهه با اتهامهاي فرزندش درس بزرگي براي برخي از بزرگان كشور است كه اداهاي انقلابي بودنشان گوش فلك را كر كرده است اما ذره اي با اعتقاد به اسلوبهاي الهي در مسير مواجهه با تخلفات فرزندان و خانواده و خاندانشان عمل نكرده و نمي كنند.حتما گفتن اين حرفها براي "رامين" به عنوان يك "پدر" بسيار سخت است و خيلي از ما در قبال مشكلات فرزندان به عنوان مدافع عمل مي كنيم اما وقتي اين برخورد از سوي رامين صورت مي گيرد نشانه اي واضح از انقلابي گري بدون حاشيه و رياكاري و منفعت طلبي است.
كاش برخي انقلابي هاي قديم كه به خاطر دفاع نابجا از فرزندان كل ذائقه شان عوض شده و دقيقا برخلاف انقلاب و آرمانهايش عمل مي كنند كمي درس بگيرند.