رهبر انقلاب فرمودند: شهادت در کردستان با فداکاري و مجاهدت بيشتر توأم بوده است.به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمي خامنهاي، بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۴۰۰ شهيد استان کردستان که در تاريخ ۲۷خرداد ۹۸ برگزار شده بود، صبح روز پنج شنبه در محل اين همايش در سنندج منتشر شد.حضرت آيتالله خامنهاي در اين ديدار، شهداي عزيز کردستان را متمايز از مناطق ديگر کشور برشمردند و گفتند: مبارزان کردستان در عين مبارزه با دشمن خارجي، در داخل خانه و محيط زندگي خود نيز با ضد انقلاب در جنگ بودند، بنابراين شهادت در اين منطقه با فداکاري بيشتر و با مجاهدت صادقانه توأم بوده است.رهبر انقلاب اسلامي، مزيت ديگر مردم کردستان را خنثي کردن توطئه اختلافافکني قومي و مذهبي خواندند و خاطرنشان کردند: کشور ما از لحاظ تنوع قومي کمنظير است و اقوام مختلف تحت نام بزرگ ايران و ملت ايران در کنار هم زندگي ميکنند، البته دشمنان از ابتدا قصد داشتند از اختلافات مذهبي و قومي براي شکست جمهوري اسلامي استفاده کنند اما عناصر مؤمن و هوشمند در کردستان و همچنين در آذربايجان غربي، اين توطئه را خنثي، و با خدمت به انقلاب، دشمن را مأيوس کردند.ايشان تکريم شهيدان و خانوادههاي آنان را وظيفه آحاد مردم و مسئولان دانستند و با تأکيد بر توليد آثاري که خروجي آنها شناساندن قدر و عظمت کار شهيدان براي کشور باشد، افزودند: مردم و بويژه نسل جوان بايد بدانند براي پايهگذاري و محکم کردن پايههاي انقلاب و پيشرفت و سربلندي اين شجره طيبه و پر افتخار چه تلاشهايي انجام شده است.حضرت آيتالله خامنهاي همچنين با اشاره به سياست غلط و معيوب رژيم پهلوي در عقب نگه داشتن مناطق کردنشين، خطاب به مسئولان استان بر کار عمراني و تلاش و پيگيري براي جبران عقبماندگيهاي استان تأکيد کردند.
مشروح بيانات رهبر انقلاب به شرح زير است:
بسم الله الرحمنالرحيم
و الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيدنا محمد و آله الطاهرين.
خيلي خرسند شدم از اينکه اطلاع پيدا کردم که قرار است براي بزرگداشت چند هزار شهيد در کردستان، حرکت فرهنگي و تبليغي انجام بگيرد؛ اين کارِ بسيار لازم و مفيدي است که وظيفهاي را براي همه فعالان و مسئولان و مردم فهيم در هر نقطهاي از کشور به وجود ميآورد؛ بخصوص در بعضي از نقاط کشور که يک خصوصيتي دارند، مثل کردستان.
مسئله شهداي عزيز کردستان از چند جهت حائز اهميت است و با بقيه مراکز کشور، يعني با اغلب مراکز ديگر کشور، تفاوت دارد: يک نقطه بسيار مهم اين است که ميدان کار مبارزين کردستان -چه آنهايي که در عرصه دفاع مقدس و جنگ و عمل نظامي فعاليت کردند، مثل پيشمرگان کُرد و سرداران و مانند اينها، چه آنهايي که در عرصه فرهنگي کار کردند مثل شهيد شيخالاسلام و امثال ايشان- يک ميدان هموار و آسوده و راحتي مثل بقيه شهرستانها نبود؛ ضدانقلاب در خود شهرهايشان، در خود مراکزشان حضور داشت. مثلاً فرض بفرمائيد مرحوم شيخالاسلام من يادم نميرود آن سخنراني بسيار قوي و پُرمغز و پُرمطلبي که ايشان در مسجد جامع سنندج وقتي ما آنجا رفتيم، در حضور چند هزار نفر ايراد کرد.
خب همان وقتي که ايشان اين سخنراني را ايراد ميکرد، قطعاً ميدانست که کساني هستند در خود سنندج يا بيرون سنندج يا شايد در خود آن مجلس که با اين بيانات و ابراز اين بيانات مخالفند، اما در عين حال اين شجاعت را، اين قدرت روحي را نشان داد و آن سخنراني قوي را در آنجا ايراد کرد. يا جوانهاي پيشمرگِ کُرد که من سال ۵۸ و ۵۹ چند بار در کردستان از نزديک با اينها مواجه شدم؛ اينها کساني بودند که با عناصر بيرون مرز مواجه نبودند، [بلکه] با عناصر داخل خانه خودشان مواجه بودند، [با عناصر] داخل شهرهاي خودشان مواجه بودند. مثلاً فرض کنيد در يک محيطي مثل مشهد، خب مبارزان زيادي بودند که اينها حرکت ميکردند به جبهه ميآمدند، خيليشان شهيد ميشدند، يا جانباز ميشدند برميگشتند؛ اينها اين جور نبودند؛ همان جا و در محيط زندگيشان کساني بودند که با اينها معارض بودند، مبارز بودند و عليه اينها توطئه ميکردند؛ و اينها ايستادند، با آنها جنگيدند؛ اين به نظر من يک نقطه بسيار مهمي است.
يک نقطهي ديگر اين است که طراحي دشمنان انقلاب اسلامي و دشمنان جمهوري اسلامي اين بود که از اختلافات مذهبي، جدا، و اختلافات قومي [هم] جدا، براي شکست جمهوري اسلامي استفاده کنند؛ چون کشور ما از لحاظ تنوع قومي يکي از کشورهاي کمنظير است؛ اقوام مختلفي در اين کشور تحت نام بزرگ ايران و نام بزرگ ملت ايران در کنار هم زندگي ميکنند. در کمتر جايي به اين شکل وجود دارد؛ آن جاهايي هم که وجود دارد، سرشار از تعارض است. در بعضي از کشورهاي همسايهِ ما، شما ببينيد اختلافات بين مردم خودشان و اقوام ديگري که در آنجا هستند، چه اختلافات سنگيني است -که حالا من نميخواهم اسم از آن کشورها بياورم- چشم اميد دشمنان به اين بود که بتوانند در محيط اجتماعي ايران از اختلاف قومي و اختلاف مذهبي -مسئله شيعه و سني- استفاده کنند.
حالا من کردستان را مثال ميزنم، بعضي از مناطق ديگر هم شبيه کردستان است، اما کردستان مثال واضحش است. آنچه در کردستان اتفاق افتاد، اين بود که عناصر مؤمن و علاقهمند و هوشمند در کردستان اين توطئه دشمن را خنثي کردند؛ يعني نگذاشتند که دعواي کُرد و فارس يا کُرد و ترک در آنجا زنده بشود. يک عده اقليتي که تحت تأثير دشمنان خارجي بودند يک حرفهايي ميزدند؛ من رفتم مهاباد، همه شهر مهاباد تقريباً تعطيل شده بود، آمده بودند براي سخنراني؛ به نظرم در خيابان که ما آمديم، همه اين دکانها تعطيل بود، همه اين جمعيت مردم شهر آمده بودند در آن محلي که محل سخنراني ما بود جمع شده بودند تا سخنراني ما را گوش کنند؛ و شعار ميدادند، ابراز احساسات ميکردند.
من آنجا در سخنراني خطاب به ضدانقلاب گفتم که کساني که از قول قوم کُرد حرف ميزنند، بيايند اينجا را ببينند؛ اين قوم کُرد است. قوم کرد اينها هستند، نه آن مزدوري که رفته در بيرون کشور يا در يک نقطهاي نشسته و به نام يک قوم حرف ميزند؛ قوم کُرد اين جمعيت است. سنندج همين جور، جاهاي ديگر همين جور.
بنابراين کاري که هم در کردستان، هم در آذربايجان غربي به وسيلهي مردم کُرد انجام گرفته، کار بسيار بزرگي بوده. اينها حقيقتاً توانستهاند به انقلاب خدمت کنند و دشمن را مأيوس کنند؛ که خيلي با ارزش است و در اين راه شهدايي دادند؛ هم در جنگ تحميلي شهيد دادند، هم در مبارزه با ضدانقلاب شهيد دادند، هم شهدايي دادند به خاطر حمايتشان از جمهوري اسلامي؛ مثل همين شهيد شيخالاسلام که اسم آورديم، يا شهيد عالي که جزو علماي آنجا بود و شهيد ذبيحي که اينها ماموستاها و علماي معروف منطقه کردستان هستند.
شهادت اينها به خاطر حمايت از جمهوري اسلامي بود؛ سخنراني کردند، اقدام کردند، فعاليت کردند، همکاري کردند با جمهوري اسلامي و به شهادت رسيدند. در روستاهاي کردستان و آذربايجان غربي کسان زيادي در همراهي با مأموران جمهوري اسلامي فعاليتهايي کردند که مورد انتقام ضدانقلاب قرار گرفتند و به شهادت رسيدند؛ يعني شهادت در اين منطقه يک شهادتي است که با فداکاري بيشتر، با تلاش و مجاهدت صادقانه واضحي همراه بوده. خداوند انشاءالله درجات اين شهدا را عالي کند.
حالا اين گزارشي که سردار محترم سپاه دادند، خب گزارش خوبي است لکن اينها عدد و رقم است؛ آنچه ما توصيه ميکنيم، آنچه بنده روي آن تکيه ميکنم، خروجيِ کارهايي است که انجام ميدهيد. بايستي معلوم باشد اين ارقام و اعدادي که ذکر کرديد براي تشکيل مجامع، يا نشر بعضي از آثار، يا [کارهايي] مانند اينها، چقدر توانسته است در فضاي فکري مردم، بخصوص جوانها، نسبت به تکريم مقام شهيدان اثر بگذارد؛ اين مهم است. آنچه ما امروز احتياج داريم، اين است که مردم ما قدر شهداي ما را بدانند و بدانند که اين جواني که رفت به شهادت رسيد، اين عالمي که به شهادت رسيد، اين فرد کاسب زحمتکش يا زارع زحمتکشي که به شهادت رسيد، چه خدمتي به کشور و به اسلام و به نظام جمهوري اسلامي کرده.
ما در کردستان خانوادهاي را داشتيم که شش شهيد دادهاند؛ اينها جزو چيزهاي کمنظير است، يعني ما در کشور شبيه اين را کم داريم؛ يک خانوادهاي شش پسرشان را در راه خدا دادهاند؛ هم در راهپيماييهايي که شرکت کردند شهيد شدهاند، هم در مبارزه با ضدانقلاب يا در جنگ تحميلي به شهادت رسيدهاند؛ از اين قبيل هست؛ اين را بايستي نسل امروز بداند. جوان امروز بايد بداند که اينکه ما به اين وضعيت رسيدهايم، بحمدالله شجره طيبه انقلاب رشد کرده و به ثمر نشسته و کارهاي زيادي انجام گرفته، چه تلاشهايي در اين راه صورت گرفته؛ مهمترينش همين تلاش شهداي ما است؛ اين را بايد نسل جوان بداند. پس بنابراين يک حرف اين است که اين کارهايي که انجام گرفته است به نحوي انجام بگيرد که خروجي مطلوبي داشته باشد؛ [يعني] تأثيرگذاري بر روي افکار جوانها و برداشت جوان و تلقي جوانها از مسائل کشور و مسائل گذشتهي خودشان [داشته] باشد.
چهل سال از انقلاب دارد ميگذرد؛ ما بايد بدانيم که در پايهگذاري اين انقلاب و محکم کردن پايههاي اين انقلاب چه تلاشهايي انجام گرفته؛ اين را جوان امروز بداند؛ حالا آنکه از نزديک ديده، ميداند؛ اگر چه بعضي از آنها هم دچار فراموشي ميشوند و راه را کج ميروند و حرکت را عوض ميکنند، اما عمدهي نگاه بنده به جوانها است. جوان امروز بداند که چه کارهايي انجام گرفته که اين پايه اين جور مستحکم شده و ميتواند نظام جمهوري اسلامي با سربلندي احساس افتخار بکند. اين يک نکته است.
نکته دوم در مورد کارهاي عمراني و مانند اينها است؛ خب بله، کارهاي عمراني زيادي انجام گرفته منتها در مناطق کُردي عقبماندگي وجود داشته؛ اين يک سياست غلطِ معيوبي در رژيم طاغوت بوده که فکر ميکردند که بايد اين جوري عمل بکنند؛ البته بياعتنائي به مصالح ملي هم که در آن رژيم بوده. [لذا] عقبماندگي وجود دارد؛ اين عقبماندگيها را بايد شماها جبران کنيد. اينکه گفته ميشود که ما سفارش کنيم، ما سفارش ميکنيم، حرفي نداريم؛ شما نامهتان را بدهيد، آنچه به نظرتان ميآيد بنويسيد در آن نامه، ما به مسئولينش ارجاع ميکنيم، سفارش هم ميکنيم، تأکيد هم ميکنيم، منتها کننده کار، شما مسئولين هستيد؛ يعني مجريان کار، شما هستيد؛ دستگاه رهبري که مجري نيست، دستگاه اجرايي نيست؛ مجري، شما هستيد.
بايد دنبال کنيد، بايد تعقيب کنيد. ما ممکن است يک دستوري به يک وزارتخانهاي، يا به مسئولين بالاي کشور بنويسيم و بدهيم و تأکيد کنيم، منتها آنکه بايد دنبال کار را بگيرد، خود شما هستيد؛ برويد، بياييد، اصرار کنيد، تأکيد کنيد تا آنچه ميخواهيد انشاءالله به نفع مردم انجام بگيرد.
وظيفه ما تکريم شهدا است، اين را فراموش نبايد بکنيم؛ وظيفه ما تکريم خانوادههاي شهدا است؛ خانوادههاي شهدا هم از لحاظ اهميتِ صبرشان و کارشان در رديف اول قرار دارند؛ بايد از اينها تکريم کنيم و به اينها احترام کنيم. و اين تکريم هم صرفاً تکريم زباني نباشد، اگر چه تکريم زباني هم مهم است. اينکه بعضيها ميگويند تعارف زباني [خوب نيست]؛ نه، اينکه ما در زبان و در اظهاراتمان بزرگداشت براي شهيد و مقام شهيد قائل بشويم، چيز مهمي است؛ کساني هستند که همين را برنميتابند و ما بايستي در اين جهت حرکت کنيم لکن در کنار اين اقدامات عملي، تسهيلات و کمکهاي گوناگوني که وجود دارد، بايد نسبت به خانوادههاي شهدا و خانوادههاي جانبازان و خانوادههاي ايثارگران و مانند اينها انشاءالله انجام بگيرد.
خداوند انشاءالله به شماها توفيق بدهد بتوانيد کار کنيد، خدمت کنيد و در خدمت اين حرکت عظيم قرار بگيريد و ارواح طيبهي شهدا را از خودتان انَشاءالله خشنود کنيد.
والسلام عليکم و رحمةالله و برکاته