در اين ميان سؤال مهم آن است كه با فرض حضور آقاي هاشمي در انتخابات رياست جمهوري آتي، «پايگاه اجتماعي» ايشان شامل كدام دسته، طبقه و يا گروهها و جريانهاي سياسي خواهد بود؟ آيا ايشان مي تواند اجماع يكي از جريانهاي سياسي بزرگ كشور براي حمايت از خود را برانگيزاند يا خير؟...
اگر چه آقاي هاشمي رفسنجاني پيش از اين اعلام كرده بود كه در صورت وجود كانديدايي كه بتواند از عهده مسئوليت رياست جمهوري آينده برآيد، وارد انتخابات رياست جمهوري نخواهد شد اما با مروري كوتاه بر فعاليت رسانهاي نشريات وابسته به خاندان آقاي هاشمي مي توان اشتياق وي براي حضور در عرصه انتخابات را ملاحظه كرد.
به گزارش
خط نیوز به نقل از بولتن نیوز، بر همين اساس چند روز پيش روزنامه زنجيرهاي آرمان كه از حاميان هميشگي خاندان آقاي هاشمي است در مطلبي كه با تيتر يك روزنامه همراه بود به طرح بحث تفاوت هاي «هاشمي ۲۰۱۳» با «هاشمي ۲۰۰۵» پرداخت.
اما در اين ميان سؤال مهم آن است كه با فرض حضور آقاي هاشمي در انتخابات رياست جمهوري آتي، «پايگاه اجتماعي» ايشان شامل كدام دسته، طبقه و يا گروهها و جريانهاي سياسي خواهد بود؟ آيا ايشان مي تواند اجماع يكي از جريانهاي سياسي بزرگ كشور براي حمايت از خود را برانگيزاند يا خير؟
با اندك تأملي در آرايش سياسي انتخابات رياست جمهوري تا به امروز مي توان چنين برداشت كرد كه جبهه بزرگ و فراگير اصولگرايان بعيد است كه حامي كانديداتوري آقاي هاشمي باشد. سه جريان عمده انتخاباتي اصولگرايان يعني ائتلاف ۱+۲، جبهه پيروان و جبهه پايداري تا بدين لحظه گزينههاي ديگري را براي نامزدي رياست جمهوري برگزيدهاند و يقينا هيچگاه بر روي گزينه ريسكپذيري چون هاشمي سرمايهگذاري نخواهند كرد.
از ديگر سو، اصلاحطبان نيز كه تا چند ماه پيش از حضور آقاي هاشمي و طرح دولت وحدت ملي وي حمايت ميكردند حال با نزديك شدن به موسم انتخابات، از مواضع گذشته خود عدول كرده اند. اين موضوع را مي توان به وضوح در نوشته ها و مصاحبه هاي نيروهاي اصلي گروههاي اصلاحطلب مشاهده كرد.
براي مثال چنانچه يكي از سايتهاي خبري گزارش داده، چندي پيش موسوی خوئینی ها در جلسه اعضای مجمع روحانیون گفته است: «طرح کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی برای ریاست جمهوری بازی طرف مقابل است و ما نباید فریب آن را بخوریم. طرف مقابل که باید پاسخگوی مشکلات اقتصادی باشد بازی هاشمی را مطرح کرده تا از پاسخگویی فرار کند. این کار باعث ایجاد تردید در کاندیداهای ما شده و رسانه های ما هم در این دام افتاده و مدام آمدن هاشمی را تیتر یک می کنند. موضوع بدتر آن که شبکه انتخاباتی ما هم به سمت هاشمی رفته است.»
عباس عبدی نيز كه چند وقت پيش در مصاحبه با خبرگزاري تسنيم چنين گفته بود كه «با توجه به شرایط سنی و وضعیت سیاسی و دو بار حضور ناموفق قبلی آقای هاشمی (مجلس ششم و سال ۱۳۸۴) گمان نمیکنم که هیچ شانسی برای حضور مجدد و موفقیتآمیز ایشان وجود داشته باشد.»، چند روز پيش در مصاحبه با روزنامه آرمان نيز بيان كرد:
«طرح آقایهاشمی در مقطع کنونی کار اشتباهی است. ذهنیت مردم این است که ایشان سال ۸۴ رای نیاوردند، هر چند خودشان به گونه دیگری فکر میکنند. ذهنیت جامعه از نامزد شدن هر فردی (چه رسد به ایشان که یک بار رئیسجمهور شده یک بار هم شکست خورده) در این سن و سال اصلا خوب نخواهد بود. عدهای تصور میکنند به خاطر مسائل و شرایط موجود امکان رایآوری آقایهاشمی وجود دارد در صورتی که این مساله نادرست است و مردم کسی را مبرا از وضعیت موجود نمیدانند. این مساله فارغ از آن است که آیا ایشان مبرا هست یا نیست. طرح این مساله خدمتی به آقایهاشمی نمیکند. بیشترین ضربهای که به آقایهاشمی زده شد از طریق این افراد بود که شرایط ایشان را درک نکردند.»
مجيد انصاري، همشهري هاشمي رفسنجاني و از نيروهاي اصلي مجمع روحانيون نيز در مصاحبه با نشريه آسمان به انتقاد از طرح دولت وحدت ملي هاشمي برخاست و چنين گفت:
«دولت وحدت ملی زمانی مطرح میشود که امکان حضور تمام عیار جریانات سیاسی نباشد یا یک تهدید خارجی وجود داشته باشند. ما امروز تفرقه ملی نداریم که بخواهیم به دنبال دولت وحدت ملی برویم. ما اگر قواعد عقلانی اداره کشور و تجربهای که کشورهای دیگر دارند را پیش رو بگذاریم چنین فرض و ضرورتی اصلاً مطرح نمیشود.»
انصاري البته تلويحا با رد طرح وحدت ملي، به موضوع نامزدي خاتمي نيز اشاره كرد و گفت:
«به چه مناسبت ما اصلاً به دنبال وحدت ملی برویم؟ باید بسترها فراهم شود تا اصلاحطلبان بتوانند با کاندیدای حداکثری خودشان به میدان بیایند. البته نمیخواهم بگویم اصلاحطلبان الان نشستهاند و رأیگیری کردهاند یا جناب آقای خاتمی اظهار تمایلی کردند. خیر! اینها مسائل بعدی است ولی من به وضوح میبینم که هم در جامعه چنین علاقهای وجود دارد و هم وفاق صددرصدی اصلاحطلبان روی آقای خاتمی را دور از ذهن نمیبینم. وقتی چنین ظرفیت بالفعلی وجود دارد چرا ما روزه شکدار بگیریم؟ اگر بر فرض آقای خاتمی به هر دلیل نخواهند بیایند باز در میان اصلاحطلبان چهرههای وجیه و توانمند که مردم بتوانند به آنها، به گذشته، به مدیریت و صداقتشان اعتماد کنند. وجود دارند.»
بر اين اساس بعيد است كه هاشمي داراي پايگاه اجتماعي لازم براي حضور مجدد در انتخابات باشد. به خصوص آنكه تجربه دو بار شكست و آراي كم وي در انتخابات مجلس ششم و انتخابات رياست جمهوري نهم نيز همراه كارنامه انتخاباتي وي است كه خود حاكي از پايگاه اجتماعي سست و كم او در بين جامعه دارد.