توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 19563
شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۱۶
بازخوانی بیانات رهبری درباره شهید لاجوردی
شهید لاجوردی، مردی که ذره‌ای از خط صحیح، انحراف پیدا نکرد
مقام معظم رهبری بارها از خصوصیات برجسته شهید لاجوردی یاد کرداند. و شاید قابل تأمل‌ترین توصیف ایشان در مورد شهید آنجا باشد که فرمودند: "شهید لاجوردی، از اول انقلاب تا شهادت‌شان، ذره‌ای از طریق مستقیم و خط صحیح انحراف پیدا نکرد."
شهید لاجوردی، مردی که ذره‌ای از خط صحیح، انحراف پیدا نکرد
امروز اول شهریورماه 92، پانزدهمین سالگرد شهادت سید اسدالله لاجوردی است. کسی که به لقب مرد پولادین در میان دوستان و همرزمانش معروف بود و مقام معظم رهبری نیز این لقب را در بیان صفات شهید بزرگوار یادآوری می‌کنند.
شهید«سید اسدالله لاجوردی» از جمله کسانی بود که در نهضت انقلابی ایران نقش داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ نیز وظایف مهمی ‌را در جهت استحکام نظام جمهوری اسلامی ‌بر عهده گرفت. او در سال 1314 در خانواده‌ای مذهبی در جنوب تهران دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده با تعلیمات اسلامی ‌پرورش یافت. در جریان مبارزات فداییان اسلام و آیت‌الله کاشانی قرار گرفته و به فعالیت‌های سیاسی کشیده می‌شود. در سال‌های تبعید امام به دلیل فعالیت‌های مبارزاتی سه بار دستگیر و به زندان محکوم شده و مورد شکنجه قرار می‌گیرد. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد او مقاومت در برابر شکنجه‌های سنگین ساواک بود که هیچ‌گاه نتوانستند از وی اعتراف بگیرند؛ به طوری که وی را «مرد پولادین زندان‌ها» لقب دادند. لاجوردی در معیت بزرگ‌مردانی چون شهید صادق امانی و شهید مهدی عراقی به تشکیل جمعیتی مبارز با عنوان «هیئت‌های مؤتلفه‌ اسلامی» اقدام کرد که‌ یکی از تشکل‌های مؤثر در تبلیغ و ترویج پیام امام و پیشبرد نهضت انقلابی ایشان به شمار می‌رفت و تا کنون نیز پابرجاست.

شهید لاجوردی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌نقش فعالی ایفا کرد و با توجه به شناخت جریانات سیاسی کشور، در سمت دادستانی نظام جمهوری اسلامی ‌قرار گرفت و در برخورد با جریانات فکری و سیاسی ضدانقلاب وظیفه‌ سنگینی پذیرفت. او به تعقیب و خنثی‌کردن توطئه‌های گروهک‌های معاند سیاسی، به‌ویژه گروهک فرقان و منافقین پرداخت و در این زمینه تلاش‌های فراوانی کرد. بدین‌ترتیب لاجوردی عهده‌دار حفظ و حراست از نظام نوپای جمهوری اسلامی‌شد و توانست گروهک‌های منافقین و فرقان را از بین ببرد. مقارن با پایان جنگ تحمیلی، لاجوردی به ریاست سازمان زندان‌های کشور منصوب شد و با توجه به شرایط دشوار زمانی و مشکلات عدیده‌ای که پس از جنگ گریبانگیر جامعه‌ ایران شده بود، توانست هم در عرصه‌ تربیت و بازپروری مجرمین و هم در عرصه‌ مدیریت سازمان زندان‌ها به توفیقات زیادی دست پیدا کند. او در سال 1376 از ریاست سازمان زندان‌ها، و اقدامات تأمینی تربیتی کشور استعفا داد و بار دیگر به حجره‌ کوچکش در بازار تهران بازگشت. شهید لاجوردی در اول شهریور 1377 توسط علی اصغر غضنفرنژاد و علی اکبر اکبری ده بالایی از اعضای گروهک منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
مقام معظم رهبری که خود یکی از دوستان و همرزمان این شهید والامقام بودند. بارها از خصوصیات برجسته شهید لاجوردی یاد کرده و او را توصیف کرده‌اند. و شاید قابل تأمل‌ترین توصیف ایشان در مورد شهید آنجا باشد که فرمودند: "شهید لاجوردی، از اول انقلاب تا شهادت‌شان، ذره‌ای از طریق مستقیم و خط صحیح انحراف پیدا نکرد." سالگرد این شهید بزرگوار بهانه‌ایست تا به بازخوانی بیانات رهبری در مورد او نیز بپردازیم:
شهید لاجوردی کسی که بی تظاهرترین کارها را بعد از انقلاب انجام داد
من این درد درونى خودم را فراموش نمى‌کنم که در یک‌سال‌ونیم پیش، وقتى که شهید عالى‌مقام و سیّد عزیز و بزرگوار، شهید لاجوردى به شهادت رسید - کسى که چهره بسیار درخشانى بود و بسیار کسان از مجاهدات او در دوران مبارزات و در دوران اختناق خبر ندارند که این مرد چه کرد و کجاها بود و چگونه زندگى کرد؛ چه زندان‌هایى کشید و چه زحمت‌هایى متحمّل شد. بعد از انقلاب نیز بى‌تظاهرترین کارها را که سخت‌ترین هم بود، بر دوش گرفت و آخر هم شهید شد - یکى از روزنامه‌هاى آلمان نوشت ترور لاجوردى، ترور نیست! یعنى آن‌ها عنوان ترور را هم عوض کردند؛ چرا؟ چون به وسیله ناراضیان داخلى انجام گرفته است! تبلیغات رسانه‌هاى دنیا این است. بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه تهران‌(1379/01/26)


حیف بود که لاجوردی با آن سوابق بمیرند؛ باید شهید مى‌شدند
شهادت آقاى «لاجوردى» دردناک بود؛ زیرا ایشان خدمات زیادى به انقلاب کردند. ایشان بعد از کناره‌گیرى از سمت خود، در یک روسرى فروشى به دست دژخیمان شهید شدند. آیا حکومت اسلامى نباید از افرادى که سابقاً خدمتگزار به نظام مقدّس بوده‌اند، حمایت و حفاظت معقول نماید؟ آیا سرنوشت آقاى «خلخالى» هم همین خواهد بود؟
کاش این خط را به تروریست‌ها نمى‌دادید! البته من اطّلاعى ندارم که ایشان محافظى داشتند یا نه. اخیراً در روزنامه خواندم که خود ایشان علاقه‌مند نبودند محافظ داشته باشند. واقعش هم همین است که اگر آدم بخواهد برود یک شغل آزاد در بازار بگیرد، داشتن محافظ و این‌که انسان با خودش محافظ ببرد و بیاورد، خیلى آسان نیست. حالا من نمى‌دانم دستگاه چه‌کار باید مى‌کرد. مثلاً مانع مى‌شد که ایشان بروند شغل آزاد بگیرند، یا شغل دیگرى باید به ایشان مى‌دادند؟ واقعاً در این زمینه، فکرش را نکرده‌ام. شاید این حرف منطقى باشد که ما بگوییم کسانى که در معرض چنین حوادثى هستند، مثلاً وقتى که از این شغل رسمى کناره‌گیرى مى‌کنند، در جایى به نحوى اشتغال داشته باشند که لااقل این‌گونه خطرات، آسان به سراغشان نیاید.
به‌هرحال، ایشان شخصیت برجسته‌اى بودند. من از قبل از انقلاب - دهه چهل - ایشان را مى‌شناختم. در آن دوره، ایشان در چشم خود من و بیشتر کسانى که در خطّ مبارزه بودند، فردى پولادین به حساب مى‌آمدند. همان‌طور که من در اطّلاعیه شهادت ایشان هم نوشتم، واقعاً آدمى بودند که در میدان‌هاى سخت همیشه حاضر بودند و هیچ ابایى از ورود در کارهاى دشوار نداشتند. خداوند ان‌شاءاللَّه جایگاه ایشان را عالى کند. البته سرنوشت ایشان مورد غبطه ماست؛ خوشا به حالشان. وقتى خبر شهادت «لاجوردى» را به من دادند، گفتم حیف بود که ایشان با آن سوابق بمیرند؛ باید شهید مى‌شدند. خوشا به حالشان. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرّس‌(1377/06/12)
از دهه 40 ایشان را می‌شناختم/تصویری که از آقای لاجوردی در ذهن ما بود، تصویر یک انسان خسته نشو، صادق و با استقامت بود
سرنوشت افتخارآمیزی که آقای لاجوردی پیدا کردند، سرنوشتی است که مایه حسرت و غبطه همه کسانی است که در این راه بودند. بنده از شهادت آقای لاجوردی خیلی متأثر شدم. از دست دادن و فقدان ایشان خیلی برای ما سنگین بود. یک عنصر مؤمن و کارآمد، صادق، ریشه‌دار در دین و زمینه انقلابی و مبارزات. امثال ایشان، واقعاً عناصر بسیار کمیاب و مغتنمی هستند و از دست دادنشان سخت است؛ ولکن در عین حال به نظرم رسید که حیف بود که آقای لاجوردی جور دیگری از دنیا برود. آن آدم، آن عنصر مستحکم و پولادین، آن نیت صادق و آن سابقه مبارزات واقعاً حقش بود. آقای لاجوردی شایسته این مقام والای عشق بود. شما خانمشان و فرزندانشان بدانید و البته می‌دانید. می‌دانم شماها برایتان این معارف روشن و واضح است که ماها به حال ایشان غبطه می‌خوریم. حقیقتاً اگر هر کدام از ماها، بنده خودم و می‌دانم یقیناً همکاران من همین ‌جورند، بدانند که آن‌ها هم می‌توانند با عملی، با حرکتی، با هر جور هزینه‌ای، چنین سرنوشتی را به دست بیاورند، لحظه‌ای درنگ و تأمل نخواهند کرد که این هزینه را بکنند و آن چنان سرنوشتی برای آن‌ها هم رقم بخورد.
البته زحمات ایشان را هیچ نمی‌شود توصیف کرد. من خودم از وقتی که آشنایی با مرحوم شهید لاجوردی را به یاد می‌آورم که خیال می‌کنم از نزدیک و به صورت مشخص از اواسط دهه40 بود، ایشان را در حال مبارزه صادقانه به یاد می‌آورم. من یادم است که آن وقت‌ها جریانی اتفاق افتاده بود و مرحوم لاجوردی و این‌ها به جایی حمله کرده بودند. قبل از آن هم ایشان زندان بودند و بعدش هم بعد از مدت کوتاهی دستگیر شدند. در جمع دوستان ما گفته می‌شد که این مرد، مرد پولادین است. آدم خسته نشوئی است. تصویری که از آقای لاجوردی در ذهن ما بود، تصویر یک انسان خسته نشو، صادق و با استقامت بود. البته دوستان ما در آن زمان خیلی بودند و آدم‌های صادق، مؤمن و ثابت‌قدم در این میانه کم نبودند.

عکس دیدار رهبری با خانواده شهید لاجوردی در سال 77

شهید لاجوردی، از اول انقلاب تا شهادت‌شان، ذره‌ای از طریق مستقیم و خط صحیح انحراف پیدا نکرد
مرحوم لاجوردی چهره برجسته‌ای بود. بعد از انقلاب هم همین طور بود. ایشان از اول انقلاب تا همین شهادت‌شان، همیشه در صراط مستقیم حرکت کرد و ذره‌ای از طریق مستقیم و خط صحیح انحراف پیدا نکرد. ایشان کار را برای خدا می‌کرد. اهل تظاهر و اهل نشان دادن نبود. کار را برای خدا قبول می‌کرد و برای خدا انجام می‌داد؛ برای همین بود که هیچ‌ ملاحظه‌ای نمی‌کرد. بعضی‌ها در کار ممکن است ملاحظه وجهه را بکنند؛ ملاحظه‌ شأن و آبرو را بکنند. بعضی‌ها هستند که این ملاحظه‌ها را نمی‌کنند و شهید عزیز ما لاجوردی، از این قبیل بود. آدمی نبود که ملاحظه وجاهت پیش این و آن را بکند. محض خدمت برای ایشان مطرح بود. حقیقتاً اخلاصی که ایشان داشت، اخلاص خیلی بالایی بود.
مبارزه وابستگان شهید، ادامه دارد و این مبارزه را باید با همان صداقت و با همان اخلاص پیش ببرند
من باید از خانم محترم ایشان هم تشکر کنم که در همه مراحل همراه لاجوردی بودند. من می‌دانم که اگر همسری کاملاً همفکر و همراه نباشد، آن جور باقی ماندن بر خط درست، کار آسانی نیست. سختی‌ها را با هم تحمل کردید، رنج‌ها را با هم بردید، حالا دارید شما و بقیه اعضای خانواده، یک رنج اضافی هم می‌برید؛ یعنی شهید وقتی که شهید شد، مسئله‌اش تمام می‌شود یعنی در هنگام شهادت است که مبارزه‌اش تمام می‌شود؛ ولیکن مبارزه وابستگان شهید، ادامه دارد و این مبارزه را باید با همان صداقت و با همان اخلاص پیش ببرند. شهید بعد از شهادت به نشئه دیگر رفت. حالا نوبت شماست که ادامه بدهید، اگرچه قبلاً هم شما در رنج‌های مبارزه بوده‌اید. امیدوارم که ان‌شاءالله خداوند به شما کمک کند. امروز هم روز مبارزه است. این انقلاب، هیچ وقت از مردان و زنان و افراد صادقی که در راه خدا تلاش می‌کنند، بی‌نیاز نیست. ان‌شاءالله این نسل جدید، این نسل جوان که عده‌ای مرتباً سعی می‌کنند انقلاب را از نسل جوان بترسانند، پشتوانه‌های انقلابند. این‌ها لشکرهای این انقلابند. این‌ها کسانی هستند که بایستی پایه‌های انقلاب را مستحکم کنند و این خون‌های پاک امثال خون شهید لاجوردی به این انقلاب عمق می‌بخشد و صدق و اصالت این راه را نشان می‌دهد.
امیدواریم خداوند ان‌‌شاء‌الله درجات ایشان را عالی کند و با اجداد طاهرینش محشور نماید. یقیناً هم محشور است. من شک ندارم که الآن ایشان در بارگاه‌ قدس با بهترین بندگان شایسته خدا و فرشتگان خدا محشور است. مسلماً روحش متنعم است. خوشا به حالش! آقای لاجوردی واقعاً مزد خودش را گرفت و امروز روحش در عالم ملکوت شاکر و سپاسگزار خداوند است که به او چنین توفیقی را داد و چنین موهبت بزرگی را بخشید. بیانات در دیدار با خانواده شهید لاجوردی (14/7/1377)

منافقان کوردل با این جنایت عمق کینه‌ خود را نسبت به یاران صادق امام آشکار کردند
پیام تسلیت رهبری در پی شهادت حاج سید اسداللَّه لاجوردى‌
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
من المؤمنین رجال صدقوا ما جاهدوا اللَّه علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا
شهادت سید بزرگوار و مجاهد فى سبیل‌اللَّه مرحوم آقاى حاج سید اسداللَّه لاجوردى که از چهره‌هاى منور انقلاب و پیشروان جهاد فى سبیل‌اللَّه بود بار دیگر ارج و قدرِ سربازان دیرین اسلام و مبارزان سختکوش راه آزادى را در خاطره‌ها زنده ساخت. منافقان کوردل و خیانت‌پیشه با این جنایت عمق کینه‌ خود را نسبت به یاران صادق امام امت و خدمتگزاران حقیقى مردم آشکار کردند و چهره‌ منفور خود را تیره‌تر و منفورتر ساختند. این شهید عزیز در تمام دوران مبارزات اسلامى به اخلاص و صبر و مقاومت و روشن‌بینى شناخته شده بود. در راه خدا بلاهاى بزرگ را به جان مى‌خرید و در میدان‌هاى سخت حاضر بود. پس از پیروزى انقلاب در همه‌ مسؤولیت‌هایى که در راه خدمتگزارى به مردم و کشور به او محول شد با قدرت و ایثار و بدور از اغراض و مطامع مادى اداى وظیفه کرد و هیچگاه خستگى به خود راه نداد. شهادت در راه خدا اجر بزرگى است که خداى شاکر علیم به این انسان مؤمن و بااخلاص مرحمت فرمود. خداوند روح مطهر او را با اجداد طیبین و طاهرینش محشور فرماید.
این‌جانب شهادت این برادر ارجمند را به خانواده‌ گرامى و دوستان همرزم و همسنگرش و به همه‌ ملت ایران تبریک و تسلیت عرض مى‌کنم.
والسّلام على عباداللَّه الصالحین - سید على خامنه‌اى - 2/6/77
Share/Save/Bookmark