فرزاد کریمی معتقد است آموزش درسهای عمومی به درستی انجام نشده و به جای اینکه این درسها را تقویت و عیبیابی کنند، صورت مسئله را پاک کردهاند. درواقع تصمیم حذف ادبیات فارسی از کنکور بهگونهای اعلام شکست در نظام آموزشی بوده است.
فرزاد کریمی - شاعر، پژوهشگر و مدرس - در گفتوگو با ایسنا درباره حذف درسهای عمومی از کنکور ۱۴۰۲ اظهار کرد: از این تصمیم تعجب کردم. اگر بناست کنکور حذف شود، اینکه بخواهند در یک مرحله عمومیها را حذف کنند و بعد اختصاصیها را، اصلا کار معقولی نیست. اینکه حذف درسهای عمومی مقدمهای بر حذف کنکور باشد، اصلا درست نیست، میشد با یک برنامهریزی درست، کنکور را حذف کرد.
او افزود: اگر قرار باشد سوابق تحصیلی در آزمون ورودی دانشگاهها لحاظ شود، آنجا هم مجموعهای از درسهای عمومی و اختصاصی را داریم که دانشآموزان ارجحیت را به درسهای اختصاصی میدهند، زیرا مطمئن هستند درسهای عمومی در کنکور نمیآید. پس درسهای اختصاصی را میخوانند؛ حتی به قیمت تضعیف درسهای عمومی زیرا هم سوابق تحصیلیاش بالا میرود و هم در کنکور تأثیر بیشتری دارد.
کریمی با بیان اینکه با انتقال درسهای عمومی به سوابق تحصیلی، اتفاق خاصی نمیافتد، گفت: این موضوع روی کاغذ شاید خوب باشد اما در عمل اتفاق خاصی نمیافتد. ما سه گروه درس عمومی داریم، زبان و ادبیات فارسی، تعلیمات دینی و زبان خارجه (انگلیسی و عربی) که فکر میکنم این تصمیم یکجور اعلام شکست در نظام آموزشی در هر سه گروه یاد شده، باشد؛ با وضعیتی که در شبکههای اجتماعی میبینیم معلوم است که میزان نهادینه شدن فرهنگ دینی در دانشآموزان چقدر بوده است. در گروه زبانهای خارجی هم اصلا موفقیتی نداشتهاند زیرا بچهها، عمدتا زبان خارجی (انگلیسی، فرانسه و آلمانی) را خارج از نظام آموزشی فرا میگیرند. اگر بخواهند به نظام آموزشیِ آموزش و پروش اتکا کنند، عملا هیچ زبان خارجیای را یاد نمیگیرند. درباره درس عربی هم فکر نمیکنم تأثیری داشته باشد. این درس با این فلسفه ایجاد شد که زبان عربی، زبان قرآن است و لازم است بچهها آموزش ببینند اما فکر نمیکنم آموزش زبان عربی در درک و فهم دانشآموزان و فارغالتحصیلان از متون عربی و قرآنی تأثیری داشته باشد.
او درباره وضعیت زبان و ادبیات فارسی نیز بیان کرد: وضعیت زبان و ادبیات فارسی هم تعریفی ندارد، حتی در بین فارغالتحصیلان دکتری زبان و ادبیات فارسی هم میبینم در نگارش فارسی و استفاده از مقدمات زبان فارسی مشکل دارند. همه اینها از آموزش نادرست ادبیات و زبان فارسی در دوره دبستان و دبیرستان نشأت میگیرد. احتمالا مسئولان هم احساس میکنند در این زمینهها، شکست خوردهاند که این تصمیم را گرفتند.
این منتقد ادبی خاطرنشان کرد: اگر آموزش زبان انگلیسی، زبان عربی و زبان و ادبیات فارسی ضعف داشته به جای اینکه این درسها را تقویت و عیبیابی کنند که چرا این شیوه آموزش به نتیجه نرسیده است، به این بهانه که ما میخواهیم کنکور را حذف کنیم، صورت مسئله را پاک کردهاند. خب کنکور را هر زمان که بخواهید، میتوانید حذف کنید.
کریمی درادامه درباره آسیبهای حذف این درسها، با تأکید بر اینکه بیشتر آسیبها در حوزه زبان و ادبیات فارسی است، توضیح داد: در زمینه گروه معارف، صداو سیما و ارگانهای بسیاری هستند که تولید محتوا میکنند. پس اگر این درس حذف شود، لطمهای به آن نمیرسد چون در جاهای دیگر به آن میپردازند. یا همانطور که گفتم دانشآموزان علاقهمند به زبان خارجی بیرون از نظام آموزشی به فراگیری آن اهتمام میورزند، زیرا با اکتفا به نظام آموزشی چیزی یاد نمیگیرد. اما درباره درس زبان و ادبیات فارسی اینگونه نیست؛ در صدا و سیما به این درس خیلی پرداخته نمیشود و خارج از نظام آموزشی هم کسی دنبالش نمیرود.
او با اشاره به کم اهمیتبودن زبان و ادبیات فارسی بین خانوادهها اظهار کرد: امروزه زبان انگلیسی یا دیگر زبان خارجی برای ارتباطات، پژوهش و حتی مسافرت اهمیت و ضرورت دارد. هم پدر و مادرها و هم دانشآموزان برای آموزش این زبان اهتمام دارند اما شاهد سادهانگاری درباره زبان فارسی هستیم. نسل جوانی که خود را در فضای مجازی نشان میدهد نه خود به زبان فارسی اهمیت میدهد و نه برای بزر گترهایشان مهم است، اگر آنها کلمه انگلیسیای را اشتباه بگویند، بزرگترها سریع تصحیح میکنند اما در زبان فارسی، جملات و کلمهها اشتباه استفاده میشود و کسی هم به آنها ایرادی نمیگیرد.
این شاعر خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم بنا را بر این بگذاریم که گروههای مهندسی و پزشکی چه نیازی به زبان فارسی دارند، باید بگویم همین الان وضعیتمان در حوزه زبان و ادبیات فارسی خیلی اسفناک است. در بین دانشآموختگان زبان و ادبیات فارسی در مقاطع بالای تحصیلی مشکل و بحران داریم. چرا یک مهندس یا پزشک نیابد زبان و ادبیات زبان فارسیاش قوی باشد؟ اینها مسئله فرهنگی است. زبان و ادبیات فارسی زبان برای ما ایرانیها، زبانی مانند زبان انگلیسی نیست بلکه فرهنگ ما است، زمینه فرهنگی ما در زبان و ادبیات فارسی است.
کریمی ادامه داد: حتی باید از این منظر نگاه کنیم، نخبگان مهندسی و پزشکی ما که مهاجرت میکنند، سفرای فرهنگی ما در کشورهای خارجی هستند. کسانی که زبان و ادبیات فارسی برایشان اهمیت ندارد، قاعدتا تاریخ ایران هم برایشان مهم نیست، چنانچه امروزه در میان جوانان میبینیم. با این وجود چطور میخواهند سفیر فرهنگی ایران در غرب باشند؟
این منتقد ادبی تأکید کرد: زمانی که در کشور خودمان زبان و ادبیات به هر بهانهای تضعیف شود، در واقع فرهنگ ایران است که تضعیف میشود. شما از قشر دانشجو در هر مقطعی که باشد، چهار سوال درباره تاریخ ایران بپرسید، عمدتا نمیدانند. درباره تاریخ معاصر ایران که اصلا نمیدانند، گاه با تاریخ پادشاهی و نقاط عطف تاریخ ایران هم آشنا نیستند. قطعا زمانی که با تاریخ آشنا نباشید، با تغییرات و تحولات زبانی هم آشنا نمیشوید و چون با تحولات زبان آشنا نیستید، از کلمات اشتباه و دستور زبان اشتباه استفاده میکنید و اسمش را میگذارید مقتضیات روز!
فرزاد کریمی در پایان گفت: چرا غلطنویسیها را مقتضیات روز در نظر میگیرم، زیرا با ادبیات وتحولات آن آشنا نیستیم. نه با تاریخمان آشنا هستیم، نه با پیشینه فرهنگیمان و نه با پیشنه زبانمان. تنها زبان فارسی نیست که در معرض خطر قرار میگیرد بلکه یک فرهنگ ملی و فرهنگ ایرانی که بسترش زبان و ادبیات فارسی است، دچار مشکل میشود.