توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 43494
يکشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۷
آقاي رازاني، از کدامين قبيله اي؟
»مـن اصلاح طلبـم«
اصلاح طلبان برانداز و براندازان اصلاح طلب با نفوذ در دولت دو هدف عمده را رصد مي کرده اند، هدف اولي نفوذ، اخذ اطلاعات و استفاده از رانت هاي مختلف براي بهره وري اقتصادي و سياسي و اخذ اطلاعات بنياني از مبادي اطلاعاتي براي ريشه يابي نقاط ضعف و قوت نظام و شاکله سازي حزبي براي هم صدايي بيشتر در عمليات براندازي، و دوم ايجاد مديريت هاي مياني براي ايجاد نارضايتي هاي متعدد در سيستم اجرايي کشور و طغيان داخلي ... اين کارنامه اصلاح طلبي در کشور است . اما انديشه اصلاحاتي آقاي استاندار اگر از اين مقوله و مقال است که صلاحيت و موضوعيت مسئوليت ايشان زير خروارها سئوال است و اگر خلاف اين انديشه ها بوده بايد اثبات کنند و مواضع خود را در ارتباط با فتنه گران، اعتقاد به ولايت فقيه، فراريان فتنه، سخنگويان بوق هاي استکباري و محصورين فتنه راساً و رسماً اعلام کند.
آقاي رازاني،  از کدامين قبيله اي؟
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ »من اصلاح طلبم«، جواب نماينده سياسي دولت اعتدال، تدبير و اميد و راستگويان به سئوال هاي بدون جواب در مورد وضعيت استان کرمانشاه است.
جاي تاسف و ايضاً تاثر است که دولتي که ادعاي فراجناحي و شايسته سالاري مي کرد استاندارش به صراحت بگويد وابسته خوني و نسبي با جريان ناخوشنام اصلاحات است اصلاح طلبي در ذائقه سياسي کشور ما آميختگي و پيوستگي با جريان هاي مختلفي دارد که در بستر براندازي جاي گرفته است.
اين جريان با جنجال سازي، شبهه افکني، استقراض شخصيت، کمک از
رسانه هاي خارجي و استفاده از پدر خواندگي برخي شخصيت هاي انقلابي که (نان خور) سفره امام و انقلاب بوده و از حوزه دگر انديشي سر برآورده اند در صحنه هاي انتخابات حضور يافته و علي رغم شکست هاي متوالي و متناوت هر بار بر امواج مواج انتخابات، پيروزي اندکي را به دست آورده و بعد از آن به
سياست هاي رندانه و براندازانه خود ادامه مي دهند.
اصلاحات سوابق و لواحق آن در کشور ما يک جريان خودي داخلي نبوده و همواره بر خوان گسترده غرب و شرق زيست نموده است و بسياري از
شخصيت ها و ليدرهاي اين جريان ريشه فکري و بنيان اقتصادي شان در خاک بيگانه بوده و از آن خط و فکر مي گرفته اند به همين دليل اين جريان فکري غائله ساز قافله هاي براندازي در انقلاب اسلامي بوده اند. بديهي است هر جريان فکري عقيدتي و سياسي به دليل استفاده از انديشه بشري در جريان تحولات نياز جدي به اصلاح دارد. اما ريشه اصلاحات در ايران هم انديشي، هم سويي و همساني با بوق هاي استکباري است و نوانديشي آن حاصل اتاق فکرهايي است که در خارج از مرزها براي براندازي نظام همگرايي يافته اند از عمليات »سلام 78 « تا »موسوي 88 «عمليات خزنده و نرم براندازي منجر به خط فتنه 88 و اتاق جنگ براندازي نرم داراي مديريتي خاص مبتني بر نفوذ بوده است.
اصلاح طلبان برانداز و براندازان اصلاح طلب با نفوذ در دولت دو هدف عمده را رصد مي کرده اند، هدف اولي نفوذ، اخذ اطلاعات و استفاده از رانت هاي مختلف براي بهره وري اقتصادي و سياسي و اخذ اطلاعات بنياني از مبادي اطلاعاتي براي ريشه يابي نقاط ضعف و قوت نظام و شاکله سازي حزبي براي هم صدايي بيشتر در عمليات براندازي، و دوم ايجاد مديريت هاي مياني براي ايجاد نارضايتي هاي متعدد در سيستم اجرايي کشور و طغيان داخلي ... اين کارنامه اصلاح طلبي در کشور است . اما انديشه اصلاحاتي آقاي استاندار اگر از اين مقوله و مقال است که صلاحيت و موضوعيت مسئوليت ايشان زير خروارها سئوال است و اگر خلاف اين انديشه ها بوده بايد اثبات کنند و مواضع خود را در ارتباط با فتنه گران، اعتقاد به ولايت فقيه، فراريان فتنه، سخنگويان بوق هاي استکباري و محصورين فتنه راساً و رسماً اعلام کند.
بسياري از صاحب نظران سياسي اعتقاد دارند که ايادي فتنه و اصلاحات زماني که در رأس مسئوليت ها قرار مي گيرند در پيدا و پنهان به عمليات تخريب دروني دست زده و با ناراضي تراشي، حذف ياران نظام در مبادي مديريتي، به کار گيري نيروهاي عملياتي فاقد اعتقاد به اصل نظام و ولايت و انتصاب نيروهاي وابسته، متملق، چاپلوس، مسئله دار و ايادي فتنه، عملاً از درون به موريانه اي نمودن پايه هاي حاکميتي مي پردازند تا درتجميع اين موضوعات و مواضع فکري در انتخابات ها، اثري از اين تفکر مشاهده شود، و اين ملاک قبولي در سازمان اطلاعاتي اصلاح طلبان است و مقبوليت شأن اصلاح طلبان برانداز در سيستم اجرايي کشور...
بگذريم؛
آقاي استاندار را از نيروهاي مسبوق به سابقه و مالوف به ياران اصلاحاتي اش از رئيس دولت هاي قبلي تا بنياد باران و همکار آقاي صفدر حسيني، يار غار ايشان ، مي شناسيم که ظاهراً از حقوق بگيران فوق نجومي است.
حال که در روز خبرنگار ايشان به صراحت خود را اصلاح طلب مي داند بايد روشن بينانه و روشنگرانه بفرمايد از کدامين دسته از اصلاح طلبان است و در کدامين رتبه عملياتي اين جريان فکري قرار دارد؟ ايشان بايد صريح مواضع خود را در قبال براندازان و حقوق بگيران نجومي اعلام کند و رسماً بفرماييد عقد اخوت ايشان با نجومي بگيران تا کجا ادامه و دامنه دارد؟
حال با اين رخداد ميمون آقاي استاندار اعلام کند با خط فتنه در استان چه موضعي دارد و چرا برخي مديران اين تفکر هنوز در حوزه (امان) و (مقربين) هستند. يا از اعضاي (اتاق فکر) استان قرار دارند؟
از بحث نقد دولت و ناتواني هاي مديران آن که بگذريم، و گذشته ايم جا دارد آقاي رازاني بفرمايند کدام اصلاحات و از کدامين قبيله است؟
Share/Save/Bookmark