به گزارش خط نيوز، به نظر میرسد یکی از دلایل تعلل و دیده نشدن جوش و خروش کافی میان مسئولان برای سامان دادن به این وضعیت، عدم درک و تجربه مستقیم و شخصی آنان از فشار سنگین مشکلات معیشتی است.
کافی است سری به بازار بزنید و ببینید که قیمت اقلام هر روز گران تر از روز قبل می شود و برای این که جنسی را ارزانتر بخری باید امروز بخری که فردا دیر است! مردم از خود می پرسند آیا مسئولین دولت نسبت به این مشکلات آگاهی ندارند؟ آیا مسئولین برای خرید مایحتاج خود به بازار و مغازه نمی روند؟! آیا برای آنان طعام های بهشتی نازل می شود؟!
بی شک یکی از مشکلات اصلی این جاست که حقوق دریافتی مدیران با آن چه که تودههای مردم دریافت میکنند و با آن زندگی خود را میگذرانند متفاوت است و از این رو مشکلات را درک نمیکنند، مشکل جای دیگری نیز هست و آن این که بخش قابل توجهی از جوانان بیکار هستند و از حقوق حداقلی جز آن چه که به عنوان یارانه در سر هر ماه دریافت می کنند نیز بی نصیب هستند، موضوعی که نوبخت معاون رئیس جمهور در سفر به کرمان از آن پرده برداشته و گفت تازه فهمیده است برخی مردم تنها با یارانه زندگی می کنند!
چاره کار چیست؟!
چاره کار روشن و واضح است، مسئولین دولتی اگر یک ماه –فقط یک ماه- با حقوق کارگری زندگی کنند و از اندوخته ای که من حیث یحتسب و لایحتسب به دستشان میرسد و خواهد رسید برخوردار نباشند بی شک مشکل را درک کرده و برای حل آن جدی و شبانه روزی خواهند کوشید، چون زندگی شیرین است و حداقل برای نجات خود، فکرشان را به کار خواهند انداخت تا بدانند که چه باید کرد؟!
زندگی سخت مفروض و پیش فرض نیست که اگر این گونه بود مدیران دولتی نیز در سختی زندگی می کردند، پس راه وجود دارد ولی متاسفانه برخی مدیران این راهها را برای زندگی خود به کار می بندند و چون از زندگی دیگران خبری در دست ندارند نیازی هم نمی بینند که به حل این «مشکلات مردم» همت بگمارند.
دلیل عدم اطلاع از مشکلات مردم
یکی از دلایل جهل مسئولین نسبت به مشکلات مردم زندگی اشرافی برخی از مدیران است، یک مدیر اشرافی که در حصار محافظین و در خودروی آخرین مدل طی طریق میکند و محل گذر او نیز خیابانهای شمال شهر بوده و به ندرت به مرکز شهر می آید و در این حضور –با عبور از خط ویژه- نیز مردم را به مدد حضور محافظین نمیبیند از مشکلات تودههای مردم نیز خبردار نخواهد بود. زندگی اشرافی برخی مسئولین، آن ها را از مشکلات مردم بیخبر کرده و نسبت به تامل در اطراف حل این مشکلات نیز بی نیاز می سازد.
بعد از 6 سال تازه فهمیدند!
پنجشنبه هفته گذشته محمدباقر نوبخت، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه در سفر یک روزه به جنوب کرمان از طرح های اقتصاد مقاومتی قلعه گنج بازدید و طرح آبرسانی به این شهر را افتتاح کرد. سفری که البته تنها محدود به افتتاح چند پروژه نشد و به گفته نوبخت، شناختی دقیق تر از مشکلات مردم را به دنبال داشت شناختی که دیر و با فاصله حدود 6 ساله از آغاز به کار دولت کنونی روی داده است!
نوبخت در جنوب کرمان گفته است: این سفر باعث شد مسائلی را که در برنامه ها ندیده بودیم ببینیم و اکنون از نزدیک با مشکلات مردم آشنا شدیم.
وی حتی از برج نشینی خود انتقاد کرده و گفته است : این سوال برای من بوده که چگونه میتوانم در طبقه دهم ساختمانی در تهران بنشینم و برای مردم کپرنشین مناطق محروم کشور برنامهریزی کنم!
نوبخت با بیان اینکه برخی مسئولان خود را از جنس مردم نمیدانند و هیچ حسی نسبت به مردم محروم ندارند عنوان کرد: قطعا عذر چنین مدیرانی را میخواهیم.
معاون رئیس جمهور حتی برای قرابت بیشتر با مردم قلعه گنج، به خاطرات کودکی خود نیز متوسل شد تا شاید سخنانش باور پذیرتر باشد. هرچند خود نیز در ادامه اعتراف کرد که «البته ما در شهر زندگی میکردیم و مشکلات ما به اندازه این کودکان نبود، اما زندگی سختی داشتیم».
زندگی برخیوابسته به یارانه است
در شرایطی که حجت الاسلام روحانی رئیس جمهور در ایام انتخابات سال 92 پرداخت یارانهها را پدیده ای افتخار آمیز ندانسته و گفته بود: «آن چنان رونق اقتصادی ایجاد خواهد شد و آن چنان درآمد سرشار در اختیار مردم قرار خواهد گرفت که اصلا به 45 هزار تومان یارانه نیاز نداشته باشند» نوبخت در حاشیه سفر به کرمان به پرداخت یارانه توسط دولت افتخار کرده و گفت: «با مشاهده وضعیت مردم در جنوب استان کرمان متوجه شدم که درآمد برخی خانواده های این منطقه وابسته به یارانه هاست و از این رو به پرداخت یارانه ها افتخار میکنم».
با گذشت نزدیک به شش سال از آغاز به کار دولتی که قرار بود چنان رونق اقتصادی ایجاد کند تا مردم نیازی به دریافت یارانه نداشته باشند نوبخت می گوید؛ عایدی برخی مردم از محل این یارانه ها است و با این جمله تکلیف وعده داده شده در خرداد 1392 به وضوح دیده و لمس می شود.
سخنان نوبخت موید آن است که اشرافیگری برخی مسئولین و برج عاج نشینی، آنان را از مردم و مشکلاتشان دور می سازد و زمینه ساز آن می شود که پس از 6 سال و زمانی که با مشکل مردم و برای ساعاتی محدود مواجه شدند احساساتی شده و سخنانی بگویند بی آن که این سخنان در مقام اجرا نیز خود را نشان دهند.
نوبخت از مسئولینی گفته است که درد مردم را نمی دانند و باید عذرشان خواسته شود و روی سخن و سوال این جا است که این مسئولین در 6 سال گذشته در کدام سمت ها کار می کردهاند و چه کرده اند و عذر کدامشان خواسته شده است؟!
تبعات اشرافیگری مسئولینان تهایی ندارد
رهبر معظم انقلاب بارها در سخنان خود به مسئله «اشرافی گری مسئولین» اشاره و خطرات این رویکرد برای کشور را بر شمرده اند.
ایشان 30 خرداد سال جاری در دیدار با نمایندگان و کارکنان مجلس شورای اسلامی تاکید کردند : « یک مسئله مهمّ دیگری که فقط مسئله شما نیست و مسئله کشور است، مسئله اشرافیگری است؛ بلای اشرافیگری، بلای بزرگی است. برای بنده تصویر یک ساختمانی را که با پول بیتالمال در یک نقطهای ساخته شده است آوردند، من حیرت کردم واقعاً که چطور جرئت شده است، چطور دست و دل کسی به او اجازه داده است که پول بیتالمال را صرف یکچنین چیزی بکند. مسئله اشرافیگری اگر چنانچه رایج شد، جزو سبک زندگی ما شد، آثار و تبعات آن و ریزشهایی که به وجود میآید، دیگر انتهایی ندارد، خیلی مشکل است، خیلی کار را مشکل خواهد کرد؛ این را بایست [در نظر] داشته باشید.»
معظم له یک فروردین سال جاری نیز در جوار حرم مطهر رضوی علیه السلام تصریح کردند : «یکی از مشکلات ما رفاهطلبیِ افراطی است؛ یکی از مشکلات ما اشرافیگری است. اشرافیگری متأسّفانه از طبقات بالا سرریز میشود به طبقات پایین؛ آدم متوسّط -[یعنی] از قشرهای متوسّط- هم وقتی می خواهد میهمانی بگیرد، وقتی میخواهد عروسی بگیرد، مثل اشراف عروسی میگیرد. این عیب است، این خطا است، این ضربه به کشور میزند. زیاد مصرف کردن، زیادی خواستن، زیادی خوردن، زیادی خرج کردن، جزو عیوب مهمّ ما است در سبک زندگیمان.»
11 مرداد 1395 نیز رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم به همین موضوع اشاره و تصریح کردند : «جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود؛ اشرافیگری بلای کشور است. وقتی اشرافیگری در قلّههای جامعه بهوجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آنوقت] شما میبینید فلان خانوادهای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافیگری فرهنگ شد، میشود این. جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافیگری باشد؛ کمااینکه اسلام اینجوری است.»
معظم له 25 آذر 1379 نیز در خطبه های نماز جمعه به مسئولین توصیه کردند خود را با اقشار ضعیف جامعه مقایسه کنند و در این زمینه فرمودند : « صاحبان مناصب در نظام حق، حق ندارند خودشان را با اعیان و اشراف مقایسه کنند و بگویند چون اشراف و اعیان این گونه خانه و زندگی دارند و این طور گذران میکنند، پس ما هم که صاحب این منصب و این مسئولیت در جمهوری اسلامی یا در نظام اسلامی و حاکمیت اسلامی هستیم، سعی کنیم مثل آنها زندگی کنیم؛ یا این که چون رؤسا و مسئولان و وزرای کشورهای دیگر در نظامهای غیر الهی و غیر حق این طور زندگی میکنند، این طور خوشگذرانی میکنند و این گونه از امکانات مادی استفاده میکنند، ما هم بایستی همان طور زندگی کنیم؛ نه. حق ندارند زندگیشان را با اعیان و اشراف و متمکّنان و یا با منحرفان اندازهگیری کنند. پس با چه کسانی باید زندگی خودشان را اندازه بگیرند؟ «ان یقدّروا انفسهم بضعفهًْ النّاس»؛با مردم معمولی، آن هم ضعیفها و پایینترهایشان.»
در زمینه اشرافیگری مسئولین، رهبر معظم انقلاب در طول سالیان متمادی گذشته بارها سخن گفته اند، زمانی که مدیران و مسئولین دولتی زندگی اعیانی و اشرافی داشته باشند این زندگی اشرافی زمینه ساز آن خواهد شد که میان اقشار مختلف مردم شکاف ایجاد شده و افرادی که زندگی تجملی ندارند و یا درآمد آنان منطبق با چنین زندگی اشرافی نیست دست به کارهای دیگری بزنند، در چنین بزنگاه هایی گرانفروشی، احتکار، سرقت و دستبرد به اموال دیگران و ...رخ می دهد و بی شک مسئول نخست چنین خطراتی در جامعه مدیرانی هستند که زندگی اشرافی را از راس به بدنه تزریق کرده اند.
مشکلات کنونی اقتصادی کشور زمینه ساز تضعیف انسجام ملی می شود، مردم می گویند ما در مشکلات فراوان زندگی می کنیم و مسئولین خبری از این مشکلات ندارند، اگر مدیر دولتی یک ماه با حقوق کارمند و کارگر زندگی کند بی شک به فکر آن خواهد افتاد که این مشکل را حل کند و چون که صد آمد نود هم پیش ما است، هنگامی که مشکل این مدیر حل شد مشکل مردمی که سال ها است با حقوق یک ماهه این مدیر زندگی کرده اند و دم بر نیاوردهاند نیز حل خواهد شد!
خیر و موهبت دیگری که زندگی مسئولین در حد و سطح مردم برای کشور می تواند به همراه داشته باشد این است که احساس تبعیض در مردم از بین می رود، مردم زمانی که ببینند مسئولین و مقامات دولتی در حالی که از امکانات و رانت های فراوان می توانند برخوردار شوند بر نفس خود لگام زده و چون مردم عادی زندگی می کنند مشکلات را بهتر تحمل کرده و صبورتر می شوند و طبیعتا دشمن نیز در رسیدن به هدف که همان فشار به مردم و در نتیجه تغییر در محاسبات نظام است ناکام می شود. البته مردم نیز در این ماجرا بدون نقش نیستند و در انتخاب نمایندگان و مسئولین مختلف، ساده زیستی و دوری از اشرافیگری را به عنوان یک اصل مهم و اساسی باید مدنظر داشت و فریب برخی شارلاتان بازی ها را نخورد.
منبع: کیهان