جریان انحرافی دچار توهم شده و فکر می کند خیلی هوشمند است. آنها گفته اند که ما باید کاری بکنیم که قهرمان مذاکره با آمریکا ما باشیم و تابوی عدم مذاکره با امریکا را بشکنیم؛ دوم اینکه برای ابقا در قدرت، جامعه را دو قطبی کنیم.
خط نیوز _ حسین فدایی دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی درباره آرایش سیاسی کشور با سالنامه پنجره به گفت و گو نشست.
او در این مصاحبه به تفصیل از تغییر عملکرد احمدی نژاد پس از انتخابات ۸۸ و انتصاب مشایی به عنوان معاون اولی می گوید و سپس به نامه رهبر انقلاب اشاره می کند که در آن نامه، این روزهای احمدی نژاد را پیش بینی کرده بود و درباره سرخوردگی هواداران احمدی نژاد هشدار داده بود.
فدایی همچنین به انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز اشاره می کند و می گوید جمعیت ایثارگران از اقداماتی که در راستای انسجام، وحدت، همگرایی و ائتلاف بین اصولگرایان باشد حمایت خواهد کرد.
او ائتلاف سه گانه اصولگرایان را موفق ارزیابی می کند و می گوید: ائتلاف سه گانه می خواهد مرجعیتی را راقم بزند که تنها منحصر به خود نباشد و به نظرم این کار، ارزشمند و مثبت است.
*** در ادامه بخش های مهم صحبت های حسین فدایی را ملاحظه می کنید؛
* رأیی که در سال ۸۴ به اقای احمدی نژاد داده شد، به خاطر شخص وی یابه اصطلاح «آراء به ماهو احمدی نژاد» نبود بلکه ایشان را متمایز با جریان های طرد شده از سوی مردم می دانستند.
* همان روز اولی که احمدی نژاد در دور دوم رأی آورد، فضا تغییر کرد. من با توجه به تصویر کلی معتقدم که باید رفتار آقای احمدی نژاد را در قالب یک فرایند بررسی کرد. به طور مثال قضیه معاون اولی آقای مشایی که رهبر معظم انقلاب هم به صراحت با آن مخالفت کردند، نمونه ای است که هیچ گاه از یاد نمی رود.
* معظم له در آن نامه نوشتند که «انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معونت رئیس جمهوری بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقه مندان به شما است.» رهبری در همان نامه اوضاع امروز احمدی نژاد را به ایشان گوشزد کردند و می شود این گونه نتیجه گرفت که در صورت ادامه این رفتار، سرخوردگی بیشتر هم می شود که البته دیدیم که شد و به تدریج احمدی نژاد محبوبیت روز اول خود را از دست داد؛ یا مثلاً در ابتدای سال۹۰ چه اتفاقی افتاد که احمدی نژاد حزب اللهی که در ذهن خیلی ها نقش بسته بود،آن اتفاقات را رقم زد؟ بالاخره نظام هزینه های سنگینی را برای آقای احمدی نژاد داده بود ولی چرا رئیس جمهوری آنچه را که از زمان حضرت اما نیز مرسوم بود و حتی امام خمینی نیز برای انتخاب بعضی از وزرا مانند وزیر دفاع، وزیر کشور، وزیر اطلاعات و... بدون مشورت رهبر معظم انقلاب عمل کرد؟ التهابات بعدی که ایشان با عملکردشان ایجاد کردند، اصلا قابل دفاع نیست.
* هر اقدام و تلاشی که به انسجام، و حدت، همگرایی و ائتلاف بین اصول گرایان و نیروهای وفادار به نظام و کسانی که روی اصول، مبانی و محکمات ایستادگی می کنند، منتهی شود مورد قبول ماست.
* سوال) قاعدتا نسبت به ائتلاف سه نفره ای که هم اکنون توسط برخی بزرگان نظام و با حضور اقایان دکتر حداد عادل، دکتر ولایتی و دکتر قالیباف شکل گرفته است. نظر مساعدی دارید؟
پاسخ: به شرط آن که این ائتلاف روی اصول و مواضع انقلابی ایستادگی کند و آمادگی این را داشته باشد که در صورت لزوم از خود بگذرد و صحنه را برای فرد صالح تر خالی کند، حامی آن ها هستیم. ائتلاف سه گانه می خواهد مرجعیتی را رقم بزند که تنها منحصر به خود نباشد و به نظرم این کار، ارزشمند و مثبت است.
* سوال) شواهد و قرائنی در این رابط سراغ دارید؟
پاسخ: سابقه انقلابی افرادی که در این ائتلاف هستند، خود گویای خیلی حرف هاست. به نظر می رسد ائتلاف سه گانه بنا داشته باشد که تنها بر روی اصول و ارزش ها بایستد و در این راه خودش را مطلق نمی داند به طوری که رسما هم اعلام کردند که حاضرند اگر کسی خارج از خودشان صلاحیت و شاستگی بیشتری داشته باشد، بررسی کنند تا آن فرد صالح ترو مقبول تر در صحنه بماند.
* سوال) مهمترین چالش های این ائتلاف را چه مواردی می دانید؟
پاسخ: مهمترین نقطه قوت ائتلاف می تواند نقطه ضعف این ائتلاف هم بشود؛ یعنی ایستادن بر اصول؛ که البته با روحیه ای که از این سه شخصیت اصول گرا سراغ داریم و از سلسه جلساتی که با بزرگان نظام مثل ایت الله مهدوی کنی، آیت الله یزدی و ... دارند و رهنمود هایی که از این چهره ها می گیرند، این اتفاق بعید است. طبیعتاً این حرکتی که صورت گرفته است، می تواند مورد بخل برخی جریاناتی قرار گیرد که مبنای اصولی ندارند و مشی تخریب را در پیش می گیرند و انواع تهمت ها را متوجه افراد و جریان هایی می کنند که می خواهند روی اصول و ارزش ها بایستند.
* توصیه ما این است که جریانات سیاسی به ویژه ائتلاف سه نفره نسبت به تخریب، سعه صدر از خود نشان بدهند و تنها مواضع اثباتی و ایجابی خود را دنبال کنند و با ارائه برنام و تیم مورد نظر، فرد شایسته ای را که می تواند د راین مقطع انقلاب مشکلات مردم را حل کند، به مردم معرفی کنند. ما خودمان هم یک حزب هستیم و یک موضع خاص هم داریم اما اینکه بگوییم الا و بلا نامزد ما فلان شخص است و دیگران باید حرف ما را قبول کنند و اگر قبول نکنند، پس ان ها را قبول نداریم، حرفی غیر منطقی است.
* کسانی هستند که به دنبال التهاب آفرینی و کشاندن مردم به کف خیابان ها باشند. جریان فتنه در این راستا تلاش زیادی کرد و غائله ای هم در کشور به وجود آورد و ظلم بزرگی به نظام اسلامی و ملت ایران کرد. آن ها بهترین روش برای احیای خود را در این می بینند که اشکلات و کمبود ها و نقض ها و ضعف مدیریت ها را به رخ بکشند و بعد چوب لای چرخ انقلاب بگذارند و به خیال خود مردم را برای اعتراضات اجتماعی تحریک کنند.
* جریان انحرافی دچار توهم شده و فکر می کند خیلی هوشمند است. آنها گفته اند که ما باید کاری بکنیم که قهرمان مذاکره با آمریکا ما باشیم و تابوی عدم مذاکره با امریکا را بشکنیم؛ دوم اینکه برای ابقا در قدرت، جامعه را دو قطبی کنیم و این گونه القاء کنیم که طرف مقابل ما کسانی هستند که با ما مخالف بوده و جزء فتنه گران محسوب می شوند؛ چرا که نماینده اشرافیت و سرمایه داری در کشور هستند.
* لذا مبتنی بر اندیشه تضاد گرایی و دو قطبی کردن سعی دارند در جامعه این گونه تلقی شود که یک طرف پابرهنه ها و محرومین و مستضعفین هستند و یک طرف اشرافیت و سرمایه داران که سرمایه داران همراه با فته گران هستند و پابرهنه ها و مظلومین و محرومین هم حامی احمدی نژاد.
* این خطی است که سردمداران جریان انحرافی دنبال می کنند؛ در صورتی که در اوج فتنه گری خباثت و ایجاد شرارت می کردند، دستگاه قضایی و امینتی بعضی از سران آن ها را دستگیر کرد و همین جریان انحرافی نامه نوشتند که این ها را آزاد کنید!
* این چنین نتیجه می گیرم که جریان انحرافی بقای خودش را در وجود فتنه گران می داند و از طرفی سعی دارد خود را موجه جلوه دهد و از طرف دیگر هم تلاش می کند که نقض ها وضعف ها و نارسایی هایش دیده نشود و به میزانی که بتواند، طرف متقابل خودش را خطرناک تعریف کند تا بقای خودش را تثبیت کرده و امتیاز بگیرد. البته رفتار متقابل جریان فتنه هم همین است.