ایران خطرناک است؛ به ایران سفر نکنید. این اصل کلام بیانیه چند روز پیش وزارت خارجه انگلیس است. بیانیه ی توهین آمیزی که هیچ پاسخی از داخل جمهوری اسلامی ایران دریافت نکرد. از آن سو اما وقتی در خطبه های مهم ۲۹ خرداد ۸۸ نماز جمعه ی تهران، رهبر انقلاب دولت انگلیس را به سبب فتنه انگیزی های بعد انتخابات ریاست جمهوری در ایران، خبیث نامید، سفیر جمهوری اسلامی در لندن احضار شد و مراتب اعتراض دولت انگلیس به سخنرانی رهبرمان را دریافت کرد. حضرت آقا البته طبیعتاً وقعی به آن اعتراض ننهادند و «خبیث» صفت همیشگی روباه پیر در سخنرانی های رهبر عزیزمان شد، اما اهمیت و حساسیت دولت انگلیس به این قضیه قابل توجه بود.
به دنبال تاریخچه ای از روابط ایران و انگلیس اگر باشیم می توان مثنوی هفتاد من کاغذی پرکرد از خیانت های انگلیسی علیه مردم و ملت ایران. چه آن زمان که شرح ریاکاری هایشان برای سیطره بر ایران را در کتابهای تاریخ خوانده ایم و چه این روزها که به برکت انقلاب، خارج از گود نشسته اند و هنوز که هنوز است خام اندیشانه به دنبال رویای جزیره آرامش در ایران اسلامی می گردند.
جرقه اولین اختلاف بین ایران وانگلیس از همان بدو تولد انقلاب و با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام زده شد. از آن سال تاکنون به بهانه های مختلف ازجمله جنگ تحمیلی، فتوای ارتداد سلمان رشدی، به رسمیت شناختن ارتش ایرلند از سوی ایران و... انگلیس کارمندان سفارت خود را فراخوانده و نکته جالب این است که در هر نوبت بدون درخواستی از سمت ایران دوباره سفارت خود را بازگشایی کرده است.
در آذرماه سال۹۰ یک روز پس از رای موافق مجلس به کاهش روابط ایران و بریتانیا در سطح کاردار، درحالی که وزارت امورخارجه این کشور از تصمیم مجلس شورای اسلامی ایران ابراز نگرانی می کرد، ماجرای حمله به سفارت انگلیس توسط تعدادی از دانشجویان اتفاق افتاد و منجر به تعطیلی دوباره سفارت انگلیس شد تا اینکه با روی کارآمدن دولت یازدهم، تلاش طرفین برای برقراری روابط دوجانبه دوباره آغاز شد و برای اولین بار پس از انقلاب رئیس جمهور ایران با نخست وزیر بریتانیا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک دیدار کرد.
اگرچه رهبر انقلاب اقدام دانشجویان در بالارفتن از دیوار سفارت انگلیس را نادرست نامیدند اما در همان سخنرانی برای چندمین بار علی رغم اعتراضات دولت انگلیس از لفظ «خبیث» برای این کشور استفاده کردند و بعدها نیز نشان داند که در نسبت دادن این کلمه به دولت انگلیس تعمد و اشاره ای نهفته است. اشاره ای که مشی دولت یازدهم در برقرای روابط حسنه با انگلیس کمتر آن را مورد توجه قرار داده است.
دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس، تنها چند ساعت بعد از نشستی که با روحانی در مقر سازمان ملل داشت، به مجمع عمومی سازمان ملل آمد و ضمن اینکه ایران را متهم به حمایت از تروریسم کرد، دستور که داد که برنامه هسته ای و رفتار ما ایرانی ها هم عوض شود! و درحالی که انتظار می رفت روحانی هم در مجمع عمومی سازمان ملل پاسخ درخوری به این سخنان بدهد هرگز این اتفاق نیفتاد و وظیفه پاسخ دهی به سخنان کامرون به سخنگوی وزارت امورخارجه در فردای آن روز محول شد. البته این اولین بار نیست که حسن نیت دولت روحانی با توهین و گستاخی از سوی غرب و عدم موضع گیری قاطع و مناسب از سمت دولت مواجه می شود.
شاید برخی ها بگویند که در تمام مواردی که غرب به گستاخی علیه ایران و دخالت در امور داخلی ما پرداخته است پاسخی از سمت مسئولین داده شده است اما واقعیت این است که موضع گیری های رئیس مجلس و طیف های سیاسی مختلف با موضع گیری رئیس جمهور و وزارت امورخارجه تفاوت بسیاری دارد و آنچه موضع رسمی کشور در سرتاسر دنیا و خطاب به طرف مقابل قلمداد می شود فقط از سمت دولت است.
این روزها که بی بی سی، شبکه وابسته به دولت سلطنتی انگلیس حداکثر بهره برداری های سیاسی خود را از ماجرای اسیدپاشی در اصفهان انجام داد و گزارش های مکرر خود درباره عدم برخورد با مجرمین و محکومین به اعدام در ایران و حتی بیانیه رسمی دولت انگلیس برای اجرانشدن حکم قصاص عامل اسیدپاشی به آمنه بهرامی راهم از یاد برده بود، وزارت امورخارجه انگلیس طی بیانیه ای برای سفر توریست های انگلیسی به ایران محدودیت قایل شد و مدعی شد که مسافران انگلیسی بیش از هر ملیت دیگری در ایران در معرض خطر هستند.
ناامن خواندن کشوری که درمیان همسایه های درحال جنگ خود در آرامش به سر می برد بدون اشاره به میزان جنایت های نژادپرستانه و حتی موارد اسیدپاشی های مکرر در انگلیس توهینی آشکار به ملت ایران محسوب می شود.
انگلیس خودکشوری است که به شدت گرفتار نژادپرستی است و هر روز اخبار تازه ای از افزایش نژادپرستی ها نسبت به مسلمانان و دیگر اقلیت ها توسط پلیس و مردم منتشر می شود و آمارهایی که از خود این کشور گرفته شده این روند را روبه رشد نشان می دهد.
ناامن خواندن ایران برای توریست ها از سوی دولت انگلیس درحالی است که چهار گروه بیش از سیصدنفره از گردشگران اروپایی در مهرماه سال جاری در دو قطار متوالی معروف به تایتانیک های ریلی از مرز رازی استان آذربایجان غربی وارد کشور شده اند و بازدید از شهرهایی مثل زنجان، یزد، شیراز، تهران، مشهد و... را تا آذرماه در برنامه دارند. این یعنی کشوری که امنیت ندارد توریست هایش در راه های ریلی و با یک قطار مجلل و انواع امکانات رفاهی در آن تردد می کنند!
آنچه در باره انگلیسی ها سابقه طولانی دارد سیاست یک بام و دوهوای آنهاست. وزارت خارجه این کشور یک روز برای اجرا نشدن حکم قصاص عامل اسیدپاشی به آمنه بهرامی بیانیه می دهند و روز دیگر با جوسازی های گسترده و پخش اخبار غلط از روند رسیدگی به دادگاه ریحانه جباری در شبکه های وابسته به خود، که حتی صدای وکیل جباری را هم در می آورد، در بیانیه ای از حکم اعدام او ابراز نگرانی می کند.
شاید بتوان گفت که صریحترین و قاطع ترین پاسخ ها به این دست بیانیه ها ازسوی قوه قضائیه داده شده است. جایی که رئیس دیوان عدالت اداری در پاسخی کوتاه و محکم نسبت به تمام این جوسازی های رسانه ای می گوید که معنایی ندارد برای خوشامد غربی ها احکام اسلام را تعطیل کنیم و حالا که حکم قصاص برای ریحانه اجرا شد، سوالی که باید برای همیشه در ذهنها باقی بماند این است که ریحانه برای چه اعدام شد و راهی که برای بخشش او توسط اولیای دم باز بود توسط چه کسانی بسته شد؟
اظهارات کامرون درباره ایران تنها چند ساعت بعد از دیدار با روحانی در نیویورک، مداخله گری در موارد قضائی کشور و تبدیل آنها به خوراک رسانه ای غرب برای ایجاد بازتاب منفی راجع به ایران و توهین و گستاخی نسبت به ملت ایران، اولین و آخرین موضع گیری غرب از زمان شروع به کار دولت یازدهم نیست و تعلل دولت در موضع گیری در برابر اهانت های دولت انگلیس و حساسیت غربی ها به مواضع مقامات جمهوری اسلامی در قبال غرب، علامت سوال بزرگی را ایجاد می کند که آیا دیپلماسی خارجی دولت، نه قدر داخلی هایی که افراطی خوانده می شوند، بلکه به اندازه همان غربی هایی که الگوی دیپلماسی مذاکره شده اند، نباید عزت مندانه باشد؟