کد مطلب: 69062
سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۶
جایگزینی قشم به جای دوبی با هدایت پولهای سرگردان دلالی
تبدیل سرمایههای سرگردان مردم، از مایه سوداگری به پشتوانه پول ملّی، همان چارهای است که تا وقتی پیدایش نکنیم، در سختی تورم سنگین خواهیم ماند.
در ایران جذابیت سرمایهگذاری در بخش تولید، کم است و اکثریت مردم اگر نگران ارزش پولهایی باشند که در دسترس دارند، تقریباً چارهای ندارند مگر اینکه فکری کنند برای خرید املاک و طلا و دلار و حتّی خودرو (و هر کالایی که فکر میکنند بیشترین گران شدن را در پی خواهد داشت). بنابراین از آنجایی که حتّی با پس اندازهای کوچک هم میتوان مقداری دلار خرید، بازار دلار بیش از هر بازار دیگری با خطر رفتار سونامی وار مردم و برهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا روبرو است.
همان مردمی که برای حفاظت از ارزش پولهایشان، اقدام به عرضهی ریالهایشان در برار دلار مینمایند، تبدیل میشوند به بزرگترین چالش بانک مرکزی برای حفظ ارزش پول ملّی. زیرا شدّت و ضعف تقاضای مردم برای سرمایهگذاری بر روی دلار، نه تنها به خودی خود میتواند شوکهای آنی و ناگهانی به بازار ارز وارد کند. بلکه یکی از عوامل مهم در تشدید نوسانات در بازار نیز محسوب میشود به نحوی که وقتی بازار ارز با افزایش قیمت ناگهانی مواجه شود، هجوم مردم برای خرید ارز، موجب تشدید روند افزایشی قیمت ارز میشود، و بالعکس هرگاه که قیمت ارز ناگهان کاهش یابد، هجوم مردم برای فروش ارز، موجب تشدید روند کاهشی قیمت ارز میشود (البته معمولاً فقط مردمی برای فروش ارز هجوم میبرند که با نگاه کوتاه مدّت و با سرمایهای قَرضی وارد بازار ارز شدهاند).
همه اینها در حالی است که به نظر نمیرسد دولت محترم، طرح و برنامه مؤثری برای هدایت سرمایههای خرد و کلان مردم به بخش تولید داشته باشد و بتواند بوسیله پیشگیری از ورود سرمایههای سرگردان به عرصهی سوداگری، از ثبات در بازار ارز و سکه و خودرو و مستغلات، حمایت بیشتری به عمل آورد. روزها و سالها همچنان میگذرد و باور عمومی در مورد لزوم سرمایهگذاری در بخش تولید، همچنان همانقدر سُست است که نمیتوان با خوشبینی به پیشنهادات سرمایهگذاری در بخش تولید نگریست. بنابراین عموم مردم نیز همچنان از سرمایهگذاری در بخش تولید فراری خواهند بود و بیشترین سرمایهگذاری در بخش تولید معمولاً توسط افرادی انجام میشود که تحت عنوان تولیدکننده، دریافتکننده تسهیلات خرد و کلان بانکی هستند و فقط خداوند میداند که چه مقدار از همین تسهیلات بخش تولید نیز در نهایت صرف سوداگری در بازار ارز و سکه و خودرو و مستغلات شده است!
چارهجویی
"درآمد دلاری" برای کسانی که می خواهند میلیاردر شوند.
"درآمد دلاری" برای کسانی که می خواهند میلیاردر شوند.
1- فروش سهام پروژه «بهینهسازی قشم» که شامل احداث پل خلیج فارس (بین قشم و بندر پل) و احداث پیشرفتهترین و بزرگترین لنگرگاه و اسکله و تجهیزات بندری و امکانات و سیستمهای گمرکی در جزیره قشم است. (قشم تنها بندر ایران است که میتواند جایگزین دوبی در مبادلات تجاری ایران شود و تا سیدرصد در هزینه تمام شدهی کالاهایی که هماکنون به واسطه دوبی به ایران وارد میشود، صرفهجویی به همراه داشته باشد)
۲_ فروش سهام پالایشگاههایی که به دلیل کمبود سرمایه، به مرحله احداث، نرسیدهاند. (در این زمینه تا جایی که از نظر زیرساخت و تأمین مالی، میتوان شرایط را فراهم کرد، میتوان به توسعه پالایشگاهها اقدام و تا حد امکان از خام فروشی پیشگیری کرد)
۳_ فروش سهام پروژه «توسعهی راهآهن سراسری ایران» شامل اتصال تمامی همسایگان شرقی و غربی به یکدیگر (از کوتاهترین راههای ممکن بر اساس اجماع کارشناسی) و نیز شامل حداقل دو مسیر اختصاصی برای قطار سریعالسیر، که یکی از شمال به جنوب و دیگری از شرق به غرب منتهی شده باشد.
۴_ فروش سهام پروژه تونل ارتباطی میان ایران و عمان
۵_ فروش سهام پروژه تونل ارتباطی میان ایران و قطر
تأمین اعتبار همه پروژههای فوقالذکر توسط مردم ایران، در کوتاه مدّت و یا میان مدّت، اساساً غیر ممکن به نظر میرسد. چنانچه بتوانیم در یک افق چهارساله، قشم را واقعاً جایگزین دوبی نماییم، میتوانیم خیل کثیری از کالاها را تا سیدرصد هزینه کمتر وارد کشور نماییم. بعد از آن میتوانیم ضمن تلاش برای توسعه پالایشگاهی، در مورد توسعه واقعی برخی از زیرساختها، جدّیتر صحبت کنیم و مثلاً در مورد راهآهن سراسری کارآمد و قطارهای سریعالسیر و تونلهای عبوری از زیر خلیج فارس نیز به رویاپردازیهایمان ادامه دهیم.