توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 46382
يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۴
سید یاسر جبرائیلی
مصوبه مجلس درباره بازنشستگی 20 ساله زنان:‌ ﺍﻓﻖ ﺑﻠﻨﺪ، ﮔﺎﻡ ﻛﻮﺗﺎﻩ
آنچه لیبرال‌ها را اینچنین برآشفته، نه افزایش بار مالی صندوق‌های بازنشستگی، که شدت تعلقشان به ایدئولوژی لیبرالیسم است. چه، این مصوبه بلاتردید یک گام مهم برای فاصله گرفتن از تعریف غیرانسانی توسعه است که لیبرال‌های ایرانی از غرب وارد کشور کرده‌ بودند.
مصوبه مجلس درباره بازنشستگی 20 ساله زنان:‌ ﺍﻓﻖ ﺑﻠﻨﺪ، ﮔﺎﻡ ﻛﻮﺗﺎﻩ
به گزارش خط نیوز - مجلس شورای اسلامی در آخرین جلسه بررسی برنامه ششم توسعه، دستگاه‌ها، سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و عمومی غیردولتی تابع صندوق‌های بازنشستگی اعم از کشوری یا تأمین اجتماعی را موظف کرد که با درخواست بازنشستگی بانوان شاغل که دارای حداقل 20 سال سابقه خدمت هستند، بدون محدودیت سنی، موافقت کنند. به موجب این مصوبه میزان محاسبه حقوق آنها بر اساس تعداد سال‌های کارکرد و پرداخت حق بیمه‌شان خواهد بود.

لیبرال‌های ایرانی از روز تصویب این ماده الحاقی، عملیات روانی سنگینی را آغاز کرده‌اند تا القا کنند این مصوبه، «ضد توسعه» و «بحران زا» است و به انحاء مختلف از جمله انتشار نامه‌هایی مجهول‌الهویه به امضای «جمعی از بازنشستگان» از شورای نگهبان خواسته‌اند این مصوبه را رد کند. اما با اندکی تدقیق در مصوبه مذکور می‌توان دریافت اولا استدلال‌هایی که مخالفان ارائه می‌کنند، کاملا بی پایه است؛ ثانیا ریشه واقعی این مخالف‌ها، نه دغدغه توسعه، که یک نگاه کاملا ایدئولوژیک- به معنی منفی کلمه- به مقوله توسعه است؛ و ثالثا هرچند مصوبه مجلس در راستای افق بلند تکریم مقام زن در جامعه اسلامی است، اما این گام لازم، به هیچ رو کافی نیست.

استدلال‌های لیبرال‌ها برای مخالفت با امکان بازنشستگی 20 ساله زنان عمدتا حول این محور چرخیده که این بازنشستگی زودهنگام، بار مالی صندوق‌های بازنشستگی را افزایش می‌دهد. این ادعا به چندین دلیل پذیرفته نیست. نخست اینکه مصوبه مجلس صرفا یک امکان است نه اجبار. یعنی زنان شاغل «می‌توانند»- نه اینکه مجبور باشند-‌ با 20 سال سابقه کار، درخواست بازنشستگی بدهند و لذا تعداد قابل توجهی از این افراد ممکن است اساسا تمایل به بازنشستگی نداشته باشند. دلیل دیگر اینکه، در مصوبه مجلس قید شده است افرادی که با 20 سال سابقه بازنشسته می‌شوند، به اندازه همین 20 سال، از پاداش و حقوق بازنشستگی برخوردار می‌شوند. به عبارت روشن‌تر، صندوق به جای 30 سال،‌ برای 20 سال پاداش و به جای 30 روز، معادل 20 روز حقوق ماهیانه بازنشستگی پرداخت می‌کند. لذا ملاحظه می‌کنید که با این مصوبه عملا پرداختی پاداش و حقوق ماهیانه صندوق به این بازنشستگان حتی 33 درصد (یک سوم) نیز کاهش می‌یابد. و نهایتا باید به این نکته نیز توجه داشت که با توجه با جایگزینی افراد جدید در سیستم به جای افراد بازنشسته، پرداخت حق بازنشستگی به صندوق از منبع آن فرصت شغلی، تداوم خواهد داشت. آنچه محتمل است یک شوک کوتاه مدت ناشی از موج نخست این نوع بازنشستگی است که با زمان‌بندی پرداخت‌ها، کاملا قابل مدیریت است.

اما آنچه لیبرال‌ها را اینچنین برآشفته، نه افزایش بار مالی صندوق‌های بازنشستگی، که شدت تعلقشان به ایدئولوژی لیبرالیسم است. چه، این مصوبه بلاتردید یک گام مهم برای فاصله گرفتن از تعریف غیرانسانی توسعه است که لیبرال‌های ایرانی از غرب وارد کشور کرده‌ بودند. زن که در نگاه اسلامی، مظهر تحقق آمال بشر و مربی جامعه است و فضیلت جامعه در گرو دانش و علم و فضیلت اوست، به نام «برابری جنسیتی»، در غرب به انحاء گوناگون مورد استثمار قرار گرفت و مع‌الاسف این نگاه وحشیانه، توسط غربزدگان به جامعه مسلمان ایرانی نیز تحمیل شد. زن، که مسئولیت خانه‌داری و شوهرداری و فرزندپروری بر دوشش بود، مجبور شد برای این «احساس برابری موهوم و تحمیلی»، در بیرون از خانه نیز شاغل شود و در نهایت از میان دو وضعیت، یکی را انتخاب کند: یا علاوه بر به دوش کشیدن بار همه این مسئولیت‌های عظیم در خانه، همچون مرد در بیرون از خانه نیز شاغل شده و از شدت این فشار فرسوده شود، و یا اینکه ناچارا به همان وظایف مردانه اکتفا کند و وظایف و مسئولیت‌های زنانه خویش را وانهد. در هر دو صورت، آنکه برنده این عرصه است، جریان لیبرال-سرمایه‌داری است که منافع خود را در از بین رفتن بنیان خانواده و فضیلت‌های انسانی در جامعه، و به وجود آمدن «من»های منفرد و بی‌عاطفه و ارزان‌قیمتی می‌بیند که تنها مولفه حاکم بر روابطشان، پول است. زن در نگاه لیبرالیسم، کارگر و کارمند جذاب و ارزان قیمتی است که سود و لذت کارفرما را بیشینه می‌کند. اصالت سود و فایده و لذت است که لیبرال‌ها را اینچنین علیه مصوبه مجلس برای ارتقای منزلت زن در جامعه شورانده است.

نمایندگان محترم مجلس، افق بلندی را پیش چشم داشته‌اند که در کنار چند ماده مرتبط دیگر، اقدام به کاهش اختیاری سن بازنشستگی زنان کرده‌اند. اما این آغاز راه است و البته کافی و مطلوب نیست. چرا که حتی با این مصوبه، محیط شغلی جامعه با شرایط متناسب با اولویت‌های زن مسلمان فاصله زیادی خواهد داشت. جدا از اینکه دولت اسلامی در قبال زنان بی‌سرپرست و بدسرپرست مسئولیت دارد، ‌اگر زنی به هر دلیلی- از جمله نگرانی‌اش از آینده و یا اقتضائات و نیازهای جامعه- اشتغال را «انتخاب» کرده یا تقاضای جامعه از او شغل خاصی باشد، باید این «اختیار» را داشته باشد که فی‌المثل در برهه‌های مختلف حیات شغلی خود، به صورت قاعده‌مند وضعیت تمام وقت، نیمه وقت و ثلث‌وقت را برگزیده و از حقوق و مزایای متناسب با نوع انتخاب خود برخوردار شود. زنان شاغلی که در سال‌های نخست زندگی مشترک به هر دلیلی می‌خواهند شغل خود را نیز حفظ کنند، حاضرند با درآمد کمتر، در کنار فرزندان خود باشند تا اینکه نوزاد خود را به مهد کودک بسپارند، درآمد خود را صرف هزینه مهد کنند و خود با هزاران دلهره و نگرانی بر سر کار حاضر شوند.

برنامه‌های توسعه -که اساسا باید به برنامه‌های پیشرفت تغییر عنوان یابد- باید متناسب با الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت و در نظر داشتن کرامت و منزلت زن، به این سوالات مهم پاسخ داده و دولت‌ها را مکلف به رعایت این قواعد خاص کنند که زنان در کدام رشته‌ها تحصیل کنند و در کدام رشته‌ها تحصیل نکنند؟‌ در کدام مشاغل که متناسب با طبیعت الهی آنهاست شاغل شوند و در کدام‌یک شاغل نشوند؟ ‌حقیقتا دل انسان غمگین می شود و به درد می‌آید از اینکه مشاهده می‌کند زن مسلمان ایرانی در قامت خدمتکار در رستوران و هواپیما و قطار برای مردان و تحت امر مردان پذیرایی می‌کند و زباله جمع‌آوری می‌کند. متاسفانه برنامه ششم توسعه،‌ در برابر این مسائل مهم و اساسی سکوت کرده است.

آنچه در مجلس تصویب شد، به روایت خانم ذوالقدر عضو هیئت رئیسه مجلس، مطالبه جامعه زنان بوده و با همت تمامی اعضای فراکسیون زنان مجلس به تصویب رسیده است. از نمایندگان محترم انتظار می‌رود مسیری را که پیمودن آغاز کرده‌اند، با گام‌های استوارتر و بلندتری ادامه دهند و از هیاهو و جنجال‌های لیبرال‌ها نهراسند.

سرمقاله روزنامه قدس
Share/Save/Bookmark