به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: «اصلاحطلب بدلی»، «اصلاح طلب امنیتی» و حال «اصلاحطلب پفکی و نمایشی»؛ اینها اسامی است که برخی از اصلاحطلبان برای مخالفان درون جناحی خود به کار بردهاند.
اخیرا «ابراهیم اصغرزاده» در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب شرق از «بوروکرات» شدن اصلاحطلبان صحبت کرد. این فعال اصلاحطلب درباره این دسته از اصلاحطلبان گفت: «به نظرم، اصلاحطلبان در درون دچار شکاف شدهاند. گروهي که «اصلاحطلبان بوروکرات» هستند- يعني اصلاحطلباني که در هر شرايطي ميخواهند وضع موجود را توجيه کنند- اينها معتقد هستند ما بايد با همان فرماني که جامعه را به دو دسته تندرو و کندرو يا افراطي و اعتدالي تقسيم ميکند، جلو برويم. اين گروه در دولت هستند و روزه سکوت هم گرفتهاند. اينها فکر ميکنند نبايد حرفي بزنيم و بعد از اعتراضهای 96 هم اولين اقدام آنها اين بود که معترضان را اغتشاشگر دانستند. برخي فکر ميکنند اصلاحطلبي يعني بهنوعي وضع موجود را توجيهکردن. اينها بيشتر اصلاحطلبان پفکي و نمايشي هستند.»
به گزارش جهان نيوز، این فعال اصلاح طلب می افزاید: « این گروه درباره مسائل مختلف فکر میکنند، شاید حتی کشور به مدیریت مثلا آهنین نیاز دارد. وقتی با این گروه صحبت میکنید، میگویند دموکراسی و آزادی در طبقه چهارم یک ساختمان قرار دارد و فونداسیون و طبقه اول این ساختمان، توسعه اقتصادی و امنیت است. اینها معتقدند در ابتدا باید امنیت و اقتدار و ثروت ایجاد کنیم و بعد سراغ طبقات بالا برویم؛ اما بخش دیگر اصلاحطلبان معتقدند لزومی ندارد که تمام هویت اصلاحطلبی را پای دولت و وضع موجود بریزیم. ما باید بدانیم که بخشهایی از جامعه از ما عبور خواهند کرد؛ بنابراین باید گفتمان اصلاحطلبی را ارائه دهیم که قادر باشد به مسائل جدید جواب بدهد. برای این هدف، لازم است تعریفی از این نوع اصلاحطلبی در برابر اصلاحطلبی پفکی ارائه کنیم.»
«اصلاح طلبان پفکی» چه کسانی هستند؟
اصغرزاده در حالی جریان اصلاحطلبی را دچار انشقاق می بیند و برخی را محافظهکار و بورکرات مینامد که در سال 92 اصلاحطلبان در یک حرکت قابل تامل به سبب منفعت جناحی، کاندیدای خود یعنی «محمدرضا عارف» را مجبور به کنارهگیری کردند و به کاندیدای غیر اصلاحطلب روی آورند.
این ائتلاف به نظر بسیاری از ناظران سیاسی یک عمل کاملا پراگماتیستی و عمل گرایانه و نشانه قربانی شدن ایدئولوژی به پای عمل گرایی بود. اینکه اصلاحطلبان هویت اصلاح طلبی خود را کنار بگذارند و تنها به پیروزی در انتخابات فکر کنند، سبب شد تا به ائتلافی فکر کنند که نوعی پشت پا زدن به گذشته ایدئولوژیک و هویتشان بود.
با این اوصاف آنچه اصغرزاده از آن به عنوان بوروکرات شدن برخی اصلاحطلبان سخن می گوید، چندان در گروه خاصی از اصلاحطلبان قابل محدود شدن نیست؛ بلکه به طور یکپارچه و در تمامی جریان اصلاحات در دو انتخابات سال 92 و 96 به وضوح قابل مشاهده و لمس کردن است.
در این ماجرا نیز تنها طیف خاصی از اصلاحطلبان مشارکت نداشتند و از رئیس دولت اصلاحات گرفته تا اعضای شورای مشورتی اصلاحات که شامل هسته اصلی این جریان هستند، چنین نظری را در کل جریان اصلاحات اعمال کردند و با نظر اصغرزاده نه تنها یک طیف خاص بلکه همه جریان اصلاحات از سال 92 تا به امروز «پفکی» شده اند.
از «اصلاح طلب بدلی» تا «اصلاح طلب پفکی»
البته مشخص است که چرا اصغرزاده چنین برچسبی را مورد استفاده قرار داده است. نگاهی به جریانات سال 92 مشخص می کند که هرگاه اصلاحطلبان انحصارطلب که جزو این طیف اغلب مشارکتیها حضور دارند در صدد تخریب کردن عدهای با توجه به اهداف سیاسی آینده خود هستند دست به اصطلاح سازی و تفکیک خود از بقیه می زنند.
اتفاقاتی که در سال 92 رخ داد نیز با توجه به ادعای این فعال اصلاحطلب قابل تامل است؛ چراکه اصلاحطلبان برای کنار نهادن عارف با برچسبهایی نظیر «اصلاح طلب بدلی» و «اصلاح طلب امنیتی» سعی کردند وی را در نزد افکارعمومی و بدنه جریان خود تخریب کنند اما حال همان جریانی که هویت اصلی اصلاحطلبی را فراموش کردند، اصلاح طلبانی که به دولت تمایل دارند را «پفکی و بورکرات» می نامند.
چماق اصلاح طلب بدلی بالای سر عارف و طیف منتقد اصلاحات
موضوعی که کماکان درباره عارف در حال اجراست و به نظر برخی حضور او در مجلس نیز برای تخریب وجهه و پایین آوردن وزن سیاسی وی بوده است. در این ر ابطه برخی از نیروهای اصلاح طلب بر این عقیده هستند که عارف حتی قادر نیست خواسته های حداقلی جریان اصلاح طلب را پیش ببرد و تنها ویژگی عارف، یدک کشیدن برند اصلاح طلبی است.
بعدها این اصطلاح یعنی «اصلاح طلب بدلی» درباره نواصلاحطلبان به کار برده شد. بعدازاینکه واژه نو اصلاحطلبی به ادبیات سیاسی اصلاحات اضافه شد، مشارکتیها بیش از هر طیف دیگری نسبت به تشکیل احزابی مانند ندای ایرانیان انتقاد کردند. حتی کار بهجایی رسید که اعضای حزب منحله مشارکت مطرح میکنند که خود نسل دوم اصلاحطلب هستند و نواصلاحطلبان را نسل دسته چندمی مینامند که با بهکارگیری تعابیری چون «پوستاندازی در اصلاحات»، «نو اصلاحطلبی» به دنبال تغییر استراتژیک هستند و این اصطلاحات را حاصل تغییر معرفتی عنوان کردند که راهی خارج از اصلاحطلبی را طی میکند. در این میان حتی برخی از اعضای حزب مشارکت با دادن القابی چون «تجدیدنظرطلب» سعی کردند ماهیت این طیف سیاسی را مخدوش کنند.
درآن زمان، حمیدرضا جلایی پور در مصاحبه با «جرس»، گروه ندا را «اصلاحطلب بدلی» توصیف کرد و گفت: «این حزب چندان تاثیرگذار نخواهد بود چون جوان محور است، نماینده گروه اجتماعی جدیدی نیست، از همین ابتدا از همراه کردن چهرههای بانفوذ و سنگینوزن سیاسی ناکام بوده و تا آنجایی که من اطلاع دارم حتی برخی از بچههایشان هم بعد از انتشار چند نقد مستدل به ندای ایرانیان در هفتههای گذشته از آن فاصله گرفتهاند.»
اصطلاحسازی بدلی و اصلی و کانون دانستن خود نسبت به دیگران نشان از نوعی جنگ قدرت در درون این جناح سیاسی داشت که همواره کتمان شده است. نوع هجمهها و میزان این برچسبها به حزب تازه تأسیس ندا و همچنین محمدرضا عارف نشاندهنده این است که نوعی نگاه یکه تازانه و انحصارطلبی در این جریان حاکم است که سعی دارد خود را به دیگر گروههای سیاسی تحمیل کند. ابزاری نیز که این طیف سیاسی در دست دارد به آن امکان میدهد که رقیب درون جناحی را به هر شکل ممکن ولو با بهکارگیری اصطلاحات رادیکال و تندرو تخطئه سازد.
ادبیات روزنامه آرمان در معرفی و نقد حزب ندای ایرانیان خود گویای چنین سیاستی است. این روزنامه اصلاحطلب بلافاصله بعد از روی کار آمدن حزب ندای ایرانیان با ادبیات جالبتوجه نوشت: «در شرایطی که این جوانان تصور میکنند با اقدامات سازشکارانه با رقیب اصولگرا میتوانند به جایگاهی دست پیدا کنند، فراموش کردند بخشی دیگر که خود را اصلاحطلب میدانستند همین مسیر را در سالهای پیش طی کردند اما بهعنوان «اصلاحطلب بدلی» معروف شدند و اکنون با ابراز ندامت خواستار بازگشت به جمع اصلاحطلبان هستند.»
اصلاحطلبانی که روزگاری بدون چون و چرا از دولت روحانی حمایت کردند، اینک با وجود مشکلات فراوان سعی می کنند با گرفتن ژست منتقد خود را از دولت جدا سازند اما این در حالی است که گذشته این جناح سیاسی در ائتلاف با دولت امکان چنین تفکیکی را به طور کلی سلب کرده است. نمونه این موضوع هم همین اصطلاحسازی و پفکی نامیدن برخی از نیروهای اصلاحات است که در حال توجیه کردن عملکرد دولت مانند گذشتهاند، اما با همه تلاشهای برخی از نیروهای اصلاح طلب همین اصطلاح (پفکی بودن) با توجه به گذشته اصلاحات و حمایت تمام قد این جریان از دولت روحانی به کل جریان اصلاحات تعمیم پذیر است.