به گزارش خط نیوزـ روزی در رسانه ملی در استان کردستان شاهد موضوعی خاص بودم و آن پخش ترانه هایی از خوانندگان گذشته کردزبان که انتشار آنها انصافا شهامت می خواست. مدیر کل وقت استاد عزیزم جناب پیریایی دستور پخش دادند و موجی از مخالفت و موافقت را در قبال آن مجوز دیدیم .
شاعر شعر "کرمانشاه؛ شهر شیرینم" را باید ستود هر چند به احوالات شخصی برخی خوانندگان مختلف الاحوالش،کار نداریم!
نکته ای که مورد غرض نگارنده است و در شعر "شهر شیرینم کرمانشاه" به آن اشاره شده است این است که کرمانشاه گل سرسبد غرب کشور و به تعبیر والای مقام معظم رهبری سینه ستبر ایران اسلامی است. در جریان دیدار مقام معظم رهبری پایکوبی مردم شریف کردستان بارهای بار از شبکه کردستان پخش شد و مردم شریف کردستان با شیوایی، فصاحت و زیبایی از این امر استقبال نمودند و البته کسی هم ما را بازنداشت که مطابق فرهنگ چند صدساله و بومی مردم عمل کرده ایم.
خوانندگان کرد کردستانی همیشه از کرمانشاه به خوبی و زیبایی یاد می‌کنند، البته کرمانشاه و مردم پاک طینت و خوش سیرت آن همیشه ورد زبان هموطنان بوده است هر چند حساب مردم شریف این دیار از حساب سیاست زدگان مقام محور و طالبان قدرت و ثروت یا همان تشنگان قدرت جداست.
در کرمانشاه سالیان درازی است که جریانی نخبه کش وجود دارد که در تمام چند دهه گذشته به روی نخبگان انقلابی، پاک دست و اهل اندیشه اش، چنگ کشیده و هر بار هم با یک بهانه این خلق مذموم را بروز داده است. این جریان امتدادی غلیظ تر در بعد از انقلاب اسلامی دارد و ریشه ذاتی آن در رشد سرطانی کوتوله های سیاسی است.
در استان کرمانشاه به فرموده مرحوم زنده یاد آیت الله نجومی همه بزرگند و خود را بزرگ می پندارند، فلذا خود را نه تابع و مقلد بلکه اهل فتوا و شرع می‌دانند. این خطرناکترین عارضه برای جامعه ای است که رشد نابالغانش ، موجب گسیختگی تصمیمات کلان می‌شود. ما ظلم به فرزندان این دیار را از شهید جعفری تا مرحومان سید زاده و حاج بهروز همتی را به وضوح دیده ایم. یادم هست که هفته قبل از رحلت حاج بهروز در خدمتش بودیم و طی مصاحبه ای مطول دردهای پنهانی را با همین مضمون گفتند. مطالبی درباره شهید شدن مظلومانه سید سعید جعفری که امام انقلاب او را پیشتاز نامید و مطالب فراوانتری که نشانه هایی از مظلومیت خط انقلاب در این استان دلاورخیز بود.
در استان ما این عارضه مزمن کم کم خود رادر عرصه های سیاسی بیشتر و بیشتر بروز داده است. یادی میکنیم از مرحوم ططری که در برهه هایی از زمان چقدر در تخریب او کوشیدند. در این مقال وابستگی‌های اندیشه سیاسی مد نظر نگارنده نیست. رشد جریان اصول واصلاح، و یا چپ و راست بر دامنه این تفکر تفکیکی و تخریب افزود و رانده شدگان هر جریان در کنار جریان دیگر قرار گرفت و حماله الحطب و واسطه نفاق شدند وکم کم کوتوله سالاری، پخمه پروری ونخبه کشی در استان بروز وظهور ونضج یافت واین جریان ادامه یافت تا ننه قمرها رشد سرطانی کنند و با حرافی، واسطه قرار دادن احزاب وگروهها و دهها اقدام غیراخلاقی و زشت برای حیات انگلی خود حاشیه امن بسازند و با اتکا به نیروهای فرااستانی ، دک و پزی به هم بزنند.گاهی هم نماینده ای از فرط بی تحلیلی یا بعضا به دلیل نفسانیات و دنیاطلبی در چرخه ی باطل این جریانات افتاد وآنگاه نخبگان و نیروهای راست قامت و خوش اندیشه در حاشیه و متملقین و متعلقین بر متن سوار شدند تا استان پنجم ایران بشود استان بیست ونهم!!
عده‌ای زیرکانه و رندانه هم با اصول وهم با اصلاح هم کاسه شدند و منافع ناپاک خود را تامین کردند. دوگانه سوزهای اشعث صفت رشد کردند ، وعاقبت این شد که برای استانداری استان نزدیک به صد لیست روانه شد و هر کدام حق به جانب و همه بزرگ کرمانشاه و همه در مصدرقیمومیت.
صغار این شهر، وقتی مرادشان حاصل نشد و برخی جریانات که نفوذ تا اعماق جانشان ریشه دوانده بود تاب نیاوردند بر طبل جنگ کوبیدند و بدون توجه به صحت و با تمسک به دروغ و بی اخلاقی و تهممت، طرف مقابل را در رده کافر حربی قرار دادند وکفر ابلیس را به بخشی از نیروهای صالحی که امتحان هایشان را در روزهای سخت به خوبی پس داده بودند نسبت دادند، نوشتند وگفتند و سخن پراکندند که اصلاحات بر کرسی استان تکیه نموده است و حال آنکه اصولا ریشه تفکری برخی از این مدعیان از ریشه با اصلاح است و عملکرد گذشته آنان و چگونگی رشد شان مدیون اصلاح هستند.
دکان دونبش اصلاح و اصول ، امروز بیش از گذشته رونق دارد و ناسزا سالاری و تهمت پراکنی توسط عده ای که نه با الفبای سیاست در جمهوری اسلامی آشنایی عملی دارند و نه به قواعد اخلاق پایبندی نشان داده اند، شروع شده و آن جریان قدیمی و منفور نخبه کشی و پخمه پروری به شکل جدید، متنوع، مداخله گر و منفعت سالار با اتکا به پول و زور خارج از استانی ها دوباره قد علم کرده و خود را قیم مردم کرمانشاه می خواند.
بدنه این جریان بدنه زیبای رومی با چیدمان زیباتر، اما در داخل مولد جنگ هفتاد ودوملت و دعوای نعمتی وحیدری برای اشغال پست ها با ابزار تخریب و تکفیر بسیاری از نیروهای ارزشمند انقلاب است.
برخی از این ناعزیزان پست اندیش قدرت طلب تا قعر خانواده و حتی همسر برخی مسئولین نفوذ و با عجز و لابه پیش رفتند! البته ابزارهای این طیف از نان شیرینی و روغن و عسل در قالب کادو به مرکزنشینان امری مستمر است. روغن و عسلی که نتیجه اش پست ومسئولیت باشد.
و این شد داستان امروز و شاخه و شانه کشیدن برای متولیان دولتی که برخاسته از اراده مردم و مهر تایید مقام معظم رهبری بوده و نام این حرکتهای پلید، غیراخلاقی و قدرت طلبانه با تمسک به مقدس ترین واژه ها آراسته شد و به نام حفظ اصول با برچسب و هولوگرام مجعول روی می دهد و با انتصاب به برخی صاحب منصبان، داستان تلخ کوچک سالاری وکوتوله پروری وترجمان هر کس از ما نیست در خط نیست را در حال اجرا هستند. تقسیم غنایم و میراث خواری مدرن سیاسی با حضور برخی نمایندگان مجلس که مقدس ترین واژه برای آنان حفظ وایجاد ستادهای انتخاباتی خود و حفظ دوستان و شرکاست اما در باطن همان جریان تخریبی است که از شهید جعفری تا حزب الله ادامه داشته و دارد البته با چاشنی از قدرت و البته با حمایت ثروت های نامشروع وکثیف انباشته شده ای که حتما روزی همچون داستان حزن انگیز فولاد مبارکه لو خواهد رفت!
به هر حال شهر شیرین با کام تلخ و داشتن فقر و فلاکت و عسر میدانگه رزمی شده است که دسیسه های قدرت طلبان خالی از هنر و فاقد اخلاق را پیروز نخواهد کرد ولی شکست و ورشکستگی اعتبارات مردم شریف کرمانشاه چیز است که بهای آن خواهد بود. هر کس که به رشد روز افزون ننه قمرهایی که دل و دین آنان در گرو قدرت وثروت است، یاری برساند در هر کسوتی که باشد، هر سابقه ای که داشته باشد و هر عنوانی را داشته باشد در خط خیانت به مردم شریف کرمانشاه و نظام ولایی قدم برداشته است.
آنها که ذره ای بر سر اعتقادات خویش مانده اند و این سالها ابزار این جریانات فاسدالاخلاق و بی هویت و قدرت طلب شده اند اگر زود نجنبدند و حساب خود را از این جریان جدا نکنند، عاقبت سوزی بدی را برای خود به ارمغان خواهند آورد.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
