توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 22297
سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۱
روایت اصلاح طلبانه از انتخابات 1384
چه کسی احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد؟
چه کسی احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد؟
 محمدحسین رنجبران: شنبه نهم آذر وقتی به سمت مطب دکتر ابوی گرامی ام می رفتم تا از وضع جسمانی اش بیشتر بدانم و برای انجام معاینات مخصوص در کنارش باشم به تنها چیزی که فکر نمی کردم عالم سیاست و سیاستمداران قدیم و جدید بود اما گویی اینجا هم باید بخشی از خاطرات سیاسی ام را مرور می کردم و کسی را می دیدم که به هیچ وجه فکرش را نمی کردم، کسی که در عنفوان جوانی و کار خبرنگاری ام او را سیاست ورزی دیدم کارکشته البته در جهت منافع حزبی و گروهی خودش و با همه احترامی که برایش قائل بوده و هستم معتقدم به سمت درستی حرکت نکردند و نمی کنند (( گرچه احساس کردم دید امروزش با قبل تفاوت هایی دارد حداقل در ظاهر)).

همین طورکه با پدر بزرگوار نشسته و منتظر نوبت ورود به مطب بودیم صدای آشنایی شنیدم از اتاق کناری اما اصلا توجهی نکردم ، منشی از مطب خارج شده بود زنگ زدند آمدم بروم درب را برای دومین بار بازکنم دیدم خانم چادری که چهره اش بسیاراشنا بود آمد و درب را باز کرد با خودم گفتم: " این خانم چقدرچهره اش آشناست".

چند دقیقه بعد در حالی که با ابوی در حال صحبت بودم دیدم پیرمردی به سمت من می آید و من را در آغوش می کشد و می گوید: "رنجبران تو اینجا چه کار می کنی؟"

مات و مبهوت دیدم مهندس بهزاد نبوی است ،هم دیگر را در آغوش گرفتیم و احوال پدر را هم پرسید ، آن خانم چادری آشنا چهره هم همسر محترمش بود ما سه نفر سال ۸۲ حج عمره با هم بودیم خلاصه حال و احوال کردم با نهایت احترام و چون چند نفری در مطب نشسته بودند اهسته گفتم: "آقای مهندس تمام نشد دوران...؟" گفت: " نه ، همچنان ادامه دارد ،الان هم مرخصی ساعتی گرفتم آمدم برای درمان و ..."

دیدم برخی در مطب خیلی نگاه می کنند ، آمد خداحافظی کند و برود، دیدم به رسم ادب باید همراهی اش کنم به ابوی گفتم..چند دقیقه ای می روم پایین و برمی گردم.

آقای نبوی گفت: " زحمت نیانداز خودت را ..."

گفتم: نه هستم خدمتتان...

مهندس نبوی با لبخندی خاص ادامه داد: "برایت بد نشود همراه من تو را ببینند؟"

تا آمدم بگویم همه می دانند که ....

گفت: همان جمله قدیمی مجلس ششم را می خواهی بگویی همه می دانند شما به ما ارادت داری اما با حفظ مواضع ...

خندیدم و گفتم:"بله دقیقا، البته ما درعالم سیاست و رسانه کوچکی بیش نیستیم درمقابل تجربه زمانی شما اما مواضع ما چیزدیگری است خودتان هم فرمودید..."

صحبت از مصطفی تاج زاده شد، گفتم: با آقای تاج زاده ارتباط دارید خبر دارید هر چند وقت یکبار از آنجا باز هم حرف های تندی به بیرون منتقل می کند و ...

بهزاد نبوی چهره اش درهم می رود و می گوید: "نه جای ما از هم جداست اما خبر دارم چنین چیزهای بی خودی می گوید بهش بارها پیغام داده ام که با این حرف هایش مخالفم نباید چنین حرف های تندی زد بویژه الان که دولت جدید سرکارآمده همان طور که در نامه ای برای اقای روحانی نوشتم الان باید دو هدف داشت یکی رفع مشکلات اقتصادی مردم و دیگری سیاست خارجی ما اصلاح طلبان هم باید به جای زدن حرف های تند بی خاصیت ساکت باشیم تا فضا آرام باشد و دولت کارش را انجام دهد."

لیدر مجلس ناآرام و ساختارشکن ششم آنچنان از دست مواضع اخیرتاج زاده عصبانی بود که خودش اینگونه ادامه داد: "اگر ببینمش قطعا یک دعوای حسابی با هم خواهیم داشت او همان طور که باعث شد بدون منطق سال ۸۴ پشت سر معین قرار بگیریم و ریاست جمهوری را دو دستی تقدیم احمدی نژاد کنیم این دفعه هم دارد کار را خراب می کند."

گفتم: شما واقعا اعتقاد به حمایت از اقای معین نداشتید؟

گفت: "ما می دانستیم که معین رای ندارد اما آقای تاج زاده و امثال تاج زاده ما را مجبور کردند که حمایت کنیم از من بپرسی می گویم همین آقا مصطفی تاج زاده احمدی نژاد را رییس جمهور کرد و ..."

از آقا بهزاد نبوی از وضعیتش در داخل زندان پرسیدم ابراز رضایت کرد و گفت: "بازجوها و مسئولان زندان محترمانه رفتار می کنند و مشکلی نیست البته محترمانه که می گویم همان با حفظ مواضع شان است."

چریک پیر اصلاح طلبان بازهم قبل از خداحافظی گفت: "الان موقع سرو صدا کردن ما اصلاح طلبان نیست باید آرام باشیم و حرف بیهوده نزنیم این را به همه دوستان گفته ام به اندازه کافی آدم عاقل در میان این راستی ها (جناح راست سنتی) هست که حواسشان به امور باشد بویژه بعد از رفتن احمدی نژاد.

اگر بخواهم یک برداشت سطحی ، ظاهری و خوش بینانه داشته باشم باید بگویم که آقای نبوی به عنوان لیدر اصلاح طلبان تندرو به این رسیده است که با تندروی کاری از پیش نمی برند و باید درچارچوب نظام و خارج از حرکات ساختارشکنانه حرکت کنند اما سوی دیگراین تحلیل سطحی ، ظاهری و خوش بینانه، نگاهی عمیق و البته بدبینانه، ناشی از عملکرد نامطلوب پانزده ساله اخیرآنها درعرصه سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی کشور وجود دارد و آن این است .."گروهی که از دوم خرداد ۷۶ تا مجلس ششم ، از مجلس ششم تا فتنه تیر ۷۸ و از فتنه تیر۷۸ تا فتنه ۸۸ همه هویت و پیش روندگی خود را در ساختارشکنی و ناآرام کردن فضای سیاسی کشورمی دیدند چطورهم اکنون، همه منافع خود را در آرام نگه داشتن فضا و دوری از التهاب می دانند؟ این بدان معنی نیست که فضای آرام سیاسی برای کشور خوب نیست که صد البته فضای آرام سیاسی به نفع کشور است بلکه باید مراقب بود که پشت این فضای آرام سناریویی دیگر نباشد."
منبع:وبلاگ اتاق شیشه ای یک خبرنگار
Share/Save/Bookmark