توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 41728
چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۰
شریعتمداری: کاش نیازی به این نوشته نبود!
امروزه کمترین تردیدی باقی نمانده است که آمریکا با هر گام ما به عقب، چندین گام در دشمنی و خصومت به جلو برمی‌‌دارد.
شریعتمداری: کاش نیازی به این نوشته نبود!
به گزارش خط نیوز به نقل از پایگاه 598، «حسین شریعتمداری» در سرمقاله شماره امروز «کیهان»نوشت:

نوشتن دراین‌باره سخت و ناگوار است و کاش نیازی به آن نبود. اما «شیرین‌نمایی» برخی از رخدادهای تلخ این روزها که از سوی شماری از مسئولان - متاسفانه بلندپایه - دولتی صورت می‌پذیرد و نه فقط با آنچه دولت محترم وعده داده بود متفاوت است بلکه با شعار «دولت راستگویان» نیز همخوانی ندارد، چاره‌ای جز نوشتن این وجیزه باقی نمی‌گذارد. چرا که همه مردم این مرز و بوم، صرفنظر از تفاوت دیدگاه‌ها و اختلاف سلیقه‌ها، سرنشینان یک کشتی هستند و در فراز‌و‌نشیب حرکت آن به یک اندازه سود می‌برند یا آسیب می‌بینند. یادداشت پیش روی در پی مچ‌گیری! نیست بلکه به چند نمونه - و فقط چند نمونه - از برخی دوگانه‌گویی‌های دولت محترم اشاره دارد که ادامه آن می‌تواند سلب اعتماد مردم، یعنی خسارت همگانی را در پی داشته باشد. بخوانید!

1- روز دوشنبه هفته جاری، رئیس‌جمهور محترم کشورمان در نشست مدیران ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در دفاع از برجام گفت: «اگر برجام نبود، یک بشکه نفت هم نمی‌توانستیم صادر کنیم»! و این در حالی است که؛

الف: قبل از شروع به کار دولت آقای روحانی، روزانه یک میلیون و هفتصد‌هزار بشکه نفت صادر می‌شد و این میزان در دولت یازدهم سیر نزولی داشت. یعنی قبل از برجام نفت صادر می‌شد. آنهم نه یک بشکه! بلکه 1/7 میلیون بشکه.

ب: متوسط بهای نفت در آن هنگام 110 دلار بود و با آغاز دور جدید مذاکرات هسته‌ای قیمت نفت به شدت رو به کاهش گذاشت و بعد از برجام به متوسط 30دلار رسید. بنابراین، اگر قرار باشد - به گفته‌ آقای روحانی - برجام را در صدور نفت موثر بدانیم باید گفت؛ برجام، برخلاف نظر ایشان اولا؛ نه فقط باعث افزایش صادرات نفت نشده بلکه از میزان آن نیز کاسته است و قیمت آن را هم از 110 و 120 دلار به 30 دلار کاهش داده است.

ج: حالا تصور کنید که روزانه یک میلیون بشکه نفت صادر می‌کنیم. قبل از برجام درآمد روزانه حاصل از صدور یک میلیون بشکه نفت با بهای 110 دلار، مبلغ 110 میلیون دلار بوده است ولی اگر به قول آقای رئیس‌جمهور، برجام را در صدور نفت موثر بدانیم - که تاثیر منفی داشته و اکنون در پی آن نیستیم - باید گفت درآمد روزانه صدور یک میلیون بشکه نفت با قیمت 30 دلار مبلغ 30 میلیون دلار است، یعنی بعد از برجام هر روز مبلغ 80 میلیون دلار از درآمد نفتی کشور کاسته شده است. آیا، این رخداد افتخارآفرین است؟!

2- اولین روز از اجرایی شدن برجام آقای دکتر روحانی اعلام کرد که تحریم‌های بانکی برداشته شده و همین امروز تعداد 1000 ال‌سی گشایش یافته است! ولی از آنجا که آن روز یکشنبه بود و همه بانک‌های خارجی تعطیل بودند، این تردید پدید آمد که 1000 ال‌سی چگونه گشایش یافته است؟ و بعد از چند روز اعلام کردند منظورمان این بود که قرار است 1‍000 ال‌سی گشایش یابد! که البته تا همین امروز هم به گفته بازرگانان ایرانی گشایشی در کار نبوده است، و پرسش این است که چرا بدعهدی آمریکا را می‌پوشانید و از آبروی دولت محترم - که آبروی همه نظام است- برای زیبانمایی، اقدامات زشت و مستکبرانه حریف هزینه می‌کنید؟!

3- آقای رئیس جمهور در تاریخ 16 شهریور ماه 93 در مشهد مقدس اعلام کرد «قول داده بودیم که بر رکود غالب خواهیم شد و امروز به ملت ایران اعلام می‌کنم که ما خوشبختانه از رکود عبور کرده‌ایم»! اما دو روز بعد یعنی 18 شهریور ماه 93، چهار تن از وزرای اقتصادی دولت با ارسال نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور با تأکید به رکود شدید در کشور، اعلام کردند اگر برای مهار رکود به صورت ضرب‌الاجل اقدامی صورت نپذیرد، بیم آن می‌رود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی‌اعتمادی شود. ماجرا به این نقطه ختم نمی‌شود و آقای روحانی که یکسال و چند ماه قبل از مهار رکود خبر داده بود، در همایش اجرای برجام - دیماه 94 - می‌گوید «امروز بزرگترین مشکل کشور، رکود، نبود رونق اقتصادی و بیکاری است».

4- رئیس جمهور محترم در فروردین 94 اعلام می‌کند «هیچ توافقی را امضاء نمی‌کنیم مگر آن که در همان روز، تمام تحریم‌ها لغو شود» و این در حالی است که براساس مفاد برجام، هیچ تحریمی لغو نخواهد شد و امروزه هم که 82 روز از اجرایی شدن برجام می‌گذرد، برخلاف قولی که داده بودند، هیچ تحریمی لغو نشده است و در حالی که ایران به تمامی تعهدات خود - که اکثر آنها غیرقابل بازگشت است- عمل کرده است، طرف مقابل نه فقط به هیچیک از تعهدات خود پایبند نبوده است بلکه تحریم‌های جدید دیگری نیز به تحریم‌های قبلی افزوده است. چند شب قبل، آقای عراقچی در گفت‌وگوی ویژه خبری اعلام کرد که منظور از لغو تحریم‌ها، تحریم‌های هسته‌ای بوده است ولی دیروز آقای نوبخت درباره همین تحریم‌های هسته‌ای هم در کنفرانس خبری گفت؛ «تحریم‌های مربوط به مذاکرات هسته‌ای در حال رفع هستند»! یعنی هنوز رفع نشده‌اند!

5- آقای روحانی و برخی از اعضای کابینه ایشان، توافق هسته‌ای و برجام را فتح‌الفتوح! تسلیم قدرت‌های بزرگ جهانی در مقابل اراده ایران! بزرگترین دستاورد تاریخ انقلاب و تاریخ ایران، آفتاب تابان! و... نامیده بودند ولی فقط مروری گذرا بر آنچه از دست داده‌ایم و آنچه به دست نیاورده‌ایم کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد که ادامه این مسیر یعنی آنچه جناب روحانی از آن با عنوان برجام 2و 3 و 4 و... یاد می‌کنند، «خسارت محض» است. اما در حالی که اسناد غیرقابل انکار و شواهد فراوانی از این «خسارت محض» حکایت می‌کند، آقای رئیس‌جمهور کماکان به همان بزرگنمایی‌های اغراق‌آمیز ادامه می‌دهد و این انتظار منطقی و ضروری را بی‌پاسخ می‌گذارد که یک بار به جای حرکت در جاده یکطرفه، با برخی از منتقدان صاحب‌نظر نشسته و لااقل یکی از آن همه امتیازات مورد ادعا را برای مردم توضیح بدهد.

گفتنی است - و عبرت گرفتنی نیز هست - که اوایل هفته گذشته یکی از سایت‌های حامی دولت محترم به جای آن که درباره دستاوردهای مورد ادعای برجام توضیح بدهد نوشته بود؛ «بسیاری از مردم، پیروزی و موفقیت دولت در توافق هسته‌ای و برجام را نمی‌فهمند»! و...

6- رئیس‌جمهور محترم بارها اعلام کرده بود که قصد دارد نقدینگی را که در آن هنگام حدود 460 هزار میلیارد بود از سیطره بانک‌ها خارج کرده و در خدمت تولید قرار دهد. امروزه اما، برخلاف ادعای یاد شده، اولا میزان نقدینگی تقریبا 3 برابر شده و از 460 هزار میلیارد تومان قبلی به هزار و یکصد هزار میلیارد تومان افزایش یافته است، ثانیا؛ به اعتراف چندین‌باره مسئولان محترم اقتصادی کشور، از جمله وزیر محترم صنعت، حتی یک ریال از این نقدینگی نجومی نیز به یارانه تولید تعلق نگرفته است. از سوی دیگر هزاران واحد صنعتی به طور کامل تعطیل شده و یا این که با حداقل ظرفیت به کار مشغولند. آیا دولت محترم بر این تصور است که با شعار اولویت تولید و اختصاص نقدینگی به آن، می‌توان این شرایط نزدیک به فاجعه را از نگاه مردم پنهان کرد! و اساسا هنگامی که چاره‌جویی ممکن است، چه نیازی به پنهان‌کاری است؟!

7- رئیس‌جمهور محترم بارها اعلام کرده‌اند که نرخ تورم را کاهش داده و از این اقدام دولت محترم به عنوان یکی از دستاوردهای حیات‌آفرین در اقتصاد کشور و معیشت مردم یاد کرده‌اند. ایشان پیش از این تاکید کرده بود که میزان و ملاک برای ارزیابی تورم، جیب مردم است و نه آمار و ارقامی که مراکز اقتصادی اعلام می‌کنند و اکنون با توجه به افزایش جهشی قیمت کالا و خدمات، جای این پرسش است که آیا می‌توان تورم را مهار شده و نرخ آن را کاهش یافته تلقی کرد؟

8- و بالاخره موارد و نمونه‌های فراوان دیگری نیز می‌توان به این فهرست اضافه کرد ولی مقصود از این وجیزه فقط برشمردن «نباید‌»ها نیست بلکه نگاهی خیرخواهانه برای اصلاح امور و حرکت به سوی «باید»هاست. مردم بارها نشان داده‌اند که اهل همدلی و نهایتا همزبانی با مسئولان و مخصوصا دولتمردان محترم هستند و برای آنان دشواری کار دولت و مسئولیت سنگینی که برعهده دارد به وضوح قابل درک است، بنابراین، سؤال نهایی آن است که دولت محترم از بزرگنمایی برجام و پنهان‌کاری درباره آسیب‌های فراوانی که تاکنون داشته است، چه مقصودی را دنبال می‌کند؟ آقای روحانی از نخستین روزهای آغاز به کار، دولت را در وزارت خارجه خلاصه کرد و برای وزارت‌ خارجه نیز یک دستور کار «انحصاری» که همان حل و فصل چالش هسته‌ای بود تعریف کرد و تقریبا همه توان و امکانات اجرایی کشور را در این مسیر به کار گرفت. ایشان در مقابل این پرسش منطقی و پی‌ در پی که چرا از سایر مسائل کشور و از جمله مشکلات اقتصادی غفلت کرده و به آن بهای لازم را نمی‌دهند، پاسخ می‌دادند که همه مشکلات و مسائل موجود حتی آب خوردن مردم هم فقط یک راه‌حل دارد و آن رسیدن به توافق هسته‌ای است. اما شواهد نشان می‌دهد که جناب روحانی «توافق هسته‌ای» را در «رابطه با آمریکا» تعریف و ترجمه می‌کردند و در پی جلب اعتماد آمریکایی‌ها بودند. امروزه اما، کمترین تردیدی باقی نمانده است که آمریکا با هر گام ما به عقب، چندین گام در دشمنی و خصومت به جلو برمی‌‌دارد و...

اما، شاید - فقط شاید - اصرار آقای دکتر روحانی در پنهان کردن خسارت‌های برجام و تعریف و تمجیدهای اغراق‌آمیز درباره آن به این علت باشد که نمی‌خواهند خطی که در پیش گرفته بودند را «خطا» بدانند! و یا علی‌رغم آنهمه بدعهدی آمریکا و متحدانش، هنوز هم گوشه چشم امیدی به آن دارند!... دراین‌باره و درباره «سراب» بودن آنچه ایشان «آب» می‌پندارند گفتنی‌هایی هست که به بعد موکول می‌کنیم.
Share/Save/Bookmark