به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز،: به نظر می رسد یکی از وظایف اصلی دولت و مجموعه اقتصادی آن در بخش مهم اقتصاد ساماندهی و هدایت سرمایه به سمت فعالیت اقتصادی درست و اصولی برای پیشرفت کشور است. به ویژه در این برهه زمانی که مردم در سردرگمی و تردید خاصی برای سرمایه گذاری اقتصادی به سر می برند و حتی دست به سوداگری خُرد و کوچک نیز می زنند.
در زمانی که نوسانات قیمتی خصوصا روی ارزش پول ملی زیاد است مردم برای حفظ ارزش دارایی خود بیدرنگ دست به سرمایه گذاری می زنند. شرایطی که به آن وضعیت "سکه داغ" می گویند که گویی این سکه ها و پول ها آنقدر داغ است که افراد برای اجتناب از سوختن دست هایشان ان را سریع به دیگری می دهند و درواقع مردم ایران هم برای حفظ ارزش پول خود دارایی شان را به سرمایه بدل می کنند.
اما در اینجا یک موضوع بسیار مهم است که تکلیف سرمایه های خرد چه می شود. نکته اینجاست که در بحران و مشکل سرمایه گذاری، کالاهای مصرفی مانند مسکن و خودرو هم به کالای سرمایه ای تبدیل می شود و افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت این موارد می شود و با توجه بر اثرگذاری کالاهای اساسی چون مسکن بر روی سبد خانوارها این موضوع سبب تورم و کاهش رفاه جمعی نیز می شود.
بعضا با بالا رفتن قیمت برخی کالاها مثل مسکن و خودرو نیز یک شکاف سرمایه گذاری رخ می دهد. به این معنا که پول مردم به سرمایه گذاری بر روی کالاهای مطمئن و سودده مانند مسکن نمی رسد و سرمایههای خرد سرگردان میشوند!
ممکن است بخشی از مردم بدون سواد کافی به دام کلاهبرداران نیز بیفتند که ماجرای کلاهبرداری یک شرکت کاغذی موبایلی از این جهت قابل توجه است که برخی بدون فکر که چطور یک شرکت قیمت موبایل را ۳ الی ۴ برابر ارزانتر می دهد با سودای سود به این دام افتادند و مشکلی هم برای کشور ایجاد کردند.
در این روند است که جایی مانند بورس با همه خاصیت مثبت خو مطرح می شود. جایی که سرمایه های سرگردان و خرد بدون واسطه جمع شده و به سمت تولید هدایت می شود اما حال بورس بازهم این روزها نزار و ریزشی است و اتفاقا چند سالی است که سرمایه های مردم در آن مثل یخ آب می شود.
بورس می توانست بخش مهمی از مشکلاتی که در بحران سرمایه گذاری ذکر شد را حل کند و از سوی دیگر سرمایه عظیمی را به سمت اقتصاد مولد و نه اقتصاد سوداگرانه سوق دهد. حالا در فقدان کارایی بورس که ضربه بسیاری هم به اعتبار آن زده شده بازار دلالی و سوداگری هر روز بیشتر رونق می گیرد. این درحالی است که بازار بورس میتوان سواد سرمایهگذاری مردم را افزایش دهد و بساط بسیاری از بازارهای دلالی و سوداگرانه را نیز برچیند اما متاسفانه این روند به صورت معکوس در حال طی شدن است.
جالب است که با فرار سرمایه ایرانیان در این راستا روبرو هستیم.
اخیرا بخش فارسی اکونومیست خبر داده که ایرانیان چهارمین مردم دارنده رمزارز دنیا هستند! موضوعی که بسیار تعجب بر انگیز اما دارای پاسخی روشن است که آن را می توان نتیجه تضعیف بورس در ایران نامید.
آمارها نشان میدهد ۱۳.۵ درصد جمعیت ایران در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت میکنند و در میان دارندگان ارزهای دیجیتال، در ردیف چهارم قرار دارند.
جالب است که اقتصاد خدماتی مثل اماراتیها با ۳۰.۴ درصد سوم، ویتنامیها با ۲۱.۲ درصد و خود آمریکاییها که مولد رمز ارزها هستند با ۱۵.۶ درصد در ردیف اول قرار دارند.
نکته جالبتر اینکه هر وقت مردم بازهم به بورس بازمی گردند و امیدواری برای بازگشت سرمایه و پیش از آن اعتماد مردم به بورس ایجاد می شود با ریزش های گاه و بی گاه و با دلیل و بی دلیل نا امید باز می گردند.
در بازاریابی یک موضوع مهم وجود دارد که برای جذب مشتری بسیار اهمیت دارد و در اصطلاح ان را "وفادارسازی مشتری" می خوانند، اما بورس حتی به جایی رسیده که وفادارترین سرمایه گذاران خود را نیز ذله و از پای درآورده است.
با این حال نه تنها مجموعه اقتصادی دولت بر سر وعده های بورسی خود نیست بلکه به نظر می رسد بورس در آن فراموش شده است. اینکه بازیگران حقوقی با اقدامات سوداگرانه با توجه به در اختیار داشتن سهم بزرگی از بازار سرمایه دست به نوسان سازی برای به اصطلاح سود نوسان گیری می کنند یا موارد و دست های دیگری در زمین خوردن بورس در کار است یا غیره به راحتی می توان آن را رهگیری و با سیاستهای مدیریتی بورس خنثی و سامان داد اما ریزش های مداوم بورس و حالت منفی آن نشان می دهد ظاهرا مجموعه اقتصادی دولت برای بازار سرمایه برنامه مدیریتی خاصی ندارد و بورس بیشتر به حال خود رها شده است. مریضی که اگر درمان نشود حال آن هر روز وخیم تر می شود و بورس چنین حال و روزی دارد.
جهان نيوز با توجه به اهمیت بازار بورس و مشکلاتی که حول آن برای سرمایه گذاران و اقتصاد کشور عارض شده بارها در این زمینه مطالب مختلفی به نگارش در آورده است اما تاکنون پاسخی از سوی مسئولان ذی ربط به مشکلات بورس داده نشده است. به نظر میرسد مسئولان اقتصادی دولت باید به طور شفاف برای سرمایه گذاران بورس برنامه خود را ارائه دهند و همچنین به طور گام به گام و مرحله به مرحله اهداف خود از برنامه هایی که دارند را توضیح دهند تا سرمایه گذار با اطمینان بیشتری نسبت به بازار سرمایه به این عرصه دوباره باز گردد.