توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 34870
سه شنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۰۰
وعده های برباد رفته/ روایتی از ادعای صفر شدن تورم تا رهاشدگی بازار پس از عید
اگر از افزایش بهای برق و پیامک و ... هم بگذریم نمی شود از وعده های قبل از عید دولتی ها مبنی بر اینکه میوه و مرغ در انبارها و سردخانه ها به اندازه کافی وجود دارد گذشت. تا چهار روز قبل از عید پرتقال کیلیویی ۴۰۰۰ تومان بود و پس از آن به سرعت به ۸۳۰۰ تومان رسید. مرغ و کیوی و سیب و خیار و ... هم همینطور و سکوت دولتی ها هم همینطور و انگار که آن بزرگواران هم در ایام تعطیلی در تعطیلی به سر می برند.
وعده های برباد رفته/ روایتی از ادعای صفر شدن تورم تا رهاشدگی بازار پس از عید
محمد هادی صحرایی – خط نیوز: در اسفندماه گذشته بود که مقامات ارشد دولتی از تورم صفر درصدی سخن گفتند و مردم را برای چندمین بار دچار شگفتی کردند. هرچند که بلافاصله این خبر غیرواقعی توسط اساتید دانشگاه و مردم کوچه بازار از راننده تاکسی گرفته تا لبو فروش و بی سواد و بی شناسنامه و ساکنین جهنم و ... مورد انتقاد قرار گرفت تا در نهایت برخی دیگر از مقامات ارشد دولتی واقعیت را ابراز کردند و به گونه ای که نه سیخ بسوزد نه کباب. مقامات ارشد دولتی درحالی تورم صفر درصدی را به مردم تبریک گفتند که مردم نان را به جای افزایش ۳۰ درصدی اعلام شده، با صد درصد افزایش قیمت می خریدند و مرغ را نیز با نود درصد افزایش. به گران شدنهای پی درپی لبنیات هم که عادت کرده اند و برخی روزها اگر قیمت شیر و ماست تغییر نکند از دستگاه های نظارتی و نیز وزارت جوان و چابک مربوطه بخاطر این ثبات قیمت گلایه می کنند و خواستار رسیدگی می شوند.

اگر از افزایش بهای برق و پیامک و ... هم بگذریم نمی شود از وعده های قبل از عید دولتی ها مبنی بر اینکه میوه و مرغ در انبارها و سردخانه ها به اندازه کافی وجود دارد گذشت. تا چهار روز قبل از عید پرتقال کیلیویی ۴۰۰۰ تومان بود و پس از آن به سرعت به ۸۳۰۰ تومان رسید. مرغ و کیوی و سیب و خیار و ... هم همینطور و سکوت دولتی ها هم همینطور و انگار که آن بزرگواران هم در ایام تعطیلی در تعطیلی به سر می برند و اگر در سفر سیاحتی خارج از کشور نباشند، بعنوان سفرهای استانی و مثل این دوسال، بصورت کاملاً تصادفی در ایام نوروز یا به شمال می روند و یا به قشم و کیش. و گویی وزارت تعطیل، نظارت تعطیل، تدبیر هم تعطیل و با این پشتکار و تلاش بود که سازمان تحریمها ترک برداشت و ارابه آن در هم شکسته شد.

اگر باز هم از همه اینها بگذریم و بخواهیم به قول رئیس جمهور محترم اینقدر نکته های سیاه را نگه نداریم و از ضعفها بگذریم، نمی توانیم از آن مقاله بنویس هایی بگذریم که در تابستان دولت نهم و دهم هوس شلغم کرده بودند و در زمستان هم برای گوجه ۱۵۰۰ تومانی سینه چاک می کردند و وا مردما فریاد می زدند و نمی دانیم الان از قیمت گوجه و ماست در محله رئیس جمهور خبر دارند یا نه؟ و اصلاً اکنون که همة مسؤولین اتوبوسی دولت قبل رفته اند و مسؤولین محترم جدیدی با قطار به سنگرها آمده اند-و از قضا همگی ژنرال و در سن خرمن چینی از تجربیات چند ده سالة خود هستند- آیامردم هم عوض شده اند که دیگر از طرف کسانی که دانستن را حق مردم می دانستند دلی برای آنها سوزانده نمی شود؟

و اما سخن جدی تر اینکه امروزه سخنان بسیاری از مسؤولین شنیده می شود که به سرعت یا توسط مسؤول دیگری نقض می گردد و یا با واقعیتی تلخ در جامعه تکذیب می شود که به اعتبار دولت راستگویان به شدت ضربه می زند. و اگر یکی از این سخنان و یا آنچه که به مذاق پدرخوانده ها خوش نمی آمد در دولت های قبل می بود که بود، برخی از رسانه های همفکر و همسو با دولت تدبیر، آن سخنان را به شدت به باد انتقاد می گرفتند و آنقدر حرف در حرف می کشیدند که اصل سخن و حسن آن پوشیده می ماند و مردم ناامید می شدند و مضطرب. اما اکنون چرخ روزگار به گونه ای چرخید که این وقایع تلخ شاید درسی بزرگ باشد برای آنانکه در سیاه نمایی سرآمدند و برای ناامید کردن مردم استاد و در جنگ روانی خبره. اگر در دوره ای که دوره آنها نیست فسادی پیش آید با بی رحمی تمام و بدون شنیدن هیچ حرف و دفاعی با تمامیت آن دوره برخورد می کنند هرچند که کار مثبتش هم کم نظیر باشد و والله و بالله و تالله آن دوران هم دیگر برنگردد و اگر این فساد در دوره خودشان پیش آید، هم خود را به فراموشی می زنند و هم طلبکارانه خواستار نادیده گرفتن و ناشنیده گرفتن آن از جانب مردمند و در این میان این نظام مظلوم است و مردمی که خیره خیره این یک بام و دو هوا را می نگرند.
Share/Save/Bookmark