به گزارش خط نیوز؛ گاهی نوشتهی خوب و حکیمانهی نویسندهای به آفتِ سیاهسازِ ریا مبتلا شده است اما همان نوشته، برای عده ای روشنا میشود و آنان به راه میآیند اما نویسندگانش، چون صاحب آلودهی این قلم، در تیه بیراهی همچنان میتازند و از ثمر خویش بیبهره میمانند. انگار تفسیر عملی آن آیهی قرآن در چنین عرصهای به منصهی ظهور میرسد که: «یخرج الحی من المیت»؛
امثال این قلم از روی ریا مینویسیم و آنهایی که به دنبال دریافت حکمت ولو از آن سوی عالم، هستند همان نکتهی از روی ریا نگاشته شده را از سر صدق و خلوص دل، دریافت و از آن تبعیت میکنند و عاقبت به خیر میشوند.
چه بد دردی است که گوهر در دستت باشد و ناهنجاری باطن، اجازه ندهد از آن استفاده کنی و در فقر و فشار باشی و سخاوتمندانه! گوهر را ارزانی دیگران کنی!
به قول او که به ۱۴ روایت قرآن را میخواند:
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست؛”
نویسندگان، گویندگان، واعظان و عالمانی که چنین باشند، چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند و مصداق آن میشوند که حضرت روحالله (ره) فرمودند که «از تعفنشان حتی اهل جهنم هم در عذابند ».
امثال گردانندهی این قلم که جایی در بین اهل علم ندارد ولی گاهی غرور و غفلت چنان بر نفس آدمی چنبره میزند که میپندارد که «من آنم که رستم بود پهلوان»! با این حال از درون خود ندایی دارم که جونمایی وگندم فروشی، عاقبتش نسیان سوزانی است
که مولایمان در شرحش در خطاب به حضرت حق،جل و علا، فرمود: «صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک»
به راستی چرا برخی از ما چنین شدهایم؟
مردم را سیاه کردهایم و از همین آفت جانسوز، دنیاطلبی تعفنبرانگیزمان، رنگ سیاهی به آخرتمان زده است. قرارمان این نبود رفقا؛ اتفاقاً وعدهمان این بود که مصداق این کریمه شویم که: صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً”
گاهی می اندیشم چرا آن اخلاص سالهای دفاع مقدس در بین برخی از ما گم شده است؟ چند درصد از صاحب نفوذان این سالها، حاضرند به جای تفریحات، لحظه ای در آتش وخون به میدان مین نزدیک شوند و یا آقا زاده هایش را به میدان بفرستند؟
واقعا این زاویه انحراف از کجا شروع شد؟
روزی نزد قاضیای رفتم .گویا قاضی نبود! استغفرالله؛ خدایی میکرد. فکر کردم این حد از انحراف از توصیهای که گفتند قاضی مستقل باشد چرا باید سر از خداگونهای دربیاورد؟ دامنهی این انحرافات کم نیستند و در بخشهای مختلفی قابل مشاهدهاند. هر چند بیننا و بینالله با ایستادگیهای مکرر، طاقت فرسا و استوار امام و مولای عزیزمان، امام خامنهای، و با تغییرات رخ داده در دولت جدید، این خط انحرافی به شدت کمرنگ شده و در حال کمرنگ شدن بیشتر هم هست اما همچنان رگههایی از این دنیاطلبی روزافزون را در بخشهای مختلف میتوان دید و درد کشید!
گرچه از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده، خون میخورم و خاموشم؛
کاش آنها که صاحب تمکن فکری، سیاسی، اقتصادی یا هر نوعی از آن هستند، میدانستند بر خوان خون شهدا نشستهاند و متوجه میبودند که چه امانت بزرگی را به دست گرفتهاند و به جای این همه طلبکاری از نظام و شهدا و نق زدنهای دنیاطلبانهی آلوده به هوای نفس، کمی سر به گریبان فرو می بردند و میاندیشیدند که وعدهای هست با این هشدار که: "فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ؛يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ؛ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ؛ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ؛ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ”