اظهار نظرهای نزدیکان هاشمی رفسنجانی و همچنین اعضای خانواده ایشان گویای این امر است که آیت الله ۷۸ ساله، شخصا توان رویارویی با رقبای انتخاباتی را نداشته و با معرفی گزینه ای برای پیاده سازی طرح انتخاباتی خود، در یازهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خود را در معرض انتخاب مردم قرار خواهد داد ولی با تمام این اوصاف سؤالی مطرح میماند که باید برای پاسخش تا ۲۴ خردادماه صبر کرد: «آیا روند پایان عصر هاشمی که از خرداد ۸۴ آغاز شده در خرداد ۹۲ به ایستگاه آخر خود میرسد؟»
به گزارش
خط نیوز ، سیاستمدار ۷۸ ساله رفسنجانی از معدود افرادی است که هر رفتاری که داشته باشد در فضای سیاسی کشور تأثیرگذار است و از چشم رسانهها دور نخواهد ماند. شاید اغراق نباشد اگر ادعا کنیم که اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی در دو دهه اخیر مهمترین فرد در انتخابات ریاستجمهوری تلقی میشود. باید پذیرفت که مرد اول همه انتخابات ریاستجمهوری کسی جز هاشمی نیست.
در سالهای ۶۸ و ۷۲ تقریبا بدون دغدغه توانست در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی دست یابد و باید پذیرفت که در سال ۷۶ مردم هیچ شناختی از رییس کتابخانه ملی نداشتند و بیش از آنکه به سیدمحمد خاتمی رأی دهند، به کسی رأی دادند که تصور میکردند راهی به غیر از هاشمی خواهد رفت.
سال ۸۴ نیز باز هم سردار سازندگی وارد میدان شد و باز هم مردم به کسی رأی دادند که تصور میکردند بیشترین زاویه را با هاشمی رفسنجانی دارد. دولت نیز به خوبی این موضوع را درک کرده بود و چهار سال بعد با شبیهسازی فضای دو قطبی هاشمی- آنتی هاشمی توانست رأی بدنه مردم را کسب کند. پس واقعا گزافه نیست بگوییم که مرد اول شش دوره اخیر ریاستجمهوری، هاشمی رفسنجانی بوده است؛ فردی که در کشور مخالفین جدی و زیادی دارد و از آن طرف موافقینی نیز دارد.
در چهار سال اخیر دولت و برخی دیگر از جریانات سیاسی که حیات خود را صرفا در همین دو قطبی میدیدند، همه تلاش خود را جهت زنده نگه داشتن این فضا بهکار بردند. مخالفین دولت از هر سلیقه و گروهی وابسته به هاشمی معرفی شدند! سناریویی که از سوی هاشمی نیز مورد استقبال قرار گرفته است و موجب زنده بودن نام وی در محافل سیاسی خواهد شد.
حالا در شرایط کنونی که رسانهها خبرهایی از حضور وی از قول مقامات عالی دولت و برخی دیگر از چهرههای نزدیک به دولت منتشر میکنند، بهنظر میرسد برخی در نظر دارند باز هم برای انتخابات سال آینده علَم هاشمی را بلند کنند تا در کنار آن بتوانند علَم دشمنی با وی را نیز بلند کرده و از فضای دو قطبی موجود، شاهماهی خود را صید کنند.
_ گزارش پنجره به احتمال حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال آینده پرداخته است که ملاحظه می کنید.
آنهایی که فکر میکردند شکست تاریخی هاشمی رفسنجانـــی از محمــــود احمدینژاد در سوم تیر ۸۴، پایان تأثیرگذاری سیاسی اوست، اشتباه میکردند؛ همانگونه که بعدها کنارهگیری هاشمی رفسنجانی از سمت امام جمعه موقت تهران، پایان ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان رهبری، پایان ریاست عبدالله جاسبی بر دانشگاه آزاد اسلامی و به تبع آن پایان قدرت خانواده هاشمی در این دانشگاه و حتی دستگیری مهدی و فائزه هاشمی رفسنجانی هم نتوانست ستون سابق انقلاب را نسبت به انتخابات بیتفاوت یا حداقل بیتأثیر کند. انتخابات ریاستجمهوری جدید در پیش است و هرچه جلوتر میرویم، به سبک همه انتخاباتهای ریاستجمهوری گذشته، سیاستمداران و رسانهها، سهم و وزنی را نیز برای هاشمی قائل میشوند.
تلاش برای بازسازی چهره خاندان هاشمی
علیرغم ادعای چند روز پیش هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه از نوشتن هیچ نامهای پشیمان نشدهام، بهنظر میرسد اگر به عقب برگردیم، قطعا خاندان هاشمی برخی اشتباهات استراتژیکی که پس از فتنه ۸۸ انجام داد را مرتکب نخواهد شد. مهمترین اشتباهی که آیتالله انجام داد، کنارهگیری او از نماز جمعه تهران بود؛ جایی که میتوانست تریبونی خوب برای انعکاس نظراتش باشد. در پی این اتفاق بـود که هاشمی در انزوا فرو رفت و دوران افولش آغاز شد. مشاوران آیتالله بهدنبال راهی برای ترمیم چهره از دست رفته وی بودند و در این راه بازگشت مهدی و تندادن به دادگاه را بهترین راه برای تبری هاشمی بزرگ میدانستند. اینگونه شد که مهدی هاشمی از لندن به تهران بازگشت، خود را به دستگاه قضایی معرفی کرد، راهی زندان شد و در آخر هم با قید وثیقهای میلیاردی موقتا آزاد شد. همچنین از دید برخی کارشناسان، اجراییشدن حکم زندان فائزه هاشمی نیز میتوانست به بهبود چهره هاشمی کمک کند. این راهبرد را میتوان در صحبتهای علیخانی، مشاور پارلمانی هاشمی بزرگ، دید: «آقای هاشمی اعتقاد دارند که هیچ فرقی بین فرزندان او و فرزندان مردم نیست. بنده دیروز با ایشــان ملاقــات داشتم که روحیه بسیـار بالایی در ایشان دیدم و به اعتقاد من با دستگیری مهدی، مخالفان هاشمی خلع سلاح شدند...»
آغاز بازی با ایده وحدت ملی
با آرامشدن اوضاع، آیتالله هاشمی رفتهرفته فعالیتهای معطوف به انتخابات ۹۲ خود را آغاز کرد. وی در مصاحبه مهرماه خود با روزنامه آرمان، به تحلیل شرایط کشور پرداخت و درباره کاندیداتوری احتمالی خود نیز گفت: «بعد از جلسه مجمع، معمولا چهار پنج نفر از دوستان میمانند و با هم ناهار میخوریم و مسائل کشور و راهکارها را مطرح و بحث میکنیم. این حرف را هم من به آقای ناطق زدم و هم ایشان به من زدند. گفتم: هنوز وضع جسمی و سن شما بهتر از من است و بیایید. ایشان هم برعکس به من میگفت. اما همه حرف بود. گفتم که دیگر نمیتوانم بیایم و آقای ناطق هم عذرهایی داشت.»
هاشمی آبانماه نیز دیدارهای معطوف به انتخابات را آغاز کرد و در یکی از این سلسله اقدامات به دیدار جبهه اصلاحطلبان رفت و دیدگاههای خود را با آنان در میان گذاشت. او در این دیدار بهروشنی از ایده دولت وحدت ملی دفاع کرد؛ ایدهای که تحلیلگران از افرادی چون خاتمی، ناطق نوری، حسن روحانی و محمدرضا عارف بهعنوان محتملترین گزینههای آن یاد میکنند.
وی در تاریخ هشتم آبانماه در دیدار با جمعی از نمایندگان ادوار مجلس در توجیه ایده وحدت ملی با مغرضخواندن منتقدین و سیاسی کار دانستن آنها گفت: «استفاده از همه ظرفیتهای نظام و دلسوزان کشور بهمنظور ایجاد وحدت و همدلی همواره مورد تأکید و اهتمام امام راحل (رحمتاللهعلیه) و رهبری معظم انقلاب بوده است.»
در این میان برخی رسانههای منتقد و اصولگرا نیز همگام با نقد ایده دولت وحدت ملی، درباره طرح ویژه اطرافیان آیتالله مبنی بر ناکارآمد بودن مدیریت اصولگرایی هشدارهایی دادند. بر این اساس، آیتالله هاشمی رفسنجانی و تیم سیاسی و رسانهای او در نظر دارند، در قالب طرح دولت وحدت ملی، مجموعهای از اصلاحطلبان و کارگزارانیها و اصولگرایان طیف سنتی و بعضا دولتی را گرد هم جمع کنند تا برندگی و کارایی اصولگرایی انتقادی –که بزرگترین منتقد بازگشت مدیریتهای ناکارآمد گذشته به صحنه سیاسی است- را کند کنند.
و حالا انتخابات آزاد
«انتخابات آزاد» دیگر کلیدواژهای است که هاشمی بهدنبال طرح آن رفته است. اولینبار در شهریورماه بود که در دیدار با اعضای شورای عمومی انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران و برخی دیگر از دانشگاههای کشور، برگزاری انتخابات آزاد را راه حل تمامی مشکلات کشور معرفی کرد! او بعدها در چند نوبت دیگر از این ایده یا بهتر بگوییم طریق جدید شبههافکنی در انتخابات دفاع کرد و مواضع خود را در جمعهای مختلف مطرح کرد.
هاشمی منجی میشود!
در ذیل اجرای دو طرح «انتخابات آزاد» و «دولت وحدت ملی»، اطرافیان و رسانههای نزدیک به هاشمی، او و افکارش را در حد یک منجی بالا بردند! مصاحبههای پی در پی هاشمی و فرزندانش، دیدارهای متعدد آیتالله و همچنین مصاحبههای متعدد سیاسیون نزدیک به هاشمی حکایت از این راهبرد دارد. بهطور مثال علی مطهری در مصاحبه با روزنامه اعتماد در تاریخ ۲۷ آبانماه میگوید: «حضور هاشمی رفسنجانی در یک دوره چهارساله میتواند کشور را از مشکلات خارج کند»
حبیــبالله عسگراولادی یکـــی از اصلیترین چهرههای راست سنتی، که اینروزها مواضع جنجالیاش درباره سران فتنه زبانزد است نیز میگوید: «متأسفانه برخی سختگیریهایی راجع به آیتالله هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری میشود که اگر ما به وضعیت دنیای اسلام نگاه کنیم میبینیم که آنها چراغ برداشته و بهدنبال افرادی مانند هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری میگردند. ما اگر در داخل کشور وحدت میخواهیم نباید احساساتی برخورد کنیم...» یا در اظهارنظری دیگر علیزاده طباطبایی، وکیل خانواده هاشمی، گفته بود، «بعید میدانم که هاشمی کاندیدای انتخابات شود اما از آنجا که وی همیشه براساس تکلیف عمل میکند، اگر تشخیص بدهد که باید در این دوره کاندیدا شود، میآید.»
Hashemi ۲۰۱۳ در صحنه
هفتهای که گذشت یکی از پرکارترین هفتههای آیتالله هاشمی رفسنجانی بود. او هر روز با گروههای همسویش جلساتی علنی و غیرعلنی برگزار میکرد. وی در دیدار با جمعی از رسانهایها، آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت: «اگر مطمئن بودم کسی غیر از من نمیتواند شرایط کشور را تغییر دهد، لحظهای تردید نمیکردم و وارد عرصه میشدم. هنوز بنا ندارم وارد صحنه شوم و کار من صحبت با رهبری است و با ایشان برادرانه و دوستانه همچون دوران گذشته گفتوگو دارم و فکر میکنم این بهترین راه است.» با این حال سؤالی که مطرح میشود این است که چه کسانی از طرح حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات که اکنون در آستانه ۷۹ سالگی قرار دارد، سود میبرند. بررسی این سؤال میتواند اهداف مطرحکنندگان آن را هویدا سازد.
دوقطبیسازها بهدنبال تقابلی جدید
اگر در این نظر که «رأی به احمدینژاد ۸۴، بیشتر نه به هاشمی بود»، مناقشه است، اما هیچکس تردیدی ندارد که عمدهترین دلیل پیروزی احمدینژاد در انتخابات ۸۸، دوقطبیای بود که احمدینژاد هوشمندانه به آن دامن زد و در آن شب تاریخی مناظره با میرحسین موسوی به نقطه اوج خود رساند. احمدینژاد آن شب دربرابر چشم میلیونها بیننده گفت: «باور من این است که امروز آقای موسوی در برابر من نیست... بلکه سه دولت پیدرپی در برابر بنده قرار گرفتهاند؛ هم آقای موسوی هم آقای هاشمی و هم آقای خاتمی که این سه در گذشته باهم بودند... از روز اولی که این دولت تشکیل شد هجومها بود برای ضربهزدن. البته مردم اینها را میدانند اما باید جوانها هم بدانند که بنده در برابر یک کاندیدا نیستم دربرابر یک مجموعهای هستم که با محوریت آقای هاشمی و همکاری آقای موسوی و خاتمی علیه بنده حرکت کردند.»
فضای فعلی رسانههای نزدیک به احمدینژاد نشان میدهد سومین دوقطبی نیز در پیش است و دولت در آستانه رقابت انتخابات ۹۲ بهدنبال این است که برای بار آخر از هاشمی استفاده کرده و از دوقطبی هاشمی و یارانش در برابر احمدینژاد و یارانش برای پیروزی دیگری بهره بگیرد.
مهمترین اظهارنظری که دراینباره منتشر شده است برمیگردد به اظهارنظر یک مقام عالی اجرایی که خبرگزاری فارس آن را منتشر کرده است: «باوجود اینکه هاشمی مدعی شده است قصد ورود به انتخابات را ندارم، یک مقام عالی اجرایی در دیداری که با برخی از نزدیکان خود داشته بود گفته است از قول من بنویسید هاشمی حتما کاندیدای انتخابات میشود.»
این اظهارات در حالی است که سایت رسمی هاشمی رفسنجانی، هفته گذشته با انتشار یادداشتی با عنوان «چرا دولتیها نگران آمدن هاشمیاند؟»، در زمین دولت بازی کرد. در این مطلب آمده است: «بهنظر میرسد جناح دولت بهخوبی میداند در شرایط و آرایش سیاسی موجود و حذف رسمی اصلاحطلبان، رقیب جدی و مطرحی در برابر خود ندارند مگر آنکه این شرایط دستخوش دگرگونی شود یا چهرهای مانند هاشمی برای ورود به کارزار انتخاباتی مجاب شود.»
استفــادههــای ابـــزاری اصلاحطلبان
جبهه اصلاحات پس از آبروریزی بزرگ در فتنه ۸۸، بهدنبال روزنهای برای بازگشت کمهزینه به درون نظام و حضور در عرصه سیاسی کشور است. از همین رو با فعالکردن ظرفیتهایی همچون راهاندازی مجلات هفتگی و روزنامههای متعدد و همچنین انجام دیدارهای متعدد با اقشار مردم، بهدنبال زمینهسازی طرح حرفهای گفتمانی خود در جامعه هستند. این در حالی است که قطعا اجراییکردن این نقشه، به یک رهبر مقتدر و راهنمای کاربلد نیاز دارد که با سوختن نفراتی چون سید محمد خاتمی، مهدی کروبی و میرحسین موسوی، عملا اصلاحطلبان باید بهدنبال چهرهای جایگزین بروند. در سطوح بعد کسانی همچون محمدرضا عارف، عبدالله نوری، موسوی لاری و موسوی خوئینیها حضور دارند که ظرفیت چندانی برای اجماعسازی ندارند. پس وقتی میتوان با هزینهای کمتر و احتمالا حاشیه امنیتی بیشتر این طرح را اجرایی کرد، چهکسی بهتر از اکبر هاشمی رفسنجانی؟
شاید به همین خاطر است که فرزند ارشد آیتالله هاشمی رفسنجانی مدعی است که کشور در شرایط سخت نیاز به یک نجاتبخش دارد! محسن هاشمی دراینباره میگوید: «در شرایطی هستیم که بهطور قطع دیگر سکوت جایز نیست. به شرایط مهم انتخاب مردم وارد میشویم و همه باید نقش روشنگری خود را بازی کنند... بنابراین طبیعی است که فردی مانند هاشمی رفسنجانی و حتی خانواده او نمیتوانند بیعمل باقی بمانند... ایشان (آیتالله هاشمی رفسنجانی) قطعا قصد ندارند که از مشکلات پیش آمده به هر دلیل برای کشور کلاهی برای خود بدوزند. از طرف دیگر هم نمیتوانند منفعل باشند، کاری هم نکنند...»
نکته آخر هم اینکه با تمام اوصافی که گفته شد، سؤالی مطرح میماند که باید برای پاسخش تا پایان رقابت انتخاباتی ریاستجمهوری آینده صبر کرد: «آیا روند پایان عصر هاشمی رفسنجانی که از خرداد ۸۴ آغاز شده در خرداد ۹۲ به ایستگاه آخر خود میرسد؟»
مشرق