به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: در روزهای گذشته، اخبار مختلفی دال بر تشدید تحرکات دولت بایدن با محوریت سیاست خاورمیانه ای این کشور منتشر شده است. در این راستا، در ابتدا منابع نزدیک به دولت بایدن از اراده این دولت جهت استقرار نظامیان آمریکایی در کشتی های تجاری مستقر در خلیج فارس و تنگه هرمز با هدف مقابله با آنچه آزار و اذیت نیروهای ایرانی برای کشتی های غیرنظامی ادعا شده خبر دادند.
در ادامه، حدس و گمانه زنی های زیادی در مورد ابتکارات مختلف دولت بایدن جهت فراهم کردن زمینه های لازم برای توافق عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی مطرح شد و به طور خاص جدیت تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت بایدن جهت محقق کردن این مساله مورد تاکید قرار گرفت. با این حال، در این بحبوحه، اخبار مختلفی نیز دال بر پیش شرط های سعودی ها برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هم مطرح شده است.
در این میان، یکی از مهمترین پیش شرط هایی که از آن صحبت می شود، درخواست عربستان از آمریکا جهت حصول یک توافق امنیتی جدید میان ریاض-واشینگتن بوده است. توافقی که تعهدات امنیتی تازه ای را برای دولت آمریکا در رابطه با عربستان سعودی ایجاد می کند. مساله ای که بلافاصله حتی با واکنش منفی بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حوزه سیاست خارجی و مسائل امنیتی آمریکا رو به رو شد و بسیاری از آن ها تاکید کردند که دولت بایدن نباید زیر بارِ یکچنین توافقی برود.
این طیف ها حتی از این توافق به مثابه باج دهی بزرگ دولت آمریکا به عربستان یاد کردند که در عرصه میدانی هیچ چیزی را نصیب این کشور(آمریکا) نخواهد کرد. در این رابطه به طور خاص سه استدلال عمده و محوری نیز در ردِ توافق امنیتی مذکور ارائه می شود.
یک: آمریکا توان اقتصادی و نظامی ارائه تعهدات امنیتی جدید به عربستان را ندارد
یکی از مهمترین استدلال هایی که کارشناسان حوزه سیاست خارجی و مسائل امنیتی در رد پذیرش یک توافق امنیتی تازه از سوی آمریکا با عربستان سعودی مطرح می کنند، این است که اساسا آمریکا در شرایط کنونی از توان مادی و نظامی کافی جهت انعقاد یک چنین توافقی برخوردار نیست. فراموش نکنیم که دولت بایدن با شعار پایان دادن به جنگ های بی پایان آمریکا بود که نظامیان آمریکایی را از افغانستان خارج کرد.
در این شرایط، اینکه آمریکا بار دیگر بخواهد میلیاردها دلار را در قالب توافق امنیتی جدید با عربستان هزینه کند و مهمتر از همه اینکه بار دیگر وارد فرآیند تنش و درگیری ها در منطقه غرب آسیا شود، به هیچ عنوان در راستای منافع آن نیست.
در این میان باید توجه داشت که عمده تمرکز دولت آمریکا در دولت بایدن نیز مطعوف به مسائلی نظیر جنگ اوکراین و شرق آسیا(منطقه ایندو-پاسیفیک)، جهت تقابل با روسیه و مخصوصا چین است و این مساله نیز عملا یک مولفه مهم در تایید این گزاره است که واشینگتن در شرایط کنونی به هیچ عنوان از ظرفیت های لازم جهت درگیر شدنِ مجدد در قالب معادلات امنیتی خاورمیانه(و به ویژه منطقه غرب آسیا) برخوردار نیست.
دو: رژیم صهیونیستی نیز به دنبال باج خواهی از آمریکا است
یکی دیگر از چالش هایی که دولت بایدن در مساله انعقاد یک توافق امنیتی جدید با عربستان، جهت تسهیل روند عادی سازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی با آن رو به رو است، این مساله می باشد که اساسا فقط عربستان سعودی نیست که خواهان یک توافق امنیتی تازه با آمریکا است. بلکه رژیم اشغالگر قدس نیز به تازگی این درخواست را از واشینگتن مطرح کرده که این کشور باید دغدغه های امنیتی تل آویو را نیز جدی بگیرد و یک توافق امنیتی جدا با رژیم صهیونیستی را هم در صورت انعقاد توافق امنیتی با عربستان، در دستورکار قرار دهد. توافقی که عمده تمرکز آن معطوف به ایران است.
از این منظر، با توجه به محدودیت های نظامی و مالی دولت آمریکا در انعقاد توافق با عربستان، اینکه تصور کنیم یک توافق جدید با رژیم صهیونیستی نیز از سوی دولت مذکور امضا شود، فرسنگ ها از توان کنونی دولت آمریکا خارج است و به هیچ عنوان این دولت نمی تواند منابع لازم را جهت عمل به تعهدات خود در قالب توافقات مذکور بسیج کند.
البته که رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نیز با درک این مساله که دولت بایدن شدیدا به حصول توافق عادیسازی میان آن ها نیاز دارد، باج گیری حداکثری از آمریکا را در دستورکار قرار داده اند.
سه: فلسفه توافق امنیتی آمریکا و عربستان بیمعنی است
در نهایت باید گفت که اساسا حتی اگر توافق امنیتی میان آمریکا و عربستان سعودی امضا شود، فلسفه آن بسیار پوچ و بی معناست. بسیاری استدلال می کنند که توافق امنیتی دو طرف معطوف به ایران خواهد بود. این در حالی است که ایران و عربستان در ماه های اخیر در چهارچوب توافق تنش زدایی از روابط دوجانبه خود، توسعه روابط را در دستورکار قرار داده اند و تحت تاثیر همین مساله نیز جو مثبت منطقه ای ایجاد شده است.
حال در این فضا، اینکه عربستان به یک توافق تحریک آمیز امنیتی با آمریکا جهت تقابل با ایران دست بزند، عملا به معنای زیر سوال بردن دستاوردها و ابتکار دولت سعودی در انعقاد توافق تنش زدایی از روابط دوجانبه با ایران است. در عین حال، ایران اساسا در طی قرون اخیر، کشوری نبوده که به همسایگان خود تجاوز کرده باشد.
مساله ای که در نوع خود می تواند هزینه های گزاف دولت آمریکا جهت دستیابی به یک توافق امنیتی با سعودیها را بر باد دهد و آن را به فعلی بیهوده تبدیل کند. در این میان آمریکایی ها باید توجه داشته باشند که جو کنونی حاکم بر منطقه غرب آسیا نیز تا حد زیادی ضدآمریکایی است و همین موضوع، فضای کار چندانی را به آن ها در قالب عمل به تعهداتشان در چهارچوب توافق امنیتی جدید با عربستان نمی دهد.