به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: در روزهای اخیر بالاترین مقام امنیتی ایران در راس هیاتی بلند پایه نظامی و سیاسی به افغانستان رفت و در آنجا در یک اتفاق بی سابقه با طالبان گفتگوی رسمی انجام داده و حتی این گفتگو را برای اولین بار رسانه ای نیز کرده است. برای درک ابعاد و دلایل این اتفاق کم نظیر و علت علنی کردن آن، قبل از هرچیز باید شرایط فعلی افغانستان را اجمالا دانست:
1- خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان یکبار دیگر جدی شده است. ترامپ اعلام کرده است که نیمی از نیروهای آمریکایی باقیمانده خاک افغانستان را ترک خواهند کرد.
2- آمریکا بخشی از خلا حضور نظامی اش در افغانستان را با استفاده از شرکت های خصوصی امنیتی همانند بلک واتر جبران خواهد کرد. این تصمیم بخشی از اقتصاد شرکت های خصوصی نظامی آمریکا را رونق خواهد بخشید.
3- حضور شرکت های خصوصی نظامی آمریکا در افغانستان ، فرصت بزرگتری برای اقدامات سازمان سیا خواهد بود. ارتش آمریکا در معذوریت های بین المللی و ملاحضات منطقه ای قرار داشت و اینک شرکت های همچون بلک واتر – به عنوان پوشش سازمان سیا- آشکارتر می توان وارد بازی های امنیتی و ارتباطات علنی با برخی گروه های شبه نظامی در افغانستان شوند.
4- علائم انتقال داعش از سوریه به افغانستان و پیوند آن با یک داعش بومی شده در این کشور بسیار محرض شده است. ضمن اینکه نیروهای افراطی سازماندهی شده در آسیای مرکزی نیز مسیر راحتی برای شراکت در این داعش جدید خواهند داشت.
5- در حال حاضر دو ائتلاف بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای درباره روند به اصطلاح صلح برای افغانستان شکل گرفته است. این دو عبارتند از ائتلاف آمریکا، عربستان و امارات با همکاری پاکستان و همچنین ائتلاف ایران، روسیه، چین و حتی هند و همکاری دولت افغانستان و حتی تعامل با دولت پاکستان
6- کشور افغانستان عملا به دو بخش تقریبا مساوی تحت کنترل و نظارت دولت رسمی و یا تحت تصرف و اعمال قدرت طالبان تبدیل شده است. در این میان برخی بی اعتنایی های سیاسی آمریکا به دولت اشرف غنی نیز قابل تامل است.
با توجه به موارد بالا می توان فهمید که چرا ایران در این شرایط مذاکره با طالبان را علنی کرده است. اما برای آشکارتر شدن این موضوع، موارد ذیل قابل تامل است:
الف: آمریکا، عربستان، امارات و پاکستان در هفته های گذشته با فراخواندن طالبان روند جدیدی از مذاکرات به اصطلاح صلح را آغاز کرده اند. این ائتلاف تاکنون موفق نشده طالبان و دولت مرکزی افغانستان را سر یک میز مذاکره با یکدیگر بنشاند. بررسی شواهد می گوید که اولویت اول برخی از اعضای این ائتلاف بررسی ظرفیت ها وزمینه سازی برای حضور به یکباره و شوک آور داعش در افغانستان است و اولویت دومش نیز -در صورت شکست در اجرایی کردن اولویت اول- تشکیل ساختار و روی کارآمدن دولتمردان جدیدی در افغانستان است که تضاد ایدئولوژیکش با جمهوری اسلامی در اوج قرار داشته باشد. بر اساس نظر این ائتلاف دولت آتی افغانستان باید تضمین عملی برای عدم ضربه به منافع آمریکا بدهد و همچنین تحت سیاست های منطقه ای عربستان و امارات اقدام کند و پاکستان نیز نفوذ سنتی خود را در افغانستان حفظ کند.
ب: در برابر ائتلاف ذکر شده، ایران نیز ائتلافی با حضور روسیه، چین و حتی هند تشکیل داده که مساله اول آن ثبات دولت افغانستان و چالش حضور داعش و چگونگی در نطفه خفه کردن آن در افغانستان است. در این میان باید توجه کرد که دولت افغانستان و پاکستان بنای همکاری و تعامل با هردو ائتلاف گفته شده را فعلا تا حدی در نظر دارند. از سوی دیگر در حال حاضر برای طالبان یک چیز مهم است و آن اینکه در این شرایط حساس مورد معامله و خیانت قرار نگیرند. زیرا طالبان در آستانه یک تصمیم بزرگ برای تغییر کنش های سیاسی و حتی هویتی خود قرار دارد. به همین دلیل نمی خواهد با پیشداوری درباره ائتلاف ها قضاوت کرده و خواسته ها و امتیازات هر دو ائتلاف را در نظر دارد.
ج: در روزهای گذشته ایران دقیقا حضور خود در دور جدید روند صلح در افغانستان را از همان نقطه ای که ائتلاف رقیب دچار مشکل شده است، آغاز کرد. یعنی مذاکره با طالبان برای حضور فعال در روند صلح و آغاز گفتگوها با دولت اشرف غنی. ایران از گفتگو با طالبان در شرایط فعلی یک هدف رسمی اعلام شده دارد؛ وارد کردن طالبان به روند مذاکرات صلح و گفتگو مستقیم با دولت افغانستان بدون دخالت عوامل خارجی. بنابراین سفر شمخانی به افغانستان انتقال این پیام بود که روند صلح افغانستان نهایتا از ایران باید عبور کند و بخش اعظمی از صلح افغانستان با کمک و نظارت جمهوری اسلامی محقق خواهد شد. زیرا ایران علاوه بر نفوذ در میان مردم، مجاهدین افغان و طرفداران گفتمانی در میان بخش مهمی از دولتمردان افغانی، اینبار اثرگذاری خود بر طالبان را نیز به نمایش گذاشته است.
د: عربستان، امارت، قطر و علی الخصوص پاکستان پیش از این به صورت سنتی پرنفوذترین کشورها بر طالبان افغانستان نام برده میشدند. اما ایران می خواهد آشکارا تاثیر گذاری خود بر محیط افغانستان و ایضا طالبان را به نمایش بگذارد. اینکه ایران چگونه می تواند این کار را انجام بدهد را می توان محصول زیرساخت ها و اقدامات پیچیده امنیتی ایران در منطقه دانست و البته مکانیزم آن به راحتی قابل حدس زدن نیست. اما یک چیز مسلم است ایران به مکانیزم خود بسیار اطمینان دارد که اینک در این مرحله آن را علنی کرده است. ایران همچنین معتقد است که پرونده امنیت و آینده افغانستان باید شفاف تر از همیشه شود. مساله امنیت و ساختار آینده امنیتی و اطلاعاتی افغانستان در حال ورق خوردن است و ایران از این منظر خواهان شفافیت همه طرف ها است و با اعتماد به نفس شفافیت را از خود آغاز کرده کرده است.
ه: از سوی دیگر ایران با علنی کردن مذاکره حتی با طالبان نشان داد که بر نقش آفرینی خود بعد از خروج آمریکا در منطقه بسیار صریح است. ایران می خواهد همه بدانند، از هر نقطه ای که آمریکا از منطقه خارج شود، ایران بلافاصله در آن مستقر خواهد شد. شرایط نقاطی که آمریکا از آن خارج نیز می شود برای ایران نگران کننده نیست. ایران حتی بخشی از افغانستان تحت نفوذ طالبان را نیز از دست نخواهد داد. این بخشی از استراتژی ایران برای بیرون کردن آمریکا از کل منطقه نیز محسوب می شود. اما مهمتر از همه موارد گفته شده؛ ایران در حال انتقال یک پیام راهبردی از طریق علنی کردن ظرفیت های خود در برخی تعامل ها با طالبان است. بدین ترتیب ایران در چند روز اخیر تنها ظرفیت های اثرگذاری و گفتگو با طالبان را علنی نکرده بلکه غیر مستقیم توان همراه کردن ظرفیت های ضدآمریکایی – حتی گروه های غیر همسو با جمهوری اسلامی در صورت لزوم را - به نمایش گذاشته است. این ظرفیت راهبردی از طریق یک سلسله تدابیر پیچیده امنیتی و اطلاعاتی حاصل شده که به ایران اینک فرصت داده تا این توانمندی را علنا به رخ آمریکایی ها بکشاند. به معنای دیگر ایران در منطقه اطراف خود زیرساخت های حداکثری کردن فشار به آمریکا را شکل داده است. این زیرساخت ها آنقدر پیچیده است که می تواند گروه های همچون طالبان غیرهمسو را نیز در درون خود جای بدهد.
پیام ایران به آمریکا در افغانستان شفاف است: ایران با همه توان برای ایجاد صلح پایدار از طریق گفتگو کاملا درون افغانی برای همسایه خود تلاش می کند ولی به هیج وجه داعش را در افغانستان تحمل نخواهد کرد. با این تفاوت که اینبار قرار نیست که ایران مستقیما هزینه جنگی را بدهد بلکه این توانمندی را دارد که با طراحی پازلی، گروه های شبه نظامی حتی غیرهمسو با خود را در مقابل داعش و گردانندگان فرامنطقه ای اش قرار بدهد.