کد مطلب: 33014
دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۲
تحلیلی از تهدید جدید زهران علوش/
فرمانده «تکفیریهای معتدل» از نظر اوباما: «هرکس در ساعات اداری به سر کار برود با موشک میزنم!»/علوش از بس دروغ گفته به او میگویند «دجال»!
«هشدار به همهی مسلمانان مقیم در دمشق: تیپ موشکی [جیش الاسلام] در حال آمادهسازی مقدمات حملهای به پایتخت است که طی آن دمشق روزانه هدف بارانی از صدها موشک کاتیوشا ۱۰۷، سهم الاسلام ۳، گراد ۲۰ و گراد ۴۰ قرار خواهد گرفت. این، پاسخی است به بمباران وحشیانهی هواپیماهای سوخو ۲۴ نظام ضد اهالی غوطهی مبارکه [غوطهی شرقی دمشق]. به منظور حفظ جان مسلمانان مقیم در پایتخت، از روز یکشنبه، حرکت در شهر یا رفتن به محل کار یا خیابانها در ساعات اداری داخل پایتخت ممنوع است.»
به گزارش خط نیوز به نقل از پایگاه اینترنتی عربی پرس، این متنی است که زهران علوش در صفحهی توییترش منتشر کرده است. علوش [فرمانده گروه مسلح موسوم به جیش الاسلام] که وی را به ارتباطاتش با دستگاه امنیتی سعودی میشناسند، از «مسلمانان» [که در تعریف وی، تنها شامل تکفیریهایی چون خود او میشود] خواسته است در شهر نچرخند تا هدف موشکهای وی قرار نگیرند.
تذکرا باید گفت که زهران علوش یکی از کسانی است که اوباما «مخالفین معتدل» میخواندشان و حالا میبینیم که در بیانیهاش صریحا تهدید به هدف قرار دادن غیرنظامیان «غیر مسلمان» [یعنی همهی اهل سنت غیر تکفیری و شیعیان و علویها و درزیها و ...] کرده است، در نتیجه معلوم میشود معتدل از نظر اوباما و دستگاه اطلاعاتی سعودی و قطری و ترکیهای کسی است که از کشتن «غیر مسلمان» [یعنی غیر تکفیری] به وسیلهی موشک ابایی ندارد. این را باید یکی از مهمترین آیات «اعتدال تکفیری» دانست!
سؤالی که کارشناسان مطرح میکنند آن است که با توجه به همزمانی این تهدید با مرگ پادشاه عربستان و نوع برخورد مردم جهان عرب با وقایع این کشور، آیا علوش میخواهد با این کار، نظرها را از بحران داخلی خاندان سعودی به سمت سوریه بکشد؟
گفتنی است تلفات و خسارتهای سنگینی که در برههی اخیر از طریق عملیاتهای توپخانهای و هوایی و همچنین پیشرویهای زمینی ارتش سوریه به گروههای مسلح غوطهی شرقی وارد شد، باعث گردید مردمی که در مناطق تحت تصرف زهران علوش قرار داشتند، احساس امنیت کرده و با استفاده از آتش پشتیبانیای که ارتش برای حمایت از فرار آنان بر منطقه میریخت، از نقاط تصرف علوش بگریزند. به این ترتیب، سلاح علوش یعنی «ترس انداختن در دل مردم» برای آنکه مجبورشان کند در منطقه بمانند و در نتیجه «سپر انسانی» وی حفظ شود دیگر کند شده و همین باعث گردیده غیرنظامیان دمشق را تهدید به عملیات موشکی کند تا بدین وسیله، به ارتش فشار وارد شود و دست از عملیاتهایی که مقرها و مراکز مهمات وی در عمق دوما (بزرگترین پایگاه علوش و یارانش) را هدف قرار میدهد بکشد.
همچنین اطلاعاتی که از منطقهی جوبر (که محل شلیک خمپاره و «سلاح جهنم» از طرف شورشیان بود) میرسد حاکی از پیشروی ارتش سویه است و همین باعث شده میزان تهدیدات ناشی از این دو سلاح توپخانهای در مدت اخیر کم شود. برخی اطلاعات ویژه نشانگر آن است که اکثر تونلهایی که شورشیان برای رفت و آمد به منطقه استفاده میکردند هم توسط ارتش تخریب شده است. باید به اینها تمایل گستردهی اهالی منطقهی «عربین» برای رسیدن به توافقنامهی آشتی ملی با دولت را افزود که موجب بیرون رفتن مسلحین از منطقه خواهد شد. با توجه به آنکه منطقهی عربین یکی از نقاط اتصال بین دوما و بقیه نقاط نزدیک به دمشق محسوب میشود و از دست رفتن آن باعث میشود علوش دچار «خفگی» گردد، همین هم موجب شده وی دچار سردگمی شده و به دنبال راه برونرفتی بگردد.
در پی رسیدن به همین راه برونرفت بود که به قول برخیها دست به «حماقت میدانی» زده و تعداد زیادی از نیروهایش را وارد چند تلاش شکست خورده برای سیطره بر جادهی حمص-دمشق در مناطق نزدیک به دوما و حرستا کرد. هرچند که این قبیل تلاشها بیشتر شبیه نوعی خودکشی دستجمعی در مقابل هیچ به نظر میرسد تا یک عملیات نظامی.
نمیتوان مدعی شد که تهدید زهران علوش صرفا یک «ترقهی رسانهای» است، اما خیلی هم نمیتوان آن را جدی گرفت. خصوصا که اهالی دوما او را «دجال» و «کذاب» لقب دادهاند، چرا که در گذشته ادعاهای بزرگی مطرح میکرد که همگی دروغ بود. از جمله اینکه ادعا کرد عقبنشینی از شهر الملیحه (که توسط ارتش از دست وی آزاد شد) تاکتیکی و بخشی از طرح «ورود به دمشق» بوده است و از همین جهت بود که برای پاسخ به آزادسازی الملیحة تلاش کرد وارد منطقهی جرمانا شود. گذشته از این، همه میبینند که این شخص مدام در حال تکرار آن است که در آستانهی دروازههای دمشق قرار دارد و آن را «به زودی» آزاد خواهد کرد؛ و این «به زودی» عبارتی است که از زمان ظهور علوش در عرصهی میدانی در دوما در سه سال پیش تا امروز مدام در حال تکرار شدن است!
در حال قطعی است که زهران علوش و نیروهای مسلحش آخرین طرفداران خود را در دوما هم از دست دادهاند و منطقهای که در شمال شرقی غوطهی شرقی قرار دارد و مهمترین پایگاه علوش محسوب میگردد، از جهت آتش ارتش، باید سقوط کرده تلقی شود. کما اینکه از سه جهت هم به صورت کامل در محاصره است و ارتش از نظر زمینی تنها چند صد متر با دوما فاصله دارد.
با توجه به این واقعیات، زهران علوش در مقابل تهدیدش (چه آن را عملی بکند چه نکند) چه انتظاری میتواند از ارتش عربی سوریه داشته باشد؟ جواب قاطع را در روزهای آینده خواهد دید.