خط نیوز ـ زهرا سیدی: اجرای کند سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در یک سال گذشته و ضرورت توجه ویژه به توان داخلی، آن گونه که مجموعه فعالیت ها منجر به استقلال کشور، مقاوم سازی اقتصاد، ایجاد اشتغال، ارتقای بهره وری و تحرک تولید شود، اقتصاددانان و اساتید برجسته دانشگاه را بر آن داشته است تا با امضای بیانیه ای بر حرکت همه جانبه آحاد مردم (بخش دولتی و خصوصی) در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی تاکید کنند. دکتر ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران یکی از چهره های شناخته شده حوزه اقتصادی و ازجمله اقتصاددانانی است که معتقد است دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی فقط درگرو توجه به نیروی داخلی، خوداتکایی و استفاده بهینه از ظرفیت های موجود است و نباید به انتظار نتیجه مذاکرات برای رفع تحریم های بین المللی نشست. گفت وگوی «پنجره» با دکتر رزاقی در مورد تاثیرپذیری اقتصاد از مذاکرات را در ادامه بخوانید.
به نظر شما راهکار های تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی چیست؟لازمه تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی توجه و تمرکز ویژه به تحرک بخشی مراکز تولید با هدف توسعه صادرات و حرکت در مسیر رونق تمام بنگاه های اقتصادی کشور است؛ زیرا ایران دارای منابع عظیم خدادادی، ثروت های فراوان طبیعی، نیروی کار متعدد متخصص، هم چنین موقعیت خاص جغرافیایی است که باید از این ظرفیت ها و مزایای کم نظیر، نهایت استفاده لازم به عمل آید، اما متاسفانه از این ظرفیت ها کمتر استفاده شده و سالیان سال است منابع ملی کشور به صورتی خام، بدون کوچک ترین ارزش افزوده لازم و با کمترین بها به دنیا عرضه می شود درحالی که این بی توجهی ها علاوه بر اتلاف ثروت ملی و فرصت سوزی های توسعه ای کشور، منجر به آن شده تا بهانه به دست دشمن داده شود و دشمن با رویکرد نخریدن نفت خام ایران محدودیت هایی بین المللی را برای اقتصاد کشور ایجاد کند.
از سوی دیگر اینکه چرا اقتصاد ایران وابستگی شدیدی به دنیا دارد، کاملا واضح و روشن است؛ چون اتکای بودجه سنواتی به فروش نفت خام در کنار کم توجهی به توان داخلی و نبود مدیریت درست در توسعه اقتصاد با تمرکز بر بخش تولید داخل باعث شده است تا اقتصاد کشور هر روز آشفته تر از روز قبل شود و همواره بی رمق، منتظر تعامل با دنیا شود.
وضعیت اقتصاد ایران در سال آینده را با توجه به مذاکرات هسته ای همراه با اجرای سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی، چگونه پیش بینی می کنید؟به نظر من نباید بحث اقتصاد مقاومتی با آن همه خصایص مهم و ارزشی را با مذاکرات هسته ای که در صورت توافق نیز شاید هیچ دستاوردی برای ایران نداشته باشد، به هم گره زد. اقتصاد مقاومتی به توسعه کشور با دست توانمند متخصصین داخلی و استفاده بهینه از منابع، ظرفیت ها، قابلیت ها و پتانسیل های موجود کشور می اندیشد تا در این راه با تکیه بر داشته های خود به اقتصادی تنومند و با اقتدار، امیدوار بود.
در مورد چشم انداز اقتصاد با وجود مذاکرات باید گفت که اقتصاد کشور در صورت ادامه مدیریت کنونی و استمرار بی توجهی ها به بخش تولید و توسعه کشور مانند سفینه ای است که با چراغ های خاموش در حال حرکت است. مسئولان، این چراغ خاموش را می بینند اما توجهی به آن نمی کنند. مسئولان اجرایی به خصوص در بخش دیپلماسی، مدت هاست تمام توان خود را صرف مباحث هسته ای کرده اند به امید آنکه شاید در این توافقات، نتیجه ای حاصل شود. این انتظار مسئولان موجب شده اقتصاد نیز منتظر بماند و حرکتی نکند و نتیجه آن هم رکودی است که می بینید.
رفتار ما در قبال مسائل هسته ای تاحدودی شبیه به آن است که گام به گام به طرفی می رویم که دستانمان را بسته اند تا سرمان را قطع کنند درحالی که ما هیچ حرکتی نمی کنیم و به فضایی امیدواریم که در آن فضا امید چندانی وجود ندارد. قطعا ما باید با دنیا تعامل داشته باشیم اما نباید تمام انرژی خود را صرف این موضوع کنیم و از حوزه های تاثیرگذاری مثل اقتصاد غافل شویم.
موانعی که باعث می شود تا اقتصاد مقاومتی عملیاتی نشود چیست؟در ابتدا لازم است تاکید کنم که باید موضوع اقتصاد مقاومتی و توان داخلی با هدف توسعه کلی مورد توجه مسئولان قرار گیرد. اگر مسئولان، اعتقادی به اقتصاد مقاومتی نداشته باشند بزرگ ترین مانع اجرای آن شکل گرفته است. اکنون دشمن وارد جنگی تمام عیار در حوزه اقتصادی با ما شده است، چنان چه برای دفاع از خود نقشه راه درست و اصولی ترسیم نکنیم، بی تردید مشکلات اقتصادی و تنگنا ها بر ما مضاعف تر خواهد شد. در چنین شرایطی بهره گیری از توان مدیریت اقتصادی درست و ایجاد راهکار های خاص، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که بخش مهمی از این راهکار ها همان توجه به تولید، حرکت در مسیر توسعه صادرات، جلوگیری از خام فروشی و مصرف بهینه منابع است.
اگر به گذشته نه چندان دور نگاه شود خواهیم دید که با درآمدزایی ۱۲۰ میلیارد دلاری کشور از محل فروش نفت خام، متاسفانه اشتغال زایی قابل توجه و رفاه عمومی رضایت بخشی صورت نگرفته است و این منابع عظیم، سیل آسا به سمت بازار های پردرآمد که به زیان اقتصاد کشور تمام می شود، رفته است درحالی که چنین منابعی باید به سمت تولید هدایت می شد. متاسفانه بخش عمده ای از ثروت کشور به سمت دلالی و ضد تولید رفته است و هیچ کس اکنون جوابگوی این آشفتگی نیست؛ بنابراین در فضای داخلی ما اکنون دچار مشکلاتی هستیم که باید با مدیریت درست حل شود. سؤال من از مسئولان این است که چرا باید ۶۹۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی ویلان در دست بخش خصوصی باشد بدون اینکه این منبع عظیم در بخش تولید به کار گرفته شود و هم چنان به سمت دلالی سرازیر شود؟
بسیاری از فعالان اقتصادی اکنون به جای به کارگیری سرمایه خود در داخل و توجه به تولید و توسعه کشور، بدون در نظر گرفتن اقتصاد مقاومتی هم چنان به انتظار این نشسته اند تا توافقات هسته ای به سرانجام برسد، نظر شما نسبت به چنین رویکرد و تفکری چیست؟به جرات می گویم که آمریکا و هم پیمانانش در مذاکرات هسته ای با ایران به یکباره تحریم ها را برنمی دارند و همواره به دنبال بهانه های واهی هستند. در چنین شرایطی فعالان اقتصادی کشور و برنامه ریزان، نباید منتظر معجزه شوند بلکه به جای انتظار در توافقات هسته ای همان طور که بار ها گفتم، به توسعه و رونق اقتصادی کشور بیندیشند. به هرحال مقاومت، اصطلاحی است که در حالت تهاجم از آن استفاده می شود و ایستادگی در برابر دشمن را می طلبد که اقتصاد یک بخش از آن به حساب می آید و آن چیزی که دشمن دست روی آن گذاشته، اقتصاد است. در کنار این بحث، تهاجم روانشناسی هست؛ تهاجم اطلاعاتی هست، تهاجم سایبری هست و در گذشته نیز که تهاجم تسلیحاتی بود.
اقتصاد مقاومتی را اگر بخواهیم ارائه دهیم باید به اقتصاد زمان جنگ رجوع کنیم. این تئوری در قدیم، نمونه های بسیار داشته است، به ویژه در جنگ های بلندمدت. در جنگ های بلندمدت، مردم از حکومت دفاع می کنند. در جایی که مردم دفاعی کنند این موضوع مقاومت شکل می گیرد و بحث دیگر این است که آن قدری که الان موضوع اقتصاد مقاومتی مطرح است در گذشته مطرح نبود. به هرحال در این شرایط اقتصادی که می خواهند ما را در یک تنگنا قرار دهند، نیاز به یک راهکار فرار دارد که به آن اقتصاد مقاومتی گفته می شود. از طرفی قطعا بدانید که اقتصاد مقاومتی بر پایه اقتصاد مردمی بسته می شود.
جناب رزاقی با وجود اینکه مقام رهبری مکرر بر «اقتصاد مقاومتی» تاکید کرده اند، چرا این تکاپو و توجه در دیگران کمتر دیده می شود؟ببینید، اقتصاد لیبرالی که در ایران حاکم است هدفش ادغام ایران در اقتصاد جهان است. کسانی که معتقدند این کار هزینه ها را کم می کند متوجه نیستند که با این کار، سرنوشت اقتصاد کشور به بازار جهانی سپرده می شود؛ یعنی تا از این اقتصاد لیبرال جدا نشویم، نمی توانیم اقتصاد مقاومتی داشته باشیم چون هر جایی که دست می گذاریم می بینیم به خارج وابسته است چه درآمد، چه مصرف.
رهبر انقلاب که مشی امام را دارد، حس می کند که تا مستقل نشویم راه به جایی نمی بریم و تاکید می کند که هر چه سریع تر این مدل مستقل، کاربردی شود. آنچه که ما باید انجام می دادیم خوداتکایی بود که دقیقا عکس آن عمل کردیم و رهبری، این را می فهمند. ما باید آنچه را که می خواهیم مصرف بکنیم، خودمان تولید کنیم. این باور خودش می تواند ایران را صنعتی کند ولی ما این مسیر را نرفتیم و دلیل آن هم شیفتگی مسئولان اقتصادی ما نسبت به نظریات غربی بود. دانشگاه های ما هم همه همان اقتصاد لیبرال را درس می دهند و چیزی به عنوان اقتصاد مقاومتی در دانشگاه های ما بحث نمی شود. پس باید این موضوع نیز در عرصه های علمی مطرح شود.
به نظر شما نمونه نظام مقاومتی پیروزی که تا کنون در کشور داشته ایم و باید آن را الگو قرار دهیم چیست؟همان طور که می دانید علی رغم تحریم ایران در بخش تسلیحات نظامی، خودباوری و توجه به توان داخلی موجب شد تا اکنون ایران به یکی از کشور های توانمند از لحاظ تولید سلاح های پیشرفته نظامی دنیا تبدیل شود. صنایع دفاعی قوی ما یکی از آن هاست. ما وقتی از لحاظ تسلیحاتی تحریم شدیم، سریع شروع کردیم به ساخت سلاح. یا با قاچاق سلاح می آوردیم و مهندسی معکوس می کردیم یا خودمان اختراع می کردیم و حالا هم می بینید که تولیدات ما در بخش صنایع تسلیحاتی جزو درجه یک های دنیا محسوب می شود. این خوداتکایی در سه بخش علمی، فن آوری و تولیدی باید در بخش های دیگر نیز ایجاد بشود که مثال آن می شود بحث اقتصاد مقاومتی که متاسقانه تا به حال انجام نشده است. انواع و اقسام تحریم ها در حوزه های مختلف اقتصادی فن آوری برای ما شروع شده است؛ بخش دارویی، مواد اولیه و... که باید همان کاری را که در بخش تسلیحاتی کردیم، اینجا نیز انجام دهیم. یک نمونه دیگر را هم شاید بتوانیم آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی بدانیم. بعد از جنگ جهانی دوم، آلمان منهدم شد و ژاپن هم هم چنین. این سوال پیش آمد که باید چه کار کنیم؟ دولتمردانشان گفتند اگر ما دخالت نکنیم وابسته می شویم. ژاپنی ها و آلمانی ها به کارگرانشان گفتند ما به شما مزد می دهیم ولی مزد خودتان را به جز برای تهیه مواد اساسی خرج نکنید. اگر بیشتر خرج کنید تورم به وجود می آید. اگر آن پس اندازی را که خرج نکردید، ما به تولیدکننده بدهیم روند تولید فعال می شود و اشتغال ایجاد می شود و بیکاری کاهش پیدا می کند و تولید ثروت ایجاد می شود. حلقه دوم اینجا شکل می گیرد که ارتباط اقتصاد مردمی با بخش تولید است. بدون تولید، اقتصاد مقاومتی اصلا معنا دار نیست. حلقه سوم هم، توانایی مردم برای کم مصرف کردن است که بر می گردد به سوی اصلاح الگوی مصرف. حالا ما اینجا با یک آنتی مقاومت مواجه هستیم. یک نیرویی که در مقابل اقتصاد مقاومتی در داخل کشور می ایستد مثل واردکننده ها و مغازه دارها، چون دنبال سود می گردند. نمی خواهند بدانند چه اتفاقی می افتد فقط در فکر دو برابر کردن سرمایه شان هستند.
برای اینکه اهداف اقتصاد مقاومتی محقق شود چه باید کرد و کدام اهرم ها باید مورد استفاده قرار بگیرند؟یکی از اهرم های مهم در اینجا مالیات ها هستند. از تمام کسانی که می خواهند بدون تولید و تلاش اقتصادی به سود برسند، مالیات بگیریم. از تمام مغازه داران، مالیات بگیریم و برای تمام کالا های لوکس و تجملی که ضد فرهنگ مقاومت هستند نیز مالیات وضع کنیم و توضیح هم بدهیم که سرمایه ای که اینجا می گردد باید برود در بخش تولید و این مالیات اهرمی است که این پول هدایت بشود به سمت تولید. با کسانی که فساد اقتصادی می کنند از رشوه خواران و دزدان گرفته تا آن کسی که از بانک وام می گیرد و پس نمی دهد، مبارزه کنیم.
از همه مهم تر، دلار را به هر کسی که می خواهد برود گردش خارج از کشور، به هر کسی که می خواهد دارایی اش را از کشور خارج کند، این قدر مفت و مجانی ندهیم؛ دلاری که الان به سختی دارد از درآمد های نفت حاصل می شود. از طرفی باید سیاست ارزی برعکس شود. تمام آن یارانه ارزی که به کالای وارداتی تعلق می گرفت باید به کالای داخلی تعلق بگیرد.
اگر توجه کنید، روستاها دارد خالی از جمعیت می شود درحالی که رادیو و تلویزیون باید تلاش کند آن ها در همان جا بمانند. اقتصاد مقاومتی در معنای واقعی کلمه را در همین روستا ها که با سختی تلاش می کنند باید دید.