به گزارش خط نیوز به نقل از رجانیوز این موضوع به سرعت جای خود را در میان اظهارات مسئولان باز نمود و در طول یک ماه اخیر به یکی از پر بسامد ترین موضوعات تبدیل شد. درهمین راستا محمد جواد ظریف در جلسه شورای راهبردی روابط خارجی در ۱۲ مرداد امسال بخشی از سخنان خود را به سفر هیئت های سیاسی اختصاص داد و با اشاره به تمایل حضور کشور های غربی در ایران آن را به عنوان یکی از ضمانت های اجرای توافق معرفی نمود و گفت: «ضمن آنکه از این تحولات ذوقزده نیستیم، اما این روابط ضمانت توافق است».
این اظهارات در حالی است که تاکید بر حضور نمایندگان کشور های اروپایی در ایران محدود به بازه زمانی بعد از توافق نبود و حتی پیش از این دولتمردان تلاش می کردند تا با روایتی از دوران پس از توافق افزایش حضور غربی ها در ایران را به عنوان یکی از ثمرات و نتایج توافق معرفی نمایند و به این گونه ملاکی برای سنجش موفقیت توافق معرفی نمایند.به طور مثال اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور پیش از توافق در این باره گفته بود: «در صورتی که تحریم ها برداشته شوند، شرکت های خارجی به سمت ایران هجوم خواهند آورد که قطعا شرکت های اروپایی فراوانی نیز در میان آنها وجود خواهند داشت.»
اما فارغ از قضاوت در میزان موفقیت دولت یازدهم در توافق هسته ای و دستیابی به مقصود ایران از مذاکرات و همچنین جدای از این که صرف استندا به تعداد دفعات حضور نمایندگان و چند شرکت اروپایی این قابلیت را دارد که ملاکی برای ارزیابی موفقیت مذاکرات قرار بگیرد یا خیر، اما علت حضور اروپایی ها در ایران مساله ای است که نیازمند تامل بیشتری است.
در همین خصوص اگر از منظر اقتصاد به این رویداد بنگریم باید گفت که ایران بستر های اقتصادی بسیار مناسبی را در خود جای داده است و از سوی دیکر و در کنار تاثیری که تحریم های اقتصادی بر بازار ایران وارد ساخته است موجب شده است که کشور های صنعتی نیز بازار ایران را از دست بدهند و در طول چند سال گذشته فرصتی برای ورود آزادانه در راستا عرضه و فروش محصولات خود در بازار ایران را نداشته باشند. اما در طرف مقابل ماحصلی که رفع تحریم ها در این سطح برای ایران خواهد داشت دسترسی راحت تر به محصولات کشور های دیگر است که تاثیر چندانی در بهبود زیر بنا اقتصاد ایران نخواهد داشت و چه بسا تاثیرات سوء این موضع در وابسته کردن بازار ایران به دنبال داشته باشد. بر همین اساس و برخلاف باور بسیاری فرصتی که از تعلیق تحریم ها نصیب کشور ها اروپایی خواهد شد بیش از آن چیزی است که برای ایران به دنبال می آورد.
اما نکته مهم تری که در این خصوص حائز اهمیت است مسئله تاثیری است که این هیئت های تجاری با خود در بازار و اقتصاد ایران برجای خواهند گذاشت و در کنار اقتصاد مراکز تصمیم گیری کشور را با چالش همراه می کند. شاید برای درک بهتر این مساله و شرایط امتداد معضلات این موضوع در تصمیم گیری های کلان کشور، بازخوانی بخشی از تاریخ معاصر ایران برای رسیدن به مقصود خود راه گشا باشد.
در همین راستا و در زمان حکومت سلسله قاجار بر کشور تفکری در سیاست گذاری های کشور حاکم بود که بر اساس آن معتقد بر ارتباط بیشتر با غرب و استفاده حداکثری از محصولات اقتصادی و فکری خارجی های برای حل مشکلات ایران بود و عقیده داشتند که با اعطای امتیازات، انعقاد قرار داده ها و یا آوردن مستشاران خارجی برای حل مشکلات ایران می توان رشد و ترقی را وارد ایران کرد. همین تفکر باعث شده بود که تاثیرات قابل توجه ای را بر کشوردنبال داشته باشد و زمینه ساز تحولات بعدی ایران شد.
این تفکر باعث شد تا با واگذاری امتیازات و انعقاد قرار دادها وضع کشور را به جایی برساند که شیخ حسن کربلایی در کتاب تاریخ دخانیه در این باره می نویسید:
«کار این روزها خیلی سخت و دشوار شده است و چگونه سخت و دشوار نباشد، حال آن که چندین سال است تا کنون به سبب مداخله و استیلای فرنگیان، رشته تجارت ایران به کلی از دست تجار مسلامان بیرون رفته است. از چندی به این طرف دارد کم کم فرنگی در ایران زیاده بر این ها آمد و شد می کند ... چنان که در کاروان سرا و بازار مسلمانان، برای هر جنسی از اجناس فرنگستان نه یک و نه دو و نه ده حجره و دکان ها گشوده و به داد و ستدهای خیلی جزئی قناعت نمودند تا به لطایف الحیل رشته کار و کسب را ازا دست مردم این اصناف ربودند. داد و ستد اجناس فرنگستان که جای خود دارد،رشته های دیگری که به اجناس فرنگستان کار ندارد، چون صرافی و سود خواری را هم از دست مردم ایران گرفته اند. رشته صنایع عمده ایران را که دیر گاهی بود از چنگ مسلمانان (در ربوده بودند). رشته تجارت و داد ستد مملکت را نیز از آن پس ربودند. برای مردم مسلمان ایران چیزی نماند؛ جز پاره ای صنایع جزئی که از خارج، نقل دادنی نیست و باید مخصوصا در داخل مملکت ساخته شود؛ چون خیاطی، نجاری و رنگ روغن زنی و امثال این ها. مردم با انصاف فرنگستان این گونه راه مداخل را هم بر مسلمانان ایران روا نداشتند.»
اما این موضوع زمانی به یکی از بحران های حکومت قاجار تبدیل شد که ناصر الدین شاه پس از سومین سفر خود به فرنگستان قرار داد رژی (تنباکو) را منعقد نمود. همین مساله باعث شد که به دنبال آن کارکنان خارجی به بهانه اجرای قرار داد در مراکز مهم و تاثیر گذار کشور حضور پیدا کردند و شروع به فعالیت در این زمینه نمودند. در همین راستا نویسینده تاریخ دخانیه می نویسد:
«پس از هفده ماه از معاودت همایونی از فرنگستان، هیئت کمپانی امتیازات دخانیات وارد ایران شدند... پیش از این فرنگی ها در همه جای ایران... خاصه در دارالخلافه خیلی زیاد بودند. اینان نیز اضافه شده، ایران، فرنگی بازار درست و حسابی گردید. به خصوص تهران که در این تازگی ها از فرنگی قیامت و محشر شده بود. هر جا می رفتی فرنگی، خانه فرنگی، دکان فرنگی، بازار فرنگی، کوچه فرنگی و ... بالجمله، درجه ذلت و ضعف مسلمانان و پایه اقتدار فرنگیان در ایران بالعیان مشهود می شد و گرنه گفتار و بیان در شرحش وافی نتواند بود».[۱]
شاید با بررسی های که در بالا آمده بتوان بهتر به مقصود و نگرانی رهبر انقلاب و تاکید چند باره ایشان بر نفوذ اقتصادی غرب از طریق برجام پی بود. در همین راستا ایشان طی روز های گذشته در بیانات خود در جمع فرماندهان سپاه پاسداران بار دیگر با تاکید بر برنامه دشمن برای نفوذ در کشور از طریق برجام فرموده بودند:
« در زمینههای اقتصادی، چشمهای بینای مسئولین اقتصادی بایستی باز باشد و مواظب باشند که [دشمنان] نفوذ اقتصادی پیدا نکنند؛ چون نفوذ دشمن پایهی اقتصادِ محکم را متزلزل میکند. آنجاهایی که نفوذ اقتصادی کردند، آنجاهایی که توانستند خودشان را بر اقتصاد کشورها و ملّتها مثل یک بختکی سوار بکنند، پدر آن کشورها درآمد. اینجا ده پانزده سال قبل از این، رئیس یکی از همین کشورهایی که جزو کشورهای پیشرفتهی منطقهی ما بود، در سفری که به تهران داشت و پیش ما آمد به من گفت آقا ما به خاطر نفوذ اقتصادی در ظرف یک شب تبدیل شدیم به فقیر، به گدا؛ راست میگفت. فلان سرمایهدار، بهخاطر فلان خصوصیّت اراده میکند این کشور را به زانو دربیاورد: سرمایهی خودش را میکشد بیرون یا تصرّفاتی میکند که اقتصاد آن کشور به زانو دربیاید. این هم البتّه خیلی مهم است؛ امّا در قبال اقتصاد فرهنگی، اقتصاد سیاسی، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی اهمیتش، کمتر است و از همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است.»