کد مطلب: 71472
سه شنبه ۱۲ تير ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۴
بوی قدرت اصلاح طلبان را موقتا متحد کرده است
آشفته بازار ستاد کارشناسی پزشکیان؛ همه علیه هم هستند/ جنگ میدری با عبده
اعضای ستاد «کارشناسی» پزشکیان هم قبلاً و هم این روزها مطلب تازهای علیه یکدیگر گفتهاند و میگویند و آبروی هم را میبرند. اینها بعداً با رئیسجمهوری که خود را کارشناس نمیداند، سر ناسازگاری خواهند داشت.
به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: در ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان آدمهایی جمع شدهاند که پیش از این و شاید حتی همین روزهای حساس انتخابات ریاست جمهوری علیه یکدیگر مواضع تند داشتهاند و از آنجا که اغلب، ترکیب ستادها شمهای از ترکیب کابینه احتمالی آینده است، موجب تعجب و سؤال شده است که این افراد در آینده، چگونه میتوانند با هم کار کنند.
به گزارش جوان، روز گذشته یک فایل صوتی از علی طیب نیا وزیر اقتصاد در دولت حسن روحانی منتشر شد که سخنانی درباره محمدجواد ظریف در وزارت خارجه گفته است. طیبنیا اکنون فرمانده اقتصادی ستاد پزشکیان است. ظریف هم که از دور اول انتخابات نه تنها به عنوان مشاور سیاست خارجی در کنار پزشکیان بوده، بلکه شهر به شهر برای تبلیغ او رفته و حتی با مردم مخالف او جدل و دعوا و داد و فریاد هم کرده است. حالا طیب نیا میگوید که به نظر او «جواد ظریف ضعیفترین وزیر خارجه بعد از انقلاب بوده است!»
طیب نیا در این فایل صوتی که گفته میشود کلاس درس او در دانشگاه است، میگوید: «ایشان (پزشکیان) فردا که رئیسجمهور بشود، ظریف را میخواهد به عنوان وزیر خارجه معرفی کند حتماً مجلس رأی نخواهد داد؛ بگذریم از اینکه من ظریف رو ضعیفترین وزیر خارجه بعد از انقلاب میدانم. قویترین کارشناس، هر چیزی جای خودش را دارد. قویترین کارشناس، ضعیفترین وزیر خارجه!»
او سپس درباره روابط خارجی ایران در دوران وزارت ظریف میگوید: «دوره آقای ظریف روابط خارجی ما افتضاح بود خصوصاً روابط منطقهای، ایشان اصلا آدم اجرایی نیست. قائم مقامش هم یک آدم خیلی ضعیفی گذاشته بود. وزیر خارجه خوب میخواهید آقای عراقچی، من اگر رئیسجمهور بودم ایشان را میگذاشتمش.»
دو نفر دیگر از اعضای ستاد پزشکیان، حمیده زرآبادی سخنگو و مسئول بخش بانوان و محمد جواد آذری جهرمی قائممقام ستاد و مشاور پزشکیان نیز پیش از این تنشهای تندی علیه یکدیگر داشتند و در واقع صلاحیت یکدیگر را زیر سؤال برده بودند و روشن نیست چگونه نظر پزشکیان را در خصوص کار با طرف مقابل پذیرفتهاند، در حالی که پیش از این همدیگر را شایسته نمیدانستند.
آبان ۹۸ بود که حمیده زرآبادی نماینده وقت مجلس و سخنگوی کنونی ستاد پزشکیان در یک نشست خبری سخنانی را علیه نحوه عملکرد آذری جهرمی وزیر وقت ارتباطات بیان کرد. او از تخلفات شرکتهای مرتبط با حوزه ارتباطات گفت و تصریح کرد: «دستیار وزیر ارتباطات در زمان وقوع تخلف ۲۳ میلیارد تومانی در شرکت ایدهپرور بهعنوان عضو هیئتمدیره فعال بوده و همزمان دستیار وزیر ارتباطات در امور جوانان و نایبرئیس شرکت ارتباطات زیرساخت و عضو هیئتمدیره هم بوده است.»
او آذری جهرمی را متهم به شنود مکالمات نمایندگان مجلس و پروندهسازی امنیتی برای آنها کرد و گفت: «درباره مطالب منتشرشده از سوی زهیر موسوی یکی از نزدیکان وزیر ارتباطات خاطرنشان کرد: این اتفاق جالبی بود من صحبتهایی را بهصورت تلفنی با برادرم داشتم و کس دیگری هم از آن اطلاع نداشت، اما موضوع صحبتهای من و برادرم با یک توئیت با نام مشخص منتشر شد و من نمیدانم اطلاعاتی را که فقط میان من و برادرم بوده چه کسی به آنان داده است و این را پیگیری میکنم. بهعنوان یک نماینده وقتی نطق منتشرشده خودم را دیدم احساس ناامنی کردم و نمیخواهم این احساس ناامنی در جامعه به وجود بیاید.»
زرآبادی همچنین با اشاره به ثنا اسدیان خواهرخانم وزیر ارتباطات بیان کرد: «وی در طول سه سال ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان کارمزد داشته است که بهطور متوسط ماهی ۶۹ میلیون تومان میشود و کارمزد این شخص در برخی از ماهها تا ۱۳۷ میلیون تومان هم رسیده است!»
۲ پادشاه در یک اقلیم
حضور حسین عبده تبریزی و احمد میدری دو اقتصاددان، در ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان حکایت دو پادشاه است که در یک اقلیم نمیگنجند.
ظریفی در توصیف این تناقض نوشته است: احمد میدری را سالهاست که به خاطر موضعگیریها و مطالعات تخصصیاش در خصوص تأمین اجتماعی، بیشینه و گستردهتر کردن چتر آموزش و درمان عمومی و همگانی و گرایشاش به نوعی الگوی دولت رفاهی حوزه کشورهای اسکاندیناوی میشناسند. هر کسی که اندک مطالعهای درباره ایدههای تأمین اجتماعی و آموزش و درمان همگانی و پایه داشته باشد، میداند که اساس این ایدهها بر درصدی از باز توزیع اقتصادی و شقوقی از مداخله تنظیمگرانه دولت در اقتصاد استوار است. ایدهای که اتفاقاً دقیقاً نقطه مقابل گرایشهای لیبرالی مثل حسین عبده تبریزی است؛ کسانی که به سختی چنان حجمی از بازتوزیع را که مدنظر میدری باشد تاب میآورند. پزشکیان، بیتأمل و بدون تشخیص از مسیری که گرایش متضاد هر کدام از این دو پیش پایش خواهند گذاشت، صرفاً آن دو را کنار هم نشاند. نکته مهم دیگر از میزگرد او، چیزی است که میتوان اسم آن را «تسلسل بیانتهای ارجاع به کارشناس» نام گذاشت، چرا کاراکتر سیاستمدار، مهم است و چرا در تواناییهای رئیسجمهوری، باید توان تصمیمگیری باشد؟ دقیقاً به همان دلیلی که پزشکیان امشب نشان داد؛ او در پاسخ به تمام سؤالها، با گزاره من متخصص نیستم و مسائل را به متخصصها ارجاع میدهم، تسلسل باطلی آغاز کرد. فرض کنیم که در دولت خیالی او، میدری و تبریزی که از قضا دو جهتگیری متفاوت دارند، به دو نظر متفاوت میرسند؛ از قضا هر دو نیز اقتصاددانهای برجسته و صاحبنظر و کارشناسی هستند. چه کسی قرار است این گزاره باطل ارجاع به کارشناس را باطل کند؟ اتفاقاً که رئیسجمهور باید کارشناس و متخصص باشد؛ وگرنه که تصمیمها، کارشناسها و مسیرهای رسیدن به تصمیم و تبعات اخذ تصمیم همگی روشن است، این فهم کارشناسانه رئیسجمهور است که نتیجه تصمیمات را متفاوت میکند.
این وضعیت کنونی ستاد پزشکیان است. همین جمع اضداد که یکدیگر را قبول ندارند و بارها صلاحیت یکدیگر را زیر سؤال بردهاند، چگونه قرار است در کنار همدیگر کشور و دولت را اداره کنند؟