حال باید باز هم منتظر بود و دید در شرایطی که رهبر معظم انقلاب صراحتا در ۲۰ فروردین ماه سال جاری صراحتا در برابر تمام دوربین های خبری تاکید کردند که مسئولان به هیچ وجه اجازه بازدید دشمن از مراکز نظامی کشور را ندارند، آیا این اقدام مانند سال ۸۲ تکرار خواهد شد؟ و از آن مهم تر اینکه بر فرض بازدید مجدد دشمن از مراکز نظامی کشور، آیا بعد از آن طرف مقابل دست از ادعاهای پوچ برخواهد داشت یا موضوع هسته ای تنها بهانه ای برای بازدید از مراکز نظامی کشور و کسب اطلاعات بیشتر و جاسوسی در این باره است؟
تاکنون کتاب ها و اسناد مختلفی درباره پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است اما بدون تردید در میان همه آنها، کتاب خاطرات هسته ای حسن روحانی تحت عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» اهمیت ویژه ای دارد.
به گزارش
خط نیوز به نقل از رجانیوز، این کتاب اگرچه با هدف دفاع از عملکرد دو سال دیپلماسی دولت اصلاحات در پرونده هسته ای و مذاکرات با سه کشور اروپایی نوشته شده است اما به نظر می رسد زمانی که سال ۹۱ این کتاب منتشر شد، هیچ گاه نویسنده آن تصور نمی کرد یک سال بعد در قامت رییس جمهور کشور قرار گیرد و جالب تر اینکه همان مشی سالهای ۸۲ تا ۸۴ را در عرصه دیپلماتیک تکرار کند.
شاید اگر آقای روحانی در آن برهه می دانست که قرار است تاریخ باز هم تکرار شود، اقدام به انتشار این کتاب نمی کرد یا لااقل از انتشار بخش های قابل توجهی از این کتاب صرف نظر می کرد اما تقدیر روزگار بر این بود که یک سال بعد از انتشار کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، وی سکان مدیریت کشور را به دست گیرد و از قضای روزگار، همین کتاب تبدیل به یک منبع معتبر برای نقد عملکرد دولت یازدهم و تکرار اشتباهات گذشته شود.
در همین راستا، جهت بازخوانی تاریخ و تبیین این موضوع که درمذاکرات ژنو و لوزان نیز بسیاری از اشتباهات مذاکرات سعدآباد، بروکسل و پاریس در حال تکرار و همان مسیر ناکام در عرصه دیپلماسی در انتظار مردم و دولت است، رجانیوز طی سلسله گزارش هایی به بازخوانی مهم ترین بخشهای این کتاب می پردازد.
همانطور که در بخش اول از این سلسله مطالب به ماجرای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل، در بخش دوم به سابقه تاریخی روحانی و ظریف در بی خبر گذاشتن مردم و رسانه ها از جزییات مذاکرات در سال ۸۳ ، در بخش سوم نیز به سابقه «خوش بینی» مفرط حسن روحانی به مذاکره با اروپا و آمریکا، در بخش چهارم به ماجرای نقض خط قرمز نظام در مذاکرات بروکسل علیرغم تاکیدات رهبر انقلاب، در بخش پنجم به تعهدات نابرابر و مبهم اروپا به ایران در برابر تعهدات شفاف کشورمان به طرف مقابل و در بخش ششم نیز به اظهارات مهم مرکل خطاب به روحانی درباره به رسمیت شناختن اسراییل توسط ایران پرداخته شد، در گزارش حاضر به سابقه تاریخی اجازه بازدید دشمن از مراکز نظامی کشور در دوره اصلاحات پرداخته می شود. هر چند با این اقدام و تعلیق تاسیاست هسته ای کشور باز هم اعتماد اروپایی ها به ایران جلب نشد و در نهایت بعد از قطعنامه های شورای حکام علیه ایران، پرونده هسته کشورمان به شورای امنیت ارجاع شد.
رهبر معظم انقلاب در ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۴ در دیدار با مداحان اهل بیت علیه السلام نسبت به هر گونه بازدید دشمنان از تاسیسات نظامی کشور هشدار دادند: «بههیچوجه اجازه داده نشود که به بهانهی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانهی نظارت و به بهانهی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعهی دفاعی کشور را متوقّف کنند»
اما در مقابل طی روزهای گذشته در چندین نوبت برخی از مقامات ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای از جمله عباس عراقچی نسبت به بازدید از مراکز نظامی ایران به صورت «کنترل» شده سخن گفته اند.
با این حال در صورتی که اجازه این اقدام از سوی تیم مذاکره کننده ایران به طرف مقابل داده شود قطعا یکی دیگر از خطوط قرمز قطعی کشور در مذاکرات نقض شده است، اما آیا این اولین بار است که آقایان روحانی و ظریف به طرف مقابل اجازه بازدید از تاسیسات نظامی کشور را می دهند؟
در این باره رییس جمهور در صفحه ۱۶۵ کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای با اشاره به مذاکرات سعدآباد تهران در سال ۸۲ می نویسد: «در مذاکره با البرادعی گفتم که پس از قطعنامه سپتامبر، شما از ما ۲۴ درخواست کرده اید که یکی از آنها بازدید از یک منطقه نظامی است، این امر بسیار پیچیده و دردسرساز است معهذا تلاش شده است که تنها یک بار این مرکز (سایت کلاهدوز) را بازدید کنید.»
دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت ایران که در آن برهه مسئول مذاکرات هسته ای بود، در صفحه ۱۷۳ این کتاب نیز درباره چرایی اجازه به دشمن برای بازدید از مراکز نظامی ایران، اینطور توضیح می دهد: «اتهام های دیگری هم وجود داشت مبنی بر اینکه ایرانی ها در وزارت دفاع در حال ساخت سلاح هسته ای هستند. آژانس نیز برخی از مراکز نظامی را برای بازرسی انتخاب کرده بود که اگر ما اجازه نمی دادیم می گفتند پس اتهامات درست است و به همین دلیل اجازه بازرسی به ما نمی دهند! در حالی که می خواستیم ثابت کنیم اتهاماتی که آمریکا، غربی ها و صهیونیست ها مطرح می کنند واهی است. در نتیجه همکاری با آژانس و دعوت از سه وزیر و مذاکره با آنان و رسیدن به تفاهم نخستین گام در مسیر اعتمادسازی بود.»
اما مطالعه این بخش از خاطرات آقای روحانی و توجه در آنچه که بعدا اتفاق افتاد نشان می دهد علیرغم عقب نشینی تیم مذاکره کننده هسته ای وقت در برابر این خواسته زیاده خواهانه غرب و اجازه به آنها برای بازدید از برخی مراکز نظامی کشور، باز هم اعتمادسازی برای سه کشور اروپایی شکل نگرفت و در مقابل آنها با پیچیده تر کردن ماجرا، علاوه بر صدوردو قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، در نهایت با نقض تعهدات خود در سه توافق سعد آباد، بروکسل و پاریس پرونده ایران را به طور غیرقانونی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دادند.
حال باید باز هم منتظر بود و دید در شرایطی که رهبر معظم انقلاب صراحتا در ۲۰ فروردین ماه سال جاری صراحتا در برابر تمام دوربین های خبری تاکید کردند که مسئولان به هیچ وجه اجازه بازدید دشمن از مراکز نظامی کشور را ندارند، آیا این اقدام مانند سال ۸۲ تکرار خواهد شد؟ و از آن مهم تر اینکه بر فرض بازدید مجدد دشمن از مراکز نظامی کشور، آیا بعد از آن طرف مقابل دست از ادعاهای پوچ برخواهد داشت یا موضوع هسته ای تنها بهانه ای برای بازدید از مراکز نظامی کشور و کسب اطلاعات بیشتر و جاسوسی در این باره است؟