کد مطلب: 35319
چهارشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۱۸
در کلیشههای کار تشکیلاتی نمانید، باید متناسب با آرمانها به شیوهها و ابزارهای جدید رسید
انقلاب اسلامی آرمانهای جهانی دارد/از حدود ۵۲ کشور اسلامی اندازه بازیکنان ذخیرهی رئالمادرید هم اطلاعات نداریم!
سال ۶۲ یا ۶۳ بود تازه علی شهید شده بود، روی گنجواره میلان با زغال نوشته شده بود تیم علی قاسمپور آماده مسابقه است. یک تیم آمده بود یادم نیست چند چند شدیم. از ان بازی اسم تیم یادم است که بابی سانس بود. بابی سانس، یکی از مبارزین ارتش جمهوریخواه ایرلند که در زندان انگلیس اعتصاب غذا کرد تا مرد و اینجا یک عده از بچه های دبستانی در کوچه پسکوچههای مشهد اسم او را گذاشته بودند روی تیمشان.
گروه فرهنگی – خط نیوز: وحید جلیلی، معاون فرهنگی شهردار مشهد، دوشنبه شب در همایش «مشهد جهانی، تشکلهای جهانی» که در فرهنگسرای زیارت مشهد برگزار شد مباحثی را در رابطه با لزوم انطباق مدل فعالیتهای فرهنگی با ارمانهای جهانی انقلاب مطرح کرد که خواندن آن خالی از لطف نیست:
سال ۶۲ یا ۶۳ بود تازه علی شهید شده بود، روی گنجواره میلان با زغال نوشته شده بود تیم علی قاسمپور آماده مسابقه است. یک تیم آمده بود یادم نیست چند چند شدیم. از ان بازی اسم تیم یادم است که بابی سانس بود. بابی سانس، یکی از مبارزین ارتش جمهوریخواه ایرلند که در زندان انگلیس اعتصاب غذا کرد تا مرد و اینجا یک عده از بچه های دبستانی در کوچه پسکوچههای مشهد اسم او را گذاشته بودند روی تیمشان. این یعنی زندگی کردن در جهان در فضایی فراتر از مرزهای سیاسی. آی سیسکو، مشهد را پایتخت فرهنگی اسم بگذارد یا نگذارد مشهد از بدو تاسیسش جهانی بوده است، خدا مشهد را جهانی کرده است.
شهر زیارتی ما متعلق به مجاورینش نیست، این پایگاه نورافشانی که در اینگونه شهرها وجود دارد به طور طبیعی در ماهیت این شهر تاثیر می گذارد. پس فراتر از اینکه اصالتاً انقلاب اسلامی یک نگاه جهانی دارد، مشهد هم به طور ویژه این جایگاه جهانی را دارد.
آدم ها از سراسر عالم دلشان و نگاهشان اینجاست. رفت و آمد دارند و میآیند تا توشه معنویت و معرفت بگیرند و به جهان صادر کنند. من و شمایی که فعال فرهنگی هستیم در این شهر باید این را یک مقدار عمیقتر و با تفصیل دقیقتری تلقی کنیم و فهم کنیم و انشا ا... در رفتارهایمان بکار بگیریم.
حالا این بحث تحت عنوان چهار مولفه فعالیت فرهنگی عرض کردم فقط فراز نگاه جهانی عرض کردم. نگاه جهانی، نگاه تاریخی، نگاه اعتقادی. در نگاه جهانی سه سرفصل داریم یکی اینکه آرمانهای ما جهانی است.
یادم هست یک آقای بشارتی نامی بود، یکبار توی سخنرانیهایش تعریف می کرد که در یک کشور یک گروه از دانشجویان کره جنوبی به ما زنگ زدند که ما میخواهیم با شما جلسه داشته باشیم. ما تعجب کردیم. گفتند ما آمدیم برنامه آیت ا... خمینی را برای سرنگونی دولت بگیریم و اجرا کنیم ما خندهمان گرفت و گریهمان گرفت از اینکه انها جمهوری اسلامی را به رسمیت میشناسند و امام را رهبر کل جهان میدانند و اینجوری آمدند پای کار. چون از همان ابتدا نشان داد آرمانهایش جهانی است. شاید ان نسلی که ظهور کردند و قد کشیدند زمان انقلاب از میان چمران ها و.. یک دلیل عمده اش این بود که آنقدر سقف نگاه شان بلند بود که متناسب با نگاهشان قد میکشیدند و رشد میکردند.
به بعضی از دوستان در تشکلهای فرهنگی عرض میکردم اگر می خواهید از طریق فردی رشد کنید، الگوی بچه های اول انقلاب الگوی خوبی بود. دوم اینکه فرصت های ما جهانی است. بسیاری آثار، بسیاری عناصر و مراکز در کل عالم وجود دارد اینها به ما می تواند استفاده برساند نه اینکه منتظر باشند از ما چیزی بگیرند.
این را ما سوال میکنیم که چه کسی ۵ شهید فلسطین را بلد است. مایی که فعال فرهنگی هستیم. به ما بگویند پنج دقیقه از انقلاب لبنان بگو سه دقیقه اول کم میآوریم. همان شعارهایی را میگویم که راجع به دیگران میگوییم. اطلاعات ما به شدت پایین است. باید یک اطلاعی داشته باشیم که بعد بتوانیم از ان فرصت استفاده کنیم و به ان نیاز جواب بدهیم. چه فرصت های اندیشهای، چه فرصتهای هنری و چه فرصتهای سخت افزاری و چه فرصتهای منابع انسانی. در همین مشهد قبل از انقلاب یک کتاب ترجمه کردند آینده در قلمرو اسلام. نویسنده اش متفکر مصری است. کسانی که در ایران مشغول مبارزه بودند میدیدند اینها به درد نهضت ما، یعنی چالشی که ما با حکومت دست نشانده داشتیم، میخورد و از ظرفیت های جهانی رصد میکردند و پیدا میکردند با امکانات ان زمان. این نگاهها متاسفانه یک مقدار کم رنگ شده است.
تلاشی که دوستان در این فرهنگسرا انجام میدهند این است که به بهانه مشهد پایتخت جهان اسلام در دوستان تشکلها انگیزه ایجاد کنند و بسترهایی ایجاد کنند که به امید خدا دو یا سه سال دیگر ببینیم که بچههای تشکلهای مشهد حضور فعال جدی و موثر در فضاهای منطقهای بینالمللی و جهانی دارند. این کار سختی نیست. ما تجربه نکردیم و اگر شروع کنیم به نظرم کار سهل و ممتنع است. برنامهریزیهای خوبی دوستان ما انجام دادند از جمله یک سری دورههایی طراحی کردند که فراخوان خواهند داد. دورههای آموزشی که برای اینکه لوازم حضور در یک چنین فضایی و انتظام به چنین رویکردی چیست مثلاً ارتقای بعضی از مهارتها، مثلا آموختن زبان. میگویند یک میلیون زائر حرم میآید و می رود و ما در حد احوالپرسی ساده نمیتوانیم با اینها حرف بزنیم.
در بحث محتوایی هم همینطور باید در سطح جهانی گسترش پیدا کند و باید به روز شود. راجع به یمن تشنگی وجود دارد و هیچ کدام از ما در مورد یمن نمی توانیم ۵ دقیقه هم صحبت کنیم. زیدیها کیاند؟ مسائل سیاسی و مسائل اقتصادی منطقه چیست؟ می شود حرفهاشان را شنید و این آگاهیها را گسترش داد. حدود ۵۲ کشور اسلامی داریم الجزایر، پاکستان، ترکیه و.... چقدر اطلاعات داریم از اینها، به اندازه بازیکنان ذخیرهی رئال مادرید هم اطلاعات نداریم. اینها نه تنها موضوعیت دارد به اصطلاح یک سری عملیات هم ایجاد می کند و طبعا اگر چنین نگاهی داشته باشید و چنین اطلاعی داشته باشید مطمئناً شیوه اداره تشکل تربیتیتان تغییر میکند و فعالیتهای فرهنگی محلیتان ارتقاء خواهد یافت.
یکسری کارهای دیگر هم به شکل مشارکتی می شود با دوستان انجام داد. انواع و اقسام نمایشگاه در این فضا می شود برگزار کرد. بسیاری از مهمانان بین المللی را میشود دعوت کرد. تشکل ها بیایند پیشنهاد بدهند که میخواهیم فلان متفکر را از تونس بیاوریم یا... قرار نیست همواره در یک سری کلیشههای کار تشکیلاتی بمانیم. باید متناسب با آرمانها به شیوهها و ابزارهای جدید هم برسیم.