به گزارش خط نیوز به نقل از پایگاه 598، ایران بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فقط به دلیل نوع نگرش و نظام جدید سیاسی خویش طعم تلخ تحریم های اقتصادی را چشید. اگرچه شدت و مقدار این تحریم ها در عمر 37 ساله ی انقلاب و با وجود تفاوت های فاحش دیپلماسی در دولت های مختلف از دولت های نهم و دهم با سیاست تهاجمی تا دولت های اصلاحات و اعتدال با سیاست انفعالی- با فراز و نشیب همراه بوده است اما در اصل وجود آن تفاوتی وجود ندارد.
بنابراین واضح است که مشکل استکبار با ایران اسلامی، با تغییر سیاست های دولت ها مرتفع نخواهد شد زیرا همانگونه که مشهود است حتی پس از توافق هسته ای و حتی انجام تعهدات ایران، تحریم های اقتصادی کماکان ادامه دارند.
این امر فقط و فقط به دلیل سیاست ضداستکباری نظام اسلامی است. قاعدتا تا زمانیکه دشمنان انقلاب و نظام، از ماهیت سیاست های کلی ما بر ضد خود وحشت داشته باشند رویکردشان نسبت به ما تغییر نخواهد کرد [همانطور که تا کنون اینگونه بوده است]. بنابراین ایران دو راه در پیش رو دارد: از سیاست های اصولی خویش که بر پایه ی اعتقادات شکل گرفته اند چشمپوشی کند، و یا با زیرکی و البته تحمل سختی ها تبعات ادامه ی سیاست های حقه ی خویش را تا حد ممکن دور بزند.
اما دولت یازدهم راه دیگری در پیش گرفت. حسن روحانی، که در زمان دولت اصلاحات شاهد بدعهدی اروپا و امریکا در جریان توافقات هسته ای بود، تصمیم گرفت راه رفته را دوباره بپیماید تا شاید باعث شود که با امتیازدهی های مفرط، غرب دست از مانع تراشی های اقتصادی بر علیه ایران دست بردارد. سرانجام در تاریخ 23 تیر سال 94 توافق نهایی هسته ای اعلام شد که طبق آن ایران متعهد شد اقداماتی را انجام دهد که غرب در قبال آنها باید تحریم های اقتصادی ایران را مرتفع نماید.
اقداماتی که ایران انجام داد به شرح زیر است:
رآکتور اراک
علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی 28 آذر ماه درباره زمان خارج کردن قلب راکتور آب سنگین اراک گفته بود که به زودی یک تفاهمنامه یا موافقتنامه پایهای به امضای ایران و طرفهای مقابل میرسد و پس از آن، مقدمات خروج مخزن یا قلب رآکتور اراک را آغاز خواهیم کرد. اواخر دی ماه سال 94 مصادف بود با اعلام خبر خارج کردن کالندریا یا همان قلب رآکتور اراک و پر کردن مخزن فولادی آن با بتن. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در همان زمان درباره ی زمان مدرن سازی رآکتور اراک اظهار داشت: «طراحی به زمانی حدود یک سال و نیم تا دو سال نیاز دارد. پس از آن مرحله تامین تجهیزات، نصب تجهیزات، مرحله پیش راهاندازی، راهاندازی و تست را پیش رو داریم. برآورد ما بین چهار تا شش سال است. ایران در حال حاضر تلاش میکند که پروژه را پنج ساله به پایان برساند و احتمال رسیدن به سال ششم اندک است.»
اما دکتر محمد احمدیان، مدیر شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی ایران که کار تولید برق هستهای را بر عهده دارد در پاسخ به سوالی در رابطه با برگشت پذیری اقدامات انجام گرفته در رآکتور عراق عنوان کرد: «به خاطر اهمیت و حساسیتی که رآکتور اراک داشته در برجام به نوعی یک سرنوشت مستقل برایش دیده شده است. طبعا، رآکتور 40 مگاواتی قبلی اراک که با توانمندی داخلی در حال تکمیل بود را می توانیم تکرار و نهایی کنیم. رآکتور آب سنگین20 مگاواتی جدید هم اگر همکاری های بین المللی باشد، در زمان کم تر و با هزینه پایین تر و کسب دانش بیشتر به نتیجه می رسد ولی اگر این همکاری ها هم نباشد این توانایی وجود دارد که کار را تمام کنیم، البته با زمان بیشتر و هزینه بالاتر.»
زنجیره سوخت رآکتور آب سنگین اراک
ایران همچنین در بند ده از بخش B ضمیمه 1 برجام متعهد شده است که قرص، میله، و مجتمع سوخت با اورانیوم طبیعی جهت مصرف در رآکتور آب سنگین را تولید نکند، بر زنجیره تولید سوخت جهت رآکتور آب سنگین آزمایش نکند، موجودی های سوخت رآکتور آب سنگین را تحت نظارت آژانس داشته باشد و موجودی قرص های سوخت و مجتمع سوخت را به UNH تبدیل کرده و یا با اورانیوم طبیعی معاوضه کند. تمامی این تعهدات در حالی است که پس از تخریب رآکتور اراک عملا استفاده از آن غیرممکن است، چه قرص و میله ی سوختی در دست باشد و چه نباشد.
ذخیره ی آب سنگین
از سویی طبق بند 14 از بخش C، ضمیمه 1، در تاریخهای 13 و 14 فوریه 2016، 20 تن ذخایر آب سنگین ایران مورد راستیآزمایی آژانس قرار گرفت و مهر و موم شد تا آماده حمل به خارج ایران شود. در 17 فوریه (28 بعمن 94)، آژانس راستیآزمایی کرد که ذخایر آب سنگین ایران به 130.9 تن رسیده است. آژانس تائید میکند که در تاریخ 24 فوریه (5 اسفند) 20 تن آب سنگین قبلا مذکور به خارج از ایران حمل شده و ذخایر آب سنگین در این کشور به کمتر از 130 تن رسید.
فردو
در بند 45 از بخش H ضمیمه 1 برجام درخصوص فعالیت های فردو به این نکات اشاره شده:
• توقف غنی سازی اورانیوم به مدت پانزده سال
• توقف کلیه فعالیت های تحقیق و توسعه ی مربوط به غنی سازی اورانیوم به مدت پانزده سال
• عدم نگهداری هرگونه مواد هسته ای در این مکان به مدت پانزده سال
همچنین در بندهای 46 و 46.1 و 46.2 از همان بخش و ضمیمه مقرر شده به مدت پانزده سال حدود 1044 عدد ماشین مدل 1IR- به صورت تعطیل و بدون چرخش در یکی از سالن های فردو نگهداری شود؛ بندهای 47.1 و 48.1 از همان بخش و ضمیمه نیز مقرر داشته اند سانتریفیوژهای سایر زنجیره های موجود در فردو برای همیشه برچیده شوند و زیرساختهای زنجیره ای موجود در این سایت (غیر از زیرساخت های سانتریفیوژهایی که به صورت تعطیل نگهداری می شوند) تخریب گردد.
اگرچه گزارش دقیقی از چگونگی اجرای این بخش از تعهدات ایران در قبال فردو منتشر نشده است اما شنیده ها حاکی است ایران در این زمینه نیز سنگ تمام گذاشته است. علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژي اتمی حدود چهارهفته ی پیش در گفتگو با تسنیم اظهار داشت: «در این زمینه در موضوع فردو خواسته شده است که تعداد سانتريفيوژها محدود شود. تحقيق و توسعه هم در جاي خود ماند، اما با يکسري محدوديتهاي شکلی.»
وی در رابطه با کاهش تعداد سانتریفیوژها عنوان کرد: «ظرفيت غني سازي ماشينهاي قديمي ما هرکدام يک سو است و براي 190 هزار سو که مدنظر ما است، بايد 190 هزار سانترفيوژ مي ساختيم. حال چه 9 هزار سانتریفیوژ داشته باشیم و چه 6 هزار تا، فاصله ی آنها با 190 هزار تقريباً يکي است. ما در تحقيق و توسعه محدوديتهايي پذيرفتيم؛ از جمله اينکه آبشارها عموماً 164 عددي است اما ما پذيرفتيم که طي 10 سال آبشارهاي سانتريفيوژهاي مدرن ما روي 80 تا باشد، و اين در حالي است که ما با اين آبشار 80 تايي ميتوانيم بيش از 95 درصد شاخصهاي موردنظرمان را در صنعتي کردن سانتريفيوژ به دست آوريم.»
وی در ادامه گفت: «طرف مقابل مبنا را بر مفهوم مبهم و غيردقيق «زمان گريز هستهاي» قرار داده بود، ما اين معيار را قبول نکرديم و شما چيزي به نام زمان گريز در برجام نميبينيد، اما همواره وقتي با ما مذاکره ميکردند براساس اين معيار مبهم و غيردقيق خودشان صحبت ميکردند که زمان گريز نبايد کمتر از يک سال باشد، اما ما بايد منافع خود را حفظ ميکرديم و در تحقيق و توسعه مقداري محدوديت پذيرفتيم، اما در مقابل اين مسأله را چطور جبران کرديم؟ ما قضيه را به ايزوتوپهاي پايدار کشانديم و اعلام کرديم نميتوانيم از ظرفيت فردو صرف نظر کنيم، بلکه در آنجا ايزوتوپ پايدار توليد ميکنيم. اما ايزوتوپ پايدار چيست؟ اورانيوم خودش يک ايزوتوپ است براي مثال داراي عنصر 235 و 238 است، بايد به اين نکته توجه کرد که وزن عناصر با هم متفاوت هستند، مانند اورانيوم و براي مثال زينون، که وزن هر کدام متفاوت است.
وقتي وزن عناصر تغيير زيادي کند ماشينها هم بايد تغيير کنند. ما اعلام کرديم که ميخواهيم ايزوتوپهاي پايدار توليد کنيم که هم بسيار مهم و هم بسيار گرانقيمت هستند، اين عناصر را بر اساس گرم و حتي گاهي اوقات ميلي گرمي در بازارهاي جهاني ميفروشند که قيمت آنها از چند صد دلار تا چند هزار دلار هم ميرسد. در اين حالت (توليد ايزوتوپهاي پايدار) ما ميتوانيم در طراحي ماشينهاي سانتريفيوژ خود تغييراتي انجام دهيم تا بتواند عناصر سبک را هم از يکديگر جداسازي کند. اين موضوع باعث ميشود که علم و دانش ما در سانتريفيوژ افزايش يابد، در نتيجه در قبال محدود کردن تعداد سانتريفيوژها در چارچوب برجام، ميتوانيم سطح دانش خود را در امر سانتريفيوژ از طريق ديگري بالا ببريم.
در خصوص فردو، با روسها پيش رفتهايم اما کارمان هنوز نهايي نشده است، البته خودمان مقدمات کار را فراهم کردهايم، اقداماتي در فردو انجام شده است و کارهاي مطالعاتي آن صورت گرفته تا وقتي با روسها به توافق رسيديم، يک سري کارهاي مقدماتي انجام شده باشد. با روسها بسيار پيش رفتهايم و قرارداد آن انشاءالله به زودي نهايي ميشود.»
نطنز
طبق بندهای 33 و 34 از بخش G ضمیمه 1 مقرر شده که سانتریفیوژ های IR-2m و IR-4 واقع در زنجیره ی 164تایی از تاسیسات پایلوت نطنز خارج شده و تحت نظارت آژانس انبار شوند. همچنین بند 41 از بخش G ضمیمه 1 عنوان میدارد سانتریفیوژهای IR1 در سکوی شماره 1 تاسیسات پایلوت نطنز به گونه ای که قابل راستی آزمایی توسط آژانس باشد تعطیل شوند و زیرساختهای زنجیره ی کامل IR-1 در سکوی شماره 6 تاسیسات پاسلوت نطنز تخریب گردد. در بخش 42 از همان بخش و ضمیمه نیز آمده است زیرساختهای سکوهای 4 و 5 (مانند 2 و 3) تغییر کنند.
پیش از اجرای برجام و بنا به فرموده ی مقام معظم رهبری مقرر شده بود تا وقتیکه پرونده PMD برای ایران بسته نشود دولت اجازه ی هیچگونه اجرای مفاد برجام در نطنز را ندهد. اگرچه درخصوص بسته شدن PMD حرف و حدیث های فراوانی وجود داشت اما قرائن حاکی از این است که مفاد برجام درخصوص نطنز به طور کامل اجرا شده اند.
اما متاسفانه هیچ گزارش دقیقی از چگونگی وضعیت فعالیت کنونی نطنز در دست نیست و مسئولین مربوطه در گزارش های خود فقط به این نکته اشاره می کنند که اجرای فنی برجام به خوبی پیش می رود.
تحقیق و توسعه ی سانتریفیوژها
تعهداتی که ایران مطابق با بندهای 32 تا 40 بخش G از ضمیمه 1 برجام به طرف غربی داده است متاسفانه تماما مربوط به بخش تحقیق و توسعه ی سانتریفیوژها است. سانتریفیوژها به نوعی زیربنای صنعت هسته ای محسوب می شوند و بدون دانش کافی دررابطه با آنها سخن گفتن از صنعت هسته ای مضحک و بی معنا است. اما تعهدات ایران که ناظر بر محدودیت شدید بر تحقیق و توسعه ی آنهاست حداقل به مدت 10 سال لازم الجرا خواهد بود.
در مفاد بندهای مذکور آمده است: ایران نباید اورانیوم غنی شده در تحقیق و توسعه غنی سازی را جمع آوری کند (برای همیشه!)، هرگونه آزمایش ایران اعم از آزمایش های مکانیکی، استفاده از اورانیوم و غیره بر روی 1IR- و 2-IR ممنوع است، استفاده از اورانیوم در تحقیق و توسعه ی سانتریفیوژهای 1IR-، 2-IR، 7-IR، s6-IR، 2m-IR ممنوع است (حداقل به مدت ده سال) و تحقیق و توسعه ی با استفاده از اورانیوم فقط بر روی سانتریفیوژهای 8-IR، 6-IR، 5-IR و 4-IR مجاز است. آزمایش مکانیکی نیز میتواند فقط بر روی 2عدد جداگانه از سانتریفیوژهای 7-IR، 6s-IR، 2m-IR، 2-IR و 1-IR انجام گیرد (حداقل به مدت ده سال). ساخت و تحقیق و توسعه ی مربوط به سانتریفیوژها چه با اورانیوم و چه بدون اورانیوم فقط به نسلهای نامبرده محدود می شود.
بر روی زنجیره ی 164تایی از سانتریفیوژهای 2m-IR و 4-IR مطلقا نباید تحقیقی صورت بگیرد. اگر هم قرار بر انجام آزمایش باشد فقط روی یک عدد از آنها و در صوت انجام آزمایش روی زنجیره، نباید زنجیره ای بزرگتر از ده تایی باشد (حداقل به مدت ده سال). همچنین حداقل به مدت پانزده سال ایران فقط باید در نقاط مشخص شده در برجام ماشین های سانتریفیوژ خود را با اورانیوم و یا از طریق مکانیکی آزمایش کند که محل آن پایلوت نطنز و مرکز تحقیقات تهران است. این وضعیت نیز به مدت پانزده سال ادامه می یابد.
طبیعتا تحقیق و توسعه ی علمی طبق چنین سختگیری ها و محدودیت هایی، کار آسانی نخواهد بود. اگر این وضعیت ناراحت کننده را به وضعیت بیکاری ده ها نخبه ی علمی سابقا شاغل در مراکز پژوهشی هسته ای اضافه کنیم به عمق اسفناک وضعیت هسته ای کشور پی می بریم.