توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 46353
يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۶
نشان داران بي نشان؟!
از پلاسـکو تـا حلـب
اينها آتش نشان هاي بي نشاني بودند که بعد از شهادت هم مظلومانه هدف ترور شخصيت توسط رسانه هاي بيگانه و بيگانه پرستان واقع شدند. اين آتش نشانان، که به مقتدايشان و امامشان ، اقتدا عشق نمودند هرگز در هيچ رسانه اي از خود ذره اي دفاع نکردند، و فقط هر از چندگاه يکبار شانه هاي امت را به عطر شهادت معطر ساختند.
از پلاسـکو تـا حلـب
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ گاهي مي شنويم که دلي مي سوزد ، به عشقي يا ماتمي يا دردي و يا فراقي و گاه بزرگتر مي شود و دامنه گسترده
مي گردد، خانه اي، باغي ، مزرعه اي ، سوختن با همه ابعادش درد آور است، از دُر خانه مولاعلي (ع) تا دل دردمند والدين شهدا و يا دل سوخته فرزندي که در رثاي پدر به درد آمده و سوخته است. و يا افرادي که براي نسوختن ديگران خود سوخته اند، مثال هاي خاصي است، از پروانه گرفته تا ققنوس و ... در ادبيات هم در رثاي سوختن در ادبيات ما سخن به وفور گفته شده که در اين مقال جايي نيست اما سوختن و يا فرشته نجات مهار آتش خود داستان ديگري دارد. آنان که فرشته نجات مي شوند تا آتش گلستان شود و سرد شود، آتش شکل هايش متفاوت است گاه آتش دل است که نه شاهدي دارد و نه نمادي و نه نگاهي، و گاهي آتش بر مزرعه اي است و جنگلي و خانه اي يا بيکران دشتي و يا ساختماني آنجاست که آتش ناجوانمردانه خود مي نماياند و مي بلعد و مي سوزاند و تاخت و تاز مي کند. و به هيچ رحم نمي کند نه حيوان و نه پرنده و نه جنبنده اي ، بي رحم تر از آتش کس نديده است!! عين ساختمان پلاسکو، ساختمان پلاسکو نماد قساوت آتش است، بناها را مي سوزاند، هستي را به يغما مي برد و حرمان را از
هستي ها بجا مي گذارد. خيلي سخت است که در حين آتش بنايي هم فرو ريزد و مهارکنندگان طعمه آتش و آوار شوند، بهرحال اتفاق افتاد، حادثه اي که حداقل بعد از سوختن سينما رکس آبادان ذهن ياري نمي کند چنين حادثه اي بدين شکل اتفاق افتاده باشد. مثال ديگر آن غير از شکل معمول حادث شده، در دفاع مقدس رخ داد آتشي در طول هشت سال در هر بمباران و موشکباران تعدادي از هموطنان ما طعمه آتش و آوار مي شدند.
آتش و آواري که به شهيد و مجروح و جانباز شدن عده بيگناه منجر مي شد. آن روزهاي آتش و آهن و انفجار حالا هم موي را برتن راست مي کند، شهداي دانش آموز بروجرد، و شهداي موشکباران هاي دزفول ، اينها هم آتش بود، آتش نشان آن آتش فرزندان بسيجي و دريادل اين امت بودند که عاقبت آتش افروز را به اشد مجازات محکوم کردند و بسزاي عمل ناجوانمردانه‌اش رساندند روزهاي گذشته هم نماد تقابل با آتش باز فرزنداني از جنش عشق ، و نوع همان فرزندان جان برکف ملت، فرزنداني از حوزه فداکاري و ايثار ، در بعدي ديگر و در ابعادي ويژه آنچه در همه حوزه ستودني است ايثار است. ايثار دفتر بلندي است که رادمردان و دلاورمردان و شيرزنان فهيم را تورق مي کنند.
و اما از آتش نشانان شهيد پلاسکو، فراتر مي رويم و به آتش نشان نشان بي نشاني مي رسيم که از مدت ها قبل به قيادت سرداري از قبيله قبله جان برکف نهادند و آتش حراميان داعش را اطفاء و در نطفه خفه کردند که به فرداي شرف و غيرت اين مملکت نزديک نشوند، آتشي ويرانگر ، که آتش بياران در تقابل با آتش نشانان بودند.
آتش نشانان اين حرکت فرزندان ، سربازان و سرداران ملتي بزرگ بودند که اجازه ندادند آتش به سراي خانه ايران اسلامي نفوذ کند، مدافعين نشان دار و سرداران بزرگ دفاع مقدس، بي‌نشان و بدون دعواهاي معمول سياسي گمنام در وادي عشق براي دفاعي مقدس از حرمين وارد ميدان شدند و دستاوردهاي بزرگ و ستودني را در زمينه جنگ کلاسيک بنا نهادند و بردهان توحش و تجاوز و فساد، مهر بطلان زدند.
اينها آتش نشان هاي بي نشاني بودند که بعد از شهادت هم مظلومانه هدف ترور شخصيت توسط رسانه هاي بيگانه و بيگانه پرستان واقع شدند. اين آتش نشانان، که به مقتدايشان و امامشان ، اقتدا عشق نمودند هرگز در هيچ رسانه اي از خود ذره اي دفاع نکردند، و فقط هر از چندگاه يکبار شانه هاي امت را به عطر شهادت معطر ساختند.
آنها نامشان ، و بوي عطر دلاويز ايستادنشان در سرتاسر خاورميانه و جهان بذر اميد و نشاط و ايستادگي را صلا زد و توانست بر بسياري از چهره هاي آتش بيار معرکه و حماله الحطب‌ها فاقد آمد و ياد و نام آتش نشانان شهيد از پلاسکو تا حلب و از حلب تا سامرا، و از آنجا به کليه جبهه‌هاي ايستادگي گرامي مي داريم، گرچه قياس اين دو آتش نشان از حوزه ايثار همانند است اما در حوزه اقتدار ملي همواره نام سرداران شهيد دفاع از حرمين ( سر سطر) و سرآغاز و اولويت و اوليت هر موضوعي است که با عشق آغاز
مي شوند.
يا علي
Share/Save/Bookmark