کد مطلب: 15131
يکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۸
۲۵ وعده فرهنگی روحانی به مردم
می گویند قولهای قبل از انتخابات مثل مهریه عروس است که بهقول معروف «کی داده کی گرفته»! اما در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، کاندیداها قول دادند که هرچه میگویند انجام بدهند.
بارها از سیاستمداران و سیاستگذاران (و حتی سیاستزدگان) شنیدهایم که توجه به فرهنگ و هنر از اوجب واجبات بهعنوان یک نظام برخاسته از انقلاب فرهنگی متکی بر باورهای اعتقاد مردم بوده است اما بدون اغماض باید گفت، این بخش از مظلومترین بخشها نیز بوده است، چنانکه رهبر معظم انقلاب در سخنان خود درباره این عرصه به تاکید گفتهاند: «از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومی است».
در این دوره نیز، کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری توجه ویژه خود را به مواردی چون مسائل اقتصادی و سیاست خارجی معطوف کردند و کمتر درباره مسائل فرهنگی و هنری سخن گفتند اما گویا باید همین مقدار اندک را نیز غنیمت بشماریم؛ چراکه دل اهالی فرهنگ و هنر در این یکی دوماهه بههمین مواضع خوش بوده است؛ هنرمندانی که درست یا غلط، وضعیت فعلی را نامناسب میدانند. البته شاید این نظر خیلی هم بیراه نباشد؛ آنهم در شرایطی که سه ضعف اول لیست ۲۱گانه دولتهای اخیر، در مقوله فرهنگ اعلام شده است. (۱- مظلومیت فرهنگ، ۲- اولویتبندی نکردن فعالیتهای فرهنگی، ۳- کارهای تشریفاتی و ویترینی در زمینههای فرهنگی)
هشت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، در برنامههای مختلف خود درباره مسائل فرهنگی کشور اندک سخنانی را بر زبان راندند. اکنون وعدههای هفت نفر از آنان دیگر چندان اهمیتی ندارد؛ مگر آنکه رییسجمهور جدید بخواهد از برنامههای خوب آنها استفاده کند. حالا مهم، قولهای فرهنگی است که حسن روحانی داده و اکنون که با رای مردم بر مسند ریاستجمهوری بعدی کشورمان تکیه خواهد زد، همه چشم به او دوختهاند تا ببینند آیا برنامههای مناسبی برای وعدههای انتخاباتی خود ارائه میدهد یا خیر؟
بهواسطه رسالت این خبرگزاری در «نگاه دانشجویی آرمانخواهانه، جستوجوگرانه، حقیقتجویانه و جسورانه با رویکردهای علمی تخصصی در انتشار و پیگیری اخبار»، قولهای فرهنگی حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی را - بدون هیچگونه قضاوت در درستی و وارد بودن آنها - بررسی میکند و یادآور میشود:
پاراگرافهایی که تکجملات فرهنگی حسن روحانی از آنها استخراج شده است، میآید:
۱ نگرانی از سانسورهای بیمورد در میان هنرمندان که برخی را میشود حذف کرد.
«من فکر میکنم ما امروز مشکلات بسیار زیادی در بخش فرهنگ داریم که باید به آن بیشتر توجه کنیم. فضای فرهنگی ما برای فعالیت فرهنگی باید دارای امنیت باشد. ناامن بودن فضای فرهنگی باعث میشود اصحاب فرهنگ دغدغههای خاطری داشته باشند که بسیاری از آن بیمورد است و نگرانی از سانسور داشته باشند که برخی ضرورت ندارد و برخی را میشود حذف کرد. قوانین را میشود شفاف تدوین کرد تا اصحاب هنر بتوانند خلاقیت داشته باشند و در فضای ناامن خلاقیتی به وجود نمیآید تا ایدهای خلق شود و تبدیل به هنر و کالای فرهنگی قابل عرضه به جامعه شود. امنیت فضای فرهنگی برای ما مهم است».
۲. صیانت از باورهای دینی مردم (باید رفتار دینی را ترویج کنیم و به سراغ باورها برویم)
«نکته دیگر صیانت از باورهای دینی است که امروز مورد هجمه وسیعی قرار گرفته است. متاسفانه برخی مسئولین به جای اینکه باورهای دینی مردم را تقویت کنند در سالهای اخیر به تضعیف آن پرداختهاند. هر مدیریت ناکارآمدی را به یکی از مقامات دینی یا نعوذبالله به امام دوازدهم نسبت دادهاند. امروز قشریگری و خرافات به نام دین در جامعه رواج پیدا کرده است. ما تا چه وقت میخواهیم این مسیر را ادامه دهیم. باید عقلانیت را در فهم مسائل دینی ترویج کنیم. ما باید رفتار دینی را ترویج کنیم و به سراغ باورها برویم. اینقدر بر بایدها تکیه نکنیم. هر روز یک بخشنامه و دستورالعمل صادر نکنیم. اگر باورهای دینی را تقویت کنیم، مردم میدانند چطور فرهنگ را تقویت کنند؛ زیرا میدانند فرهنگ، باور، زندگی و هنجار آنهاست. ما باید به صیانت ازباورهای دینی بپردازیم تا هم دین را از خرافات و افکار موهوم جدا کنیم و هم راه واقعی برای تقویت فرهنگی جامعه به ویژه فرهنگ ملی و دینی را در پیش بگیریم».
۳. دولت و دولتمردان باید بر اساس اخلاق سخن بگویند.
۴. زمانی که فرهنگ ما دولتی است، مسائل ما حل و فصل نخواهد شد. (توجه به تمرکززدایی).
۵. بهجای آمار دادن، دنبال اثربخشی باشیم.
«بزرگانی در جامعه ما بودند و هستند که مروج اخلاق بودند. من در حیطه دولت صحبت میکنم؛ وقتی در رسانهها از سوی برخی مسئولان صحبتهایی پخش میشود که اقرار و مبالغه است، اگر آمار غیر دقیق و نادرست پخش میشود، وقتی مسئولان افترا و تهمت میزنند بدون آنکه حکم قضایی صادر شده باشد... کسانی که مسئولیت سنگینی دارند اما اخلاق را زیر پا میگذارند چه میماند؟ اخلاق که رفت، اعتماد عمومی هم از بین میرود و ما چکهای بیمحلی میبینیم که هر روز بر تعداد آنها اضافه میشود. اعتیاد را میبینیم که افزایش مییابد. حاشیهنشینها را میبینیم که هر روز بیشتر و بیشتر میشود و طلاقها که در سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. همه آسیبها تقریبا در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است چون مبنای فرهنگ صدمه دیده است اما راهکار چیست و چه باید بکنیم؟ من مهمترین راهکار را تمرکززدایی میدانم تا زمانی که فرهنگ ما دولتی است مسائل ما حل و فصل نخواهد شد تا زمانی که به جای تعمیق به ترویج بپردازیم مسائل حل نمیشود تا زمانی که به جای توجه به کیفیت هر روز آمار دهیم آمار تولید کنیم یا نه حتی آمارهای دقیق بدهیم و دنبال اثربخشی نباشیم مسائل حل نمیشود».
۶. اولین حمایت دولت از فرهنگ، باید در ایجاد قوانین شفاف و فضای امن باشد و فرهنگ باید به صاحبان اصلی یعنی از اصحاب هنر واگذار شود و از آنان حمایت شود.
«چرا فرهنگ باید دست دولت باشد؟ درست است دولت باید سیاستگذار باشد و حمایت کند و اولین حمایتش در ایجاد قوانین شفاف و فضای امن باید باشد اما فرهنگ باید به صاحبان اصلی یعنی از اصحاب هنر خود واگذار شود و از آنان حمایت شود».
۷. باید از انجمنهای حرفهای و نظامهای صنفی استفاده کنیم که پیشکسوتان هر بخش میتوانند آن بخش را بهتر کنترل کنند.
۸. باید به رسانهها و مطبوعات آزادی بدهیم.
«راه حل این است که بسیاری از امور را به وسیله قانون شفاف کنیم و از انجمنهای حرفهای و نظامهای صنفی استفاده کنیم. پیشکسوتان هر بخش میتوانند آن بخش را بهتر کنترل کنند. مگر فرهنگ چیزی است که دولت به تنهایی بتواند آن را کنترل کند؟ اخلاق مطلوب کمال اخلاق مورد نظر انقلاب اسلامی امروز مشاهده نمیشود. مردم ما مسلمان و اخلاقی هستند. آیا انتظار این بود که اخلاق امروز این چنین باشد؟ اینکه باورها و مقدسات مردم باید مورد احترام باشد، درست است ولی آیا مقدسات ما را آن کارمندی میشناسد که میخواهد ممیزی کند یا پیشکسوتانی که در این زمینه کار کردهاند، آیا نباید این بخش را به آنها واگذار کنیم؟ باید به رسانهها و مطبوعات آزادی بدهیم وقتی به آنها آزادی دادیم باید جلوی فساد را بگیریم نباید به نهادهای رسمی اکتفا کنیم. اشکال ما این است که فرهنگ را همانند آبشاری میدانیم که باید بر سر مردم باز کنیم. فرهنگ همان چشمههای جوشانی است که در نهاد مردم هست و باید شرایط را آماده کنیم تا همه از فرهنگ درست در جامعه استفاده کنند. شرایط امروز ما بهگونهای است که نگاه قیممآبانه ایجاد شده است. ما قیم نمیخواهیم، قوام میخواهیم ما اگر به فرهنگ قوام دهیم موفق شدهایم».
۹. مسائل فرهنگی باید از طریق فرهنگی حل و فصل شود. پلیس آخرین مرحلهای است که در مسائل فرهنگی باید وارد عمل شود.
«مسائل فرهنگی باید از طریق فرهنگی حل و فصل شود. پلیس آخرین مرحلهای است که در مسائل فرهنگی باید وارد عمل شود. من این حرف را کاملا میپسندم که هنر، بهترین سفیر ما در جهان است. از حافظ سفیر بهتری داریم که به اروپا و آمریکا بفرستیم؟ از هنر فرشچیان و میرخانی و احصایی غرورآفرینتر داریم؟ از صدای شجریان بهتر داریم؟ از خط و خوشنویسی که ما در ایران داریم در دنیا سراغ دارید؟ از بناهای عظیم و بزرگی که در اصفهان و شیراز میبینیم، بهتر داریم؟ همه اینها به عنوان سفیران ما هستند که میتوانند در سطح جهان افکار عمومی جهان را به مفاخر و میراث عظیم فرهنگی ما جذب و جلب کنند».
۱۰. باید تسهیلاتی فراهم کنیم که کالای فرهنگی فاخر و مورد توجه مردم در اختیار آنها قرار گیرد و یادمان باشد که هویت ایرانی، هویت چند نفر و سلایق چند نفر نیست.
۱۱. این همه مفاخر و مشاهیری که داریم باید برای کل فارسیزبانان معرفی شود تا دنیا آنها را بشناسد و ما بتوانیم از این مفاخر به عنوان سفیران فرهنگی و یک نوع دیپلماسی عمومی بهرهبرداری و استفاده داشته باشیم.
۱۲. باید هویت خود را در دنیای رقابت فرهنگی امروز حفظ کنیم.
«مساله هویت ایرانی و هویت اسلامی برای ما بسیار مهم است و اهمیت دارد و برای اینکه ما بتوانیم از هویت پاسداری کنیم باید چه کرد؛ اول این است که ما باید تسهیلاتی فراهم کنیم که کالای فرهنگی فاخر و مورد توجه مردم در اختیار آنها قرار گیرد و یادمان باشد که هویت ایرانی، هویت چند نفر و سلایق چند نفر نیست. ایران دارای تنوعهای بسیار زیبای بومی و مذهبی و دینی است و باید به همه این تنوعها توجه کرد. البته همه این تنوعهای زیبا زیر یک چتر واحد و آن چتر ایرانیت و اسلامیت جمع خواهند شد اما باید به ذائقه همه آنها توجه شود. چرا کالاهای فرهنگی ما امروز مصرف ندارد؟ یا گران است که مصرف ندارد یا اگر ارزان است، بر مبنای ذائقه مردم برنامهریزی نشده است.
به گونهای عمل شده که جذب و جلبی برای آنها وجود ندارد. موضوع بعدی بحث ایرانیت است. این همه مفاخر و مشاعری که داریم باید برای کل فارسیزبانان معرفی شود تا دنیا آنها را بشناسد و ما بتوانیم از این مفاخر به عنوان سفیران فرهنگی و یک نوع دیپلماسی عمومی بهرهبرداری و استفاده داشته باشیم که متاسفانه کمتر از آنها استفاده میشود. البته بحث فرهنگ جهانی نیز مطرح است و ما نمیتوانیم به فرهنگ جهانی بیاعتنا باشیم. به هر حال ما در دنیایی زندگی میکنیم که تعاملات و ارتباطات در سطح وسیعی وجود دارد و ما باید با توجه به جهان برنامهریزی کرده و هویت خود را در دنیای رقابت فرهنگی امروز حفظ کنیم»
۱۳. وظیفه داریم که کرسیهای آزاداندیشی که مدنظر مقام معظم رهبری است را به وجود بیاوریم.
«فضای دانشگاهها و تغییرات آنها را باید بررسی کنیم وظیفه داریم که کرسیهای آزاداندیشی که مدنظر مقام معظم رهبری است را به وجود بیاوریم».
۱۴. باید در امور فرهنگی زمینه و فضا را برای فعالیت باز کنیم.
۱۵. نباید دایره خودیها را به تعداد و گروهی و عددی خاص که عدد بالایی نیست تنگ کرد و هر کس که مثل خودشان فکر نکرد را محکوم کنند.
«برخی آنقدر دایره خودی را تنگ میکنند که تعداد و گروهی خاص و عددی خاص که عدد بالایی نیست را دور خود جمع کرده و هر کس که مثل خودشان فکر نکند را محکوم میکنند و فکر آنها را حاصل توطئه دانسته و میگویند طراحی استعمار بود، طراحی صهیونیسم بود و اساسا گفتمان ما به گونهای نیست که ما بتوانیم با دنیا تعاملی داشته باشیم و اساسا دنبال حذف و کنارهگیری در جهان هستند. به اعتقاد من ما باید در امور فرهنگی زمینه و فضا را برای فعالیت باز کنیم. در حال حاضر چرا شرایط به گونهای شده که فرار مغزها ایجاد میشود؟ به دلیل اینکه در دانشگاهها جاده یک طرفه درست کردهایم و اجازه ندادیم اساتید و محققان به خاطر بروند، در سمینارها شرکت کنند و مشکلاتی برای آنها درست شده است. وقتی جاده یک طرفه میشود مغزها از کشور فرار میکنند و در واقع این سرمایه ملی است که از بین رفته است».
۱۶. در صنعت توریسم باید زیربناها مثل هتل، فرودگاه و حمل و نقل را درست کنیم و همه اینها به راحتی امکانپذیر است.
۱۷. (برای گسترش صنعت توریسم) حتی اگر سرمایهگذار داخلی نداشته باشیم - که داریم - سرمایهگذار خارجی آماده است برای ما هتل بسازد و بعد از پول آن هتل برداشت میشود و به کشور واگذار میشود.
«مساله گردشگری مساله بسیار مهمی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، تبیین فرهنگ انقلاب اسلامی و اشتغال است. مجموعه محاسبات نشان میدهد اگر ما بتوانیم در طول یک سال ۱۰ میلیون گردشگر وارد کشور کنیم، ۱۳.۶ میلیارد درآمد کسب میکنیم و این مجموعه گردشگر چهار میلیون شغل ایجاد میکند. در حال حاضر ما سه و نیم میلیون نفر بیکار در کشور داریم که اگر ۱۰ میلیون گردشگر وارد کشور شوند مشکل اشتغال کاملا حل خواهد شد. رقم گردشگران در کشورهای همسایه مثل ترکیه در سال ۲۰۱۲ بالای ۳۰ میلیون نفر بوده است. ما ظرفیتهای زیادی داریم و چهارمین کشور از نظر جاذبههای گردشگری هستیم.
در صنعت توریسم باید زیربناها مثل هتل، فرودگاه و حمل و نقل را درست کنیم و همه اینها به راحتی امکانپذیر است. حتی اگر سرمایهگذار داخلی نداشته باشیم - که داریم - سرمایهگذار خارجی آماده است برای ما هتل بسازد و بعد از پول آن هتل برداشت میشود و به کشور واگذار میشود. فرودگاههای ما قابل توسعه است. مهمترین مشکلی که داریم و باید حل کنیم، بحث بانکی و مسائل مالی است که به خاطر تحریم مشکل داریم و دولت باید برنامهریزی کند تا پول گردشگران به نحو مناسب وارد کشور شود».
۱۸. (در بحث حقوق شهروندی که در قانون اساسی به آن اشاره شده است) مساله مهمتر حریم خصوصی است که بسیار مهم است.
۱۹. وقتی فردی نسبت به آبرو و شخصیت فردی توهین و اهانتی میکند باید به او حق دفاع بدهیم.
«مساله حقوق شهروندی در فصل سوم قانون اساسی با عنوان حقوق ملت مورد تصریح قرار گرفته است. این حقوق شهروندی باید تدوین شود. اساس حقوق شهروندی این است که همه ایرانیان و اتباع ایرانی از حقوق شهروندی مساوی برخوردار شوند و استفاده کنند. مساله مذهب، قومیت و نژاد هیچکدام نمیتواند در حقوق شهروندی تاثیرگذار باشد. مساله مهمتر حریم خصوصی است که بسیار مهم است. من تعجب میکنم مدتی پیش در یکی از رسانهها شنیدم که نیروی انتظامی اعلام کرده میتوانیم با راپل روی پشت بام خانهها برویم زیرا یک مکان خصوصی نیست و مال یک فرد نیست. از این مساله دچار حیرت شدم.
اگر پشتبام فضای مشاع است، برای صاحبان آن آپارتمان مشاع است نه بین مالکان و نیروی انتظامی و سربازی که میخواهد وارد پشتبام شود. افرادی که در این زمینه تحقیق کردهاند گفتهاند جمع کردن دیشها هیچگونه نتیجه و اثری نداشته است و آمار و ارقام نشان میدهد تعداد زیادی از مردم (در برخی از آمار حدود ۵۰ درصد) به رسانههای بیگانه نگاه میکنند بنابراین ورود به حریم خصوصی در اینجا کاری ممنوع است، در رسانهها و مطبوعات و صداوسیما هم همینطور است. وقتی فردی نسبت به آبرو و شخصیت فردی توهین و اهانتی میکند باید به او حق دفاع بدهیم وگرنه هم حقوق شهروندی این شخص نقض شده و هم حیثیت و حریم شخصی او».
۲۰. کیفیت دانشگاهها را باید بالا ببریم ومهارتها را در دانشگاهها افزایش دهیم.
«راهکار دولت تدبیر و امید این است که تصدیگری دولت را در فرهنگ و مسائل اجتماعی کاهش دهد و کار را به کاردان بسپارد و انجمنهای صنفی تشکیل دهد؛ چراکه مسائل را راحتتر میتواند حل کند. مساله مهم دیگری که وجود دارد مساله جوانان است که بسیار حائز اهمیت است. شرایطی فراهم آوردیم که ورود به دانشگاه آسان شد اما بعد اینکه دانشجویان لیسانس، فوق لیسانس و بعد دکترا را تمام میکنند تازه اول بیکاری آنها فراهم میرسد. کیفیت دانشگاهها را باید بالا ببریم ومهارتها را در دانشگاهها افزایش دهیم.
دانشجویان باید با صنعت و کشاورزی آشنا شوند تا بلافاصله بتواند بعد از فارغالتحصیلی شغل پیدا کنند. مساله دیگر، موضوع زنان است که باید مورد توجه قرار گیرد. زن در یک جامعه فعال است و کار میکند اما در عین حال کاری برابر انجام میدهد حقوقش متفاوت است. من بیمه ویژه برای زنان آسیب دیده را تشکیل خواهم داد و همچنین یک وزارت امور بانوان در دولت تدبیر و امید پیشبینی کردهایم تا حقوق تضییع شده را به آنان برگردانیم».
۲۱. افزایش پهنای باند اینترنت کشور
«پهنای باند اینترنت در شأن ایرانیان نیست. دنیای امروز دنیای ارتباطات است اما متاسفانه در کشور عدهای در دنیای قرن نوزدهم سیر میکنند».
۲۲. میتوان با قانونی شفاف، اداره این امور را به تشکلهای صنفی سینمایی واگذار کرد.
«ما باید سینما را به سینمافهمان، هنرمندان و تشکلهای متشکل از آنان بدهیم و آن را به ملت واگذار کنیم زیرا مردم بهترین انتخاب را خواهند کرد. یادمان باشد اخلاق، ایمان، وطندوستی و فرهنگ و ارتقای آنها با زبان سینما و هنر بیشتر در دل افراد جایگزین میشوند و میتوان با قانونی شفاف، اداره این امور را به تشکلهای صنفی سینمایی واگذار کرد و دانست که در این عرصه فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی است که مهم است».
۲۳. باید چتر امنیتیای که روی دنیای سینما و موسیقی گسترده شده است، برداریم.
۲۴. باید به فکر تعالی فرهنگ جامعه باشیم و من شیوه کنونی که بر هنرمندان حاکم است، نمیپسندم.
«ما باید دنیای سینما و موسیقی را باز بگذاریم و چتر امنیتیای که روی این فضا گسترده شده است، برداریم. دولت اگر نظر و حرفی دارد با جامعه هنری در میان بگذارد و راه این ارتباط نیز تشکلهای هنری است. در کل به فکر تعالی فرهنگ جامعه باشیم و من شیوه کنونی که بر هنرمندان حاکم است، نمیپسندم چراکه معتقدم هنرمندان میتواند بالاترین کمک را به کشور هم در بخش توسعه اقتصادی و هم در بخش توسعه فرهنگی داشته باشند».
۲۵. (در بخش فرهنگ) باید اصول را تبیین و تعریف کرد تا مردم خود برگزینند.
«فرهنگ چیزی نیست که بتوان چهارچوبی را برای مردم در نظر گرفت و مردم را به سمت آن هدایت کرد. باید اصول را تبیین و تعریف کرد تا مردم خود برگزینند و انتخاب کنند».