کد مطلب: 6634
چهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۰۳:۴۵
انديشه نفرت انگيز؛
غرب از واژه تقدس مفاهيمي را مراد ميكنند كه با عقلانيت حتي از نوع ليبرالي آن نميخواند.
محمد كاظم انبارلويي www.anbarloee.com :
ولتر فيلسوف قرن هجدهم فرانسه سخن ابلهانهاي دارد كه معمولا طرفداران" آزادي بيان" براي تقدس اين مفهوم آن را تكرار ميكنند.
او ميگويد؛" من با اين سخني كه تو ميگويي، مخالفم، ولي حاضرم به خاطر اينكه تو اين سخن را آزادانه بيان كني، جانم را فدا كنم."
علامه جعفري در نقد اين گفته، سخن معقول و فيلسوفانهاي دارد كه انحراف سير انديشه درعصر روشنگري در غرب را بهخوبي نشان ميدهد.
او ميگويد:" من نميدانم ولتر چقدر براي جان خود ارزش قائل است و باز نميدانم اگر علت مخالفت او با سخن آن شخص، پايمال شدن حقوق انسانها باشد كه حق آزادي بيان نيز يكي از آنهاست آيا باز ولتر حاضر بود جان خود را از دست بدهد تا آن كوه آتشفشان ، مواد گداخته خود را بر مزرعه روانها و مغزهاي بشر سرازير كند و آنها را تباه سازد".
پوسيدگي و فساد اين سخن، اظهر من الشمس است. ليبرالها با تمسك به آن، تز" هيچ چيز مقدس نيست" را جعل كردهاند. اينكه ليبراليسم در هزاره سوم در خصوص توليد انديشه، عقيم است و انديشههاي قرن ۱۷ و ۱۸ را نشخوار ميكند و حاضر نيست حتي آن را باز توليد كند نشانه افول و درماندگي آنهاست. وزير خارجه آمريكا در توجيه و دفاع از اهانت به پيامبر اعظم اسلام(ص) با تمسك به همين حرف ولتر ميگويد:" اين فيلم نفرت انگيز و قابل سرزنش است، اما آمريكا هرگز شهروندانش را از ابراز ديدگاههايشان ( بخوانيد آزادي بيان مطلق) هر چقدر هم نفرتانگيز وناخوشايند باشد باز نميدارد."
مفهوم اين سخن آن است كه آزادي بيان را تا مرز طرح انديشههاي نفرت انگيز بايد پاس داشت. عقلانيت معطوف به وحي اين سخن را بر نميتابد. اما عقلانيت معطوف به سكولاريسم وليبراليسم در تقديس اين سخن كوتاه نميآيد.
غربيها معتقدند هيچ چيز مقدس نيست. اما از آنها سئوال ميكنيم همين سخن كه گفتي، آيا مقدس است يا نيست؟ ميگويند مقدس است. آنها از واژه تقدس مفاهيمي را مراد ميكنند كه با عقلانيت حتي از نوع ليبرالي آن نميخواند.
خانم كلينتون ميگويد؛ آمريكا هرگز شهروندانش را از ابراز كردن ديدگاههايشان باز نميدارد. اما اگر كسي بخواهد راجع به ادعاي صهيونيستها مبني بر
قتل عام چند هزار يهودي در خلال جنگ جهاني دوم حرف بزند يا تحقيق كند همين خانم كلينتون فرياد بر ميآورد كه شما چنين حقي نداريد و حتي كساني كه وارد وادي تحقيق يا ابراز ديدگاه شوند به شلاق و محروميت اجتماعي محكوم خواهند شد. صاحبان نظامهاي غربي درمورد شناعت و پليدي و زشتي همجنسگرايي كه حرمت آن در تمام اديان الهي آمده، اگر كسي بخواهد ابراز عقيده كند با او برخورد ميكنند و جلوي ابراز عقيده او را ميگيرند. اينجا ديگر سخن"ولتر" پشيزي ارزش ندارد. اگر كسي بخواهد عريان در مرعي ومنظر مردم ظاهر شود آزاد است اما اگر بخواهد نوع پوشش خود را آنچنان كه در آموزههاي پيامبران آمده انتخاب كند با او برخورد ميكنند و از حقوق اجتماعي وحتي تحصيل علم محرومش ميسازند.
دولت هاي غربي اين تناقض در قول وعمل را هنوز نتوانستهاند پاسخي برايش پيدا كنند لذا هزينههاي آن را مجبورند بپردازند. خانم كلينتون با آنكه تصريح دارد فيلم ساخته شده نفرت انگيز است اما بهراحتي ميپذيرد كه سفير كشورش به همراه چند شهروند آمريكا در ليبي هزينه اين نفرت را بپردازند.
او با آنكه تصريح ميكند فيلم ساخته شده قابل سرزنش است اما بهراحتي ميپذيرد سفارتخانههاي آمريكا در سرتاسر جهان آماج نفرت و سرزنش ميليونها انسان آزاده قرار گيرد. نظامي كه آمريكا در جهان پاسدار آن است نگاهبان انديشههاي نفرت انگيز است و خانم كلينتون بدون پرده پوشي خود را مامور به پاسداري از آن ميداند! چرا؟
اين درست همان نقطه سقوط است. فروپاشي غرب را در اين نقطه بايد جستجو كرد. وقتي فيلسوفان غربي قدرت باز توليد انديشه ليبراليسم را ندارند و همان انديشههاي منحط قرن ۱۸ را ميخواهند تكرار و نشخوار كنند محكوم به فروپاشي هستند.
در همين جاست كه ريشههاي مبارزات ضد سرمايهداري شكل ميگيرد و مسير خود را براي رهايي انسان غربي پيدا ميكند.
محمد كاظم انبارلويي -