#کرمانشاه_تنها_نیست

تلخی و زیبایی‌های سرپل‌ذهاب

15 بهمن 1396 ساعت 12:13

پزشکی می‌گفت در 48 ساعت اول پس از زلزله با نور گوشی موبایل چند صدنفر را جراحی‌ کرده، این درحالی بوده که هنوز از حال و روز خانواده‌اش نیز خبر نداشته و نمی‌توانسته سراغ خانواده برود. همکارانش می‌گفتند با اشک بالاسر بیمار بود و جراحی می‌کرد.


به گزارش فارس - آخر هفته طی سفری به سرپل ذهاب تلاش کردیم نادیده های رسانه ای از مناطق زلزله زده را یکبار دیگر همراه با مسئولین و مطلعین محلی مرور کنیم. از اشکالات موجود تا ابهامات مدیریتی تا خدمات صورت گرفته و آخرین وضعیت مردم در این مناطق. اما بصورت مقدمه ذکر یک نکته ضروریست. محتوای رسانه ای ما اغلب گرفتار دو حالت حدی و افراطی است. یا دچار سیاه نمائی محض است و یا سفیدنمائی حاد. علت چیست؟ در همین ماجرای زلزله اغلب با گزارش هایی مواجهیم که یا دارای بزرگ نمائی های ناامید کننده است و یا درگیر درشت نمائی های اعجاب برانگیز از خدمات مسئولین. علت چیست؟ یک مشکل ساختاری در رسانه ها عمده مشکل اینجاست که گزارش های ما اغلب از دو قالب خارج نیست؛ یا خبرنگار سراغ مردم می رود و یا سراغ مسئولین. به تعبیری بخشی از جامعه خبرنگار ما حوزه فعالیت و رصدش صرفا مردمند و برخی دیگر صرفا مسئولین. این تفکیک ناصواب باعث می شود مشاهدات ما در هر دو حالت گرفتار نقص قضاوت ها باشد. این درحالی است که اگر هردو طرف هم صداقت داشته باشند، باز اطلاعات ناقص اجازه نمی دهد که ارزیابی دقیقی صورت گیرد. تلاش کردیم این اشکال را با مراجعه توامان به مردم و مسئولین رفع کنیم. با این مقدمه برای این گزارش مختصر، با مسوولین ذیل دیدار و گفت وگو داشتیم. فرماندار و امام جمعه سرپل ذهاب، مدیر بهزیستی شهرستان، رئیس بیمارستان کرمانشاهی، مدیرکل معاونت عمرانی استانداری، تجری نماینده کرمانشاه، حضور در جلسه مدیران شهرستان سرپل ذهاب، دیدار با جامعه شناس و محقق حاضر در شهرستان سرپل ذهاب، سرپرست بیمارستان سرپل ذهاب، مامورین ناجا، مدیر خدمات شهری شهرستان، مدیر مرکز روانی بیمارستان و در نهایت حضور در بازار و سرزدن به مردم و بازاری ها و کمپ ها. در ادامه خلاصه ای از تلخی ها وزیبائی ها، خدمات و توفیقات و کسری ها و ضعف های مدیریتی در آخرین وضعیت مناطق زلزله زده فهرست وار اشاره شده است. در بین گزاره های طرح شده مواردی است که قابلیت تحلیل بیشتر رسانه ای و کارشناسی دارد که در جای خودش باید به آنها پرداخت. اشکالات مدیریتی و کسری های ضروری مردم تعریف نادرست از شرایط مردم یکم. مهم ترین مشکل مدیریتی امروز در مناطق زلزله زده این است که مسوولین شرایط موجود را طبیعی فرض کرده اند. نشست های مختلف با مسئولین منطقه حاکی ازین بود که تلقی رایج اینست که وضعیت از حالت اضطرار خارج شده و باید بصورت عادی و روال مرسوم و طبیعی مدیرت انجام شود. همین تلقی غلط مهمترین عامل برای ضعف های مدیریتی است. با این مقدمه مجموعه اشکالات مدیریتی موجود بدین شرح است؛ الف. مدیریت در شهر متمرکز نیست. تعدادی از نهادها از فعالیت همدیگر خبر نداشتند. نهادهای دولتی از فعالیت نهادهای مردمی نیز بی اطلاعند. موازی کارهای ها و همپوشانی ها و تعارض عملکردها قابل اعتناست. تعارض مواضع در میان سخنان مسئولی مشهودست. ب. بانک اطلاعاتی متمرکزی از موضوعات کلیدی وجود ندارد. هنوز بسیاری از آمارهای ضروری تهیه نشده است. ج. مدیریت شهر علیرغم زحماتی که کشیده شده است فارغ از هرگونه اقدام جهادی و تسریع در رسیدگی به مشکلات است. بطور خلاصه، مدیریت نه متمرکز است و نه جهادی. این در حالی است که مشکلات مردم از نوع نیازهای اولیه است و یک ساعت از دست دادن هم، خسران بزرگی است. این همه نیز به جهت تلقی نادرستی است که از شرایط شهر وجود دارد واینکه شرایط بحران را صرفا در امداد رسانی روزهای ابتدایی تلقی کردند و نیازهای اولیه امروز مردم را با مدیریت عادی و مرسوم پی گیری می کنند. ابهام در تصمیم گیری ها دوم. تصمیمات عمرانی در شهر دارای ابهامات جدی است. از مهمترین آنها رها شدن بخش مستاجرین شهری است. تلقی نادرستی که وجود داشته این است که مستاجرین شهر چون از ابتدا خانه نداشتند پس نمی توانند از تسهیلات استفاده کنند. این درحالی است که زلزله، دارو ندار همه را از بین برده است و امروز مستاجر و مالک گرفتار نیاز اولیه اند. اینکه چه کسی چه میزان دارایی داشته است مهم نیست، امروز هرکس با هر میزان دارایی درگیر نیاز اولیه مسکن و امنیت و بهداشت و غیره است. باید در تامین این نیازها عادلانه رفتار کرد. عملکرد ضعیف بنیاد مسکن سوم. عملکرد بنیاد مسکن دارای اعتراضات جدی بین مردم و برخی مسئولین از جمله نماینده های مردم است. نوع براوردها از ضرر و زیان ها مورد اعتراض است. همچنین سقف پرداختی تسهیلات نیز مورد انتقاد جدی ست. از همه بدتر به جهت همان اشکال بند اول، علیرغم تلاش های صورت گرفته باز هم پروسه بروکراسی در پرداخت تسهیلات طاقت فرساست و مردم را معترض کرده است. در مجموع تا هفته گذشته هنوز تسهیلاتی برای ساخت مسکن توسط بانکها پرداخت نشده بود. البته قول هائی در این زمینه ها از سوی مسئولین شهری داده شده است که می تواند معیار ارزیابی در آینده باشد. حضور کمرنگ بین مردم چهارم. حضور مسئولین رده بالای استانی و ملی بین مردم کمرنگ است. مردم از اینکه کسی به انها سر نمی زند و حرف شان شنیده نمی شود اعتراض دارند. تصمیمات نادرست پنجم. برخی تصمیمات غلط باعث شده است علیرغم خدمات صورت گرفته اما همچنان مردم دچار مشکل باشند. یک نمونه اش مخیر کردن مردم برای گرفتن کانکس و 5 میلیون تومان پول نقد است. بسیاری با این تصور که کانکس را از خیرین می گیرند، پول نقد را گرفتند و همین باعث شده است که تا امروز سرپناه مطمئن نداشته باشند. حدود 40 درصد مردم در شهر داخل چادرها هستند. حال انکه ممکن است عمده شان نیز پول کانکس را گرفته باشند. تصمیم از ابتدا دارای اشکال بوده است. مناسب بود مسئولین نیاز اصلی مردم را برطرف می کردند نه اینکه آنها را بین پول و رفع نیاز مخیر بگذارند. این در شرایطی است که مردم اطلاعات کامل از آنچه در آینده اتفاق می افتد نداشتند و با استرس و ریسک تصمیم گرفتند. نیاز جدی به سرویس بهداشتی و حمام ششم. نیاز جدی امروز سرویس بهداشتی و حمام است. برای حدود 400 تا 500 نفر در یک کمپ 5 یا 6 دستشویی و کمتر از ان حمام در نظر گرفته شده است. مردم برای حمام رفتن نوبت می گیرند. وضعیت برای لباس و ظرف شستن نیز به همین منوال است. صف کشیدن مردم مقابل دستشویی ها تالم برانگیزست. نگرانی از بهداشت محیط هفتم. عمده دستشویی ها به فاضلاب شهری متصل است. اما بخشی نیز ولو اندک خارج از این مسیر است. مسیر روشویی ها و لباس شویی و ظرف شویی نیز خارج از فاضلاب است و در شهر و جوی و پارک ها رها می شود. این موضوع با گرم شده هوا یک آسیب جدی بهداشتی است. استرس و برانگیختگی بین مردم هشتم. شرایط روحی و روانی مردم از مهمترین نگرانی هاست. مردم به خاطر فراوانی پس زلزله ها بسیار حساس شدند. با کمترین صدا و بهانه ای دچار ترس می شوند. فراوانی شایعات در میان مردم نگران کننده است. از شایعات مربوط به عملکرد مسئولین تا علائم خودساخته درباره زلزله بزرگ در آینده. خانه های مسکونی؛ اما خالی نهم. بسیاری از مردم در چادرها و کانکس ها، خانه هایشان قابل سکونت است و یا نیاز به ترمیم سطحی دارد. با این حال حاضر نیستند به خانه شان بازگردند. علتش نیز ترس از پس زلزله ها و آثار همان زلزله بزرگ است که باعث شده هنوز مردم نگران باشند و در هراس. با این حال حضور مسئولین بین مردم و آموزش های مربوط به این حوزه می تواند کمک کند که عده ای به خانه شان برگردند و تجمع در خیابان ها کاهش یافته و خدمات رسانی به دیگران سهل شود. بیماری های مسری دهم. گرچه تا امروز بیماری مسری و آلودگی ها عفونی خاص شرایط پس از زلزله دیده نشده است، اما با گرم شدن هوا این نگرانی وجود دارد که امنیت سلامتی و بهداشتی مردم به خطر بیافتد. لازمست از همین امروز نسبت به این موضوع تمهیدات جدی فراهم شود. و اما پیشنهاد؛ بدون تردید خدمات بسیاری صورت گرفته است. عملکرد مسئولین نشان می دهد که مدیریت زلزله کرمانشاه در مقایسه با زلزله های قبلی مثل ورزقان و بم، از جهت شاخص های مختلف رشد قابل اعتنائی دارد. گزارش فرماندار محترم شهرستان نیز تائید همین خدمات است. در بم از هر 14 چادر یکی دست مردم رسیده است. این آمار برای ورزقان از هر 9 چادر یکی است. اما در سرپل ذهاب از هر دو و هفت دهم چادر یکی به هدف خورده است . در بم بعد از 7 ماه اولین وام‌ پرداخت و در سرپل ذهاب بعد از 25 روز وام ترمیم پرداخت شده است. از این شاخص ها بازهم می توان فهرست کرد. اما نیاز های اولیه مردم را نمی توان با مقایسه های آماری و شاخص های مدیریتی حل و فصل کرد. لازمست تدبیری عاجل صورت گیرد. پیشنهاد روشن تشکیل مدیریت واحد و متمرکز و البته با ویژگی های جهادی است. همه حوزه های اجرایی از تصمیمات حاکمیتی تا سیاست های محلی و فعالیت های مردمی و غیره باید در یک نقطه متمرکز شود. از طرفی نوع مواجهه با موضوعات بدون روحیه جهادی و مجاهدت های مدیریتی نمی تواند به رفع مشکلات مردم منجر شود. یکی از مقایسه های روشن بین عملکرد سپاه در روستاها و دیگر نهادها در شهر نیز به جهت رعایت همین دو نکته است. یکم تمرکز مدیریتی و دوم تاکید بر مدیریت جهادی. و اما نمای دیگر از سرپل ذهاب شهر تمیز یکم. شهر برخلاف تلقی اولیه بسیار تمیز و بدور از هرگونه شرایط غیرطبیعی است. عملکرد نیروهای خدمات شهری قابل تقدیر است. جمع اوری زباله ها و جارو زدن خیابان ها و پاکیزگی پارک ها و سرو سامان بخشیدن به نخاله های ساختمانی مشهودست. این درحالی است که بخش خدمات شهری با کمترین نیروها مشغول فعالیت است. مسوول این بخش می گفت که همان روزهای اول به جهت حجم بالای کار و قلت نیروی انسانی ، سراغ خود مردم رفتیم و کمک خواستیم. مردم هم همراه شدند. امنیت دوم. امنیت در شهر قابل اعتناست. کمترین خبر درباره دزدی و سرقت و غیره وجود دارد. در روزهای بعد زلزله حتا یک گزارش هم از دزدی از امکان دولتی و غیره اعلام نشده است. به گفته مسئولین انتظامی خود مردم نیز در برقراری امنیت بسیار همکاری کردند. کار عمرانی خانوادگی سوم. ساخت وساز در بخشی از شهر شروع شده است. در بخش دیگر نیز مردم در حال سر و سامان دادن به همین کاکنس ها و چادرهائی هستند که در آن زندگی می کنند. زن و مرد کنار هم در حال فعالیت عمرانی هستند که جلوه زیبایی در شهر دارد. با نی و حصیر برای خودشان حیاط کوچک درست کرده اند و یا حریم برای چادر ساختند و برخی دستشویی و حمام درست کردند. بازار فعال چهارم. برخلاف انتظار ما بازار شهر فعال است. از کبابی بازار سوال کردم و می گفت که فروشش نسبت به زمان زلزله کاهشی نداشته است. با تردید می گفت شاید هم بیشتر شده باشد. با این حال مردم در همان چادر ها در حال پخت و پزهستند. روی گاز پیک نیکی غذاهای مرسوم و بومی را درست می کنند و مصرف غذاهای کنسروی کاهش داشته است. با میوه فروش های شهر صحبت می کردیم. این هم جالب بود. مصرف میوه به گفته این چند کاسب بیشتر هم شده است. پیرمرد میوه فروش می گفت مردم این روزها دورهمی هایشان بیشتر شده است. مصرف میوه هم مکمل همین دورهمی هاست. رشد فروش لوازم آرایشی پنجم. بجز کالاهای ضروری مردم مثل میوه و غذا، سراغ برخی کالاهای غیرضروری هم رفتیم و از میزان مراجعه مردم به این اصناف سوال کردیم. شیرینی فروشی سر پل ذهاب بسیار فعال است. می گوید خرید مردم کمتر شده اما همچنان فروش دارد و باید هر روز پخت کند. سراغ لوازم بهداشتی و آرایشی رفتم. ظهر جمعه هم باز بود و می گفت وضعیتش در پاساژ از بقیه بهترست. می گفت مدتی است فروش کالاهایی مثل لوازم آرایشی خانم ها بیشتر شده است. با یک آرایشگر بانوان هم صحبت کردیم. می گفت خود مردم درخواست کردند که چادر آرایشگی را برپا کنم. می گفت در روحیه مردم بسیار موثر است و برای همین نسبت به قبل زلزله تنها 50 درصد هزینه را از مردم می گیرد. این موارد نشانه شکل گیری چرخه عادی زندگی است. همبستگی بعد زلزله ششم. یک نکته بسیار قابل اعتنا هم بستگی و سرمایه اجتماعی است که بعد زلزله بین مردم شکل گرفته است. برخی اختلافات اعتقادی گذشته بین اهل سنت و شیعه و اهل حق، به گفته خود مردم کامل رنگ باخته است. حتا موردی بوده است که خیری خواسته هدایا را با ملاحظات اعتقادی توزیع کند که مورد اعتراض مردم قرار گرفته است. در مسائل مربوط به حریم حومه ای که زندگی می کنند نیز تقسیم کار جالبی دارند. برای تمیز کردن اطراف چادر و پیاده روها تقسیم کار کردند. از همه مهمتر حافظت و صیانت از چادرها و کانکس هاست که اینجا هم بین خودشان تقسیم مسئولیت شده است. امنیت شهر توسط خودشان حفظ شده است. دورهمی مردم هفتم. روحیه مردم عجیب است. زلزله 7 ریشتری طولانی و بیش از دو هزار پس زلزله و از دست دادن همه دارایی و عزیزان شان باعث نشده است روحیه شان را از دست دهند. این موضوعی بود که هم به چشم ما می آمد و هم در اظهار نظر پزشکان و روان شناسان بود. دورهمی مردم این روزها بیش از گذشته است. در همین چادر ها جشن تولد و حتا خواستگاری و شیرینی خوران برگزار شده است. به گفته مسوول روان شناسی بیمارستان، این جمله که رضای من به رضای الله است سرزبان این مردم است. اهل حق تنبورشان را کنار نگذاشتند. در همان چادر هم تنبور می زنند. معتقدند آرامش می دهد و تسکین بخش است. مسئولین خادم هشتم. هرچند مدیریت جهادی در شهر سیستمی نیست اما حضور مدیران جهادی در منطقه قابل کتمان نیست. از حضور نمانیده مجلس تا حتا خود فرماندار و امام جمعه شهر و غیره. امام جمعه شهر برخی شب ها با لباس مبدل بین مردم می رود و از حال و روز انها خبر می گیرد. عملکرد قابل اعتنای بخش درمان نهم. یکی از نکات قابل اعتنا و مثبت در منطقه عملکرد بخش درمانی و پزشکی است. برخلاف جوسازی های رسانه ای، مشاهدات ما می گوید این بخش موفق تر از دیگران عمل کرده است. گروه های اعزامی متشکل از پزشکان متخصص و فوق تخصص بصورت هفتگی به بیمارستان شهرستان اعزام می شوند. با اینکه بیمارستان صحرائی است اما پاکیزه و نسبتا مجهز است. بیمارانی که در بیمارستان شهر نیز مداوا نشوند به شهرهای دیگر اعزام می شوند. پیرزنی که پول دارو نداشت جلوی چشم ما با مجوز پزشک بصورت رایگان داروهایش را تحویل گرفت. عملکرد پزشکان بیمارستان نیز قابل قدردانی است. پزشکی می گفت در 48 ساعت اول با نور گوشی موبایل چند صدنفر را بخیه و جراحی های اولیه کرده است. این درحالی بوده که هنوز از حال و روز خانواده اش نیز خبر نداشته و نمی توانسته سراغ خانواده برود. همکارانش می گفتند با اشک بالاسر بیمار بود و جراحی می کرده است. از این نمونه ها بسیار می توان شمرد و فهرست کرد. نمازجمعه پرشور دهم. نماز جمعه شهرستان شلوغ شده بود. حضور مردم مایه مباهات بود. خطیب از مرگ می گفت و اینکه مرگ برای مومن مثل بوئیدن گل است. از خدمات دولت گفت و تشکر کرد. گفت اجازه نمی دهیم ضدانقلاب دولت و نظام را در ماجرای زلزله زده ها ناکارآمد نشان دهند. در انتها هم از سلبریتی هایی که مردم به آنها اعتماد کردند درخواست کرد به نیازهای اصلی مردم توجه کنند. نیاز امروز مردم دستشویی و حمام است نه تشخیص های سلیقه ای و شخصی.


کد مطلب: 49773

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcjtaex.uqehazsffu.html

خط نيوز
  http://khatnews.com