انفعال محض دستگاه دیپلماسی درباره مهمترین پرونده حقوق بشری امریکا/ چرا وزارت خارجه ذر قبال تبعیض دولتی امریکا علیه سیاهپوستان ساکت است!؟
15 آذر 1393 ساعت 11:35
: پروندهسازی درباره حقوق بشر و تمرکز رسانهای برای قلب واقعیات در ایران و تبدیل آن به اهرمی برای تبلیغات غیرواقعی علیه ایران، یکی از مهمترین راهبردهای دولت امریکا در کنار اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی دیگر در قبال ملت ایران است، این در حالی است که به نظر میرسد دولت یازدهم به مدد «تئوری کدخدا» و همچنین تمرکز بیش از حد بر موضوع پرونده هستهای، هرگونه پرداخت به این موضوعات را از دستور کار خود خارج کرده به نحوی که برخی فجایع حقوق بشری در کشور امریکا را که این روزها حتی صدای بان کیمون را هم در آورده، سزاوار یک واکنش معمولی هم نداند.
پروندهسازی درباره حقوق بشر و تمرکز رسانهای برای قلب واقعیات در ایران و تبدیل آن به اهرمی برای تبلیغات غیرواقعی علیه ایران، یکی از مهمترین راهبردهای دولت امریکا در کنار اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی دیگر در قبال ملت ایران است، این در حالی است که به نظر میرسد دولت یازدهم به مدد «تئوری کدخدا» و همچنین تمرکز بیش از حد بر موضوع پرونده هستهای، هرگونه پرداخت به این موضوعات را از دستور کار خود خارج کرده به نحوی که برخی فجایع حقوق بشری در کشور امریکا را که این روزها حتی صدای بان کیمون را هم در آورده، سزاوار یک واکنش معمولی هم نداند.
به گزارش خط نیوز، یک مقایسه ساده میان نزاع امریکا و ایران در موضوع حقوق بشر نشان میدهد که اساسا دولت در قبال این پرونده برنامهای تهاجمی برای خود طراحی نکرده و احتمالا ملاحظاتی از جمله آسیب دیدن روندی که گمان میکند به توافق با کدخدا منجر میشود و یا تمرکز بیش از حد بر پرونده هستهای موجب شده تا سکوت و عدم تهاجم و مطالبه در موضوع حقوق بشر مهمترین راهبرد دولت در این عرصه قرار گیرد.
این در حالی است که دولت امریکا تنها در ماههای گذشته با استفاده از کوچکترین موضوعات داخلی ایران و وارونه کردن حقیقت این موضوعات، تلاش کرده تا فشار خود در جبهه حقوق بشر را نیز به موازات فشار در جبهههای سیاسی و اقتصادی استمرار ببخشد. به نوعی که با صدور بیانیه در قبال ماجرای اسیدپاشی و یا اعدام ریحانه جباری به جرم قتل عمد، دولت ایران را زیر سوال برده و تلاش کرده است تا پرونده حقوق بشر در قبال ایران همچنان باز بماند.
اما حتی فراتر از یک موضوع سیاسی در حوزه سیاست خارجی، از منظر یک موضوع انسانی، تبعیض ریشهداری که در قبال غیر سفیدپوستان در امریکا در جریان بوده است، در ماههای اخیر بصورت یک تبعیض قانونی و با تایید نهادهای حقوقی امریکا، وارد مرحله جدیدی شده است، به نحوی که این تبعیض و ظلم تاریخی را با تایید دادگاههای امریکا، به یک روال عادی در این کشور مبدل خواهد ساخت.
علت اعتراضات گستردهای که این روزها امریکا را در بر گرفته و تا کنون چند اظهارنظر رئیس جمهور این کشور را نیز در پی داشته است باید در همین واقعیت جستجو کرد. اینکه جریان تبعیض نژادی در کشور امریکا امروز فراتر از یک امر غیر رسمی و در حاشیه فرهنگ عمومی مردم امریکا، در حال تبدیل شدن به یک رویه قانونی است به نحوی که در چند دادگاه اخیر برگزار شده پیرامون جنایات سفیدپوستان علیه سیاهپوستان، هیچ دادگاهی سفیدپوستان را مجرم نشناخته و حتی پخش تصاویر لحظه جنایت را هم برای محکوم کردن آنها کافی نمیداند، حاکی از شکل گیری یک رویه قانونی تبعیض نژادی در امریکا است.
انقلاب اسلامی ایران که از شروع نهضت و پس از پیروزی همواره در قول و عمل راهبرد کلان خود را حمایت از مستضعفین جهان و محوریت در مقابله با مستکبرین قرار داده است، به نظر میرسد که در مقابله با این ظلم بزرگ نیز میتواند نقشی بزرگ ایفا کند. موضوع خیلی واضح و روشن است؛ بخش بزرگی از مردم امریکا خود را قربانی یک تبعیض و ظلم بزرگ میبینند، از سوی دیگر دولت و ساختار حقوقی و سیاسی امریکا نیز تسهیل کننده و قوام دهنده این تبعیض و ظلم است، آیا در این شرایط ظهور یک حامی قدرتمند خارجی، نمیتواند به این جریان اعتراضی کمک کند!؟
به نظر میرسد فرصت بوجود آمده از جمله برهههایی است که دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر آن و طراحی راهبردهای دقیق میتواند بهرههای بسیار مهمی را در راستای منافع گفتمانی و ملی کشور بدست آورد، البته این به شرط نادیده گرفتن تئوری کدخدا و اختصاص دادن بخشی از توان دستگاه سیاست خارجی به مسئلهای غیر از پرونده هستهای خواهد بود!
/رجا نیوز
کد مطلب: 32096
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcjmyet.uqe8hzsffu.html
خط نيوز
http://khatnews.com