درس حمیدنژاد برای سریالسازی در تلویزیون /گافهای "بانوی عمارت" پشت تعلیقهایش پنهان شده است
11 دی 1397 ساعت 11:14
نداشتن پلن، استراتژی و اتاق فکر کارآمد یک مشکلی است که نهتنها در برنامههای سینمایی بلکه در بسیاری از برنامههای دیگر صداوسیما خودش را نشان میدهد.
به گزارش خط نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران پویا، برنامههای تلویزیون دچار یک موازیکاری شدهاند که بهمحض فرارسیدن موسم یا مقطعی مهم بهفکر میافتند که همه شبکهها دست به کار شوند و کاری کنند. حالا در آستانه جشنواره فیلم، تئاتر و حتی موسیقی فجر، موازیکاری در دستور کار تلویزیون است؛ از "میزانسن" شبکه شما، "هفت"، شبهای هنر، سینماگرام و حتی سینما دو؛ واقعاً چهخبر است که اینهمه برنامه برای حوزه هنر صفآرایی میکنند؟ البته هیچکدام هم یک پلن و طرح مناسبی ندارند، یا شبکه پنج که دیگر از آن حالت سریالهای مؤثر و سرگرمکننده و حتی مسابقههای جذاب بهسمت شبکهای برای بازپخش سریالهای دیگر شبکهها تبدیل شده است، یا "بانوی عمارت" که یک اثر باتکنیک و مملو از تعلیقهای هنری مناسب است که مخاطب تلویزیون را ساعتی با خودش همراه میسازد، اینها جزو مهمترین نکاتی است که مازیار معاونی منتقد سینما و تلویزیون به آنها اشاره کردهاند. مشروح این گپوگفت را در ادامه میخوانید: *تحلیل خودتان را از سریال «بانوی عمارت» شروع کنید. سریال «بانوی عمارت» را یک سریال خوب در مقایسه با معیارهای تلویزیون میدانم. شاید اگر معیار را بگذاریم بر سریالی مثل «شهرزاد» که خیلی این روزها این دو با هم مقایسه میشوند یا آثار بینالمللی داستان فرق میکند. ما معیار را تلویزیون فعلی و سطح کیفی آثار نمایشیاش بگذاریم سریال خوبی است، البته حتی این معیار را درنظر نگیریم باز هم سریال، نمره قبولی میگیرد. پرواضح است بینندههای تلویزیونی از اقشار مختلف جامعه هستند و پسزمینههای مطالعات تاریخی ندارند، لزوماً مختصات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بازههای مختلف تاریخی ایران را نمیشناسند، در نتیجه اگر سریال مانور صرف تاریخی بدهد قطعاً ارتباط کمی با آن برقرار میشود. دراماتیزه کردن سریال و به لباس نمایش درآوردن "بانوی عمارت" نکته بسیار مهمی است، این جنبه بسیار مهم از عهده هرکسی ساخته نیست. در تاریخ تلویزیون اندک کسانی بودهاند که از پس این کار برآمدهاند؛ از زندهیاد علی حاتمی گرفته تا سید ضیاءالدین دری و حالا عزیزالله حمیدنژاد یک کار خوب و همدلیبرانگیز خلق کرده است. برای مخاطبین ایرانی که تا حدودی از تلویزیون و آثار نمایشی رسانه ملی فاصله گرفتهاند، حمیدنژاد درس خوبی به سریالسازی در تلویزیون داد که چقدر استفاده از تعلیق در جای مناسب میتواند تأثیرگذار باشد و مخاطب را همراه کند. "بانوی عمارت" بدون بیراهگویی از نفس نمیافتد بهواقع "بانوی عمارت" نه عاشقانه صرف و نه تاریخی صرف است، همچنین نه یک موضوع معمایی با بستر و پسزمینه سیاسی صرف است، در عین حال که هیچکدام از اینها بهشکل صرف نیست همه اینها را هم در بر میگیرد. این خلاقیت متن "احسان جوانمرد" ــ نویسنده این سریال تلویزیونی بوده است که بین اضلاع و زوایای مختلف این عناصر در بستر تاریخ، ارتباط خوبی برقرار میشود، این نکته بسیار مهمی است که نباید از نظر دور بماند. متن خوب و کنار آن کارگردانی حسابشده این روزها در تلویزیون غنیمت است. کارگردانی که کمتر به سریال آب میبندد، کمتر دچار اشتباهات تکنیکی، زیادهگویی، گزافهگویی و بیراهگویی میشود. اینها نکات خوبی است که یک سریال را سریال میکند و میتواند در جامعه، موج ایجاد کند. بهنظرم "بانوی عمارت" تا حدود زیادی بهاصطلاح از پس این اتفاقات برآمده است. این سریال بعد از چهل شب که روی آنتن رفته کماکان کشش دارد، چرا که بر پایه تعلیق استوار است؛ تعلیقهایی که پلکانی مخاطب را با خودشان همراه میسازند، یعنی در مقطعی تعلیق ایجاد میشود دوباره با چند گره دیگر مخاطب همانطور پروپاقرص، سریال را دنبال میکند و از نفس نمیافتد. سریال هنوز به پایان نرسیده ولی فکر میکنم تا پایان هم بیننده را مغموم نخواهد کرد. گافها پشت قدرت تعلیقها پنهان میشوند *گافها و بهقولی "سوتیهایی" ادبی و تاریخی و حتی قومیتی هم وجود دارند، نظرتان درباره این اشتباهات بهقول تهیهکننده سریال "سهوی"، چیست؟ درباره سوتی و گافهایی که جوانمرد نویسنده سریال "بانوی عمارت" به آن اشاره کرد که فلان اشتباه ادبی (شعر مولوی) یا حتی عذرخواهی بابت گویش و بحث قومیتی، به این نکته اشاره کنم گرچه دقت نظر لازم است ولی یک کلّیت، کلّیت خوبی است آن جزئیات کمتر بهچشم میآید. یادم هست در سریال "معمای شاه" هم قطعه شعری بود که سعید نیکپور در نقش "چشمپزشک" آن را خوشنویسی کرد که محمود اکرامی متولد 38 در اواخر دهه 60 سروده بود آن نقش و کاراکتر در زمان رضاشاه، خوشنویسی کرد و ایرادات زیادی به "ورزی" وارد شد و تطبیق تاریخی نداشت. اگر کلّیت آثار، شرایط خوبی داشته باشند و مخاطب را راضی کنند این ایرادها خیلی بهچشم نمیخورد. البته که نسبت دادن این گافها به "بانوی عمارت" هم بعضاً وارد است. مشکلاتی که در بحث تاریخی شاید داشته باشد یا موضوع قدرتی که در استفاده از تعلیقها داشت نکاتی بود که به آنها پرداختیم. چرا شبکه پنج مثل آیفیلم و تماشا رفتار میکند؟ مثل گذشته اصراری برای ساخت امثال "روزگار جوانی" ندارد *موضوع دوم ما مشکلات شبکه پنج است که انگار به یک حیاط خلوت برای شبکههای دیگر و یا بازپخش و محلی برای پخش یا بازپخش سریالهای نازل کرهای و ترکیهای شده است، شما در این خصوص چه تحلیلی دارید؟ بهعنوان یک بیننده جدیتر تلویزیون تأسف میخورم از روزگار شبکه پنج سیما که زمانی برای خودش جذابیتها و رنگبندیهای متنوع و مثمرثمری داشت. آذرماه سال 74 که با کلی امید و آرزو تأسیس شد بهعنوان بهترین و قویترین شبکه استانی شناخته میشد تا جایی که مردم استانهای همجوار تهران تقویتکننده فرکانس تلویزیونی میگذاشتند تا امواج این شبکه را قویتر و کیفیتر بگیرد، چرا که برنامههای بسیار خوب و مسابقات سرگرمکنندهای داشت. یادمان نمیرود مسابقاتی که حتی در جایگاه استانداردهای بینالمللی، شبکه پنج روی آنتن میبرد. آن دوران امثال بهروز مفید در این شبکه مدیریت میکردند و گروه فیلم و سریال قوی هم داشت، ویترین آن مملو از جذابیتهایی همچون "روزگار جوانی"، "دختران" و چند سریال دیگر که "کمال تبریزی" و "همایون اسعدیان" آنها را کارگردانی کرده بودند. سریالهایی که مخاطب چشمانتظارش بود تا جمعهها ساعت 19 از شبکه پنج دنبال کند و امروز جای تأسف است که شبکه پنج یا شبکه تهران از یک شبکه قوی و رقیب دیگر شبکهها به یک شبکه بازپخشکننده صرف آثار نمایشی تبدیل شده است، بهجای اینکه خودش صاحب سبک در عرصه آثار نمایشی باشد بهمانند آیفیلم و تماشا، آثار خارجی شرق آسیا را با کمترین کیفیت پخش میکند. شبکه پنج به روزگاری شبیه به دهه 70 و 80 شبکه دو تبدیل شده که شبکه با ویترین رنگارنگ در دهه 60 بود و بهیکباره ضعیف شد. امیدواریم که رویکردها این شبکه را دوباره به ایدهآلهای گذشته برگرداند.
کد مطلب: 56739
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcjhaei.uqemtzsffu.html