سخني با وزير فرهنگ و ارشاد
خواب خوش فرهنگ و ارشاد اسلامي و سياست غلط غارت
(بوي پيراهن يوسف مي آيد آقاي وزير)
11 مهر 1398 ساعت 13:11
به گزارش خط نیوز ـ وزارت فرهنگ و ارشاد ما گويا آرامش بخش خورده، در نهايت آرامش، بخواب زمستاني رفته يا به استقبالش يكسال است كه نشريات وطني ما آن اندك يارانه را هم كه به نسيان سپرده شده توسط ارشاد را با ذره بين و مثقالي و قطره چكاني به منتقدين و دست گشاده به موافقان مرحمت مي فرمايند و در سايت معاونت هم ، به نمايش مي گذارند، تا شفافيت و اتاق شيشه اي عملكردشان به نحو مطلوب عملكرد ظاهري اش را بنماياند، اما براستي يارانه ها همين است كه در همان جاست، يا از در پشتي هم امدادهاي از ما بهتران به كمك مي آيد، دولت فهيمه تدبير و اميد راه بستن و گِل گرفتن دهان و نشريات را خوب آموخته است. كپسول هاي اكسيژن خالي براي نفس كشيدن منتقداني كه شيرجه نقد مي زنند ، كه نفسي ديگر نياز نيست سر مبارك منتقدين را برسنگ كوبيدن و هواي روح پرور تبعيض قوي و ، نوازش قلم خبر نگاران و اصحاب جرايد دولتي ، حزبي ، كه اغلب و يا اكثر از قلم بدستاني هستند كه اندكي چاشني فتنه دارند، و يا از سوي مسئولين با چراغ چشمك زن چپ پيچيده تا به مسئوليت و مال و منالي و وزارتي و مشاورتي برسند مصداق هاي روشن دارد تا برسد به كاغذ و يارانه و الي آخر. به هر حال الطاف طبع نازك روزهاي انتخابات سپري شد و وعده دولتمردان به اهل رسانه كفگيرش به ته ديگ خورد، دقيقاً مثل ساير وعده ها. دولت و انتظار اين است كه مطبوعات براي استاديوم خالي هورا بكشيم، و بگوئيم والله با الله استخر رياست جمهوري از نان شب ضرورتي تر است و نگوئيم كارگر گرسنه هپكو و نيشكر و هفت تپه فداي سياست هاي غلط و غارت شده است . بله آناني كه بلد نيستند براي استاديوم خالي هورا بكشند، حتماً بايد در استخر خالي از آب شيرجه مرگ بزنند. آقاي وزير ، معاون وزير، كاغذ امروز شما مثل دارويي است كه بعد از فوت مي خواهد مرده زنده كند. نوش داور و بعد از مرگ سهراب. راستي ما ندانستيم آن كاغذهاي قبلي كجا رفتند، لطفاً آقاي وزير آدرس بده؟! نمي خواهيد من آدرس دقيق بدهم، دست نوازش آن وزارتخانه برسر اصحاب فتنه و همپالكيها و هم حزبي ها، مستدام، آمار و ارقام هم ارزاني خودتان، فقط بياد داشته باشيد، اين جماعت ( با حيا) و شرافتمندي كه نان قلم به ميزدي نخورده اند. اين ايام را هم صابر خواهند ماند - اين طيف مغضوب ، كه پشت در شما بايد بايستند سال ها در صف مبارزه با دشمنان ايستاده اند، جان و خون داده ، الان هم خون دل مي خورند، ما را تا سيم خاردار تحريم كردند، امروز موشك مي سازيم. شما هم فرزندان ولايت را تحريم كنيد، ولي بدانيد و تاريخ ثابت خواهد كرد، يقيناً روزي يوم تبلي السرائر خواهد شد و ما هم از نابرادري برادران يوسف گله خواهيم كرد، بوي پيراهن يوسف مي آيد، و با نسيمي دفتر ايام برهم مي خورد، كاغذ را هم به سلطان كاغذ بدهيد، تا بخورد وعشق كند. ما با نان خالي هم مي سازيم ولي نمي سوزيم - مي مانيم پاي در ركاب ولايت. يا علي
کد مطلب: 62507
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcjaiem.uqe8yzsffu.html