تا انتخاب یازدهم ؛
باقری لنکرانی:شایعه کردند که پدرم سلطنتطلب بوده است
16 ارديبهشت 1392 ساعت 13:12
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری با بیان اینکه در بین برخی از سیاسیون کماکان ادبیات دهه ۶۰ و رقابت بین تعهد و تخصص وجود دارد، گفت:امروز دوگانه ما افراد سکولار و غیرسکولار است و برای سکولار بودن نیز لازم نیست تعهد دینی نداشته باشید.
به گزارش خط نیوز ، کامران باقری لنکرانی کاندیدای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری در گفتوگو با فارس به مسائل مختلفی از جمله آرایش سیاسی کشور، قطببندی انتخابات، کاندیداتوری سعید جلیلی، گفتمان سوم تیر در دهه چهارم انقلاب، شرایط خانوادگی و تحصیلیاش پرداخت.
متن کامل این مصاحبه در ادامه میآید:
** با توجه به اینکه زمان زیادی به ثبتنامهای انتخابات ریاستجمهوری باقی نمانده تحلیل شما از آرایش سیاسی کشور و قطببندیهای انتخاباتی در کشور چیست؟
یک نگاهی در فضای انتخابات شکل میگیرد که عدهای تلاش دارند انتخابات را به این معنا دوقطبی کنند که تهدیدی برای کلیات نظام تعریف کنند و حول آن تهدید نوع قطببندی را در انتخابات بوجود آورند. من فکر میکنم انتخابات یازدهم همه طرف های در آن حضور پیدا میکنند و به تأیید شورای نگهبان میرسد هیچکدام به عنوان تهدید برای نظام محسوب نمیشود البته به این معنا نیست که ما دشمنان را دست کم میگیریم چرا که آنها تمام تلاش خود را میکنند تا به نوعی فضای انتخابات را بر علیه نظام تبدیل کنند.
* نباید در برابر تهدیدات دشمن خودمان را به بیخیالی بزنیم
وقایع ونزوئلا که پس از نتایج انتخابات آن شکل گرفت نشان میدهد دشمن در حال مشق کردن این وقایع است تا آن را در کشور ما هم پس از انتخابات به نوعی اجرا کند لذا نباید در برابر تهدیدات دشمن خودمان را به بیخیالی بزنیم البته انتخابات یازدهم شرایطی دارد که ملت ایران ظرفیتی پیدا کرده است و به تعبیر مقام معظم رهبری مردم ایران پس از حماسه ۹ دی واکسینه شدند و در برابر این ناملایمات آمادگیهای لازم را دارند.
نگاه ما به انتخابات یازدهم از جنس مقابله با تهدید نیست و نگرانی ما در انتخابات یازدهم این است که فرصتهایی که فراروی ملت ایران قرار دارد از آنها درست استفاده نشود و در واقع تلاشی که ما وظیفه خود میدانیم که در انتخابات ۹۲ دنبال کنیم این است که از این انتخابات به عنوان یک فرصت برای ارتقای کشور و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی استفاده شود.
* وجه مشترک برخی نامزدهای فعلی نوعی ارتجاع به قبل از سال ۸۴ است
ممکن است در این موضوع خیلیهای دیگر چنین حرفی بزنند و این حرف شاید خیلی تمایزبخش نباشد اما یک نکته مهم که در اینجا وجود دارد این است که تمام کسانی که در عرصه انتخابات اعلام حضور کردند به نوعی تکرار گذشته را بازتاب میدهند به طور مثال اگر صحبتهای برخی افراد و کاندیداها را ملاحظه کنید، میبینید که یک وجه مشترکی در اغلب آنها وجود دارد و به دلیل ضعفهایی که در دولت دهم دیدهاند به نوعی بازگشت به گذشته و ارتجاع به قبل از سال ۸۴ را توصیه میکنند لذا ممکن است این بازگشت در رویکردها باشد و حتی گفتهاند مدتها طول میکشد تا ما بتوانیم به زمان سابق بازگردیم اما حتی برخی از این نیز فراتر رفته و چهرههایی را که برای مدیریت پیشبینی میکنند، به این موضوع تأکید دارند.
* تقلیل نقاط مثبت دولت فعلی به پرکاری یک نوع انکار تغییر رویکردها است
ما باید کاری کنیم انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نقاط مثبت تا زمان حال را به ویژه نقاط مثبت دولت نهم و دهم را دارا باشد و در عین حال نقاط منفی را حذف یا به حداقل برساند در حالی که رویکردهای فعلی کسانی که در صحنه حضور یافتند به نوعی نقاط مثبت را به صورت حداقلی نگاه میکنند و به طور مثال صرفاً پرکاری دولت را یکی از نقاط مثبت میدانند هر چند این موضوع صحیح است اما تقلیل نقاط مثبت دولت فعلی به پرکاری یک نوع انکار تغییر رویکردها است. ما در فاصله پس از سال ۸۴ شاهد تغییر رویکرد مدیریتی بودیم و در این حالت تغییر اولویتهای کشور، تمرکززدایی، چالاکی در اجرا، باز کردن دایرههای مدیریتی را میبینیم لذا انتقادی که ما به دولت دهم داریم این است که چرا به همه این آرمانها آن طور که باید تا آخرین روزها پایبند نماند.
انتقاد ما به مدیریت دولت دهم آنجایی است که میبینیم در عرصه صنعت همان مدیران دولت کارگزاران به کار گرفته میشود و انتقاد ما این است که در عرصه اقتصاد مدلهایی که سایرین قبل از سال ۸۴ به کار گرفتهاند به عنوان مبنا گذاشته میشود. بنابراین اگر متوجه این تمایز نشویم نگاهمان به فضای انتخابات طوری میشود که در حد اشخاص جریانات را میبینیم. مهمترین نکته در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ تبدیل کردن آن به یک فرصت برای ارتقای کشور دانست و از این رو انتخابات آینده نباید تکرار مکررات پیشین باشد.
* نقد به خانوادهام به جای نقد عملکردم بداخلاقی سیاسی است
برخی شایعه کردهاند شورای نگهبان به دلیل وضعیت خانوادگیتان شما را تایید صلاحیت نخواهد کرد؟
در مورد این موضوع بنده چند مطلب را باید عرض کنم؛ ما اگر قائل به ولایتپذیری هستیم و میخواهیم از نقاط ضعف دولت دهم خود را نجات دهیم باید تقید خود را به قانون بیشتر کنیم؛ طبیعی است که ما در عرصه انتخابات هر چه شورای نگهبان تصمیم بگیرد را به عنوان فصلالخطاب میدانیم و در این زمینه خودمان را با آن تصمیم هماهنگ میکنیم نه اینکه بخواهیم خلاف آن عمل کنیم. خیلی از افراد در حال حاضر از تقوا و اخلاق سیاسی صحبت میکنند و رهبری نیز مرتباً تأکید دارند که از بداخلاقی سیاسی باید جلوگیری شود اما آنچه که در این عرصه تعجبآور است اینکه نسبت به بنده به جای اینکه نقادیها نسبت به افکار و عملکردم صورت گیرد نقدهایی نسبت به خانوادهام مطرح میشود؛ این امر در منطق دینی و نگاه اخلاقی به عرصه سیاست داشتن تناسب ندارد لذا تعجب از این است که برخی از پایگاههای اطلاعرسانی که در قالب یک شبکه فعالیت میکنند به این موضوع میپردازند و در عین حال شعار تقوای سیاسی میدهند که این تناقض در رفتار است.
پدر شما در حال حاضر ساکن آمریکا هستند و این دلیل برخی هجمهها به شما شده است؛ در این باره بیشتر توضیح دهید.
لنکرانی: پدر بنده در خارج از کشور سکونت دارد و ما از سال ۱۳۵۶ جدا از یکدیگر زندگی میکنیم اما این داستان یک مقدمه دارد؛ پدرم قبل از انقلاب در صنعت آلومینیوم به عنوان یک کارگر کار خود را آغاز کرد اما به دلیل پشتکار و توان فنی توانست برای خود کارگاه و کارخانهای ایجاد کند اما قبل از انقلاب فضای صنعت آلومینیوم انحصاری بود و شرایطی پیش آمد که ایشان احساس کرد دیگر نمیتواند در ایران زندگی کند و بنابراین سال ۵۳ به خارج از کشور رفت و در سال ۵۴ به ایران بازگشت اما سال ۵۵ مجدد به آمریکا بازگشت و زمانی که شرایطی باثبات برای کارشان فراهم شد از ما خواستند که به همراه مادر، خواهر و برادرمان به آمریکا برویم لذا ما تا سال ۵۶ در آمریکا اقامت کردیم.
سال ۵۶ بود که مادر مرحومم پس از یک سال سکونت در آمریکا به پدرم گفتند که ما نمیتوانیم در اینجا زندگی کنیم و شرایط اینجا برای زندگی مناسب نیست و ما اذیت میشویم و در واقع توجه ایشان که تربیت فرزندان و فضای فرهنگی آمریکا بود. اما پدرم با توجه به شرایط ایران که درباره کارشان وجود داشت حاضر به بازگشت نشدند اما به ما گفتند که شما آزاد هستید که به ایران بازگردید؛ مادرم به ما گفتند شما آزاد هستید که هر طور میخواهید تصمیم بگیرید لذا ما نیز همراه مادرمان به ایران بازگشتیم لذا طلاق به معنی قانونی اتفاق نیفتاد اما دو مسیر متفاوت طی شد.
خیلی از افراد پس از پیروزی انقلاب فرار کرده و به خارج رفتند و حتی خیلیها خودشان را کشتند که گرینکارت بگیرند اما ما اینجا ماندیم و از این بابت خدا را شکر میکنیم و به هیچ عنوان احساس پشیمانی هم نداریم اما در عین حال این موضوع را نکتهای منفی در زندگی خود تلقی نمیکنیم بلکه نکته مثبتی میدانیم چرا که در حالی که برخی افراد به دنبال بهانهای هستند تا اقوامی پیدا کرده و بتوانند به خارج از کشور بروند، ما این شرایط برایمان حاصل بود، اما توفیق داشتیم در شرایط جنگ و غیرجنگ در کشورمان بمانیم و تحصیلات خود را در ایران بگذرانیم و بنده بسیار خوشحال هستم که با رتبه اول برد داخلی ایران مدرک تحصیلی خود را گرفتهام و این را افتخار مهمی میدانم.
* شایعه کردند که پدرم سلطنتطلب بوده است
آنها از این موضوع که نتیجه نگرفتند چرا که گفته بودند پدر بنده ساواکی، و سلطنت طلب و سناتور ارتش بوده است لذا پس از نتیجه نگرفتن از این نکته شایعه کردند که همسر بنده تشریفاتی است و علیه خانواده ام مطلب نوشتند، لذا جای تعجب دارد که برای تخریب کردن یک نفر از چنین ابزارهای استفاده میشود. کسانی که با ما حشر و نشر دارند میدانند که خانواده قانعی دارم و از این بابت خدا را شکر میکنیم و این را جزء نعمتهای خدا و خود میدانیم. بعد به ما گفتند شما چرا با پدر خود ارتباط دارید؛ برای اولین بار است که این را میگویم زمانی که وزیر شدم در حاشیه یک جلسهای آقای حجتالاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی را دیدم که به من گفتند حالا که وزیر شدهای و پدرت نیز خارج از کشور است خیال نکنید که میتوانی مراوده را با پدرت قطع کنی، بنابراین باید مراودات را بیشتر از قبل دنبال کنی و وظیفه دینی شما این را حکم میکند. البته بنده نقاط ضعف و مشکلاتی که انسان بین خود و خدا دارد، زیاد دارم و پیشنهادم به دوستانی که در این زمینه زحمت میکشند و سعی دارند مدارک جمع آوری کنند این است که به جای صرف وقت خود به این مسائل حرفها و عملکردهای بنده را زمانی که مسئولیت داشتم مورد بررسی و نقد قرار دهند و سطح مباحث را گفتمانی کنند.
شنیده شده شما در دیداری که با آیت الله مصباح داشتید گفتهاید که ابراز تمایلی برای نامزدی به علت برخی مشکلات شخصی و خانوادگی ندارید، این موضوع درست است؟
بنده خدمت آیتالله مصباح زیاد میرسم و در جلسات با ایشان مطالب مختلفی مطرح میشود که بخشی از آن به دلیل مسئولیت سخنگویی بنده بود؛ ایشان مسئولیتی را از من خواستند که قبول کنم که در پاسخ گفتم ویژگی خاصی در خود نمیبینم که شما تاکید دارید این مسئولیت را بر عهده بگیرم. ایشان نیز حکایتی را تعریف کردند و گفتند وقتی مرحوم آیت الله قاضی از دنیا میرفت وصیت نامهای نوشت و در حاشیه آن اضافه کرده بودند که هر کس بعد از من مشکل و مسئلهای دارد به آقای شیخ عباس قوچانی مراجعه کند. ایشان تعریف کردند من خدمت شیخ عباس قوچانی رسیده بودم و از ایشان پرسیدم شما چه ویژگی داشتید که مورد توجه مرحوم آیت الله قاضی با آن جایگاه قرار گرفتید؟که وی گفته بود من نمیدانم چه ویژگی داشتم .
آیت الله مصباح اخیر گفته بود برفرض اگر در امر انتخابات بین اصلاح طلبان و اصولگرایان رقابت دایر شود باید بر نامزد اصولگرا اجماع گردد لذا اگر گزینه پایداری به صحنه بیاید آیا حاضر است در صورت حضور اصلاح طلبان و نامزد جریان انحراف در صحنه بماند. آیا جبهه پایداری حاضر به ائتلاف با پیشرفت است یا خیر؟
تمام گزینههای اصولگرایی در ائتلاف سهگانه منحصر نیست. یعنی اگر قرار باشد مذاکره و صحبتی باشد این انحصار از جانب هر کس صحیح نیست. حضرت آیتالله مصباح فرمودند که ما در شرایطی که در آن به سر میبریم آن چیزی که در عالم واقع اتفاق میافتد این نیست و رقابت اصلی در این دوره انتخابات بین کسانی است که خودشان را جزو دایره اصولگرایان میدانند و همانطور که بنده عرض کردم مبنای تصمیمگیری ما برای معرفی کاندیدا این است که فرصتهای بیشتری را برای انقلاب اسلامی فراهم کنیم. نگاه ما تهدیدی نخواهد بود. در جریان انتخابات مجلس برخی از دوستان تلاش میکردند با ایجاد وحشت از جریانهایی همه را قانع کنند تا با یک گروه خاصی تنظیم شوند اما همان موقع نیز تحلیل جبهه پایداری این بود که انتخابات مجلس یک صحنه رقابت بین کسانی است که باور به انقلاب اسلامی دارند و ما باید بین این افراد اصلح را انتخاب کنیم. صحبتهایی که مقام معظم رهبری در روز اول امسال در حرم رضوی داشتند این بود که همه در انتخابات آتی باید به دنبال فرد اصلح از بین همه سلایقی که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی حضور دارند، باشند.
بعضیها تلاش دارند کاستیهایی که در برنامه و ایجاد فرصت برای گسترده کردن نقاط مثبتی که دولت نهم و دهم داشت را با این تلقی که همه باید با ما وحدت کنند جبران شود که این با فضای واقعی کشور تطبیقی ندارد و فضای واقعی سیاسی کشور غیر از این است.
**رقابت بین تعهد و تخصص مربوط به ۲۵ سال پیش است
گفته میشود جبهه پایداری در انتخابات صرفاً به دنبال تعهدگرایی است و تخصصگرایی را دنبال نمیکند پاسخ شما چیست و چه برنامههایی برای حوزه فرهنگ دارید؟
متاسفانه ما در بین برخی از سیاسیون کماکان ادبیات دهه ۶۰ را میبینیم؛ در دهه ۶۰ بحثی بود که یک نوع رقابتی بین تعهد و تخصص میدیدیم. این بحث مربوط به ۲۵ سال پیش است اما امروز بحث ما این نیست چرا که فارغالتحصیلان زیادی در بین دانشگاهیان داریم که رویشهای انقلاب اسلامی محسوب میشوند و کسانی هستند که در تخصص خود مدارج بالا را طی کردهاند و رتبههای بالای دانشگاهی برخوردار بوده و در واقع صاحبنظر هستند و در عین حال متعهد به انقلاب اسلامی نیز هستند بنابراین دوگانه تعهد و تخصص به ۲۵ سال پیش باز می گردد.
* دوگانه امروز مربوط به افراد سکولار و غیرسکولار است
اما امروز دوگانه ما مربوط به افراد سکولار و غیرسکولار است. برای سکولار بودن لازم نیست که شما تعهد دینی نداشته باشید. فقط همینقدر که مبنای شما طوری باشد که در سیاستگذاریها و برنامههای اداره کشور با طرازیابی و تاکید بر فنگرایی و تکنوکراسی و مدلهای دیگران اداره کشور صورت گیرد شما سکولار هستید. تعبیری که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر به خراسان شمالی داشتند این بود که ما امروز با سکولاریزم پنهان روبرو هستیم؛ سکولارهایی که مومن و نمازخوان هستند و حرفهای خوبی هم میزنند اما در مقام اجرا و عمل و برنامهریزی و اداره امور کشور مدلهایشان ربطی به مدلهای دینی ندارد در موضوعات اقتصادی و فرهنگی و همینطور سایر موضوعات مربوط به دولت یازدهم می شود.
جبهه پایداری یک جمعی را گرد هم آورد و از آنها خواهش کرد که کار طولانیمدتی را انجام دهند لذا نزدیک ۴۰ نفر تاکنون بیش از صدها ساعت کار کردهاند و حاصل آن به عنوان برنامه دولت یازدهم پیش از ثبتنام کاندیداها رونمایی خواهد شد. گزارش این برنامه خدمت آیتالله مصباح ارائه شده و ایشان نکاتی را به عنوان اصلاح تذکر دادهاند و انشاءالله ویرایش نهایی آن نیز انجام خواهد شد. در این برنامه تلاش شده به مقولات اجرایی کشور با یک نگاه مسئلهمحور توجه شود. خیلیها در عرصه برنامهریزی دوباره همان اصول کلی که در قانون اساسی و اسناد بالادستی آمده است را مورد تاکید قرار میدهند در حالی که این موضع مشکلی از کشور برطرف نمیکند. برای برنامهریزی ما باید نگاه به آینده داشته باشیم و مشکلات آینده را پیشبینی کرده و گلوگاههایی که میتوانیم در آن دخالت موثر داشته باشیم را با توجه به ظرفیتها و تهدیدها بشناسیم و برنامه خود را معطوف به همان گلوگاهها کنیم. باید با اولویتبندی و در چارچوب یک منظومه حرکت کنیم.
* فقدان نگاه مجموعهنگر از مشکلات فعلی کشور است
یکی از مشکلاتی که ما امروز در عرصه برنامهریزیهای کشور با آن روبرو هستیم فقدان نگاه مجموعهنگر است. یعنی پروژههای موازی و متعددی داشتهایم که گاهی آثار سوء آن بر یکدیگر باعث میشد که کلان اتفاقات کشور به نفع ارتقاء کشور نباشد در حالی که تک تک آن پروژهها وقتی که به صورت انتزاعی نگاه می شد بسیار خوب بود اما ترکیب آنها و تاثیر و تاثرشان به خوبی نمایان نبود.
در همین مقوله اقتصادی یکی از مهمترین مشکلات این است که بین اقتصاد و فرهنگ ارتباط مناسبی برقرار نبوده و آنها را دو مقوله جدا از یکدیگر فرض کردهاند لذا در این صورت آثار این طرز تفکر به ضرر کشور است. در حال حاضر یکی از دعواهایی که بین مکاتب و سلایق مختلف اقتصادی کشور وجود دارد بحث این است که ما بنگاههای بزرگ خود را دولتی اداره کنیم یا به صورت خصوصی آن را بچرخانیم. قانون اصل ۴۴ تاکید دارد ما باید آنها را غیردولتی اداره کنیم. کسانی که باور اصلیشان این است که این نهادها دولتی باشد شکل و شمایلی برای غیردولتی نشان دادن آن درست میکنند اما باطن آن این میشود که گروهی نقیض آن عمل میکنند.
اتفاق مهمی که باید رخ دهد و نمیدهد این است که این بنگاهها به نفع توسعه اقتصادی کشور و ثروتآفرینی کارآفرینی اثرآفرین نیست. چرا بخش دولتی و غیر دولتی وجهه همت آن سودآوری و سوداگری است؟ یعنی همان فلسفه مرکانتالیسمها که به دنبال سود زیاد در زمان کم بدون نگاه به آینده هستند این یک بحث فرهنگی است و تا وقتی که این ریشه فرهنگی را برطرف نکنیم مشکلات آن برقرار است.
آیا ممکن است که از آقای سعید جلیلی در پست سیاست خارجی استفاده کنید؟ چرا که آقای جلیلی نیز گفته بود بنده حاضر هستم اگر آقای لنکرانی وارد عرصه شود به ایشان کمک کنم.
آن فهرست کوتاه شده جبهه پایداری نگاه دعوت به خود نبوده است و نگاهشان عمل طبق وظیفه و تکلیف بوده است. یکی از تکالیف ما این است که هرچه در توان داریم برای دفاع از انقلاب اسلامی و این نظام مقدس به صحنه بیاوریم بنابراین این ۳ نفر نیز در این موضوع یک نگاه مشترک دارند و وظیفه خود میدانند که هر کس که این پرچم را برعهده گرفت در صورت موفقیت با او همکاری کنند؛ البته در دوران انتخابات افراد محدودیتهایی دارند که شاید نتوانند حضور برجستهای در صورتی که کاندید نهایی نباشند، داشته باشند اما طبق مذاکراتی که باهم داشتیم این به معنای این نیست که در صورت موفقیت هر یک از این برادران دیگران به وی در اداره امور کمک نکنند.
در خصوص بحث پرفسوری شما نیز شبهاتی مطرح است لطفا در این باره توضیح بفرمایید.
این شقالقمر نیست که یک نفر پس از ۱۳ سال که عضو هیئت علمی دانشگاه بوده به استاد تمامی رسیده باشد و اگر کسی نرسد بد است. یعنی انسان باید تلاش کند لذا بنده احساس نمیکنم که رسیدن به استاد تمامی شقالقمر است؛ من سال ۷۱ به عنوان استادیار در دانشگاه استخدام و در سال ۸۴ نیز استاد تمام شدم. لذا وظیفه هرکس این است که در هر جا که قرار میگیرد وظیفه خود را انجام دهد.
کد مطلب: 13230
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdciuraz.t1app2bcct.html