کرباسچی:

حجاریان مدافع کاندیداتوری هاشمی است/ هاشمی موافق کاندیداتوری خاتمی است/ خاتمی نباید کاندیدا شود

19 اسفند 1391 ساعت 12:13


غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در یک مصاحبه تفصیلی به تحلیل فتنه سال ۸۸ پرداخت که طی آن درباره موسوی و کروبی اینطور گفته است: آقایان موسوی و کروبی که نرفتند ساختمان ریاست جمهوری را اشغال کنند یا این که به پاستور لشکر کشی کنند. اگر این کار را کرده بودند، یعنی تن ندادن به آراء و دنبال کردن خواسته‌ها به صورت غیرقانونی.

کرباسچی که هیچ یک از اقدامات موسوی و کروبی را خلاف قانون نمی داند، در خصوص حوادث روز عاشورای تهران نیز می گوید: آقای موسوی و کروبی هیچ یک از کسی دعوت نکردند که به خیابان‌ها بیایند و کار خلاف قانون انجام دهند. در تظاهرات روز عاشورا هم که اشاره کردید مگر برای همه دسته‌ها از وزارت کشور مجوز گرفته می شود؟ راهپیمایی مذهبی است و همه انجام می دهند. حالا اگر مجموعه از حوادث آن روز اتفاق افتاد، مگر مسئولیت آن بر عهده آقایان موسوی و کروبی است؟

کرباسچی طی این گفتگو البته هیچ اشاره‌ای نیز به تشویق‌ها و تمجید‌های سران فتنه از اغتشاشگران خیابان‌های تهران و معترضانی که زمینه ورود اوباش به خیابان‌ها را فراهم کردند، نمی‌کند.

در این مصاحبه بحث کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی نیز مطرح می شود که کرباسچی ظاهراً روی خوشی به کاندیداتوری هاشمی نشان نمی دهد و می گوید مقام هاشمی بالاتر از نشستن بر کرسی ریاست جموری است.

او دلایل خود را برای عدم کاندیداتوری هاشمی اینگونه عنوان می کند: آقای‌هاشمی هم به لحاظ سنی و هم به لحاظ شیخوخیت، برای بسیاری از جناح‌ها شخصیت قابل احترامی است که حیف است وارد مسائل اجرایی شود. نکته دوم این است که ریاست جمهوری به لحاظ فیزیکی برای سن و سال ایشان سنگین است. در واقع شخصیت آقای‌هاشمی به گونه ای است که موضوعات حوزه کاری برایشان مهم است. مثلا در دوره ریاست جمهوری وی، یک روز بودجه دیرتر از تاریخ موعد، تحویل مجلس داده نشد و شبانه روزی جلسه برگزار می کرد تا بودجه را سر موعد به مجلس برساند.

کرباسچی همچنین در خصوص مطرح شدن نام محقق داماد به عنوان یکی از گزینه های احتمالی اصلاح طلبان، عنوان می کند: تا آنجایی که بنده در جریان هستم، اصلاح طلبان درباره کاندیداتوری آقای محقق داماد بحثی نداشته اند.

او در آخر از اسحاق جهانگیری و علی نجفی نام می برد و آنها را انسان های لایقی برای کاندیداتوری و نامزدی از طرف جریان اصلاحات معرفی می کند و می گوید: هر کدام از این ۲ نفر که اصلاح طلبان بتوانند به توافق بیشتری بر روی وی برسند، اولویت بیشتری دارد.

در ادامه بخش هایی از گفت و گوی غلامحسین کرباسچی با خبرگزاری مهر را به انتخاب مشرق می خوانید:

* عده ای به جمعی از نیروهای داخل كشور اتهام ساختار شكنی و اتهاماتی مشابه این می زنند، من با این رویکرد موافق نیستم. فرض كنید تندترین آدمی كه داخل كشور و یا خارج از كشور كه اطلاق اصلاح طلب به او می شود واز نیروهایی است كه با مجموعه اصلاح طلبان در طی سال‌های بعد از انقلاب كار كرده و حالا به هر دلیلی از كار بركنار شدند یا نیستند، كدامیك به دنبال این هستند كه نظام را بر هم بزنند و یك نظام دیگری بر سر كار بیاورند؟

* ممكن است كسی در این نظام باشد و آن را قبول داشته باشد، اما نسبت به بندهایی از قانون اساسی ایراد بگیرد و خواهان اصلاح آن باشد، این به معنای براندازی نیست. نظام هم به كسی كه احیانا خواستار تغییر و تحولی در جهت تثبیت نظام، بهبود اوضاع و شرایط و مسائلی از این دست است، ساختار شكن و برانداز نمی‌گوید.

* ما معتقدیم كه مشكلات كشور بایدبا روش‌هایی بدون خشونت و معقول حل و فصل شود. اگر تخلفی در جایی احساس می شود، راه‌های قانونی وجود دارد كه باید بر اساس ان عمل کرد.

* حزب ما با هر ۲ سلیقه اصلاح طلب (تندرو و غیرتندرو) در ارتباطیم و هر کدام را در برخی مواضع و تصمیم گیری‌ها درست می دانیم و در برخی مواردغلط. اگر شما در گروه‌های سیاسی مثلاً حزب اعتدال و توسعه را معتدل و معقول و مجاهدین و مشاركت را تند می دانید، كارگزاران معتقد است در برخی جاها حرفی كه اعتدال و توسعه می گوید به نفع كشور، نظام و مردم است و در برخی جاها مواضع دوستان دیگر.

* فكر نمی كنیم هیچ اصلاح طلبی این ۲ نفر (عارف و کواکبیان) را اصلاح طلب بدلی بخواند. آقای عارف معاون اول دولت اصلاحات و رئیس ستاد خاتمی در انتخابات ۸۸ بوده است، اصلا ًآقای عارف با آقای خاتمی بالا آمده است.انتصاب چنین صفتی به آقای كواكبیان هم صحیح نیست آقای کواکبیان بعد از انتخابات سال ۸۸، چند مرحله به تلویزیون آمد و اتفاقا حرف‌های خوبی هم زد. در مجموع گمان نمی كنم كسی آقای كواكبیان را هم اصلاح طلب بدلی بخواند.

* عارف نمی خواهد بگوید كه من یك اصلاح طلبم، یا آقای خاتمی تندرو است. وی پیشتر هم در مصاحبه ای گفته « اگر اصلاح طلبان اجماع نكنند، من نمی آیم» بالاخره خود آقای عارف هم می داند اگر بخواهد بیاید چه كسی باید به او رای بدهد. اگر طیف روشنفكر و اصلاح طلب و هر چه می خواهیم اسمش را بگذاریم درباره کاندیداتوری یک اصلاح طلب وحدت نظر نداشته باشند خوب اصولگرایان که نمی خواهند به آن فرد رای بدهند، بنابراین آقایان عارف و کواکبیان این موضوع را قطعا قبول داشته و می پذیرند.

* در مورد بحث بعد از انتخابات هم به عنوان عضوی از كارگزاران باید بگویم همه از اتفاقاتی كه بعد از انتخابات سال ۸۸ افتاد، ناراحتیم. نه ما که همه گروه‌ها در دو طرف جریان و حتی جریانی كه برخورد كرده ناراحت و پشیمان است و می داند اگر این اتفاقات نمی افتاد خیلی بهتر بود، این طرف هم قائل به این نیست كه از مجموع اتفاقات سال ۸۸ یك برد ۱۰۰ درصدی کسب كرده است، حالا با هر تحلیلی که می خواهیم حساب كنیم. ما اگر به شرایط قبل از سال ۸۸ برگردیم همه راضی تر خواهند بود؛ این اتفاقات یك شرایط برد - برد یا برد - باختی صددرصدبرای هیچكدام از طرفین نبوده است.

* سوال) پشیمان كه گفتند منظورتان چه كسانی است؟ من می گویم همه. پشیمان بودن به معنای این که بخواهیم اظهار ندامت كنیم که شعار و ژست تبلیغاتی است. اما به لحاظ تحلیلی ما الان با خیلی از دوستان اصولگرا كه صحبت می كنیم اظهار ناراحتی می كنند از اتفاقات بعد از انتخابات سال ۸۸. مثلا شخصیتی مثل آقای ناطق، شما كه نمی توانید بگویید آقای ناطق خارج نظام است یا اصولگرا نیست. بالاخره ایشان همراه نظام، داخل نظام، همراه اصولگرایان و عضو جامعه روحانیت مبارز است. با آقای ناطق صحبت كنید، ببینید خیلی خوشحال است از اتفاقات سال ۸۸.

* سوال) نه آنكه مشخص است، اما شما گفتید افرادی كه آن طرف بوده اند و برخورد كرده اند. این حزف شما این تلقی را بوجود می آورد که اصولگرایان برخورد کرده و پشیمان هستند. - بله من همان‌ها را می گویم.

* در حال حاضر هیچ کدام از طرفین ماجرا از اینكه یك عده ای از اصلاح طلبان در زندان و آقایان موسوی و كروبی در حصر هستند، خوشحال نیستند، چرا که جدا شدن عده ای از بدنه نظام یا جدا كردن آنان توسط عده ای خاص جای خوشحالی ندارد. یك سری اتفاقات پس از انتخابات سال ۸۸ افتاده است، در اینكه چه برخوردهایی برای این اتفاقات معقول بود هم در آن زمان اختلاف نظر وجود داشت.

* عده ای هستند كه سالهای سال دیدگاهشان افراطی بود به دنبال این بودند که بگویند فلانی ساختارشکن یا خارج از نظام است. مسائلی پیش آمد که اینها بتوانند اینگونه مسائل را در بوق و کرنا کنند که چه بسا آن آدم اصلا نظرش این نیست و در آن مسائلی که بوجود آمد، اصلا نظرش این نبوده است.

* سوال) شما واقعا آقای مهاجرانی را هنوز یک اصلاح طلب درون نظام می‌دانید؟ من مشخصا در مورد شخص آقای مهاجرانی صحبت نمی‌کنم، شما در مورد ایشان خوبست از خود شان بپرسید. اما به طور کلی خیلی از افرادی که خارج هستند را می توان اصلاح طلب درون نظام دانست. الزاما هر کسی از ایران خارج می شود از نظام خارج نمی‌شود اما طبیعتا افرادی که خارج از کشور زندگی می کنند، شرایطشان با داخل کشور متفاوت است.

* سوال) بعد از سخنان مقام معظم رهبری در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ که فرمودند بحث را به خیابان‌ها نکشانید، آقایان موسوی و کروبی از معترضین حمایت کردند؟ دو طرف لشکرکشی خیابانی کردند.

- سوال) حمایت یعنی چه؟ آقای موسوی و کروبی هیچ یک از کسی دعوت نکردند که به خیابان‌ها بیایندوکار خلاف قانون انجام دهند. در تظاهرات روز عاشورا هم که اشاره کردید مگر برای همه دسته‌ها از وزارت کشورمجوز گرفته می شود؟ راهپیمایی مذهبی است و همه انجام می دهند. حالا اگر مجموعه از حوادث آن روز اتفاق افتاد، مگر مسئولیت آن بر عهده آقایان موسوی و کروبی است؟ من با قاطعیت می‌گویم کروبی و موسوی هیچ وقت درخواست خلاف قانون از مردم برای مقابله با نظام نکردند.

* یعنی شما می گویید آقایان کروبی و موسوی موافق شعارهای علیه نظام پس از انتخابات ۸۸ نبودند؟ قطعا نه!در آن عصبانیت‌ها ممکن است که شعارهایی هم داده شود. شما الان از آقایان موسوی و کروبی بپرسید شعارهایی که علیه نظام، ولایت فقیه و قانون اساسی در حوادث پس از انتخابات ۸۸ سر داده می شد را قبول دارید؟ قطعا پاسخشان منفی است. الان هم که کسی مدعی نیست که آقایان کروبی و موسوی محکوم هستند، بلکه عنوان می شود این افراد در حصر قرار گرفته اند، چون جان شان در خطر است و امکان دارد عده ای حرکت غیرقانونی علیه آنان صورت دهد، بنابراین شورای تامین یا امنیت مقرر کرده که از این ۲ نفر حفاظت شود. حرف آقایان این است ما در حال حاضر از این افراد حفاظت می کنیم و گرنه آن‌ها در هیچ دادگاهی محکوم نشده اند.

* آقایان موسوی و کروبی که در خانه نشسته و اعتراض می کردند، آنها که نرفتند ساختمان ریاست جمهوری را اشغال کنند یا این که به پاستور لشکر کشی کنند. اگر این کار را کرده بودند، یعنی تن ندادن به آراء و دنبال کردن خواسته‌ها به صورت غیرقانونی، نه این که فردی در جایی نشسته باشد و اعتراض کند، نامه بنویسد اما بازهم او را ساختار شکن و ... بخوانیم.

* آقایان موسوی و کروبی رفتار خلاف قانون نداشته اند. حرف های آن ها اعتراض به شرایط وضع موجود بود.

* سوال) اما در رسانه های داخلی و خارجی گفتند من رییس جمهور قانونی هستم و انتخابات باطل است.به نظر می آید این از تسخیر نهاد رئیس جمهوری یک پله بالاتر است. به این معنی که یکی از کاندیداها اصل انتخابات را زیر سوال می برد و برای پیروزی در انتخابات تنها یک شرط می گذارد و آن هم پیروزی خودش در انتخابات است. - از قول آقای موسوی حرف‌های زیادی گفته شده است. به نظر من ایشان باید خودشان درباره این گفته‌ها توضیح دهند. ایشان هنوز درباره این اتهامات آنچه به وی نسبت داده شده دفاعی نکرده‌اند.

* در زمان انتخابات مجلس نهم به آقای خاتمی ایراد داشتم که در مقام رییس جمهوری برخوردها، حرف‌ها و نگاهش به قضایا باید شفاف باشد و اگر چارچوب‌ها تعیین شود خیلی از مسائل حل می شود. خاتمی که می خواست در انتخابات مجلس نهم بعد از ماجراهای انتخابات سال ۸۸ شرکت کند، چرا اینگونه شرکت کرد که هم چوب را بخورد و هم پیاز را؟ اگر ایشان معتقد به شرکت در انتخابات بودند شاید بهتر این بود خیلی شفاف و واضح می گفتند « من می خواهم در انتخابات شرکت کنم و بهتر است اصلاح طلبان هم در انتخابات حضور یابند البته عده ای را رد صلاحیت کرده اند که ما منتقد آن هستیم».

* بعضی از اصلاح طلبان به حضور خاتمی معتقد هستند و بعضی هم نه. اما بنده شخصا معتقدم اگر هیچ مانعی هم بر سر راه خاتمی برای کاندیداتوری نباشد، وی نباید بیاید. من به همان دلایلی که برای عدم کاندیداتوری آقای‌هاشمی گفتم و همچنین دلایلی دیگر، معتقدم که کسی غیر از خاتمی باید در انتخابات ریاست جمهوری آینده به نمایندگی از اصلاح طلبان کاندیدا شود.

* اگر کسی واقعا بخواهد وارد صحنه شود نباید این استنباط پیدا شود که وی برای تقابل آمده است. ما دنبال این هستیم که مسائل کشور در حوزه داخلی و خارجی بهبود پیدا کند. اگر از این خواسته اصلاح طلبان تلقی شود که در جهت ساختارشکنی و براندازی نظام حرکت می کنند نه تنها بهبودی حاصل نمی شود، بلکه ممکن است منتج به درگیری هم بشود. حرف ما این است که در جامعه باید (تفکر) بهبود خواهی باشد و حکومت آن رابراندازی تلقی نکند. واقعیت هم همین است. اگر ما می خواهیم تورم پائین بیایید، تولید ملی بالا برود، رشد اقتصادی و روابط مثبت خارجی داشته باشیم برای این است که آلام مردم تسکین پیدا کند. ما نمی خواهیم نظام بر هم بخورد.

* تا آنجایی که من می دانم اصلاح طلبان خیلی این مواضع را جدی نمی گیرند. تمام آنها این مساله را مثل موضوع انتخابات نظام پزشکی، حرفهای انتخاباتی می دانند. اگر آقای احمدی نژاد و تیمش می خواستند اوضاع کشور بهبود یابد ۷ سال وقت داشتند که رفتارهای بهتری با اصلاح طلبان و خیرخواهان کشور داشته باشند. در این مدت جز بذر اختلاف و طرد مدیران با تجربه و نیروهای فعال در سطوح مختلف چیزی نکاشتند.چقدر نیروهای با تجربه در دوره وی منزوی و عزل شدند که سرمایه ۳۰ ساله کشور بودند و حالا در پایان دولت طرح این اظهارات از سوی آقای احمدی نژاد چندان جدی گرفته نمی شود. در افکار عمومی هم صرف نظر از ابزارهایی مثل تقسیم پول و سهام عدالت که عده ای را جذب می کند، بعید می دانم که این حرفها در قشری که لازم است تاثیرگذار باشد.

* سوال)اگر از آقای احمدی نژاد پذیرفته نشد از آقای مشایی چطور، پذیرفته است؟ من این ۲ را جدای از هم نمی بینم و فکر نمی کنم ۲ چهره مجزا از هم باشند. ما به دنبال این بحث‌های سیاسی نیستیم، که لشکرکشی کنیم. ما می خواهیم مسائل مملکت درست شود و این تلقی از کاندیدایی که می خواهد بیاید، نباشد که او می خواهد حالت تقابل، درگیری و گرفتاری درست کند. حالا چه از این طرف باشد و چه از طیفی دیگر. ما در پی این هستیم که با روش‌های معقول و کارشناسی مشکلات مردم حل شود.

* سوال) ممکن است بر روی آقای روحانی هم به اجماع برسید یا ایشان هم در همین قالب (اصولگرایی) مطرح می شوند؟ آقای روحانی با آن معنای خاص اصولگرا نیست. اما در صورتی که بتواند برنامه‌هایش را با خواسته‌های اصلاح طلبان تطبیق بدهد، چهره معتدلی است. طبیعی است که اگر اصلاح طلبان کاندیدایی از خودشان داشته باشند، ممکن است به آقای روحانی گرایش پیدا نکنند و در این حالت شخص آقای روحانی هم ممکن است خودش ورود پیدا نکند.


کد مطلب: 11502

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcirwaz.t1azu2bcct.html

خط نيوز
  http://khatnews.com