گزارش واشنگتن پست از زندگی حیات بومدین، همسر امِدی کولیبالی
«تحتتعقیبترین زن فرانسه» چطور تروریست شد؟/از گشتن با لباس شنا در ساحل تا پیوستن به داعش
16 بهمن 1393 ساعت 10:46
به گزارش خط نیوز ، «تحت پیگردترین» زن فرانسه، زمانی عاشق آبهای گرم ساحل جمهوری دومینیکن [جزیرهای در آمریکای مرکزی] بود و در ساحل، با لباس زیر مشکی همراه شوهر آیندهاش، که یک دزد خردهپا بود، قدم میزد. اما با عمیقتر شدن ایمانش، لباس شنا را بدل به روسری کرد و به جای ساحل دریای کارائیب، مقصدهای تازهای برگزید: مساجدی در مالزی، سفر حج به مکه و حالا هم (بنا بر آنچه بازپرسان پروندهاش میگویند) قلمرو جهادیها در سوریه.
به نوشتهی روزنامهی واشنگتن پست (در گزارشی اختصاصی دربارهی زندگی «حیات بومدین») او خودش گفته بود به دنیا آمده تا مسافرت کند. حالا هم متواری و در حال مسافرت است. به گفتهی بازپرسها، او تنها چند روز پیش از هجوم نهم ژانویهی شوهرش به سوپرمارکتی در پاریس، به قلمرو «دولت اسلامی» گریخته است. خلافت خودخواندهی گروه شبهنظامی (که قلمرویی در سوریه و عراق برای خود فراهم کرده) جنگجویانی از سراسر جهان به خود جذب میکند، از جمله تعداد رو به افزایشی از زنان.
حالا با مرگ همسرش (همزمان با کشته شدن برادران کواشی که مجری حملات ماه گذشتهی پاریس بودند) بومدین ۲۶ ساله (که در فرانسه به دنیا آمده است) یک سرنخ کلیدی برای بازپرسها به حساب میآید. بازپرسها معتقدند بومدین جزئیات مهمی دربارهی سه روز خشونت که فرانسه را در وحشت فرو برده بود و ۱۷ قربانی به جای گذاشت در اختیار دارد.
به گفتهی مقامات مسئول، فهم مسیر بومدین در «افراطی شدن»، اهمیت فراوانی دارد، چرا که معتقدند احتمال زیادی وجود دارد که این زن تبدیل به محور چنین حملاتی در آینده گردد. نسخهای از یک متن جهادی نوشته شده توسط ملیکا العرود (یکی از سرشناسترین زنان بلژیکی مرتبط با القاعده)، پس از فرار بومدین در وسایلش پیدا شد.
نقش بومدین در حملات پاریس ابهام زیادی دارد. ولی وی قطعا چند روز پیش از انجام این حملات فرانسه را ترک کرده بود. مقامات ذیربط معتقدند وی در هنگامی که طرح در حال تکمیل بود، نقشی کلیدی در جابجایی پیغام [بین همسرش و برادران کواشی] بازی کرده است. اطلاعات مخابراتی نشانگر بیش از ۵۰۰ تماس در سال ۲۰۱۴ بین تلفن بومدین و همسر شریف کواشی است (شریف کواشی یکی از دو برادری است که در هفتم ژانویه به دفتر نشریهی فکاهی شارلی ابدو حمله کردند).
مصاحبه با دوستان و خانوادهی بومدین به علاوهیمطالب پروندههی بازپرسیاش، نشانگر مسیر طولانیای است که او در متنفر شدن از غرب طی کرده است. مسیری که از حومههای پاریس آغاز شد و به حملات خونینی انجامید که اروپا در ترس حملات بیشتری نظیر آن به سر میبرد.
حالا مسئولان ضد تروریسم از خود میپرسند آیا نباید بیشتر روی حیات بومدین تمرکز میکردند، کسی که با پوشیدن روبنده تمرین تیراندازی میکرد، آن هم به همراه همسرش که با یکی از سرانِ مرتبطین با القاعده در اروپا ارتباط داشت. مقامات مسئول، پیش از این اصلا معتقد نبودند که بومدین یک خطر به حساب میآید، هر چند امروز فکر میکنند شاید او نیروی محرکهی شوهرش برای حرکات تروریستی بوده باشد. (شوهرش، امِدی کولیبالی، یک شهروند فرانسوی ۳۲ ساله، با فهرست بلندی از محکومیتها در موضوعات مرتبط با دزدی و قاچاق مواد مخدر بود).
یک مسئول اطلاعاتی اروپایی میگوید: «بومدین امروز یکی از افراد تحت پیگرد در فهرست همهی سرویسهای اطلاعاتی اروپایی است. او یکی از کسانی است که میتواند بر روی این شبکه [شبکهی تروریستها در اروپا] نوری بیندازد.»
«گذشتهی سخت»
به گفتهی دوستان خانوادگیاش، رنج و درد حیات بومدین در ۸ سالگیاش آغاز شد، هنگامی که مادرش را به صورت ناگهانی به دلیلی بیماری قلبی از دست داد. پدرش به سرعت تجدید فراش کرد. همسر جدید وی، با شش فرزند شوهرش مشکل و درگیری داشت، از جمله با حیاتِ خیالپرداز. همهی آنها در یک واحد کوچک در یک مجتمع مسکونی عمومی در یک حومهی فقیر نشین پاریس زندگی میکردند.
حیات، سیزده ساله بود که به یک خانهی گروهی نقل مکان کرد تا در کنار یک خانوادهی الجزایری که از همان شهر پدر او در الجزایر به فرانسه آمده بودند زندگی کند. [در اروپا، فرزندان یا بعضا جوانان مهاجر، با نقل مکان به منزل یک خانواده و پرداخت اجارهبها، کاملا با آنان و در میانشان زندگی میکنند. این مسئله در فرهنگ شرقی معادلی ندارد.] از این زمان، حیات رابطهاش را با خانوادهاش قطع کرد و فقط گهگاهی با آنان تماس میگرفت.
پدرش محمد بومدین که پس از حملات اخیر به الجزایر رفته است، در تماس تلفنی ما [واشنگتن پست] میگوید: «این دختر در خانهی من بزرگ نشد. در خانهی یک سری آدم بی دین و ایمان بزرگ شد. او همهی این تصمیمها را خودش شخصا گرفته است.»
عمر، پسر خانوادهای که حیات با آنان زندگی میکرد (و به این شرط حاضر به صحبت شد که نام خانوادگیاش منتشر نشود) میگوید: «حیات، خیلی حساس بود و از فوت مادرش کاملا درهم شکسته بود.» البته عمر میگوید حیات در عین حال درسخوان و سختکوش هم بود و حتی در دورهای که به دبیرستان میرفت نیز یک کار پارهوقت در دکهی روزنامه فروشی در ایستگاه قطار پاریس انجام میداد.
موقعی که ۱۸ ساله بود، همان خانوادهای که با آنان زندگی میکرد، برایش یک خواستگار از الجزایر پیدا کردند. حیات ازدواج با این خواستگار را نپذیرفت و بعد از آن به پاریس نقل مکان کرد. طی یک سال بعد با امدی کولیبالی آشنا شد. کولیبالی یک شهروند فرانسوی بود که پدر و مادرش از مالی به فرانسه مهاجرت کرده بودند و خود او مدت کوتاهی بود که از زندان (به اتهام دزدی مسلحانه) آزاد شده بود. کولیبالی در همین دورهی زندان دستکم با یکی از برادران کواشی (که بعدها به شارلی ابدو حمله کردند) آشنا شده بود.
خود حیات بعدها به بازپرسها گفته بود هیچ کدامشان (حیات و امدی) مذهبی نبودند، ولی آنان در کنار یکدیگر ایمان اسلامیشان تقویت و تعمیق شد. حیات و امدی در سال ۲۰۰۹، یعنی دو سال پس از زمانی که اولین بار یکدیگر را دیده بودند، طی مراسمی مذهبی شرعا با یکدیگر ازدواج کردند، هرچند قوانین فرانسه این قبیل ازدواجها را به رسمیت نمیشناسد.
در سال ۲۰۱۰، امدی کولیبالی متهم شد که قصد داشته یکی از سران جهادیون را از زندان فرانسه فراری دهد. پلیس در همین راستا از حیات بومدین هم بازجویی کرد. طبق آنچه در برگهی بازجویی آمده است، بومدین به بازپرسها گفت: «من گذشته ی سختی داشتم. این دین به همهی سؤالهای من جواب داد و برایم آرامش به بار آورد.» بومدین گفته بود که او خیلی زود از شوهرش «ملتزمتر» شد، مثلا کولیبالی «هر وقت فرصت میکرد» در مسجد نماز جماعت میخواند، تقریبا هر سه هفته یک بار.
در همین زمان بود که بومدین پوشیدن روبنده را شروع کرد و از شغلی که داشت (مسئول صندوق در یک نانوایی) بیرون آمد. به گفتهی خودش، او «نگاههای پرخاشجویانه»ی فرانسویها در خیابان را میدید و به خاطر همین نگران و استرس، به ندرت جرئت میکرد از خانه بیرون بیاید.
امدی کولیبالی در دورهی زندان یک «مرشد روحی» به نام جمال بقال پیدا کرده بود. جمال بقال به جرم طرحریزی حمله به سفارت آمریکا در پاریس در سال ۲۰۰۱ به زندان افتاده بود. مسئولان ضدتروریسم فرانسه، بقال را یکی از مهمترین افراد مرتبط با القاعده در اروپا محسوب میکنند.
در همان حال که التزام دینی بومدین و کولیبالی افزایش مییافت، آنان برای شنیدن سخنان بقال پیش او میرفتند. بقال در این دوره در جنوب فرانسه در شرایط «آزادی تحت نظر» زندگی میکرد و در همانجا بود که بومدین و کولیبالی بارها با او ملاقات کردند.
بعدها حیات، دختر همان خانوادهای که قبلا با آنها زندگی کرده بود را (و در زندگی مشترکش دچار مشکلاتی شده بود) برای مشاوره، با بقال مرتبط کرد. بومدین به پلیس گفته بود: «وقتی که او توصیهها و مشاورههای خوبی ارائه میدهد، پس منطقی است از او توصیه و مشاوره بخواهیم.»
حیات در یکی از همین سفرها برای دیدار با جمال بقال با شلیک به تنهی درخت، تیراندازی را نیز تمرین کرد. عکسهایی که در یکی از همین سفرها گرفته شده، حیات را در حالی نشان میدهد که یک روبندهی سیاه بر صورت دارد و لولهی تفنگ را مستقیم به سمت دوربین گرفته است.
کد مطلب: 33363
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdchxxnx.23nx-dftt2.html