سه تحلیل درباره احتمال حمله آمریکا به سوریه
رویارویی ترامپ و روسیه در زمین سوریه/ پرده آخر شام/ انگشت روی ماشه؛تا به کجا؟
23 فروردين 1397 ساعت 10:15
باتوجه به ادبیات تهاجمی کم سابقه میان روسیه و آمریکا درباره سوریه و همچنین آرایش نظامی آمریکا برای نمایش جنگ در سوریه، سه یادداشت ذیل جهت تبیین ابعاد موضوع تقدیم خوانندگان می گردد:
به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: باتوجه به ادبیات تهاجمی کم سابقه میان روسیه و آمریکا درباره سوریه و همچنین آرایش نظامی آمریکا برای نمایش جنگ در سوریه، سه یادداشت ذیل جهت تبیین ابعاد موضوع تقدیم خوانندگان می گردد: *رویارویی ترامپ و روسیه در زمین سوریه از نحوه آرایش و چینش کابینه جدید و با جابهجایی چند مهره معتدل و جایگزینی چند مهره با چهرههای معروف به اخلالگری و جنگطلبی و دشمنی و خصومت خاص با جهان اسلام و مسلمین، هم مایک پمپئو و هم جان بولتون و قبل از آن جیمز متیس که معروف به سگ هار است -این اذعان خود اوست که به دلیل جنگ ویتنام و آدمکشیاش به او سگ هار میگویند- کادر جنگافروز و جنگطلب ترامپ تشکیل شده است. پس از اظهارات آنها نسبت به ایران و بحرانهای منطقه همانند مساله سوریه و درگیری لفظی و بحران تهدید ترامپ نسبت به روسها و شخص پوتین که بعد از حادثه گاز کلر در منطقه غوطه شرقی رخ داد، علنا از کاخ سفید پرخاش ترامپ نسبت به پوتین را شاهد بودیم و ترامپ گفت پوتین مقصر این بحران و جنایت است در حالی که درخصوص این مساله مقصر آن معلوم نیست و هیچ مرجع قانونیای اظهارنظری رسمی نکرده است. اگر مرجع، سازمانملل است اذعان داشته که ماهیت این امر ثابت نشده است، اگر سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی است که آنتونیو گوترش میگوید من بیاطلاع هستم. از سوی دیگر او گواهی داده دولت سوریه هرچه سلاح شیمیایی داشت تحویل ما داده است. اما میبینیم خانم نیکی هیلی، نماینده ترامپ در جلسه شورای امنیت اذعان میکند ما باید گروهی را تعیین کنیم و برای تحقیق بفرستیم. نماینده روس خطاب به هیلی اذعان میکند یک گروه بیطرف باید باشد، شما خود مدعی هستید و نمیتوانید تیم خود را برای تحقیق بفرستید و معلوم است نتایج مورد علاقهتان را به شما میدهند. روسیه طرحی مبنیبر این ارائه کرد که گروهی مستقل از سازمانملل و سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی تحقیق کنند و هرچه آنها گفتند نتیجهگیری شود، اما آمریکا این طرح روسها را وتو کرد. یعنی آمریکا علنا اذعان دارد آنچه من میگویم باید اجرا شود، من کاری به اینکه گروه تحقیقات مستقلی میخواهد برود، ندارم. این را نیکی هیلی بیان کرد و گفت ما برای جنگ با سوریه میرویم و هر کسی از اعضای شورای امنیت بخواهد، با ما همراه شود و هر کسی نیاید ما اتمام حجت کردهایم. تمام این قرائن و شواهد و آرایش نظامی جدید و نقل و انتقال ناو هواپیمابر، ناوچهها، زیردریاییها و... بوی جنگ میدهد، منتها سوال این نیست که جنگ میشود یا خیر؛ سوال مهمتر این است که گستره این جنگ و دامنه و سقف آن و مدت زمان و اهداف تعریفشده آن محدود یا گسترده است؟ اگر محدود است اثری ندارد و چند موشک ردگیری و در هوا منهدم میشود و تلفات جدی و تعیینکننده به بار نمیآید، اما اگر لشکرکشی و شعار و تهدید و وعده و جنگ روانی و تبلیغاتی و فضاسازی رخ دهد و اهداف حیاتی مورد هدف قرار گرفت قطعا روسها باید وارد عمل شوند. سفیر روسیه در لبنان اذعان داشت اگر آمریکا به سمت سوریه موشک شلیک کند نهفقط موشکها را در هوا منهدم میکنیم بلکه مبدا این موشکها را میزنیم. خود پوتین اعلام آمادهباش کرده و برای اولینبار بعد از جنگ جهانی دوم است که تمام نیروهای روسیه در هرجا که مستقر هستند در آمادهباش صددرصدیاند و این خیلی جدی است لذا انگلیس پای خود را عقب کشید و ترزا می اعلام کرد که در این جنگ دخالت نمیکند. از سوی دیگر مرکل از ترامپ خواهش کرده دست نگه دارد و اجازه دهد هیاتی برای تحقیق برود و نتیجه گزارش شود و اگر مشخص شد واقعا ارتش سوریه مقصر است، ما آنها را تنبیه میکنیم. بدون تحقیق و بدون گزارش و تایید هیچ کسی چطور میخواهیم با روسها، سوریها و ایرانیها وارد جنگ شویم؟ لذا اکنون ترامپ در مخمصهای گیر کرده و سنگ بزرگی برداشته و در آن مانده است. شرکای او یکی پس از دیگری او را رها میکنند. آیا خود او میتواند بهتنهایی این سنگ را به هدف بزند؟ آمریکا میگوید من باید بزنم و اگر نزنم غرور من شکسته میشود و موقعیت رژیم صهیونیستی به خطر میافتد و باقیمانده تروریستها در چند منطقه سوریه مایوس میشوند لذا باید خودی نشان دهیم. غوطه را با آن عظمت و اهمیت از دست دادیم و نمیتوانیم بدون عکسالعمل باشیم. این نمایشنامه را ردیف کردند تا بهانه و دستاویزی برای آمریکا باشد و میگویند سوریه از گاز شیمیایی استفاده کرده و باید با او شیمیایی برخورد شود. حال با صفآرایی و خط و نشان کشیدن روسها مقابل آمریکا که بهصورت جدی است، بعید میدانم آمریکاییها دست به ماجرای گسترده و سنگین و طولانیمدت بزنند. روسیه حتما در صورت حمله آمریکا جواب آنها را میدهد، به دلیل آنکه پوتین فرد مغروری است و سر نترسی دارد. به لحاظ میدانی، میدان در دست پوتین و محور مقاومت است. آمریکا در زمین چیزی ندارد و تنها میتواند عملیات انهدام در هوا را به اجرا بگذارد. آنها روی زمین نیرو ندارند، نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی جرات نمیکنند در زمین نیرو وارد کنند. آمریکا تنها مناطق حساس و استراتژیک نظامی را میزند و عملیات تاخیری ایجاد میکند تا تروریستها نفس راحتی بکشند و دوباره تا بخواهند حرکت کنند، گاز شیمیایی استفاده میشود و دوباره بهانه دست آمریکا میدهد و دوباره این اتفاق تکرار میشود. در پایان بازهم تاکید میکنم اگر موشکهای آمریکا به مراکز حساس بخورد، روسها پاسخ خواهند داد. اگر پاسخ ندهند نشانه شکست است و آمریکا ادامه میدهد. اگر آمریکا بزند و مناطق و اهداف حیاتی را زد و روسیه جواب نداد، آمریکا ادامه خواهد داد تا به سرنگونی بشار اسد برسد اما اگر در گام اول روسیه پاسخ دندانشکن و هشداردهنده به آمریکا بدهد، فکر میکنم بتوانند حملات آمریکا را به سوریه متوقف کنند. *پرده آخر شام نویسنده : دکترعلیرضا رضاخواه ادعای وقوع حمله شیمیایی در دوما در منطقه غوطه شرقی دمشق، مهمترین موضوعی است که در چند روز گذشته عرصه معادلات بینالمللی را تحت تاثیر قرار داده و تنش های دیپلماتیک پیرامون این موضوع جای خود را به یک تهدید کم سابقه بین المللی داده است. آمریکایی ها و همپیمانانشان از آمادگی خود برای یک حمله نظامی گسترده خبر داده اند و همزمان روس ها تصریح کرده اند واکنش شان به مداخله آمریکا شدید خواهد بود. اکنون این مسئله مطرح میشود که تا چه اندازه حمله نظامی آمریکا و متحدانش محتمل است؟ ابعاد و گستردگی این حمله چگونه خواهد بود؟ آیا این حمله می تواند قواعد بازی در سوریه را تغییر دهد؟ در پاسخ به سوال اول باید گفت با وجود این که بیشتر کارشناسان سیاسی تا زمان نوشتن این یادداشت بر این باورند که قطعا آمریکا از گزینه نظامی علیه دمشق استفاده خواهدکرد اما باید تصریح کرد که هم سابقه رفتاری دولت آمریکا در زمان اوباما و هم ویژگی های شخصیتی ترامپ به گونه ای است که احتمال لغو اقدام نظامی تا آخرین لحظه وجود دارد. اما در پاسخ به دو سوال دیگر می توان گمانه های زیر را درباره ابعاد و تبعات حمله احتمالی آمریکا مطرح ساخت. بازگشت به نقطه صفر گمانه اول را می توان بازگشت به نقطه صفر دانست. بر اساس این گمانه آمریکا هم اکنون به کمک نیروهای سوریه دموکراتیک (متشکل از 90 درصد کُرد و 10 درصد عرب) بیش از 30 درصد از خاک سوریه و 90 درصد چاه های نفتی این کشور را در کنترل خود دارد، در این منطقه همچنین نیروهای محدودی از ائتلاف بین المللی ضد داعش حضور دارند، نیروهایی که به نظر می رسد طی روزهای آینده از سوی فرانسه از نظر تعداد نفر تقویت خواهند شد. آمریکایی ها که از زمان وقوع بحران سوریه به نوعی سردرگمی استراتژیک در قبال این بحران دچار بوده اند و سیاست های اوباما با محوریت عدم دخالت مستقیم در این بحران را نوعی مماشات به نفع دولت دمشق ارزیابی می کردند، همچنان دارای آن سردرگمی در دوران ترامپ هستند با این تفاوت که به نظر می رسد رئیس جمهوری فعلی آمریکا بسیار مایل است تا تغییری جدی در سیاست های پیشین اعمال کند. او ابتدا از علاقه اش برای خروج از سوریه در زمانی کوتاه سخن به میان آورد سپس از عربستان که منتقد خروج آمریکا بود خواست تا هزینه حضور سربازان آمریکایی را بپردازد و حالا با وقوع حادثه دوما به نظر می رسد ترامپ دارای یک موقعیت جدی و جدیدی است تا از آن برای یک نقطه آغاز در تغییر استراتژی نهایت استفاده را ببرد، همراهی دولت هایی نظیر فرانسه و آمادگی عربستان سعودی برای کمک های مالی و لجستیکی بیشتر و نیز نقش دوگانه و قابل تغییر ترکیه در این ماجرا در کنار نیروهای زمینی کرد می تواند تا حد زیادی ترامپ را وسوسه کند تا از حادثه دوما برای ساقط کردن دولت اسد بهره ببرد! و این یعنی بازگشت به نقطه صفر. با توجه به تجربه لیبی، شکست چند باره این سناریو در سوریه ، دست بالای نیروهای مقاومت در عرصه میدانی و همچنین تمایل جدی ترامپ مبنی بر پرهیز از تعهدات بین المللی و ایجاد هزینه های جنگ برای آمریکا بعید است چنین گمانه ای تحقق یابد. تکرار الگوی الشعیرات گمانه دوم را می توان تکرار الگوی الشعیرات در ابعادی وسیع تر دانست. بعد از حمله شیمیایی سال ۲۰۱۷ در خان شیخون، دونالد ترامپ دستور به حمله علیه پایگاهی که به گفته او جنگندههای سوری دخیل در این حمله شیمیایی از آن جا بلند شدند، داد. در این حمله ۵۹ موشک "کروز" از سوی کشتیهای جنگی آمریکا در دریای مدیترانه شلیک شد که آسیب زیادی به باندهای فرود و آشیانههای هواپیما در فرودگاه الشعیرات وارد کرد اما این آسیبها سریعا ترمیم شدند. آن حمله بیشتر یک حمله نمادین بود و برای ترامپ جنبه تبلیغاتی داشت. چنین گمانه ای که احتمال تحقق آن بالاست نمی تواند در آینده معادلات منطقه تاثیر جدی داشته باشد. سناریوی سرزمین سوخته گمانه بعدی را می توان در چارچوب سناریوی سرزمین سوخته مفصل بندی کرد. بر اساس این سناریو در صورتی که ترامپ دستور به یک حمله جدید علیه سوریه بدهد احتمالا این حمله قرار است بسیار فراگیرتر از حمله پیشین به الشعیرات باشد. رئیسجمهور آمریکا در صورتی که احساس کند خط قرمزهایش زیرپا گذاشته شدهاند دوست دارد که خودش را به عنوان یک فرد قدرتمند نشان دهد. اهداف احتمالی در حمله دوم آمریکا به سوریه میتواند شامل دیگر پایگاههای هوایی سوریه و شاید هر آن چه که از خود نیروی هوایی سوریه باقی مانده، باشند. ناوگان جنگندههای نیروی هوایی سوریه که پیش از این ضعیف و کم توان بودند به شدت با حضور جنگندههای روسیهای تقویت شدند. علاوه بر این دومینوی شکست معارضین در سوریه باعث شده تا آمریکایی ها تلاش کنند با از بین بردن کامل زیر ساخت های این کشور، سوریه را به یک سرزمین سوخته تبدیل کنند، به گونه ای که امکان بازسازی آن به این زودی ها توسط رقبای واشنگتن و بهره گیری از ظرفیت های این کشور ممکن نباشد. البته چنین گمانه ای می تواند در کوتاه مدت تبعاتی جدی برای همسایگان سوریه که اتفاقا همپیمانان آمریکا هستند داشته باشد. سرزمین های سوخته معمولا بهترین مکان برای رشد تروریسم غیر قابل کنترل است. علاوه بر این تحقق چنین گمانه ای در طولانی مدت می تواند موج جدیدی از مهاجران را راهی کشورهای اروپایی کند، موجی که قطعا اروپا قادر به مهار آن نخواهد بود. جنگ جهانی سوم گمانه چهارم «حمله شیمیایی به دوما» را رمز بحران جدیدی می داند که شاید در آینده بتوان از آن به عنوان رخدادی برای برهم خوردن نظم جهانی و وقوع جنگی بزرگ و سرنوشتساز برای جهان یاد کرد. بر اساس این گمانه تحولات بین المللی در سال های اخیر به گونه ای رقم خورده است که تحقق یک جنگ جهانی جدید در ابعادی فراگیر غیر قابل اجتناب است. مرز بندی ها و بلوک بندی های سیاسی جدید منطقه ای و بین المللی از یک سو و عوامل تنش زای جدید و تضاد منافع گسترده باعث شده تا بار دیگر شاهد رویارویی شرق و غرب البته این بار از نوع گرم آن باشیم. مجموع این روند نشان میدهد در مقطع کنونی روسیه و آمریکا در آستانه شروع درگیری نظامی با یکدیگر قرار دارند و در صورت وقوع این حادثه میتوان اظهار کرد که جهان جنگ بزرگی را تجربه خواهد کرد که میتواند تهدیدکننده کل ثبات بین المللی باشد. با این حال روز گذشته ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه تاکید کرد که" اوضاع جهان به هم ریخته است. اما امید دارم که در نهایت نظم بینالملل ثبات یافته و دیپلماسی و عقلانیت بر جهان حاکم شود." پرده آخر اما فارغ از همه این گمانه ها واقعیت این است که بازپس گیری دوما از تروریست ها را می توان پرده آخر بحران شام دانست. آن چه که از مخالفان دولت سوریه باقی مانده نیروهای به زانو درآمده ای هستند که برای نجات خود به هر دری می زنند. این نیروها به دنبال فرسایشی شدن جنگ و از دست دادن عقبه مالی و لجستیکی خود در آستانه اضمحلال قرار گرفته اند و تنها درعا در جنوب و ادلب در شمال در کنترل آن هاست. شهر ادلب در عین حال به طور همزمان در کنترل گروههای تروریستی مختلف با دیدگاه های متعارض است و دچار یک فروپاشی درونی است . از همین رو است که در جریان پاک سازی دوما این روزها بار دیگر شاهد تکرار سناریوهای نخ نمای معارضین هستیم. بازپس گیری دوما پایانی است بر رویای شکستن محور مقاومت و مداخله نظامی آمریکا هم مقدمه ای خواهد بود بر پرده آخر بحران در شام. آمریکا و متحدانش تاکنون بارها در سوریه عملیات نظامی انجام داده اند اما هیچ کدام نتوانسته اند معادلات و قوانین بازی را تغییر دهند این بار هم بعید است چنین چیزی رخ دهد. *انگشت روی ماشه؛تا به کجا؟ نویسنده:"عبدالباری عطوان" سردبیر روزنامه رای الیوم "عبدالباری عطوان" سردبیر روزنامه رای الیوم با اشاره به لغو سفر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به آمریکای جنوبی و دستور اعزام چند ناوشکن به سواحل سوریه این سؤال را مطرح کرد: آیا ساعت صفر نزدیک شده و سوریه در معرض حمله آمریکایی ــ فرانسوی ــ انگلیسی قرار دارد؟ متن یادداشت این نویسنده عربی در ادامه مطلب میآید. کلماتی که برخی مسئولان دولت آمریکا در خصوص بحران سوریه از آن استفاده میکنند از جمله اظهارات ترامپ علیه بشار اسد، بیانگر استفاده از کلمات کوچهبازاری است که نوعی از سردرگمی را بهتصویر میکشد نه قدرت را، زیرا طرف قوی به خود اطمینان دارد و به این سطح از ادبیات سقوط نمیکند بلکه کلمات خود را با دقت فراوان انتخاب می کند که شایسته جایگاه و کارش است. اگر بگوییم برخی افراد عاقل و منطقی در آمریکا تحولات بحران سوریه در ارتباط با اتهامزنی به دولت در استفاده از سلاح شیمیایی در غوطه را از زاویه دیگری مینگرند، مبالغه نکردهایم. یکی از این افراد سرهنگ پت لانگ است که سال ها در نیروهای ویژه نظامی و آژانس اطلاعات نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه کار میکرد.این سرهنگ بازنشسته با ارسال نامهای به وزیر دفاع آمریکا خطاب به او گفت: سرورم، از شما خواهش میکنم در خصوص حمله شیمیایی به غوطه شرقی این احتمال را نیز در نظر داشته باشید که شاید گروه های مخالف تحت محاصره در دوما این کار را کرده باشند و انگیزه آنان فقط تبلیغاتی باشد تا ما آمریکاییها را به واکنش سوق دهند که اکنون در رسانههای غربی نیز شاهد تحقق همین هدف هستیم. مخالفان در غوطه شرقی شکست خوردند و نیروها و خانوادههای شان با اتوبوس به جرابلس در نزدیکی مرزهای ترکیه منتقل شدند، بنابراین باید پرسید؛ دولت پیروز سوریه از بهکار بردن سلاح شیمیایی چه بهرهای میبرد؟ امیدوارم پیش از هرگونه اقدام نظامی یک تیم کارشناس حقیقتیاب را راهی منطقه کنید. به هر حال بهنظر نمیرسد وزیر دفاع آمریکا هیچ توجهی به این نامه داشته باشد به این دلیل ساده که تصمیم حملات نظامی انتقامجویانه به مواضع سوری و چهبسا روسی و ایرانی گرفته شده است زیرا ترامپ، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را مسئول حمله شیمیایی دانست و نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز همین اتهامات را علیه پوتین تکرار و در شورای امنیت اعلام کرد، چه شورای امنیت سوریه و روسیه را محکوم کند یا نه، دولت آمریکا واکنش نظامی نشان خواهد داد. همچنین شکی نیست، دولت آمریکا به استقبال مسئولان سوریه از اعزام یک هیئت حقیقتیاب سازمان منع گسترش سلاح شیمیایی به غوطه شرقی پاسخ نخواهد داد. در این میان ترامپ که هفته گذشته گفته بود نیروهای آمریکایی را از سوریه بیرون خواهد برد، سفر روز جمعه و شنبه آینده به آمریکای جنوبی بهمنظور شرکت در نشست سران آمریکایی در پرو را لغو کرد و همزمان دستور داد ناوشکن آمریکایی مجهز به موشکهای تام هاوک راهی شرق دریای مدیترانه در نزدیکی سواحل سوریه شود. حمله سهجانبه علیه سوریه قریبالوقوع است شاخصهای موجود حاکی از این است که تجاوز سهجانبه آمریکایی ــ فرانسوی ــ انگلیسی به سوریه بهمنظور تکمیل حمله اسرائیل به پایگاه هوایی تیفور در نزدیکی شهر حمص قریب الوقوع است.نکته قابل توجه این که هیچ حمله نظامی سهجانبه یا چهارجانبه به مواضع سوریه، واقعیت موجود یا نتایج جنگ در سوریه را تغییر نخواهد داد، زیرا ارتش سوریه کنترل بیشتر شهرهای بزرگ را بهدست گرفته و به تهدید موشکی علیه دمشق پایان داده است و دیگر هیچ کس در خصوص آینده قدرت بشار اسد رئیس جمهور سوریه بحثی ندارد یا جرئت نمی کند در این باره سخن بگوید. حمله نظامی گسترده آمریکا علیه سوریه بعید است تنها چیزی که میتواند واقعیت موجود در سوریه را تغییر دهد، دخالت نظامی فراگیر آمریکا در سوریه شبیه حمله به عراق در سال 2003 است که این احتمال نیز بهطور کلی بعید است زیرا نتایج فاجعهباری برای آمریکا خواهد داشت و بهای آن بسیار سنگین خواهد بود. به علاوه در این صورت احتمال رویارویی و برخورد با روسیه و پایگاه های آن حتمی خواهد بود.ترامپ با تهدید به حملات انتقامجویانه خود را گرفتار کرد و نمیتواند از آن کوتاه بیاید و در موضع ضعف و تردید ظاهر شود و بعید نیست تجاوز آینده به سوریه نمایشی و هدف از آن فقط سوریه باشد تا از برخورد با روسیه اجتناب شود. زیرا رئیس ستاد ارتش روسیه تهدید کرد در صورتی که جان سربازان روس در معرض خطر قرار بگیرد، نیروهای روس نهتنها موشکها را بلکه پایگاه ها و کشتیهایی را که سکوی شلیک این موشکها هستند، هدف قرار خواهد داد. در این میان پوتین در قبال تهدیدهای آمریکا سکوت اختیار کرده است اما باور ما این است که سکوت او از روی اعتماد به نفس است و پرگویی را به دیگران واگذار کرده و هرچند بیتردید شاهد کنش و واکنش خواهیم بود اما پیشبینی ماهیت و حجم آن دشوار است. با این توضیحات چهبسا ساعتهای آینده خطرناکترین زمان تاریخ منطقه در طول چند دهه اخیر باشد و خروج فراگیر آمریکا و آغاز مرحله انزوای آن را بهثبت برساند.به هر حال روسیه که در افغانستان مورد اهانت قرار گرفت و در عراق تحقیر و در لیبی فریب داده شد در سوریه شکست را نخواهد پذیرفت.
کد مطلب: 50850
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdchv6nm.23nvmdftt2.html