سخنرانی صریح نبویان در تشریح فرمایشات رهبر انقلاب پیرامون مذاکرات/
آقای امریکا! این ملت برای استقلالش شاه را بیرون کرد، چرا تو از آنطرف دنیا ناراحت شدی!؟/ مردم ایران به محدوده ممنوعه وارد شدند پس امریکا با آنه
28 بهمن 1393 ساعت 12:35
آخر چرا این دروغ گفته میشود که اگر با امریکا کنار بیاییم مسئله حل میشود؟ اولاً کنار آمدن را معنا کنیم. ثانیاً یعنی ما عقبنشینی کنیم. عقبنشینی هم کردیم، دست از منافع ملت هم برداشتیم، اما امریکا یک قدم از تحریمها عقب ننشست. اجازه بدهید برایتان بخوانم. از ترجمه نمیخوانم. این متن توافقنامه ژنو در تاریخ ۳ آذر ۹۲ است. الان یک سال گذشته است.
فرمایشات مهم رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش در باره خط سیر کلی مذاکرات ایران و ۱+۵ در پرونده هستهای را باید فصل جدید و نقطه عطف این پرونده طولانی و بلند مدت دانست. ترسیم دقیق چارچوب ها به نحوی که در عین باز بودن باب مذاکره، حقوق مردم ایران را نیز حفظ کند، از مهمترین ابعاد این فرمایشات بود.
به گزارش خط نیوز، حجت الاسلام سید محمود نبویان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در سخنرانی مفصلی که در یکی از محافل انقلابی کشور داشته است، به تبیین و تحلیل این فرمایشات و راهبرد کلان رهبری معظم انقلاب در قبال پرونده هستهای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخته است.
متن کامل نشست مذکور:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا ابیالقاسم المصطفی محمد، اللهم صل علی محمد و آل محمد و ادخلنا فی کل خیر ادخلت فیه و اخرجنا من كل سوء اخرجت منه.
خدای متعال را بسیار شکرگزارم که این توفیق را به بنده حقیر داد در این شهر ولایی و شهیدپرور در جمع دوستان ولایی خودم در این مسجد حاضر شوم و مباحثی را عرض کنم. از همه شما بسیار تشکر میکنم این وقت را در اختیار من قرار دادید، بهویژه از سرور عزیز خودم امام جمعه محترم انشاءالله که همه ما در مسیر اسلام، انقلاب و ولایت باشیم.
نزدیک به ۳۷ سال است که انقلاب اسلامی ایران پیروز شده است. در این ۳۷ سال دوستانی داشتیم و دشمنانی. سردمدار دشمنی با ملت بزرگ ایران و به قول امام «رضوان الله علیه» شیطان بزرگ امریکاست. یکی از نکات انحرافی که امروزه، بهخصوص یک سال است که متأسفانه بهشدت در بوق آن دمیده میشود، این است که شما تا کی میخواهید با امریکا دشمن باشید؟ یک انقلابی انجام دادید، تا کی میخواهید با امریکا مقابله کنید؟ ببینید چقدر بیکار داریم؟ چقدر فشار در جامعه داریم؟ همه دنیا با امریکا کنار آمدهاند. شما یک انقلاب کردید، بس است دیگر. این همه کار و این همه... بس است. الان راه این است که برویم و با امریکا مذاکره و مشکلات اقتصادی جوانان را حل کنیم. کشور دچار مشکل است. درک کنید حاجآقا! نمایندههای مجلس! مسئولین! درک کنید. مردم مشکل دارند. تا کی میخواهید دائماً شعار مرگ بر امریکا بدهید؟ امشب آمدهام همین نکته را روشن کنم که متأسفانه روزنامههای کلان اصلاحطلب و بعضاً فتنهگر، ماهوارهها و سایتها بسیار در این نکته میدمند. ببینیم این نکته درست است یا غلط؟ اگر درست است ما هم طرفدار همین نکته باشیم. یعنی چه که دائماً بگوییم مرگ بر امریکا؟ مشکل اقتصادی داریم. با امریکا کنار بیایید، مشکلتان حل میشد. میخواهم در این وقتی که میخواهم از شما بگیرم، این نکته را روشن کنم که آیا این حرف درست است یا غلط؟
اینکه ما با امریکا کنار بیاییم. لطفاً همهتان به این عرض بنده توجه کنید. اینکه ما با امریکا کنار بیاییم یعنی باید چه کار کنیم؟ اگر چه کار کنیم امریکا دست از دشمنی با ما برمیدارد. از اول انقلاب تا حالا ما با امریکا دشمنی داشتهایم یا امریکا با ما دشمنی داشته است؟ با امریکا کنار بیاییم یعنی باید چه کار کنیم؟ این خودش نکتهای است. یعنی اگر این ملت عقبنشینی کند، امریکا رها میکند؟ دست از چه چیزی برداریم، یعنی با امریکا کنار آمدهایم و مشکل ما حل شده است؟ اصلاً ببینیم ما با امریکا مشکل ایجاد کردیم یا امریکا با ما مشکل ایجاد کرد؟ دو سه نکته را باید توضیح بدهم و عرضم کمی طولانی میشود و استدعا میکنم دقت بفرمایید. ۳۷ سال پیش این ملت انقلاب کردهاست. در نقشه نگاه کنید ببینید امریکا کجاست. امریکا آن طرف نقشه زمین است.
بحث هزار کیلومتر و پنج هزار کیلومتر نیست. ما این طرف کره زمین هستیم. سئوال این است که ملت ایران یک شاهی داشت و شاه را بیرون کرده است. امریکا آن طرف کره زمین است، ما این طرف کره زمین هستیم. اینکه شاه را بیرون کردیم کار درستی بود یا کار غلطی؟ خود مردم ما میدانند. این سیر را مطالعه کنید ببینید ما دشمنی با امریکا را شروع کردیم یا امریکا شروع کرد؟ ما شاهی داشتیم و بیرونش کردیم. درست یا غلط، خودمان میدانیم. اولین گام این بود که امریکا شاه ما را فراری داد. هر چه امام(ره) گفت او را به خودمان پس بدهید. سئوال ما این است که تو آن طرف کره زمین هستی. چرا شاه ما را پناه دادی؟ درست یا غلط، خود این مردم میدانند با او چه کنند.
در گام بعد ۲۰ میلیارد دلار داراییهای ما را که مربوط به قبل از انقلاب است در امریکا بلوکه کرده است و حتی یک دلارش را هم به ما نمیدهد. سئوال را یک بار دیگر تکرار میکنم. ما شاهی داشتیم بیرونش کردیم. آقای امریکا! تو مال آن طرف کره زمین هستی ما مال این طرف کره زمین هستیم. ما به تو چه کار داشتیم؟ میپرسد شما تا کی میخواهید دشمنی با امریکا را ادامه بدهید؟ مگر ما دشمنی با امریکا را ایجاد کردیم؟ ۲۰ میلیارد دلار پول ما را گرفته است و الان برای ایجاد اشتغال به این پول نیاز داریم. هنوز که هنوز است پول ما را نمیدهد. وسایل نظامیای را که شاه از امریکا خریده بود، از ما حق انبارداری میگیرد، ولی وسایل نظامیمان را نمیدهد. آیا ما با امریکا دشمنی کردیم؟ آقای امریکا! تو مال آن طرف دنیایی، ما مال این طرف دنیا هستیم. به تو کسی کاری نداشت. امریکا وقتی دید هیچ جور حریف این ملت نمیشود، انواع و اقسام کودتاها را طراحی کرد. یکی از آنها را که خوب یادتان است، کودتای نوژه همدان است. سئوالم را باز تکرار میکنم. آقای امریکا! تو مال آن طرف کره زمین هستی. این ملت شاهی داشت و بیرونش کرد. چرا با این ملت دشمن هستی؟ کسی کاری به تو ندارد.
کنار آمدن با امریکا یعنی به نظر شما ما باید چه کار کنیم؟ در گام بعدی گروههای مختلف را به جان این ملت انداخت. گروههای کومله و دموکرات در کردستان، گروه خلق عرب در خوزستان، چریکهای فدایی خلق در شمال، گلستان و...
باز سئوالم را تکرار میکنم. این ملت شاهی داشت و او را بیرون کرد. آقای امریکا! با تو کسی کاری نداشت. امریکا از جان این ملت چه میخواهد؟ باز دید حریف این ملت نمیشود، هشت سال جنگ را بر این ملت تحمل کرد. خودتان میدانید چه کسانی پشت سر صدام بودند. ۳۷ کشور دنیا! بهترین جوانان ما را از دستمان گرفتند. آلمان به او بمب شیمیایی میداد، انگلستان سوپراتاندار، فرانسه میراژ، شوروی سابق میگ و تانکهای T۷۶، کویت پولش و عربستان آواکسهایش را میداد. آخر سر هم خود امریکا آمد وسط، چون دید این ملت با دست خالی و با اتکا به خدا دارد پیروز میشود. صدام تحریم نبود، اما ما تحریم بودیم. آخر سر خود امریکا آمد وسط و هواپیمای مسافربری ما را زد، کشتیها و اسکلههای ما را زد. از شما سئوال میکنم امریکا از جان این ملت چه میخواهد؟ مگر اصلاً با امریکا کاری داشتیم؟ امریکا آن طرف کره زمین است. میگویند با امریکا کنار بیایید. یعنی چه کار کنیم؟ اصلاً مگر ما دشمنی را آغاز کردیم؟ ۳۷ کشور دنیا، بهویژه کشورهای ۱+۵ که الان داریم با آنها مذاکره میکنیم پشت سر چه کسی بودند؟ پشت سر ما بودند یا صدام؟ آلمان، فرانسه، انگلستان، روسیه (شوروی سابق)، کشورهای عربی، عربستان و خود امریکا. پشت سر ما چه کسی بود؟ هیچ کس. از شما سئوال میکنم. آیا صدام با امریکا رابطه داشت و امریکا از او حمایت میکرد؟ بله. با آلمان، انگلستان، فرانسه و کشورهای پیشرفته رابطه داشت؟ بله. سئوال: صدام پیروز شد یا این ملت؟ اعتماد به سران کفر جز شکست و ذلت به بار نمیآورد. از تاریخ نمیگویم که بگویند سند ندارد، بلکه اینها را با چشم خودمان دیدیم که کسانی که مثل صدام تحریم نبودند و با امریکا هم رابطه داشتند و عاقبتشان چه شد.
دو باره به بحث خودمان برمیگردیم. امریکا دستبردار نبود و آمد و انواع فتنهها را تدارک دید. فتنه ۷۸ و ۸۸ را که مشاهده کردید. بالاتر از همه اینها منافقین را به جان این ملت انداخت. از ۱۶ هزار تروری که در کشور ما انجام شد، ۱۲ هزار تای آن مال دار و دسته رجوی است. امریکا فقط در یک شب بیش از ۷۲ تن از بلندپایهترین مسئولین مملکت را به خاک و خون کشید. یک ماه بعد از آن نخستوزیر و رئیسجمهور را ترور کرد. آقای امریکا! کسی با تو کاری نداشت. چه از جان این ملت میخواهی؟ باید با امریکا کنار بیاییم، یعنی باید چه کار کنیم؟ مگر ما با امریکا کاری داشتیم؟ توجه هم دارید که خود امریکا گفت نمیخواهم با ایران رابطه داشته باشم. امام فرمود: «این برای ما نعمت است.» ما رابطه با امریکا را قطع نکردیم.
دید به نتیجه نمیرسد، انواع و اقسام تحریمها را اعمال کرد. نفت و بانکهای ما را تحریم کرد. الان به داروهایی نیاز داریم و خودمان هم نمیتوانیم تولید کنیم. مریضها دارند بالبال میزنند و امریکا اجازه نمیدهد داروها وارد شوند. چرا هواپیماهای ما سقوط میکنند؟ چندین برابر پول میدهیم، اما اجازه نمیدهد هواپیمای جدید بخریم. مشکل ما با امریکا چیست؟ امریکا به دنبال چه چیزی است؟ ما با امریکا کنار نمیآییم یعنی باید دیگر چه کار کنیم؟
سئوال: دشمنی امریکا، فرانسه و... با ایران بر سر چیست؟ ما که دشمنی را آغاز نکردیم. ما این طرف کره زمین هستیم. تو سراغ کار خودت برو. اصلاً با ما چه کار داری؟ مشکل سر چیست؟ یک جواب غلط به شما بدهم و یک جواب درست.
جواب این است که شما بعد از انقلاب آنقدر پیشرفت کردید و دانشمندان شما در حوزههای ممنوعه امریکا وارد شدند. اینها حق انحصاری آنهاست. به چه حقی وارد شدید؟ مثلاً در زمینه هستهای، جوانان ما به سیکل و چرخهای از معدن تا غنیسازی دست پیدا کردند. همه اینها را رفته و دیدهام. شما به انرژی هستهای دست یافتید و توانستید قدرت هستهای اتم را مهار کنید. میدانید هستهای کجاها فایده دارد؟ این را تحقیق کردهام. قبل از انقلاب گفتند ایران به ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای نیازمند است و قرار شد آن را به شاه بدهند. الان جنگ ملتها جنگ آب است و همیشه داریم میگوییم آب کم است و باید آب شور دریا را به آب شیرین تبدیل کنید. این از راه هستهای انجام میشود. قرار بود کارخانه تبدیل آب شور به آب شیرین را به شاه بدهند. چه کسانی؟ امریکا، آلمان و فرانسه. هستهای در پزشکی چه نقشی دارد؟ یک قلم آن، همین الان ۸۰۰ هزار بیمار ما باید از دارویی استفاده کنند که با انرژی هستهای با غنای ۲۰ درصد دارد در رآکتور تحقیقاتی تهران ساخته میشود. پس انرژی هستهای در کشاورزی، آب، پزشکی، صنعت نفت و دهها زمینه دیگر حیاتی است. حالا امریکا میگوید شما به چرخه هستهای دست یافتهاید و من هم میخواهم حال شما را بگیرم. این جواب غلط است. ما به هستهای دست پیدا کردهایم، ولی این عامل دشمنی امریکا با ما نیست. چرا؟ آنهایی که اهل حقیقتند. در سال ۸۲ هستهای را به دست آوردیم. اگر به خاطر هستهای است، هشت سال جنگ را در سال ۸۲ به ما تحمیل کرد؟ آیا ۲۰ میلیارد دلار داراییهای ما را از اول انقلاب بلوکه کرده، مربوط به سال ۸۲ است؟ حتماً کودتای نوژه مال ۸۲ است. اگر به خاطر هستهای است، چرا جنگ را به ما تحمیل کرد؟ چرا فتنهها را تحمل کرد؟ چرا کودتای نوژه را تحمیل کرد؟ چرا پول ما را نمیدهد؟
را نمیگذارد هواپیما بخریم که هواپیماهایمان سقوط نکنند و مردم ما کشته نشوند؟ شما انسان هستید؟ چرا دارو برای بیمارانمان که دارند بالبال میزنند، نمیدهید؟ پس موضوع هستهای نیست. میگویند به خاطر هستهای است. عرض کردم هستهای را در سال ۸۲ به دست آوردیم. اسرائیل را نمیگویم که نور چشمی امریکاست و آدم میکشد و کسی هم به او کاری ندارد. پاکستان بیخ گوش ما هم انرژی هستهای دارد و هم بمب اتمی! چرا کسی به او کاری ندارد؟ چرا آن را تحریم نمیکنند؟ امریکا گفته است تا به حال ۶۰، ۷۰ کشور دنیا را تحریم کردهام و هیچ ملت و کشوری را به اندازه ایران تحریم نکردهام. ما که بمب هستهای نداریم. چرا کسی به پاکستان که بمب هستهای هم دارد کاری ندارد؟ چرا پاکستان را تحریم نمیکنند؟ چرا به او جنگ را تحریم نکردند؟ پس اینکه اگر ما از هستهای دست بکشیم مشکل حل میشود اینطور نیست.
هستهای مال سال ۸۲ است، جنگ، کودتا، فتنهها و مسائل دیگر به هستهای ربطی ندارد. پس جواب چیست؟ هر کسی هر جوابی بدهد غلط است، الا جواب قرآن کریم، قرآن در سوره بقره میفرماید: «لاَ يَزَالُونَ».(۱) بدانید امریکا دنبال چیست. ما که دشمنی آغاز نکردیم. ما این سر کره زمین هستیم و او آن سوی کره زمین است. او از جان ما چه میخواهد؟ قرآن جواب داده است: «لاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ». سران کفر، امریکا، آلمان و فرانسه با شما میجنگند. چرا؟ چرا با ما سر جنگ دارند و این همه مشکل برای ما ایجاد میکنند؟ «لاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ». مشکل این است که این ملت پرچم اسلام را برافراشته است. تنها مشکل جمهوری اسلامی ایران این است که پرچم اسلام را برافراشته است و اینها قبول ندارند. گفتهایم ما مسلمان هستیم و افتخارمان سیدالشهداست. افتخارمان امام رضا(ع) است. بچههای ما به اسم سیدالشهدا(ع)، امام رضا(ع) و فاطمه زهرا(س) دست خالی به جبههها آمدند و بر امریکا، فرانسه، آلمان، صدام، عربستان و... پیروز شدند. مشکل اسلام است. برنامههای ماهوارهها را ببینید. به جنگ چه چیزی آمدهاند؟ لابد دارند ارزشهای اسلامی را تبلیغ میکنند! به جنگ ارزشها آمدهاند. برنامه سایتهای اینترنتی را نگاه کنید. همه به جنگ اسلام آمدهاند.
دو هفته قبل نشریه فرانسوی را دیدید که از پیامبر(ص) کاریکاتور کشیده بود و در اینجا باید ابراز شرمندگی کنم. روزی که نخستوزیر فرانسه کاریکاتور توهینآمیز علیه پیغمبر(ص) را به دست میگیرد و جلوی دوربینهای تلویزیونی میآورد و در همان جا یک میلیون یورو به مجله شارلی ابدو که این کاریکاتور توهینآمیز را کشیده است کمک میکند و جلوی دنیا توهین به پیغمبر(ص) را نشان میدهد، همان روز وزیر امور خارجه ما برای مذاکره میرود. بسیار شرمندهایم. به خدا قسم از ملتهای مسلمان جهان عذر میخواهیم. ایران پرچمدار اسلام است. زنگ زدم و به وزیر امور خارجه به صورت حضوری هم گفتم. سئوال ما این است که آیا سیاست خارجی ما تحت خدا و زیرمجموعه خدا، اسلام و قرآن است؟ یا خدا، اسلام و قرآن باید راه خودش را برود و سیاست خارجی این آقایان هم راه خودش را دارد میرود؟ پرسیدم چرا به احترام پیغمبر(ص) آن ملاقات را حذف نکردید؟ آن روز همه مسلمانهای دنیا داشتند نگاهمان میکردند. ایرانی که پرچم اسلام را برافراشت، برایش مهم نیست به پیغمبر توهین شده است. باید مذاکراتمان را داشته باشیم. اتفاقاً باید اعلام میکردند به خاطر این پررویی که علیه پیغمبر(ص) شده است، به احترام ایشان باید آن روز مذاکره حذف میشد. ما واقعاً شرمندهایم. نمیدانم وزارت امور خارجه دارد چه کار میکند. ولش کنید!
مشکل اسلام است. اسلام باید برود. پس برای اینکه با امریکا کنار بیاییم چه کار باید بکنیم؟ اولین گام این است که باید از اسلام دست برداریم. اصلاً بحث هستهای نیست. البته بحث هستهای را هم برایتان باز میکنم.
نکته اول، از شما سئوال میکنم. شاه با امریکا کنار آمده بود یا نه؟ آمارها را آوردهام، اما فرصت نیست بخوانم. از مسنترها سئوال میکنیم. شاه که با امریکا کنار آمده بود... ما که با امریکا کاری نداریم، امریکا با ما کنار نمیآید. مشکلش اسلام است و میداند این مردم دست از اسلام برنمیدارند. میگوید عربستان هم اسلام دارد و نماز میخواند. بله، همین عربستانی که دارد نماز میخواند، پول داعش را هم دارد میدهد. پول تروریستهایی را میدهد که مسلمانها را به جان هم میاندازند که مبادا به جان اسرائیل بیفتند و دارد مسیر مبارزه را عوض میکند، یعنی عربستان نوکر امریکاست. بنابراین معنای کنار آمدن چیست؟ و نکته دیگر اینکه مگر شاه با امریکا کنار نیامده بود؟ وضع زندگی ما چگونه بود؟ از کسانی که مسنتر هستند سئوال میکنم. جمعیت کشور ما ۳۵ میلیون نفر بود.
الان حدود ۷۰، ۸۰ میلیون نفر هستیم. یادتان هست پزشکی در کشور ما چگونه بود و پزشکان در مملکت ما از کجاها میآمدند؟ از هند، پاکستان و... الان ما با امریکا جنگ داریم و با آن کنار نیامدهایم. پزشکی ما به برکت اسلام کجاست؟ در یکی دو رشته در منطقه اول هستیم؟ خیر، در پزشکی در جهان حرف جدید داریم. به تهران رفتم و دیدم روی تابلویی به عربی نوشته شده است. گفتم: «آقا! اینجا ایران است، تهران است، چرا عربی؟» گفتند: «اینجا بیمارستان برای درمان تمام بیماران منطقه است.» میخواستیم یک لوزه عمل کنیم، باید مریض را به انگلستان میبردیم. الان دشوارترین عملهای جراحی قلب، استخوان و... را در ایران انجام میدهیم.
ما که با امریکا کنار نیامدهایم. عقبتر افتادهایم؟ از شما سئوال میکنم. خانه ما در شمال بود. تازه در سال ۵۴ برای ما برق آمد. نمیدانم اینجا کی برق آمد؟ ۳۵ میلیون نفر بودیم و برق نداشتیم. الان شهرهایمان که هیچ، روستاهای ما برق دارند. به برکت اینکه با امریکا و سران کفر نیستیم، به برکت اینکه به خدای متعال و قدرت جوانان خودمان اعتماد کردیم، صد در صد برق مملکت ما تأمین میشود. الان را نمیدانم. تا انتهای دولت قبل را میدانم که سالانه فقط یک میلیارد دلار سود صادرات برق ما به کشورها بود. در پزشکی و صنعت هوا ـ فضا ما کجا و ماهواره کجا؟ ما کجا و تولید ابررایانه کجا؟ یادتان هست تا ده پانزده سال پیش برای سیمان چقدر در صف میایستادیم؟ قبل از انقلاب که اصلاً هیچ. وضعیت ساختمانسازی ما قبل از انقلاب چگونه بود؟ الان چگونه است؟ وضع جادههای ما چگونه است؟ اصلاً قابل مقایسه است؟ آنها کنار نیامده بودند؟ مگر شاه کنار نیامده بود؟ شش میلیون و خردهای بشکه نفت صادر میکردیم، ۳۶ میلیون نفر بودیم. الان نزدیک به ۸۰ میلیون نفر هستیم و یک میلیون بشکه نفت صادر میکنیم. او آن پولها را چه کار میکرد؟
نکته دوم، هر کشوری هم که با او کنار آمده، وضعش معلوم است. عربستان... دوستان ما به مصر رفتهاند. در پایتخت آنجا که ۳۰ سال با امریکا دوست بود، قبرستانی هست که چهار میلیون نفر از انسانها در آنجا متولد میشوند و میمیرند. زندگیشان در قبرستان میگذرد.
ما قبل از انقلاب فقط در بخش نظامی ۴۱ هزار مستشار امریکایی در کشورمان داشتیم. حقوقشان چقدر بود؟ آن موقع در بخش نظامی چه داشتیم؟ الان چه داریم؟ ریگان گفت میخواهم ریشه این ملت را بکنم، چون این ملت دست از اسلام برنخواهند داشت. یقین بدانید اگر امریکا و اسرائیل بتوانند به کشور ما حمله کنند، یک ثانیه مکث نمیکنند. در زمینه نظامی فوقالعاده رشد کردهایم. سئوال؟ مگر تحریم نیستیم؟ بله. با اعتماد به امریکا این کار را کردیم؟ خیر. فقط یک نکته را برایتان بگویم که در کشورهای منطقه، اگر فرمانده امریکایی بخواهد در منطقه جابهجا شود، فردا فیلم و عکسش در اتاق فرماندهان ما هست. ما در تولید پهپادها مقام سوم دنیا هستیم. یکی را به اسم ایوب دادیم به حزبالله که فرستاد به اسرائیل، تمام رادارهای ناتو، امریکا، انگلستان، آلمان و... نتوانستند ردش را بگیرند. رادارهای خود اسرائیل هم همینطور. تازه فقط یکی دادیم. ما در زمینه نظامی با اعتماد به امریکا رشد نکردیم. این صنعت علمی خودمان بود. در تولید مقالات همینطور. شاه اعتماد کرد، پیروز شد؟ آیا توانست کشور را رشد بدهد؟
اما نکته سوم، نشستن و کنار آمدن با امریکا دست از اسلام برداشتن است. بحث هستهای نیست. آنهایی هم که کنار آمدند بگویید کدام کشور رشد کرده است؟
میخواهم کمی آن را باز کنم. جدیداً مسئولین سر کار آمدهاند و در روزنامههایشان هم دارند همین کار را میکنند که به این تئوری معتقدند. از این مسئولین سئوال میکنیم شما میخواهیم با امریکا بنشینید که چه بشود؟ قرار است ما عقبنشینی کنیم یا امریکا عقبنشینی کند؟ در این دعوا قرار است چه کسی عقبنشینی کند؟ ما که با امریکا کاری نداشتیم. تو سر جای خودت برگرد و بگذار ما هم زندگی خودمان را بکنیم.
الان بعضی از مسئولین به این رسیدند که عقبنشینی و مشکل را حل کنیم. آیا اگر عقبنشینی کنیم مشکل حل میشود؟ بگذارید یک مقدار از این مذاکره هستهای را برایتان توضیح بدهم. به خدا قسم هر چه در مقابل امریکا عقبنشینی کنیم، قرآن میفرماید: «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ».(۲) اگر از مقابل سگ فرار کردید، دنبالتان میدود، اگر بایستید فرار میکند. بگذارید ملموس برایتان بگویم. الان میخواهم از متنی برایتان بخوانم که ببینید هر چه از منافع این مردم عقبنشینی کنیم امریکا جلوتر میآید و دست از دشمنی خودش برنمیدارد. متنی را آوردهام که برایتان بخوانم. این دولت متأسفانه عقبنشینی روی عقبنشینی.
متن اصلی توافقنامهای را که پارسال امضا کردند آوردهام که یک مقدار برایتان توضیح بدهم. ببینید هستهای که دانشمندان ما با جان کندن در موارد مختلف به دست آوردند، آقایان متأسفانه بخش بزرگی از آن را در این مذاکرات واگذار کردند. بعد ببینیم واگذار کنیم، امریکا ما را رها میکند یا نمیکند؟ میخواهم یک مقدار ملموس توضیح بدهم.
آخر چرا این دروغ گفته میشود که اگر با امریکا کنار بیاییم مسئله حل میشود؟ اولاً کنار آمدن را معنا کنیم. ثانیاً یعنی ما عقبنشینی کنیم. عقبنشینی هم کردیم، دست از منافع ملت هم برداشتیم، اما امریکا یک قدم از تحریمها عقب ننشست. اجازه بدهید برایتان بخوانم. از ترجمه نمیخوانم. این متن توافقنامه ژنو در تاریخ ۳ آذر ۹۲ است. الان یک سال گذشته است. از مسئولینی که رفته و این توافقنامه را امضا کردهاند یک سئوال پرسیدهام. چه کسی این توافقنامه را نوشته و کی نوشته شده است؟ ۳ آذر امضا شده است. متأسفانه ظریف و عراقچی امضا کردهاند. سئوال؟ چه کسی این را نوشته و به دست اینها داده است؟ و کی نوشته شده است؟ اینها را میدانم. نمیخواهم شفاف برایتان بگویم. فقط یک تکه اشاره میکنم. آبان قبل از آذر است. ۳ آذر رفته و این را امضا کردهاند. ۵ آبان، یعنی نزدیک به یک ماه قبل در مسقط عمان این را چه کسی به دست ما داده است؟ یک ماه قبل چه کسی این را نوشته بود؟ اما هر کسی که نوشته، دقیق نوشته است که چگونه باید تا خرخره از این ملت منافعش را بدزدند. بخشی از آن را برایتان میخوانم. قرآن میفرماید عقبنشینی در مقابل سگ و دشمن چه سرانجامی دارد؟ از اول اوباما دشمن بوده است. این مشکل ما را حل نمیکند. مشکل ما را اقتصاد مقاومتی و بازگشتن به توان جوانانمان حل میکند. ما در تولید بنزین به خودکفایی رسیده بودیم. الان این دولت جلوی تولید بنزین را گرفته است و روزانه ده میلیون لیتر بنزین وارد میکند. به خودکفایی رسیده بودیم. معنایش یعنی اینکه باید فاتحه پالایشگاهی را که داشت این بنزین را تولید میکرد بخوانیم و این یعنی بیکاری. مگر شما نمیخواهید بیکاری را رفع کنید؟ چرا رفتید ۸۰۰ هزار تن شکر وارد کردید؟ چرا برنج وارد میکنید و شالیکار مازندرانی بدبخت ما را به خاک سیاه مینشانید؟ اینها بیکار میشوند. میگوید چرا بیکاری است؟ چون سیاست غلط است. آقا فرمود اقتصاد مقاومتی. به توان جوانانتان اعتماد کنید. این توافقنامه پنج بخش دارد. اینهایی را هم که دارم برایتان میگویم، من که در مذاکرات نبودهام. برای اینکه بدانم آیا درست فهمیدهام یا نه، بیش از ده دوازده جلسه با عراقچی نشستهام. چند جلسه با ظریف نشستهام که آیا این را که فهمیدهام، درست فهمیدهام؟ مراد از این جمله همین است؟ جواب دادهاند بله. همین چند روز پیش دو باره در وزارت امور خارجه با سه ساعت و نیم با عراقچی نشستهام و تکتک اینها را با او چک کردهام. حالا برایتان میخوانم. ببینید آیا منافع ما حفظ شده است یا نه؟ این توافقنامه پنج بخش دارد. دقیق گوش بدهید. اوقاتتان حتماً تلخ خواهد شد، اما چارهای نیست. شما هم باید بدانید در کشور چه دارد میگذرد. وظیفه ماست که اینها را بدانیم. صاحبان اصلی شمایید.
پنج بخش دارد: مقدمه، گام اول، گام میانی، گام نهایی که الان دارند مذاکره میکنند. حالا که این گامها را برداشتهایم چه میشود؟
پنجم: نتیجه. امشب بخشی از اینها را برایتان میخوانم. جالب است. بسمالله این توافقنامه از یقهگیری ملت ایران شروع میشود. همیشه ما بدهکار آنها هستیم. برای چه رفتید این را امضا کردید که همیشه ما بدهکاریم. اول یک قسمت را انگلیسی میخوانم و معنا میکنم، بقیهاش را معنیاش را میگویم. اولین جمله را میخوانم. به خدا قسم خیلی دردناک است. همیشه ما بدهکار دشمنانمان هستیم.
The goal for this negotiations…
هدف از این مذاکرات
… is to reach…
این است که به دست آوریم. این چیزی است که امضا کردهاند. مال قبل نیست. مال الان است.
… a mutually…
این واژه mutually یادتان باشد. ما هر چه بدبختی و عقبنشینی در این توافقنامه داریم، به خاطر واژه mutually است. mutually یعنی دو طرفه. ما و چه کسانی؟ کشورهای ۱+۵؟ خیر، این حرف غلطی است. خود رئیسجمهور امریکا در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» مینویسد آلمان، فرانسه و همه اینها را دور بیندازید. فقط امریکاست. پس این دو طرف شده است ما و امریکا. متأسفانه رفته و این تعهدنامه را امضا کردهاند که از این به بعد هر گونه فعالیت هستهای که در این کشور انجام میشود، حتی فعالیتهای هستهای صلحآمیز از این به بعد باید با اجازه، رضایت و اطلاع امریکا باشد. اینقدر رفتید و عقبنشینی کردید، مشکلات ما حل میشود؟ برایتان میخوانم:
The goal for these negotiations is to reach…
هدف از انجام این مذاکرات این است که به دست آوریم...
… a mutually-agreed long-term comprehensive solution…
یک راهحل جامعی که مورد توافق دو طرف، یعنی ما و امریکا باشد.
توفق کنیم که چی؟ گوش بدهید. اولین جمله یقهگیری از من و شما آغاز میشود.
…that would ensure Iran’s nuclear program will be exclusively peaceful.
اینکه یقین پیدا کنیم برنامه هستهای ایران منحصراً صلحآمیز است.
از شما سئوال میکنم امریکا کی یقین پیدا میکند؟ بله؟ از اول انقلاب تا به حال؟ برای چه رفتید و تعهد دادید که او باید یقین پیدا کند؟ تو الان هر کاری که داری میکنی میگوید من هنوز یقین پیدا نکردهام. برای چه رفتید این را امضا کردید؟ ولش کنید. منتهی سئوالی میکنم. حتماً میگویید چه سئوال مسخرهای. سئوال؟ گفتهاند در این توافقنامه بینالمللی گام اول داریم، گام دوم و نهایی. گام میانی یعنی گام دوم در توافقنامه باید بعد از گام اول ذکر شود یا قبل از آن؟ میگویید حاج آقا! این چه حرف مسخرهای است که شما میزنی؟ خب! اینکه معلوم است گام دوم باید بعد از گام اول باشد. مسخره هم هست، اما متأسفانه در این توافقنامه گام دوم قبل از گام اول ذکر میشود. چرا؟ گام دوم نکتهای دارد. مقام معظم رهبری دیگر نتوانست صبر کند و فریاد زد. بگذارید فرمایش آقا را برایتان بخوانم. متأسفانه به فرمایشهای آقا گوش نمیدهند. گام اول را برایتان میخوانم:
Elements of a first step
عناصر گام اول. جالب است. در گام اول ما تعهد دادهایم، آنها هم تعهد دادهاند. اول باید تعهدات مردم ایران ذکر شود. نمیدانم چرا همیشه ما بدهکاریم؟ آقایان رفته و ۲۸ تعهد به امریکا دادهاند. میخواهم تکتک آنها را برایتان بخوانم. میدانم حتماً ناراحت میشوید. اشکال ندارد. آقا فرمود ملت باید بداند. بعد میگویند افتخار هم میکنیم. میخوانم ببینید آیا واقعاً جای افتخار دارد؟ دیگر انگلیسیهایش را نمیخوانم. ترجمههایی را هم که خود وزارت امور خارجه کرده، بعضی جاهایش را سانسور کرده است. متن اصلی آن را گرفته و نزدیک به ۲۰۰ ساعت روی آن وقت گذاشتهام. دانشمندان را آوردهام، این طرف و آن طرف تا ببینیم چه چیزی در این توافقنامه هست. اینها اصرار دارند مردم نباید بدانند. شما که هیچی. ظریف را آوردیم و گفتیم آقا! ما نمایندهایم. یک کلمه متن مذاکرات را برای ما توضیح بده. میدانید برگشت چه گفت؟ گفت: «شما نمایندهها مگر چه کار میتوانید بکنید؟» ملت که هیچی، دستکم به ما نمایندهها خبر بدهید. گفت شما نمایندهها مثلاً میخواهید چه کارم بکنید؟ میخواهید مرا استیضاح کنید؟ به خدا اگر مرا استیضاح هم بکنید، یک کلمه به شما نخواهم گفت. برایتان میخوانم ببینید چه چیزهایی در آن است. همه ۲۸ تا تعهدی را که آقایان رفته و امضا کردهاند برایتان میخوانم. ببینیم عقبنشینی در مقابل امریکا وضع ما را بهتر میکند یا نه؟
۱ـ تمام مواد غنیشده ۲۰ درصد باید نابود شود. نیمی از ۲۰ درصد برای سوخت رآکتور تهران، بقیه به پنج درصد تبدیل شود.
چرا اول دعوا، ۲۰ درصد را از ملت ایران گرفتند؟ مخصوصاً جوانترها خوب گوش کنند. اگر کشوری ۲۷۰ کیلو ۲۰ درصد، ده تن ۵/۳ تا ۵ درصد و ۲۰ هزار سانتریفیوژ داشته باشد، به نقطه گریز (جهش) میرسد. این همان نقطهای است که نتانیاهو در سازمان ملل شکلی را کشید و گفت ایران دارد به این نقطه میرسد. یک بار دیگر میگویم ۲۷۰ کیلو ۲۰ درصد، ده تن ۵/۳ تا ۵ درصد و ۲۰ هزار سانتریفیوژ اگر در اختیار ملتی باشد، یعنی به نقطه گریز رسیده است. نقطه گریز یعنی اگر آن ملت بخواهد میتواند ظرف دو هفته بمب تولید کند. ما به فرمایش و دستور مقام معظم رهبری دنبال بمب نیستیم، اما خوب توجه کنید. داشتن اورانیوم غنیشده ۲۰ درصد میتواند امریکا و اسرائیل را سر جایشان بنشاند. حواسشان جمع بود و اولین تعهدی که از ما گرفتند و آقایان رفتند امضا کردند این بود که گفتند باید ۲۰ درصدهایتان را نابود کنید. نمیدانم یادتان هست یا نه، ولی یادم هست بلافاصله بعد از امضای این قرارداد، اوباما، جان کری و شرمن پشت تریبون رفتند و گفتند بعد از ۲۰ سال برای اولین بار است که توانستیم امنیت اسرائیل را تأمین کنیم.
۲ـ باز فرآوری آن مواد نباید انجام شود.
اینها تعهداتی هستند که آقایان امضا کردهاند.
۳ـ ایران در این شش غنیسازی بیش از ۵ درصد نخواهد داشت. جلوی ۲۰ درصد و همه چیز را گرفته و آقایان هم امضا کردهاند، در حالی که ۸۰۰ هزار بیمار ما نیاز به مواد غنیشده ۲۰ درصد دارد که رآکتور تهران باید آن را تولید کند.
۴ـ هیچ پیشرفتی در تأسیسات غنیسازی سوخت نطنز انجام نشود، یعنی در طول شش ماه به سانتریفیوژهایی که نصب شدهاند، ولی غنیسازی اورانیوم انجام نمیدهند گاز UF۶ تزریق نشود.
گوش بدهید. ما دو نوع غنیسازی داریم. یکی با سانتریفیوژ است، یکی با آب سنگین. به تکنولوژی آب سنگین هم پنج شش کشور دنیا دست یافتهاند که یکی از آنها ایران است، اما آنهایی که با سانتریفیوژ انجام میشود، ما دو تا داریم. یکی فُردو است و دیگری نطنز. اگر بخواهید با سانتریفیوژ غنیسازی کنید، باید ابتدا اورانیوم را تبدیل به گاز و بعد به دستگاه تزریق کنید. U یعنی اورانیوم و F گاز فلوئور است. UF۶. طبق آمار آمانو، رئیس انرژی اتمی دنیا که اینها حساس هستند که نکند ایران چیزهای دیگری داشته باشد، در نطنز آمار داده است. به آمارها دقت کنید. ما در نطنز ۱۵ هزار و خردهای سانتریفیوژ نصب کردهایم. از این ۱۵ هزار و خردهای هشت هزار و خردهای دارد میچرخد و گاز هم به آنها تزریق میشود. بخشی از بقیه خاموش هستند، بخشی هم میچرخند، ولی گاز به آن تزریق نمیشود. از آقایان تعهد گرفتهاند که از حالا به بعد حق ندارید حتی به یک سانتریفیوژ دیگر غیر از آن هشت هزار و خردهای گاز تزریق کنید که غنیسازی کند و آقایان هم رفته و امضا کردهاند.
۵ـ هیچ سانتریفیوژ جدیدی در نطنز نصب نشود.
۱۵ هزار و خردهای است. آن ۲۰ هزار یادتان باشد نباید به آن ۲۰ هزار برسیم. آقایان هم تعهد کردهاند. شما یک دانه سانتریفیوژ دیگر حق ندارید نصب کنید. توجه کنید ما برای تأمین سوخت نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی بوشهر به ۵۴ هزار سانتریفیوژ نیاز داریم. آقایان رفته و تعهد دادهاند که ما حتی یک دانه دیگر هم نصب نمیکنیم.
۶ـ در اولین شش ماه ـ چند بار تا به حال این شش ماه تمدید شده است؟ در اولین شش ماه که هنوز هم ادامه دارد ـ ایران در مقام تفویض سانتریفیوژ باید از نسل یک استفاده کند. آنچه که ما در فُردو داریم ۱۹ هزار و خردهای است. از این ۱۹ هزار و خردهای، فقط هزار و هفت هشت تا نسل دو هستند که دانشمندان ما تولید کردهاند. کارآیی نسل دو، سه چهار برابر نسل یک است. از آقایان تعهد گرفتهاند که شما حق ندارید یک دانه نسل دو نصب کنید. آقایان هم تعهد دادهاند که نصب نمیکنیم.
۷ـ هیچ پیشرفتی در تأسیسات غنیسازی سوخت فردو انجام نشود. ما اصلاً فردو را برای چه درست کردیم؟ مال هفت هشت سال قبل و متعلق به دولت قبل است. چون تحقیق و توسعه ما در نطنز روی زمین است و امکان دارد دشمن موشک بزند. به بازدید فردو رفتهام. ۳۰، ۴۰ متر زمین را کندیم. یک کوه بین ۸۰ تا ۱۲۰ متر هم بالای آن است. در آنجا سانتریفیوژهایمان را نصب کردیم، اورانیوم ۲۰ درصد تولید میکنیم. امریکا گفته است من نمیگذارم. امریکا دست گذاشته است که اینجا هم باید تعطیل شود، اما ببینید در گام اول چه کار کرده است؟ گفته است حق ندارید ۲۰ درصدها را تولید کنید. آقایان هم امضا کردهاند.
۸ـ ظرفیت غنیسازی در فردو افزایش نیابد.
اینها در ۳ آذر پارسال امضا شدهاند.
۹ـ سهچهارم فردو تعطیل بماند.
و آقایان هم امضا کردهاند.
۱۰ـ بین آبشارها در فردو ارتباط برقرار نشود.
۱۱ـ در طول این شش ماه ـ که الان تمدید شده است ـ در فردو فقط باید سانتریفیوژ نسل یک به کار برود و آقایان امضا کردهاند.
از دوازده به بعد را چند جا گفتهام. خدا شاهد است خودم دارم میگویم دلم یک جوری میشود. نشسته بودم که مقام معظم رهبری فرمودند در جزئیات مذاکرات مداخله نمیکنم، اما ملت ایران خطوط قرمزی دارد. مذاکرهکنندگان لااقل خطوط قرمز را رعایت کنند و در مجلس نشسته بودم که سر تیم مذاکرهکننده آمد و گفت جزئیات که هیچ، خطوط قرمز را هم دادیم رفت. توجه کنید. خطوط قرمز کدامند؟
۱۲ـ آب سنگین و رآکتور اراک. تعهدشان این است که اینجا کلاً با بولدوزر صاف شود. ایران تعهد میکند هیچ پیشرفتی در رآکتور اراک ایجاد نکند. یعنی اولاً این رآکتور راهاندازی نمیشود، ثانیاً سوخت آب سنگین به رآکتور منتقل، ثالثاً سوخت اضافی آزمایش نمیشود. رابعاً سوخت بیشتر برای رآکتور، خامساً رفت.
الان بعضی از دستگاهها دارند میچرخند. رفته و با چشم خودم دیدهام. خروجیاش غنی شده است. گفتهاند حق ندارید یک گرم خروجی داشته باشید. همه را باید نابود سازید. آقایان هم قبول کردهاند و دارند همه را اکسید میکنند.
۱۳ـ تبدیل مواد UF۶ با غنای ۵ درصد ـ که جدیداً غنی شدهاند ـ به اکسید.
۱۴ـ مراکز جدید برای غنیسازی در ایران را حق نداریم ایجاد کنیم. آقایان هم رفته و امضا کردهاند.
۱۵ـ امریکا فقط یک چیز را لطف کرد که دانشمندان ما تحقیق و توسعه داشته باشند. جدیداً رفته و از این هم دست کشیدهاند. گفتیم این را که دیگر خودشان قبول کردهاند. گفتند فشار خیلی زیاد بود و نتوانستیم.
۱۶ـ باز فرآوری و نیز ساخت مکانی که توان باز فرآوری داشته باشد مجاز نیست. گوش بدهید که واژه processing یعنی چه. ما سالانه ۳۰ تن پسماند از رآکتور ۱۰۰۰ مگاواتی بوشهر بیرون میکشیم. تکنولوژی داریم که از این ۳۰ تن پسماند پلوتونیوم استخراج کنیم. ژاپن ۳۰ تن پلوتونیوم دارد. امریکا گفته است ایران حق ندارد یک گرم پلوتونیوم داشته باشد و آقایان امضا کردهاند. گفتهاند حتی اگر مکانی درست کردید که تکنولوژی و صنعت و تأسیسات استخراج پلوتونیوم در آن نصب شود، باید آن ساختمان را با بولدوزر با خاک یکسان کنید و آقایان این را هم تعهد کردهاند.
از هفده به بعد به خدا قسم خیلی دردناکتر است. رفته و تعهد دادهاند در ظرف شش ماه هم نه، در ظرف سه ماه ـ مثل اینکه دیر میشد ـ اطلاعات تمام دار و ندار ما را کف دست امریکا بگذارند. به اینها توجه کنید ببینید اینها را عقبنشینی کنیم مشکلمان حل میشود؟
۱۷ـ نظارتهای بیشتر، ارائه اطلاعات ظرف سه ماه در مورد برنامه هستهای ایران به آژانس. آژانس جاسوساند. چه کسی اطلاعات شهریاری را داد که او را ترور کردند؟ چه کسی اطلاعات علیمحمدی را داد؟ اطلاعات بچههای هستهای را از کجا گرفتند؟ اطلاعات در مورد تأسیسات هستهای ایران.
۱۸ـ توصیف و شرح هر ساختمانی که در هر سایت هستهای وجود دارد. این اطلاعات را باید بدهند.
۱۹ـ توصیف و میزان سطح فعالیتهایی که در هر مکان مربوط به فعالیتهای خاص هستهای انجام میشود.
۲۰ـ ارائه اطلاعات مربوط به معادن اورانیوم.
۲۱ـ ارائه اطلاعات مربوط به کارخانههای تولید اورانیوم.
۲۲ـ ارائه اطلاعات مربوط به مواد منبع.
۲۳ـ تسلیم یک پرسشنامه پر شده از اطلاعات و طراحی رآکتور اراک به آژانس.
۲۴ـ برداشتن گامهایی در موافقت با آژانس در جهت اعمال پادمان در مورد رآکتور اراک.
۲۵ را نمیدانم برایتان توضیح بدهم یا نه؟ آژانس که میآید دو نوع بازدید دارد. یکی سرزده و یکی غیر سرزده. غیر سرزده را کنار بگذارید. سرزده دو نوع است. آقایان رفته و این را امضا کردهاند. یکی سرزده با اطلاع، یعنی دو ساعت قبل. قانونش را دیدهام. دو ساعت قبل زنگ میزنند که به ایران میآییم. اینها چه نوع پاسپورتی دارند؟ چه ویزایی دارند؟ سرزده بدون اطلاع. اصلاً با همان پاسپورت و ویزا وارد ایران میشوند و مثلاً در سایت نطنز مینشینند و زنگ میزنند آقای صالحی، رئیس انرژی اتمی ما به ایران آمدهایم. این نوع را دیگر نمیدانم، چون هیچ اطلاعاتی به ما نمیدهند. انشاءالله دیگر این مقدار عقبنشینی نکرده باشند. به بازدید رفتهام. دوربینهای آژانس ضبط میکند. دوربینها روشن هستند. میگویند دوربینها Off line هستند، باید On line باشند. دوربینها روشن هستند. چرا میگویید Off line هستند؟ میدانید دوربین On line یعنی چه؟ یعنی در کاخ سفید نشسته است و دارد تمام هستهای ما را زیرنظر میگیرد!
۲۵ـ زمانی که بازرسان آژانس برای راستیآزمایی اطلاعات معین، اطلاعات موقت و سرزده، اطلاعات بازدید فیزیکی و بازدیدهای بدون اطلاع حضور ندارند، باید بتوانند در فردو و نطنز به دوربینهای ناظری ـ که Off line هستند ـ روزانه دسترسی داشته باشند.
یکی از این سرانشان به کمیسیون رفت که صد در صد از آنها دفاع میکرد، اما وقتی به بندهای ۲۶، ۲۷ و ۲۸ رسید گفت دیگر همه را پذیرفتید، چرا دیگر این سه تای آخر را پذیرفتید؟ برایتان میخوانم.
۲۶ـ بازرسان آژانس باید به کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ دسترسی مدیریتشده داشته باشند. در جای دیگر هم نقل کردهام. به خدا قسم دانشمندان جوان هستهای بغض و گریه میکردند. میگفتند چرا اینها را پذیرفتید؟ سال ۸۲ و ۸۴ همین تیم بود. همه اینها را پذیرفته بودند. آخر این بند را ببینید که چه گفته است. میگوید تولید سانتریفیوژ در شش ماه ـ که الان تمدید شده ـ صرفاً مختص به جایگزینی سانتریفیوژهایی است که خراب شدهاند. میدانید معنیاش چیست؟ سه ماه اول پارسال، ۹۲ که هنوز دولت قبل سر کار بود، ما ۱۸۰۰ سانتریفیوژ را در سایتهایمان نصب کردیم. از وقتی که این دولت سر کار آمد تا هفت هشت ماه بعدش را که من خبر دارم چهار عدد سانتریفیوژ نصب کردهایم. این چهار تا هم جدید نیستند. چهار تا سانتریفیوژ خراب شده بود، اینها را جای آنها گذاشتهاند. امریکا گفته است شما دیگر حق تولید سانتریفیوژ ندارید. بچههای ما داشتند کارشان را میکردند. تولیدات سانتریفیوژ شما باید محدود شود به همین مقداری که خراب میشود. یعنی چند درصد حق تولید سانتریفیوژ را از ما گرفتهاند؟
۲۷ـ بازرسان آژانس باید دسترسی مدیریتشده داشته باشند به کارخانههای تولید روتور سانتریفیوژ. روتور، چرخنده داخل سانتریفیوژ است که نزدیک به هزار دور میچرخد. آنها گفتهاند باید نظارت داشته باشند. میدانید ما روتور را از کجا تولید میکنیم؟ در جایی که مهمترین ابزار نظامیمان را تولید میکنیم.
۲۸ـ بازرسان آژانس باید دسترسی مدیریتشده داشته باشند به معادن اورانیوم و کارخانههای تولید اورانیوم.
چه شد؟ ببینیم از صنعت هستهای ما چیزی ماند؟
یک بار برگردیم. آقایان نطنز را تعهد کردهاند که تقریباً نصف آن تعطیل شود. فردو سهچهارم. کل آب سنگین اراک. کل رآکتور اراک. UCF اصفهان تعطیل. ۹۸ درصد تولید سانتریفیوژ تعطیل. از صنعت هستهای ما چه چیزی باقی ماند؟ آقایان ۹۵ درصد صنعت هستهای ما را به امریکا واگذار کردهاند. آن وقت شخص آقای رئیسجمهور میرود و در خوزستان سخنرانی میکند که به امضای این توافقنامه قدرتهای جهان را به زانو در آوردهایم. چه کسی به زانو در آمد؟ ده بار به صدا و سیما گفتهام بگذاریم یک بار بیایم اینها را از رو برای مردم بخوانم. ممنوع است. آنقدر به صدا و سیما فشار میآورند که حق ندارد ما را دعوت کند. گفتم آقای عراقچی! ما را راه نمیدهند. تو توضیح نده، فقط مرد و مردانه با صداقت این متن را از رو برای مردم بخوان. چرا برای مردم نمیخوانید؟ چرا اصرار دارید به نمایندهها گزارش ندهید؟ ظریف میگوید یک کلمه به شما گزارش نمیدهم فوقش مرا ببرید استیضاح کنید. آقای رئیسجمهور! صداقت داشته باشید. به آقا نامه نوشته است که بچههای شما با امضای این توافقنامه حق غنیسازی را به دست آوردهاند. بگذارید این نکته را هم اندکی برایتان باز کنم. با کامپیوتر با دست چند بار شمردهام. واژه enrichment، یعنی غنیسازی. در این متن این واژه و مشتقاتش شانزده بار آمده است. حتی در یک جا ندارد که ایران right of enrichment دارد. تنها چیزی که هست این است که گفتهاند ایران برنامه غنیسازی دارد. بگذارید این نکته را هم برایتان باز کنم. در گام نهایی امریکا لطف کرده و یک برنامه را به ما داده است، آن هم با هشت شرط! طرف بالای منبر میگفت ایها الناس! پل صراط از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است. یکی از ته مجلس بلند شد و گفت یکسره بگو نمیشود رد شد! هشت شرط آورده است. امریکا شرطهایی را پیش پایشان گذاشت و اینها با افتخار هم امضا کردند، الان بهشدت در آن ماندهاند. چقدر میخواهید عقبنشینی کنید؟ چقدر خودتان ؟؟؟؟؟؟؟
Involve a mutually defined enrichment program with mutually agreed parameters consistent
Mutually بین ما و امریکا...
یک برنامه غنیسازی تعریفشده، چهار تا قید دارد.
۱ـ practical needs: نیازهای عملی. رفته و امضا کردهاند که امریکا باید اجازه بدهد، تعیین و توافق کند آیا ایران نیاز عملی به غنیسازی دارد یا ندارد؟ از عراقچی پرسیدم رفتی امضا کردی، الان امریکاییها چه میگویند؟ صریحاً به من گفت امریکاییها و کشورهای دیگر میگویند الان ایران نیازی به غنیسازی ندارد. چرا رفتید امضا کردید و اختیار را به دست آنها دادید که این را بگویند؟
۲ـ فرض کنید امریکا به ملت ایران لطف کرد و گفت شما نیاز به غنیسازی دارید. چند درصد؟ بالاتر از پنج درصد که ممنوع است. زیر پنج درصد را اجازه داد؟ چهار درصد را اجازه داد؟ صریحاً آمده است درصدش را امریکا باید تعیین کند. برایتان میخوانم:
…With agreed limits on scope and level of enrichment activities, capacity…
Level یعنی چه؟ سطح و درصد غنیسازی.
شرط سوم، فرض کنید امریکا لطف کرد و گفت شما برای برق و این چیزها نیاز دارید. بین ۵/۳ تا ۵ درصد هم نیاز دارید. سئوال؟ کجا غنیسازی کنیم؟ کجا ندارد. ما فردو و نطنز را داریم. رفته و تعهد دادهاند مکان غنیسازی را هم از این به بعد باید امریکا تعیین کند و با موافقت امریکا باشد. امریکا گفته است دیگر حق ندارید در فردو غنیسازی کنید. در مجلس نشسته بودم. خودش گفت ما خودمان گفتهایم فردو را نمیخواهیم.
شرط سوم،
… Where it is carried out, and stocks of enriched uranium, for a period to be agreed upon.
مکان غنیسازی.
میدانید شرط چهارمی که امضا کردهاند چیست؟ فرض کنید امریکا قبول کرد غنیسازی بین ۵/۳ تا ۵ درصد را نیاز داریم و بروید و این کار را در نطنز و برای یک هفته، یک ماه یا یک سال انجام بدهید. این را هم امضا کردند، اما زمان این را هم امریکا باید تعیین کند. در قبال این چیزها چه چیزی را به دست آوردهایم؟ گفتند اگر با امریکا جور شویم، مشکلمان حل میشود. ببینید حل شد؟ ۹۵ درصد هستهای را دادهایم. میدانید آنها چه امتیازی دادهاند؟ ملت باید این چیزها را بداند. گفتهاند. سقف فروش نفت شما الان یک میلیون بشکه در روز است؟ اشکال ندارد. میتوانید تا همین سقف به فروش نفت ادامه بدهید. همین الان در این قضیه هم گیر کردهاند. اگر گفتید چرا؟ با روسیه قرارداد بستیم که ۵۰۰ هزار بشکه بفروشیم. آقایان یقه اینها را گرفتهاند که شما تعهد دادید یک میلیون بشکه بفروشید نه یک میلیون و... خودتان تعهد داده و امضا کردهاید. دوم امریکا ۱۰۰ میلیارد دلار پول نفت ما را بلوکه کرده است و نمیدهد. میگویند بیایید با امریکا خوب شوید. یعنی دیگر چه کار کنیم؟ اوست که پول ما را نمیدهد. این غیر از آن ۲۰ میلیارد دلاری است که گفتم. ۱۰۰ میلیارد دلار را بلوکه کرده است و نمیدهد. در این توافقنامه آمده است که اگر ایران این کارهایی را که من میگویم انجام بدهد که همانهای ماههای اول انجام داد، از آن ۱۰۰ میلیارد دلار پول خودمان ۸ میلیارد دلارش را قسطی به خودتان میدهیم. ۸ میلیارد دلار را هم زدند زیرش و شد ۲/۴ میلیارد. دو باره تمدید کردند، اضافه شد و شد ۷ میلیارد دلار. سئوال؟ آن یک میلیون بشکه نفتی را که میفروشیم، اجازه میدهید پولش را کامل بیاوریم؟ آقای امریکا! ما که همه هستهایمان را دادیم، دستکم اجازه بدهید پول این یک میلیون بشکهای را که میفروشیم کامل داخل مملکتمان بیاوریم. امریکا گفت نه! ۸۰ درصد پول این یک میلیون بشکه را باید به پولهای بلوکه شما اضافه شود و شما، ۲۰ درصد را حق دارید بیاورید. الان پول بلوکه شده ما ۱۴۰ میلیارد دلار شده است.
آقا! عقبنشینی در مقابل امریکا هیچ فایدهای ندارد. حالا آن ۷ میلیارد دلار آمده است؟ میدانم خیلی ناراحت میشوید، اما نارچارم بگویم. دردم میآید اینها را میگویم و آن وقت افتخار هم میکنیم که رفتیم و امضا کردیم. پول میآید؟ ما دو جلسه مسئولین بانک مرکزی را آوردیم و در باره همین ۷ میلیارد دلاری که قرار است بدهند سئوال کردیم. در دولت قبل بانکها نمیتوانستند جا به جا کنند، چمدانی پول را میآوردند و بیش از ۶۰، ۷۰ درصد میآمد. الان چطور شده است؟ الان اولاً فقط ۲۰ درصد است، ثانیاً یکی از مسئولین بانک مرکزی میگفت فرض کنید به هند نفت فروختهایم. روپیه به حساب بانک مرکزی در سوئیس منتقل میشود. پرسیدم: «چرا بانک سوئیس؟ چرا مستقیماً به بانک ایران نمیآید؟» گفت: «ایران که تحریم است.» گفتم: «شما که گفتید تحریم ترک برداشت.» بعد پرسیدم: «چرا روپیه؟ چرا دلار و یورو نمیگیرید؟» گفت: «حاج آقا! مگر نمیدانی دلار و یورو برای ایران حرام است؟» گفتم: «چون طلبه هستم، اصطلاح شرعی به کار میبری. کدام مرجع حرام کرده است؟» گفت: «یعنی تحریم هستیم.» گفتم: «مگر شما در آنجا تعهد ندادید حداقل این تحریم را بردارد؟ این پول به بانک سوئیس میرود، اما باز حق ندارید به آن دست بزنید.» خوب به توضیحات این آقایان گوش بدهید. روپیه را باید به یکی از بانکهای کشورهای عربی از قبیل امارات منتقل کنند. در آنجا هست تا وقتی که تاجری که نیاز دارد با هند معامله کند و نیاز به روپیه دارد از آن استفاده کند. باید منتظر بمانیم تا تاجر پیدا شود و آن روپیه را بخرد. در این تبدیل و تبدلات چقدر پول از بین میرود به کنار. پرسیدم: «حالا این تاجر روپیه را خرید تبدیل به دلار میشود؟» جواب داد: «نه، تازه تبدیل به درهم میشود. باز باید صبر کنیم که تاجری بیاید و درهم را بخرد. درهم را که خرید تبدیل به دلار میشود.» پرسیدم: «حالا این دلار را میآورید؟ دلار را جا به جا میکنید؟» به خدا قسم صریحاً گفتند شبها خردخرد میآوریم. گفتم چه شد پس؟ این همه عقبنشینی کردید. بدانید مردم عقبنشینی نسبت به امریکا فایده ندارد. چه کسی گفته است نشست و برخاست با امریکا مشکل ما را حل میکند؟ گفتند تعهد بدهید پتروشیمی آزاد میشود. مسئول پتروشیمی را آوردیم، به خدا قسم خودم شاهد بودم گفت تا به حال حتی یک کشور را از تحریم برنداشتهاند. در توافقنامه تعهد دادند کشتیها را بیمه میکنیم مسئول کشتیرانی کشور را آوردیم. گفت حتی یک کشتی را هم بیمه نکردهاند و هنوز هم اجازه نمیدهد تحریم برداشته شود. بعد از این توافقنامه امریکا تحریمهای جدیدتری را اضافه کرده است. بعد از اینکه ما این همه عقبنشینی کردیم و قرار شد تحریم جدید نباشد، ۳۱ شرکت و نهاد جدید تحریم شده است. این قضیه مال این یک سال اخیر است. تعهد دادند که قرار نیست هیچ جور تحریمی شود. شانزده شرکت کشتیرانی جدید تحریم شدهاند. پنج بانک ایرانی جدید تحریم شدهاند. امریکا این است. هر چه شما عقبنشینی کنید، او عقبنشینی نخواهد کرد. پنج مارک ایرانی جدید، ۲۰ فرد ایرانی جدید، دو فرد خارجی جدید، سه بانک خارجی جدید و پانزده شرکت خارجی جدید تحریم شدهاند. امریکا علاوه بر اینکه ما را تحریم میکند، اگر یک شرکت خارجی با ما ارتباط داشته باشد ـ این آمار مال پنج شش ماه قبل است ـ ۹ میلیارد و ۵۹۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فقط شرکتهایی را که در این یک سال با ما همکاری کردهاند، جریمه کرده است. جدیداً هم ۴۵۴ میلیون دلار ایران را محکوم کرده و پول را بالا کشیده است. نفت ما را هم از ۱۱۰ دلار به زیر ۵۰ دلار رسانده است. چرا؟ شما که با امریکا دوست شدهاید. با جان کری قدم میزنید. با قدم زدن با امریکا ابهت ایران را زیر پا گذاشتهاید. خود ظریف میگفت پارسال حضرت آقا به من فرمودند چرا مذاکره با جان کری اندکی طولانی شد؟ حالا شما ببینید چه میکنند؟
چرا بد است؟ بیش از ۳۰ سال است برای دفاع از اسلام در مقابل امریکا ایستادیم، این اخبار که پخش میشوند میدانید نتیجهاش چه میشود؟ در کشورهای منطقه اگر مردمی خواستند علیه ظلم، امریکا و اسرائیل مبارزه کنند، امریکا میگوید بنشینید سر جایتان! ایرانی که ۳۶ سال جلوی ما ایستاد، بالاخره مجبور شد زانو بزند و با ما کنار میآید.
سئوال؟ آقا اینها را نمیداند؟ چرا. پس چرا قبول دارد؟ گوش بدهید فرمایشهای آقا را میخوانم. آقا فرمود من با تمدید مذاکرات موافقم. آقا! حاصل تمدید مذاکرات این است: هستهای موقوف شده و تحریم هم برداشته نشده است. این مسئله که به ضرر ملت ایران است. گوش بدهید ببینید آقا چه میگویند. آقا میفرماید با تمدید مذاکرات موافق هستم به همان دلیل که با اصل مذاکره موافقم. اینهایی را که میخوانم مربوط به تاریخ ۶/۹/۹۳ است. خوب گوش بدهید که آقا چه میگوید و همین جا گله میکنیم که یک بار نشد اینها به حرف آقا گوش بدهند. منافع ملت همینطور دارد از دست میرود. آقا میفرماید من با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودم. با اصل مذاکرات هم مخالفت نکردیم و دلیلش را هم برای مردم بیان کردیم. کجا بیان کردند؟ برایتان میخوانم. آقا در ۱۲/۸/۹۲، یک ماه بعد از ۸ آذر که مذاکرات شروع شد، به مناسبت ۱۳ آبان میفرماید عدهای آمدند و گفتند اگر با امریکا بنشینیم مشکل را حل میکنیم. آقا فرمود من به آنها گفتم این حرف درست نیست. خوشبین نیستم. آنها اصرار کردند. فرمودند بروید، ولی باید تجربه شود که نشست و برخاست با امریکاییها هیچ فایدهای ندارد. آقا برای همین موافق است که اگر بفهمند که متأسفانه عدهای نمیفهمند.
این مذاکرهای که امروز دارد با شش کشور انجام میگیرد که امریکا هم جزو این شش کشور است... یعنی چه که امریکا جزو این شش کشور است؟ یعنی اگر خواستیم مذاکره کنیم، امریکا آن طرف میز کنار بقیه کشورها بنشیند، نه اینکه بروی و جداگانه با امریکا مذاکره کنی. فقط در مورد مسائل هستهای است و لا غیر. بنده هم در اول امسال در مشهد مقدس در سخنرانی گفتم مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد، منتهی گفتم اعتماد ندارم و به مذاکره خوشبین نیستم، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند. ما همه به اذن الله ضرر نمیکنیم.
آقا! ضرر کردیم. چرا ضرر نمیکنیم؟ ببینید آقا چه فرمود. یک تجربه در اختیار ملت ایران است که حالا مختصراً عرض خواهم کرد. این تجربه، ظرفیت فکری ملت را بالا خواهد برد. به کلمات آقا دقت کنید. مثل تجربهای که در سال ۸۲، ۸۳ در زمینه تعلیق غنیسازی انجام گرفت. در سال ۸۴ کل هستهای را تعلیق کردیم. آقا میگویند دو سال کشور را عقب انداختند. از خود شخص آقای ظرفی هم سئوال کردم. آن سالی که کشور ما دو سال عقب افتاد، چه کسانی مذاکرهکننده کشور ما بودند؟ سرش را پایین انداخت. همین ظریف در سال ۸۳، ۸۴ کل هستهای ما را تعطیل کرد. آقا فرمود دو سال کشور را عقب انداختند. چرا ایشان دو باره وارد این قضیه شود و اینجوری امضا کنند؟ برایتان میخوانم: «مثل تجربهای که در سال ۸۳، ۸۴ در زمینه تعلیق غنیسازی انجام گرفت که آن وقت تعلیق در غنیسازی را در مذاکرات با همین اروپاییها جمهوری اسلامی برای مدتی پذیرفت. دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد.» عقب افتادیم. چرا به نفع ما تمام شد؟ ببینید آقا دنبال چیست. آقا میفرماید: «چرا؟ چون فهمیدیم...» این را باید بفهمیم. «چون فهمیدیم با تعلیق غنیسازی امید همکاری از طرف کشورهای غربی مطلقاً وجود ندارد.» الان همه چیز را دادهایم، پس چرا از تحریم دست برنمیدارند؟ «اگر ما آن تعلیق اختیاری را که البته به نحوی تحمیل شده بد، لکن قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند، آن روز قبول نکرده بودیم...» امروز هم همین حرفها را میزنند. «ممکن بود کسانی بگویند اگر شما یک ذره عقبنشینی میکردید، همه مشکلات حل میشدند و پرونده هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقبنشینی و تعلیق غنیسازی و عقب افتادن کار و تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود.» تحریم را برنمیدارد. «طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است.» دنبال چیست؟ «دنبال اسلام است. این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن غنیسازی را آغاز کردیم.» آقا میگوید اگر این فایده را داشته باشد و اینها بفهمند. «غنیسازی را شروع کردیم. امروز وضعیت جمهوری اسلامی با سال ۸۲ زمین تا آسمان فرق کرده است. آن روزها سر دو سه سانتریفیوژ چانه میزدیم، در حالی که امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کار هستند و جوانان، دانشمندان، محققین و مسئولین ما همت کرده و کارها را پیش بردهاند، بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ضرر نخواهیم کرد، اما به شرط اینکه بفهمند با رفتن به سوی امریکا مسئله حل نخواهد شد.» اگر بفهمند! «البته بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم و فکر میکنم از این مذاکرات آن نتیجهای را که ملت انتظار دارد به دست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانه تجربی ملت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد. ایرادی ندارد، اما لازم است ملت بیدار باشد. ملت باید بیدار باشد و بداند چه اتفاقی دارد میافتد.» به من میگویند چرا از پارسال داری مدام این توافقنامه را برای مردم میخوانی؟ جواب: مولایمان، مقام معظم رهبری فرمود مردم باید بدانند چه اتفاقاتی دارد میافتد. چرا مردم باید بدانند؟ «تا بعضی از تبلیغاتچیهای مواجببگیر دشمن...» این روزنامهها «... از روی سادهلوحی نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند. یکی از ترفندها و خلافگوییها این است که اینجور به افکار عمومی مردم القا کنند که اگر ما در قضیه هستهای تسلیم طرف مقابل شدیم، همه مشکلات معیشتی، اقتصادی و غیره حل و تحریمها برداشته میشوند. دارند این را تبلیغ میکنند.» یک سال بعد در ۲۲/۵/۹۳ سفرا پیش آقای روحانی رفتند و ایشان گفت فقط یک کشور استثناست و نباید با او رابطه داشته باشیم و آن هم اسرائیل است. آقا فرمود: نه، دو کشور هستند. با امریکا هم نمیشود رابطه داشت. چرا؟ چون هر چه با امریکا نشستیم، جز ضرر برای ملت ایران چیزی نداشت. الان منافع را از دست دادهایم و تحریم هم برداشته نشدهاست. «در این میان دو استثنا وجود دارند. رژیم صهیونیستی و امریکا. رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی ایران نه تنها هیچ نفعی ندارد، بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود؟»
شما که میگویید عاقل هستید. دولت تدبیر و امید است و راه میروید و میگویید مقام معظم رهبری... صداقت هم چیز خوبی است.
«عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با امریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشوند. ما میدانستیم اینجور نیست، اما قضایای سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد. در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود، اما در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد...» آمدند پیش آقا و اصرار کردند بگذارید یک بار دیگر هم بنشینیم. در سال ۸۳، ۸۴ هم که شما نشستید و همه چیز را دادید «و تجربهای که مطرح شد انجام میشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه...» چرا آقا فرمود تا سطح وزارت خارجه؟ آقای روحانی چرا به اوباما زنگ زدی؟ رابطه میبایست در سطح وزارت خارجه بود. در این سفر خبر دارم که فشار آوردند که حتماً باید با اوباما بنشینی. «قرار شد تا سطح وزارت امور خارجه نشستها، مذاکرات و تماسهایی داشته باشند، اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد، بلکه لحن امریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد.» شرمن بعد از ؟؟؟؟؟ برگشته و گفته در DNA تکتک ایرانیها فریب است. بیانیه داده و گفتهاند باید در ایران همجنسبازی آزاد شود. آقای روحانی یک سفیر فرستاد. در عمر جمهوری اسلامی سابقه ندارد. آقای روحانی و دیگران این همه دارند به امریکا نزدیک میشوند، آن وقت امریکا پایش را در یک کفش کرد و گفت این فرد را قبول ندارم و او را عوض کرد. هر چه اینها عقبنشینی میکنند، امریکا حتی یک قدم هم عقبنشینی نمیکند. شرمن میگوید ما بهقدری با تیم مذاکرهکننده ایران صمیمی هستیم که اسم کوچک همدیگر را صدا میزنیم، خانوادههای ما به همدیگر تلفن میزنند. من در جلسه نشسته بودم. کار به جایی رسیده است که سر تیم مذاکرهکننده داشت نوهدار شدن شرمن را هم برای ما نقل میکرد. شما اینقدر به امریکا نزدیک شدهاید. امریکا عقبنشینی کرد و تحریمها را برداشت؟ همیشه پاسپورتهای ما را اعتبار ؟؟؟؟ تو نماینده میفرستادی ما به جمهوری اسلامی ؟؟؟؟. دانشمند ما را نروژ و فنلاند اخراج کردند. توهینهایشان یک مورد و دو مورد نیست. از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد، بلکه لحن امریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در مذاکرات و تریبونهای عمومی بیان کردند. میدانید به ما چه گفتهاند؟ ما به آژانس کاری نداریم و امریکا برگشته و گفته است از این به بعد خود من باید سالی چهار بار مراکز نظامی شما را بازدید کنم. از این به بعد هر تست موشکی دارید باید با اجازه من باشد. در مجموع آقا میفرمایند: «معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها به هیچ چیز کمک نمیکند.» چرا آقایان ادامه میدهند؟ دائماً هم پشت تریبونها میگویند مقام معظم رهبری... مقام معظم رهبری دارد این را میگوید. امریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند، بلکه تحریمها را هم افزایش دادهاند. البته میگویند این تحریمها جدید نیستند. چه کسی میگوید جدید نیستند؟ شخص آقای ظریف میگوید جدید نیستند. همان حرف امریکاییها را میزند. ببینید آقا چه میگوید: «بلکه تحریمها را هم افزایش دادند. البته میگویند این تحریمها جدید نیستند، اما در واقع جدید است» و مذاکره در زمینه تحریم هم فایده نداشته است. آخرین جمله آقا این است: «تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا در باره ایران ادامه دارد، تعامل با امریکا نیز هیچ وجهی ندارد.» حالا با امریکاییها قدم هم میزنند! دارند اعلام میکنند ما دستهایمان را بالا بردهایم.
عرضم را جمع و خیلی عذرخواهی میکنم. چارهای نداشتم. یک سری چیزهای دیگر هم هست، نمیخواهم برایتان بخوانم. فقط این نکته را بدانید که هر وقت با امریکاییها نشستیم مشکل ما حل میشود، نمیشود. در عمل هم دیدیم همه هستهای را دادیم و هیچ چیزی نصیب ما نشد. روز به روز تحریم جدید، روز به روز پولهای ما را میگیرند. ما تصمیم دشمنی با امریکا نداریم. پس نشستن با امریکا و باج دادن به او فایدهای ندارد. شاهدش این است. هر وقت جلوی امریکا ایستادیم نفت ما گران شد. هر وقت دولت اصلاحات سر کار آمد، اینها دولت اصلاحات هستند، دوره خاتمی نفت شد هفت، هشت و دوازده دلار. این دولت هم که سر کار آمده است، این همه اینها با هم خوبند، نفت از ۱۱۰ دلار به زیر ۵۰ دلار رسیده است. چرا؟ قرآن میفرماید که ویژگی سگ این است.
آقا! نعمت و زندگی ما دست امریکا نیست، دست خدای متعال است. برگردید به اقتصاد مقاومتی، برگردید به طرف جوانهایمان، برگردید واردات و کالاهای لوکس را قطع کنید. چرا پورشه وارد میکنید؟ بیایید به زندگی مردم برسید. دنبال حاشیهسازی هم نباشید. نمیخواستم این را بگویم، ولی جالب است همین ظریف، روحانی و اینها از دست خود من شکایت کردهاند. نماینده مجلس حق دارد اظهار نظر کند. در مجلس نشسته بودم یک وقت دیدم زنگ زدند که پروندهات به دادگاه ویژه رفته است. گفتم من نماینده هستم. گفتند خب باش! بفرما دادگاه ویژه. رفتم و دیدم آقای ظریف پرونده قطوری برایم درست کرده است که نبویان دارد در راستای امریکا حرکت میکند. چرا؟ چون این چیزها را دارد میخواند. بگذریم. بیدار باشیم. حواسمان جمع باشد. بدانیم این حرف غلطی است و نشست و برخاست با امریکا هیچ فایدهای ندارد. برای سلامتی تکتک این ملت بزرگ و قهرمان ایران صلوات ختم کنید. به خدا قسم مردم بسیار خوبی داریم. در این مملکت روی دو قشر قسم حضرت عباس میخورم، یکی مردم و یکی مقام معظم رهبری. این وسط مسئولین مثل بنده فایده نداریم. برای سلامتی تکتک این مردم بزرگ و قهرمان ایران که ما به خدا قسم افتخار میکنیم که چنین ملتی داریم و سلامتی همه مراجعمان و در رأس آنها مقام معظم رهبری و در رأس همه سلامتی وجود مقدس امام زمان(عج) و نابودی دشمنان اسلام، این ملت و مقام معظم رهبری صلواتی ختم بفرمایید.
شما نماینده مجلس هستید. بفرمایید شما نمایندگان چه کار کردید؟ منافع ملت دست شماست. چه کار کردهاید؟
فرمایش صحیحی است. میپرسند شما نمایندگان چه کار کردهاید؟ چرا حرف نمیزنید؟ مردم که کاری از دستشان برنمیآید. توجه کنید. این انتقاد شما را به خودمان صد در صد قبول دارم. ما چند نماینده داریم این طرف و آن طرف میچرخیم و تبلیغ میکنیم. چرا همه نمایندهها نمیآیند؟ چرا نباید همه را بیاوریم؟ دنبالش هستیم. انتقاد شما صد در صد وارد است، اما حواستان جمع باشد. اینها با این کارها برنامههای دیگری هم دارند. به قول خودشان میگویند دو سال بعد انتخابات مجلس داریم. حواستان جمع است؟ بالاتر. انتخابات مجلس خبرگان داریم. عین جملهشان این است که باید خبرگانی درست کنیم که بتواند رهبر را استیضاح کند. بدانید دنبال چه چیزی هستند. بیدار باشید. مردم باید بیدار باشند که دو باره سرمان کلاه نرود. وظیفه ما صد برابر شماست. درست هم هست. باید بیشتر کار کنیم.
مقام معظم رهبری فرمودند باید تحریمها را همهجانبه بردارند.
بله، آقا یک شرط گذاشتند. نمیخواستم اینها را بگویم. دارید دهان بنده را باز میکنید. آقا فرمودند هستهای و همه چیز را دادید، حالا باید همه تحریمها را بردارند. الان میدانید چه شده است؟ اینها دارند مذاکره میکنند. امریکا گفت تحریمها را برمیدارم. البته نگفت برمیدارم و رفع میکنم، گفت تعلیق میکنم، یعنی باز قابل برگشت است. اینها را کی برمیدارید؟ خبر دارید؟ امریکا گفت ۲۰ سال بعد برمیدارم. اینها دارند چانه میزنند کمی کمتر شود و میگویند ۲۰ سال خیلی زیاد است.
بدانید امریکا چه جوری است. خود امریکا میگوید به چهار دلیل تحریم گذاشته است:
۱. به خاطر دفاع از حزبالله ـ به قول اینها تروریسم.
۲. به خاطر اینکه حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود.
۳. به خاطر موشکها. چرا موشکی ساختهاید که به اسرائیل میرسد و اسرائیل را سر جای خودش مینشاند؟
۴. به خاطر هستهای.
گفتهاند ۲۰ سال بعد فقط تحریم در باب هستهای را برمیداریم و آن سه تا همچنان سر جای خودش باقی است. شما را به خدا مذاکره با امریکا به نفع ماست؟ یک ذره عقبنشینی میکنند؟ تازه در هستهای هم گفتهاند. یکپنجم آن را برمیداریم. رفتم وزارت امور خارجه و گفتم پس قرار نیست همه هستهای را بردارند؟ گفتند نه، یکپنجم. تازه دارند چانه میزنند بهجای ۲۰ سال بشود پنج سال و ده سال. امریکا دارد میگوید پانزده سال، خیرش را ببینید! تا پانزده سال بعد هم تعلیق است، رفع نیست. پانزده سال بعد وقتی برداشته خواهد شد که مشکل موشکی شما حل شود، مشکل PNB حل شود. آژانس بیاید و رضایت بدهد. برای ژاپن ۳۰ سال طول کشید تا آژانس رضایت داد. تازه ژاپنی که با خودشان است. پس به نظر شما تحریمها کی برداشته میشود؟ آقا! بایستید. هر زمان که ایستادید این سگ عقبنشینی میکند. یک نمونه برایتان میگویم. در جنگ با همین تحریمها چقدر پیروز شدیم؟ در پزشکی در منطقه بر قله ایستادهایم. اول انقلاب همه کشورهای منطقه تحت سیطره امریکا بودند. لبنان تحت اشغال اسرائیل بود. از شما سئوال میکنم الان لبنان در اشغال اسرائیل است؟ یکی از سربازهای مقام معظم رهبری ـ سید حسن نصرالله ـ پشت تریبون رفته و اعلام کرده است اسرائیل! اگر مردی بیا یک وجب از خاک لبنان را اشغال کن.
سئوال؟ در لبنان ما از امریکا شکست خوردیم یا امریکا از ما شکست خورد؟ در سوریه ما از امریکا شکست خوردیم یا امریکا از ما شکست خورد؟ در عراق ما داریم از امریکا شکست میخوریم یا امریکا دارد از ما شکست میخورد؟ در یمن! تحلیلگر کویتی صدایش بلند شد که سران عرب! بیدار شوید. ایران سه پایتخت بیروت، دمشق و بغداد را گرفته است و دارد صنعا را هم میگیرد. چه کسی دارد در کشورها شکست میخورد؟ در سوریه، عراق، لبنان و یمن امریکا از ما شکست خورد. کدخدای منطقه ملت ایران است. نروید کدخدا را ببینید. مشکل ما اینهاست. متأسفانه باور دیگری است. بگذریم. برای سلامتی خود و خانوادهتان صلوات بفرستید.
پس لازم شد دیگر شعار «مرگ بر امریکا» را بدهیم.
[شعار مرگ بر امریکای حضار]
پینوشتها:
(۱) قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۱۷
(۲) قرآن کریم، سوره اعراف، آیه ۱۷۶
کد مطلب: 33705
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdchmqnx.23nxvdftt2.html