شش گزینه جایگزینی سجادی/ دو نفر در حال نرمش برای وزارت ورزش
9 مرداد 1402 ساعت 12:09
با توجه به اینکه حمید سجادی تاکنون چهار کارت زرد از مجلس دریافت کرده، استیضاحش طبق ماده ۲۰۹ آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول میشود.
به گزارش خط نيوز، فرهیختگان نوشت: اسفند 1401 بود که بالگرد حامل وزیر ورزش و تعدادی از همکاران و دستیارانش در شهرستان بافت، هنگام فرود سقوط کرد. حمید سجادی، وزیر ورزش در این حادثه بهدلیل آسیب جسمی وارد شده، برای مدتی در بیمارستان بستری بود اما پس از چند هفته مجددا به کار خود بازگشت و در جلسه هیات دولت حاضر شد. در حاشیه یکی از جلسههای هیات دولت در سال جدید و در فروردین 1402 سجادی در پاسخ به این پرسش که آیا شرایط ادامه بر مسند وزارت را دارد یا نه؟ گفته بود که تصمیمگیرنده در این خصوص شخص رئیسجمهور است و بنده تصمیمگیر نیستم ولی من سر کارم هستم و کارم را انجام میدهم. پیش از اتفاق سانحه بالگرد یعنی تا قبل از اسفند 1401 نیز هر چندوقت یکبار زمزمههایی از استعفای سجادی شنیده میشد و هر بار وزارت ورزشوجوانان، خبرهای منتشرشده را تکذیب میکرد تا اینکه بالاخره تقریبا هفت روز پیش، سجادی استعفایش را تقدیم رئیسجمهور کرد و در متن استعفایش دلیل این کنارهگیری را وضعیت نامناسب جسمیاش بهدلیل سقوط بالگرد توضیح داده بود. 4 مرداد سخنگوی دولت در رابطه با استعفای وزیر ورزش در حاشیه جلسه هیات دولت گفت: «آقای سجادی از زمان سانحه سقوط بالگرد، عارضههایی جسمانی متعددی برای او ایجاد شد و چند مرتبه با رئیسجمهوری مذاکره داشت و بهنوعی استعفا داده بود؛ چراکه سیر درمان مطابق با سرعت مورد انتظار پیش نمیرفت. پزشکان هم مستمر به او هشدار میدادند که نیازمند استراحت بیشتر و جراحیهای دیگری است. درخواست استعفای آقای سجادی به رئیسجمهوری تحویل داده شده اما هنوز در این زمینه تصمیمگیری انجام نشده است.» تا به اینجای کار و در این دوسالی که سجادی سکاندار وزارت ورزشوجوانان بود، این وزیر چهار کارت زرد از مجلس گرفت و آخرین بار نیز یکی از نمایندگان شیراز از او طرح سوال کرده بود. همچنین گفته میشود که قرار بود سجادی پیش از استعفا از سوی نمایندگان مجلس، استیضاح شود. علیرضا سلیمی، عضو هیاترئیسه مجلس اعلام کرده بود که طرح استیضاح وزیر ورزشوجوانان دوم مردادماه به هیاترئیسه مجلس تقدیم شده و در جلسه بعدی مجلس، اعلام وصول خواهد شد. «طبق این تصمیم و با توجه به اینکه حمید سجادی تاکنون چهار کارت زرد از مجلس دریافت کرده، استیضاحش طبق ماده ۲۰۹ آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول میشود. با تصمیم هیاترئیسه استیضاح حمید سجادی وزیر ورزشوجوانان اعلام وصول میشود. طبق ماده ۲۰۹ آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی چنانچه کارت زردهای وزیر از سه مورد بیشتر شود، طرح استیضاح وی بدون نیاز به بررسی در کمیسیون، توسط هیاترئیسه اعلام وصول میشود.» وزیر ورزش در این دو سال ازجمله وزرایی است که انتقادهای بسیاری نسبت به عملکردش وارد بود. از وضعیت تیمهای پرطرفدار پایتخت استقلال و پرسپولیس، حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا و تبدیل این تیم به یک تیم معمولی تا حتی همین تمرکز تام و تمام وزارتخانه روی فوتبال و بیتوجهی به سایر فدراسیونهای دیگر ورزشی. برای همین رفتن سجادی از وزارت ورزش با توجه به عملکرد او در این دو سال و البته بهوجود آمدن مشکلات جسمی درپی سقوط بالگرد؛ امری دور از انتظار نبود و حتی اگر روند درمان او خوب پیشمیرفت، این دست فرمان وزارت ورزش درنهایت به استیضاح یا استعفا ختم میشد. گزینههای وزارت ورزشوجوانان شنیدهها حاکی است که 6 گزینه برای جانشینی سجادی در وزارت ورزش مطرح شده است. وحید یامینپور، سینا کلهر، محمد عباسی، علی بهادریجهرمی، کیومرث هاشمی و محمد آخوندی 6 گزینه مطرحشده برای وزارت ورزشوجوانان هستند. وحید یامینپور در کارنامه کاریاش معاونت فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس را دارد و درحالحاضر معاون امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان است و سال گذشته نیز با حکم رئیسجمهور بهسمت دبیر شورای عالی جوانان منصوب شد. کلهر نیز دکتری سیاستگذاری فرهنگی دارد و اکنون معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش به عهده اوست. عباسی هم وزیر ورزش دوره احمدینژاد و در سالهای 90 تا 92 و پیش از آن هم وزیر تعاون بود و الان عباسی رئیس سازمان امور اجتماعی کشور است. علی بهادریجهرمی نیز سخنگو و دبیر هیات دولت سیزدهم است و ریاست مرکز وکلا و تدریس در دانشگاه را در کارنامهاش دارد. کیومرث هاشمی اما فعالیتش را از ادارات تربیتبدنی شروع کرده و در دورههای مختلفی بهعنوان مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیون ورزشی کشور، دبیر هیات مرکزی گزینش سازمان تربیت بدنی کشور، مدیرکل دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات تربیت بدنی، رئیس شورای برون مرزی سازمان تربیت بدنی و معاون سازمان و رئیس مرکز توسعه ورزش قهرمانی کشور منصوب شده است. او در مجمع انتخاباتی کمیته ملی المپیک در ۳۰ دی ماه ۱۳۹۲ با کسب ۴۲ رای از ۶۰ رای ماخوذه در پست رئیس کمیته ملی المپیک به مدت چهارسال برگزیده شد و سرپرستی فدراسیون فوتبال، دبیری شورای عالی المپیاد ورزش ایرانیان، رئیس ستاد مبارزه با دوپینگ کشور، قائممقام وزیر در امور تربیت بدنی آموزش و پرورش و نمایندگی ایران برای شرکت در جلسات کمیته بینالمللی ورزش و تربیت بدنی سازمان یونسکو را در کارنامه خود دارد. محمد آخوندی درحالحاضر عضو شورای شهر تهران است و در کارنامهاش حضور در هیاتمدیره باشگاههای سایپا و نساجی مازندران را دارد. گفته میشود که در بین این 6 گزینه، آخوندی و عباسی ظاهرا شانس بیشتری برای حضور در کابینه هیاتدولت بهعنوان وزیر ورزشوجوانان را دارند. اولویتهای وزارت ورزش کدامند؟ اگرچه حالا وزارت ورزش از وضعیت پریشان حاکم بر آن در دو سال گذشته، خلاص شده اما باید توجه داشت که درحال حاضر، وزارت ورزش و جوانان به مجموعهای از تصمیمات مهم درخصوص اولویتهای این وزارتخانه نیاز دارد. از اولویتهای کوتاهمدت وزارت ورزش میتوان به روشن شدن وضعیت کاروان و سهمیههای المپیک 2024 پاریس، گرفتن حق پخش لیگ برتر و رسیدگی به وضعیت استقلال و پرسپولیس اشاره کرد. جریان حق پخش بازیهای لیگ از این قرار است که فوتبال ایران برخلاف فوتبال روز دنیا از حقوق اولیه خود یعنی حق پخش تلویزیونی بازیها محروم است و تیمها و باشگاههای فوتبال سالهاست که به بهرهبرداری صداوسیما از بازیهای لیگ اعتراض دارند. مهدی تاج (رئیس فدراسیون فوتبال) و محمدرضا کشوری فرد (سرپرست سازمان لیگ فوتبال ایران) خرداد ماه امسال در واکنش نادیدهگرفتن حق پخش تلویزیونی در برنامه هفتم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور در نامههای جداگانه به رئیس مجلس و فراکسیون ورزش مجلس اعتراض خود را اعلام و خواستار تجدیدنظر شده بودند. حق پخش تلویزیونی در فوتبال جهان سازوکارهای مختلف دارد. عمدهترین شکل آن، مدل جمعی است. در این روش، سازمان برگزارکننده رقابتها با کانالهای مختلف پخش مذاکره میکند و درنهایت به صورت شفاف، درآمد حاصل از حق پخش بین باشگاهها تقسیم میشود. بررسی درآمد لیگهای آسیایی از حق پخش تلویزیونی نشان میدهد که اصلیترین دلیل نابرابری تقابلهای باشگاههای ایرانی با رقبای متمولشان در لیگ قهرمانان آسیا به دلیل تحقق نیافتن این درآمد است. ایسنا در گزارشی در اینباره نوشته است: «برای درک میزان اهمیت حق پخش تلویزیونی نیاز است که بدانید ۶۹ درصد درآمد باشگاهها در انگلیس، ۵۵ درصد درآمد باشگاهها در آلمان، ۶۸ درصد درآمد باشگاهها در اسپانیا، ۷۰ درصد درآمد باشگاهها در ایتالیا و ۵۲ درصد درآمد باشگاهها در فرانسه از این راه به دست میآید که بیشترین سهم را در بین راههای مختلف درآمدزایی به خود اختصاص میدهد.» حق پخش در فوتبال جهان به دو صورت جمعی و فردی لحاظ میشود. در مدل جمعی، باشگاهها به سازمان برگزارکننده رقابتها مجوز میدهند که قرارداد مربوط به حق پخش را امضا کند. این مدل مثل روشی است که در اکثر لیگهای فوتبال بزرگ دنیا مانند پریمیرلیگ انگلیس به کار گرفته میشود. کارشناسان میگویند از نقاط مثبت این روش، افزایش قدرت چانهزنی لیگها بهخصوص لیگهای پرتماشاگر، درگیر نبودن باشگاهها برای مذاکره با کانال پخشکننده بازی و عادلانه بودن فرمول به اشتراکگذاری به نفع باشگاههای کوچکتر است. اما در آن سوی این جریان، این روش تا حدودی به ضرر باشگاههای پرتماشاگر است زیرا آنها میتوانند به تنهایی قراردادی با رقم بهتر ببندند. در روش فردی، باشگاه مستقیما با کانالهای پخش فوتبال مذاکره میکند. این روش قبلا در اسپانیا مورد استقبال واقع شده که رئال مادرید و بارسلونا درآمد قابل توجهی از حق پخش داشتند. گفته میشود در سال ۲۰۱۴ که اتلتیکو مادرید قهرمان لالیگا شد، کاردیف سیتی (تیم سقوط کرده در پریمیرلیگ) درآمد بیشتری نسبت به قهرمان لالیگا داشت. این روش به سود باشگاههای بزرگتر است و آنها میتوانند درآمد بسیاری از حق پخش داشته باشند اما باشگاههای کوچکتر ضرر میکنند. در حال حاضر درآمد سالیانه پنج لیگ معتبر دنیای فوتبال از حق پخش تلویزیونی به شرح زیر است: پریمیرلیگ: یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون پوند بوندسلیگا یک و دو: ۹۳۳ میلیون پوند لالیگا: ۸۴۰ میلیون پوند سری آ: ۷۸۷ میلیون پوند لیگ یک و دو فرانسه: ۴۹۳ میلیون پوند اگر بخواهیم ارزش حق پخش تلویزیونی را در آسیا بررسی کنیم، ابتدا باید به سراغ رتبهبندی کیفی لیگهای فوتبال آسیا برویم. طبق رتبهبندی سال ۲۰۲۱، ۱۰ لیگ برتر آسیا به شرح زیر هستند که ارزش سالانه حق پخش تلویزیونی تعدادی از آنها مشخص شده است. ۱. عربستان سعودی: ۶۶ میلیون پوند ۲. کره جنوبی ۳. ژاپن: ۱۱۵ میلیون پوند (مجموع سه لیگ سطح اول) ۴. ایران ۵. قطر ۶. ازبکستان ۷. چین: ۹ میلیون پوند ۸. امارات: ۲۹ میلیون پوند ۹. تایلند ۱۰. اردن علاوهبر این A لیگ استرالیا بهعنوان لیگ بیستوسوم آسیا، ۲۳ میلیون پوند ارزش سالیانه حق پخش تلویزیونی آن است. این درحالی است که اصلا فوتبال در آسیا اولویت اول ورزش نبوده است. صادق درودگر، مدیر وقت کمیته بازاریابی سازمان لیگ فوتبال در لیگ هجدهم (۹۸-۹۷) اعلام کرده بود که پس از بررسیهای کارشناسی، ارزش حق پخش تلویزیونی آن دوره از رقابتها ۴۰۰ میلیارد تومان (بین ۳۶ تا ۲۸ میلیون پوند) بوده است؛ رقمی که در قیاس با باقی لیگهای آسیایی تقریبا منطقی به نظر میرسد و میتواند مشکل مالی اکثر باشگاهها را حل کند. اما با این حال در فوتبال کشورمان، علاوهبر اینکه حق پخش مسابقات انحصاری و تنها در اختیار صداوسیما است، وزارت ورزش و جوانان هنوز نتوانسته است به این ماجرا بهطور کامل فیصله ببخشد و حق پخش مسابقات لیگ برتر فوتبال را بهطور قانونی در اختیار بگیرد. البته ناگفته نماند در برههای از سوی سازمان صداوسیما مبلغی بهعنوان حق پخش در اختیار سازمان لیگ قرار میگرفت که این مبلغ در عوض تبلیغات محیطی در اختیار سازمان صداوسیما بود. اما از تاریخی به بعد، به دلیل اختلاف میان سازمان صداوسیما و فدراسیون فوتبال حق پخش منتفی شد. تا جایی که از سوی مجلس شورای اسلامی مصوبهای امضا شد که براساس آن، سازمان صداوسیما مکلف شد ۳۰ درصد از درآمدهای تبلیغات هنگام پخش بازیهای فوتبال را به وزارت ورزش و جوانان بدهد. تاج رئیس فدراسیون فوتبال کشور نیز در آخرین اظهاراتش در رابطه با حق پخش گفته است: «امروز باشگاهها نامهای را امضا و به سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال تکلیف کردند که پیگیر حق پخش باشیم. حق پخش موضوع بسیار مهمی است که باید حل شود. امروز مفصل بحث کردیم و ساعت 14 نیز با برخی مدیران درباره سقف بودجه و همچنین حق پخش جلسهای خواهیم داشت. به دوستان گفتم الان آدرس درست در مجلس شورای اسلامی است. مجلس باید در لایحه تلفیق، حق پخش را ببیند. کمیسیون فرهنگی باید این لایحه را میبرد که نبرد. کمیسیون فرهنگی وزارت ورزش نیز باید این لایحه را میبرد که این اتفاق نیفتاد. در کمیسیون فرهنگی همان چیزی تصویب شده که در برنامه ششم به تصویب رسیده است و اصلا کارایی لازم را نداشت. به همین خاطر، مدیران باشگاهها بابت این موضوع ناراحت بودند. تنها جایی که داریم کمیسیون تلفیق است و باید این بودجه را لحاظ کنند. ما اعضای کمیسیون تلفیق را دیدیم و نامهای به رئیس مجلس دادیم که اگر حق پخش در برنامه هفتم دیده نشود به مشکل میخوریم؛ چراکه در صدور مجوز حرفهای ما را الزام خواهند کرد که باشگاهها با صداوسیما قرارداد داشته باشند. در بحث لیگ قهرمانان آسیا و جام ملتهای آسیا چنین مانعی برای پخش به وجود آمده است و در حال برداشتن این موانع هستیم تا مردم برای دیدن بازیها به مشکل نخورند. اینجا باید بهصورت جدی دنبال حق پخش باشیم. بار دیگر نامه باشگاهها را به رئیس مجلس خواهیم داد، اما مساله اصلی کمیسیون تلفیق است.» جنجالها و سردرگمیها در باشگاه استقلال در زمان مدیریت سجادی هم ازجمله اتفاقاتی بود که تمامی نداشت. از ماجراهای ناتمام برای انتخاب مدیرعامل تا انتخاب سرمربی و حتی از دست دادن مهرههای محبوب تاثیرگذار این تیم. ازجمله اقدامات عاجل و البته مسائلی که باید در اسرع وقت توسط وزیر جدید ورزش و جوانان بررسی شود، رسیدگی به باشگاه استقلال است. البته پرسپولیس نیز کشوقوسها و داستانهایی مشابه به وضعیت استقلال را تجربه کرد اما درنهایت این تیم به یک آرامش و ثبات نسبی نسبت به رقیب خود رسید. از مهمترین اولویتهای بلندمدت وزارت نیز میتوان به تعیین تکلیف وضعیت زیرساختهای ورزشی در کشورمان اشاره کرد. وضعیت ورزشگاههای کشور، اماکن ورزش همگانی و میزان علاقه مردم به ورزشهای همگانی در دهههای اخیر متاسفانه مغفول مانده است و امکانات ورزشی تنها در کلانشهرهای کشور متمرکز است. البته ناگفته نماند که هرقدر از پایتخت دور شویم، وضعیت این امکانات پسرفت میکند و بدتر میشود برای همین ازجمله اقدامات بلندمدت مهم در وزارت ورزش، توزیع عادلانه خدمات و زیرساختهای ورزشی کشور در سراسر کشور است. ازجمله اقدامات لازم دیگر تعیینتکلیف هویت، تکالیف، اهداف و اقدامات معاونت جوانان این وزارتخانه است. درخصوص اهداف مرتبط با معاونت جوانان آمده است: «۱ـ ارتقای هویت دینی، انقلابی و ملی جوانان ۲ـ ارتقا و تقویت سرمایه اجتماعی، مسئولیتپذیری، هویت و مشارکت همهجانبه جوانان ۳ـ بهبود و اصلاح سبک زندگی جوانان منطبق بر ارزشهای اسلامی ـ ایرانی ۴ـ توسعه مشارکت داوطلبانه مردمی در امور جوانان ۵ ـ اتخاذ سیاستهای حمایتی در جهت اشتغال و ازدواج جوانان.» نهتنها در دوره ریاست سجادی بر مسند وزارت ورزش بلکه از زمان ادغام سازمان ملی جوانان با وزارت ورزش، تنها شاهد انفعال از این معاونت درخصوص امور مرتبط با جوانان بودیم و کمترین تلاش را در راستای اهداف مرتبط با معاونت مربوطه و بهبود وضعیت جوانان در کشور داشتهاند. به نظر میرسد وزیر جدید ورزش باید روشن شدن فعالیت معاونت جوانان را در دستورکار خود قرار دهد تا لااقل با تعیینتکلیف این بخش از وزارتخانه انتظارها از سوی وزارت ورزش و جوانان واقعیتر باشد؛ چراکه مطالبه در این بخش با این میزان از انفعال، تنها میتواند مطالبه بدیهیات مرتبط با امور جوانان باشد. آمارها میگویند نرخ بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٤ ساله حاکی از آن است که 24.2 درصد از فعالان این گروه سنی در زمستان ١٤٠١ بیکار بودهاند. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (زمستان ١٤٠٠) 1.1 درصد افزایش یافته است. بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ١٨ تا ٣٥ ساله نیز نشان میدهد که در زمستان ١٤٠١، ١٧,٤ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. این در حالی است که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به زمستان ١٤٠٠، به میزان 0.8 درصد افزایش یافته است. همچنین نرخ بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٤ ساله، حاکی از آن است که 21.6 درصد از فعالان این گروه سنی در بهار ١٤٠٢ بیکار بودهاند. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (بهار ١٤٠١) 2.4 درصد کاهش یافته است. بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ١٨ تا ٣٥ ساله نیز نشان میدهد که در بهار ١٤٠٢، 15.5 درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. این در حالی است که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به بهار ١٤٠١، به میزان 1.1 درصد کاهش یافته است. اکنون باید منتظر ماند و دید در میان 6 گزینه احتمالی برای وزارت ورزش و جوانان کدام یک درنهایت به صندلی وزارت خواهند رسید و در مدت فعالیت خود چه تصمیماتی را برای پاشنهآشیل این وزارتخانه یعنی معاونت جوانان اتخاذ خواهند کرد.
کد مطلب: 69724
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdchkqn-.23nwidftt2.html