اسامی و القاب امام زمان (عج)
2 تير 1392 ساعت 14:24
در این یادداشت اسامی و القاب حضرت ولیعصر (عج) از بیان مرحوم ثقت الاسلام نوری آورده شده است.
مرحوم ثقت الاسلام نورى در بيان اسمای شريفه امام عصر (عليه السلام)، با استناد به آيات و روايات و كتب آسمانى پيشين و تعبيرات راويان و تاريخ نگاران تعداد ۱۸۲ اسم و لقب براى حضرت مهدى(عليه السلام) ذكر مى كند و مدّعى است كه در اين مقام، از استنباط هاى شخصى و استحسان هاى غير قطعى خوددارى کرده است كه در غير اين صورت چندين برابر اين اسما و القاب، قابل استخراج از كتب مختلف بوده كه از آن جمله است:
محمّد، احمد، عبداللّه، محمود، مهدى، برهان، حجّت، حامد، خلف صالح، داعى، شريد صاحب، غائب، قائم، منتظر و ... .
كنيه هاى آن حضرت عبارتند از: ابوالقاسم (هم كنيه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم))، ابوعبداللّه، اباصالح كه مرحوم نورى ابو ابراهيم، ابوالحسن و ابوتراب را نيز از كنيه هاى ايشان شمرده است.
در اينجا به ذكر پاره اى عناوين و صفات كه در ضمن زيارت هاى مختلف و ادعيه مربوط به حضرت مهدى (عليه السلام) مورد تصريح قرار گرفته است، اشاره داريم، با اين اميد كه دقّت و تأمّلى در آنها، ما را با شوونات مختلف آن بزرگوار آشنا ساخته و مقاماتى را كه غالباً از لسان معصومين (عليهم السلام) در ضمن اين دعاها و زيارت ها براى امام دوازدهم (عليه السلام) بر شمرده شده برایمان روشن تر سازد.
قابل ذكر اينكه تمام اين عناوين و اوصاف به طور خاص در مورد حضرت مهدى (عليه السلام) وارد شده، اگر چه بسيارى از آنها در مورد ساير امامان بزرگوار اسلام (عليهم السلام) نيز مى تواند مصداق داشته باشد.
ديگر اينكه، آنچه ذكر مى شود نه به ادّعاى اسم يا لقب آن حضرت، بلكه بعنوان بهرهورى از تعابير موجود در نصوص زيارت و دعاست، اعم از اينكه واژههاى مفرد يا جملهاى توصيفى باشد.
بقيّة اللّه: باقيمانده خدا در زمين.
خليفة اللّه: جانشين خدا در ميان خلايق.
وجه اللّه: مظهر جمال و جلال خدا، سمت و سوى الهى كه اولياى حق رو به او دارند.
باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى كه خداجويان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى كنند.
داعى اللّه: دعوت كننده الهى، فراخواننده مردم به سوى خدا، منادى راستين هدايت الى اللّه.
سبيل اللّه: راه خدا، كه هر كس سلوكش را جز در راستاى آن قرار دهد سرانجامى جز هلاكت نخواهد داشت.
ولى اللّه: سرسپرده به ولايت خدا و حامل ولايت الهى، دوست خدا.
حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن كس كه براى هدايتِ در دنيا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى كنند.
نور اللّه: نور خاموشى ناپذير خدا، ظاهركننده همه معارف و حقايق توحيدى، مايه هدايت رهجويان.
عين اللّه: ديده بيدار خدا در ميان خلق، ديدهبان هستى، چشم خدا در مراقبت كردار بندگان.
سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقيمانده نسل پيامبران.
خاتم الاوصياء: پايان بخش سلسله امامت، آخرين جانشين پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم).
علم الهدى: پرچم هدايت، رايت (بیرق) هميشه افراشته در راه اللّه، نشان مسير حقيقت.
سفينة النّجاة: كشتى نجات، وسيله رهايى از غرقاب ضلالت، سفينه رستگارى.
عين الحيوة: چشمه زندگى، منبع حيات حقيقى.
القائم المنتظر: قيام كننده مورد انتظار، انقلابى بىنظيرى كه همه صالحان چشم انتظار قيام جهانى اويند.
العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.
السيف الشاهر: شمشير كشيده حق، شمشير از نيام بر آمده در اقامه عدل و داد.
القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سياه فتنه و جور.
شمس الظلاّم: خورشيد آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمين.
ربيع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شكوفايى انسان، فصل اعتدال خلايق.
نضرة الأيّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاريخ.
الدين المأثور: تجسّم دين، تجسيد آيين بر جاى مانده از آثار پيامبران، خودِ دين، كيان آيين، روح مذهب.
الكتاب المسطور: قرآن مجسّم، كتاب نوشته شده با قلم تكوين، معجزه پيامبر در هيات بشرى.
صاحب الأمر: دارنده ولايت امر الهى، صاحب فرمان و اختياردار شريعت.
صاحب الزمان: اختيار دارِ زمانه، فرمانده كل هستى به اذن حق.
مطهّر الأرض: تطهير كننده زمين كه مسجد خداست، از بين برنده پليدى و ناپاكى از بسيط خاك.
ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، برافرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گيتى.
مهدى الامم: هدايتگر همه امّت ها، راه يافته راهنماى همه طوايف بشريت.
جامع الكَلِم: گردآورنده همه كلمه ها بر اساس كلمه توحيد، وحدت بخش همه صف ها.
ناصر حق اللّه: ياريگر حقِ خدا، ياورِ حقيقت.
دليل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسان ها در راستاى اراده خداوند.
الثائر بأمر اللّه: قيام كننده به دستور الهى، برانگيخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غير خدا به امر خدا.
محيى المؤمنين: احياگر مؤمنان، حياتبخش دل هاى اهل ايمان.
مبير الكافرين: نابود كننده كافران، درهم شكننده كاخ كفر، هلاك كننده كفار.
معزّ المؤمنين: عزّت بخش مؤمنان، ارزشدهنده اهل ايمان.
مذلّ الكافرين: خواركننده كافران، درهم شكننده جبروتِ كفر پيشگان.
منجى المستضعفين: نجات دهنده مستضعفان، رهايى بخش استضعاف كشيدگان.
سيف اللّه الّذى لاينبو: شمشير قهر خدا كه كندى نپذيرد.
ميثاق اللّه الّذى أخذه: پيمان بندگى خدا كه از بندگان گرفته شده.
مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مركز پيدايش زمان.
ناموس العصر: نگهدارنده زمان، كيان هستى دوران.
كلمة اللّه التامه: كلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهى.
تالى كتاب اللّه: تلاوت كننده كتاب خدا، قارى آيات كريمه قرآن.
وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پيمان تخلّف ناپذير الهى.
رحمة اللّه الواسعة: رحمت بىپايان خدا، لطف و رحمت بىكرانه پروردگار رحمت گسترده حق.
حافظ اسرار رب العالمين: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى.
معدن العلوم النبويّه: گنجينه دانش هاى پيامبرى ـ خزانه معارف نبوى.
نظام الدين: نظام بخش دين.
يعسوب المتقين: پيشواى متقين.
معزّ الاولياء: عزت بخش ياران.
مذلّ الأعداء: خواركننده دشمنان.
وارث الانبياء: ميراثبر پيامبران.
نور ابصار الورى: نور ديدگان خلايق.
الوتر الموتور: خونخواه شهيدان.
كاشف البلوى: بر طرف كننده بلاها.
المعد لقطع دابر الظلمه: مهيّا شده براى ريشه كن كردن ظالمان.
المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بين بردن كژي ها و نادرستى ها.
المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف كردن ستم و تجاوز.
المدّخّر لتجديد الفرائض و السنن: ذخيره شده براى تجديد واجبات و سنن الهى.
المؤمّل لاِحياء الكتاب وحدوده: مورد اميد براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.
جامع الكلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.
السبب المتصل بين الأرض و السماء: واسطه بين آسمان و زمين، كانال رحمت حق بر خلق.
صاحب يوم الفتح و ناشر راية الهدى: صاحب روز پيروزى و برافرازنده پرچم هدايت.
مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دل ها بر اساس رضايت و درستكارى.
الطالب بدم المقتول بكربلا: خونخواه شهيد كربلا.
المنصور على من اعتدى عليه وافترى: يارى شده عليه دشمنان وافترا زنندگان.
المضطرّ الّذى يجاب اذا دعى: پريشان و درماندهاى كه چون دعا كند دعايش مستجاب شود.
کد مطلب: 15444
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdchkknz.23nmkdftt2.html