توهین یا کسر شأن؟ مسئله این است...
سعید محبی
17 شهريور 1393 ساعت 14:05
در سال های گذشته با توسعه فضای مجازی و به تبع بوجود آمدن انواع سایت های خبری و تحلیلی، وبلاگ ها و سایت های شخصی, شبکه های اجتماعی و به طور کلی فناوری های دیجیتال، فضای نقد و انتقاد و قرار گرفتن مسوولین و سیاسیون و اهل فرهنگ و به طور کلی فعالان درعرصه اجتماع در معرض نقد و اعتراض اهل قلم، نخبگان، حوزویان و دانشگاهیان، دانشجویان, خبرنگاران و عموم مردم توسعه یافته و به تبع بحث های حقوقی این موضوع مانند بسیاری از موضوعات مستحدث دیگر مغفول, حقوق و تکالیف فرد و جامعه و اشخاص حقیقی و حقوقی مبهم و در هاله ای از غبار و رویه دادگاه ها و دادسراها نیز از تشتتی بی منطق که ناشی از ضعف جدی قانون است رنج می برد.
یکی از این موضوعات حقوقی در حفاظت از شان معنوی اشخاص که در مباحث حقوقی با عنوان جرائم علیه حیثیت یا تمامیت معنوی اشخاص نامیده میشود، مبحث توهین یا اهانت است. موضوع این نوشتار نظم حقوقی ایران در خصوص توهین و اهانت, قوانین راجع به آن بوده و پیشنهادی به نویسندگان و نقادان و پیشنهادی به قانون گذار دارد.
۱. تا قبل از سال ۱۳۷۷ ماده ۶۰۸ قانون تعزیرات قانون حاکم در توهین به اشخاص حقیقی و ماده ۶۰۹ قانون راجع به افراد منصوب در سمت های حکومتی, ماده ۵۱۳ قانون مربوط به توهین به مقدسات و ماده ۶۱۴ ماده راجع به توهین به ولی فقیه محسوب میشد و تفسیر این مواد توسط قانون گذار اساسی به قاضی سپرده شده بود.
اصلی ترین ماده فوق که چراغ راه فهم موضوع توهین محسوب میشد ماده ۶۰۸ قانون تعزیرات بود. این ماده در صدر خود توهین مد نظر قانون را تبیین میکرد: توهین به افراد از قبیل "فحاشی و استعمال الفاظ رکیک" . به عبارت دیگر توهینی از منظر قانون توهین کیفری محسوب میشد و مشمول ضمانت اجرای قضایی و جزایی بود که از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک باشد.
به عبارت اصولی حقیقت قانونی واژه توهین محصور در مصادیق تند توهین بوده و زمانی که فحاشی یا لفظ رکیک به کار نرفته باشد توهین محقق نمیشد. هرچند ممکن است توهین به حقیقت لغوی یا عرفی محقق گردد. اما این موارد از دایره اخلاق عمومی مردم محسوب و با ضمانت اجرای عرفیات جامعه صیانت میگشت و در آخرت نیز ممکن بود موقع حساب الهی محاسبه گردد اما از منظر قانونی مشمول مجازات و ضمانت اجرا نبود.
برای فهم این معنا می توان به این کلمات توجه نمود:
چاپلوس. کاسب و دلال سیاسی. وکیل الدوله. متحجر و افراطی. بی سواد. بزدل. حقیر. پست و خرد. خود فروخته. آلت دست. مذبذب. باندباز. خبیث و هزار کلمه دیگر.
هیچ یک از این کلمات از مصادیق فحاشی و لفظ رکیک مانند آنچه که فحش های ناموسی یا فحاشی به پدر و مادر و خانواده طرف مقابل باشد محسوب نمی گردد. از این رو مطابق قانون سال ۱۳۷۵ که قبل از آن هم سابقه قانونی طولانی داشته است جرم محسوب نمیشده است.
اما...
۲. اما در سال ۱۳۷۷ قوانین مربوط به توهین و اهانت مورد استفسار از مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. سوال و استفسار به این قرار بود: آیا منظور از عبارت (اهانت، توهین و یا هتک حرمت) مندرج در مقررات جزائی از جمله مواد (۵۱۳)، (۵۱۴)، (۶۰۸) و (۶۰۹) قانون مجازات اسلامیو بندهای (۷) و (۸) ماده (۶) و مواد (۲۶) و (۲۷) قانون مطبوعات عبارت است از بکار بردن الفاظی که دلالت صریح بر فحاشی و سب و لعن دارد یا خیر؟ و در صورت عدم صراحت مطلب و انکار متهم بر قصد اهانت و هتک حرمت آیا موضوع از مصادیق مواد مورد ذکر میباشد یا خیر؟
پاسخ مجلس شورای اسلامی به این سوال پاسخی "وسعت دهنده" به مفهوم توهین بود. با پاسخ مجلس دایره توهین بسیار وسیع شد و کلماتی که در فوق برای ایضاح مطلب بیان نمودیم همگی در دایره توهین و اهانت وارد شد. پاسخ مجلس به این شرح است:
از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین عبارت است از بکار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجامحرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمیگردد. همان طور که از متن عبارت " یا ارتکاب اعمال و انجامحرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود" واضح است آنچه معیار و ملاک قانونی مقرر در ماده ۶۰۸ می بود (فحاشی و استعمال الفاظ رکیک) به تخفیف و تحقیر توسعه پیدا نمود.
از اینجاست که استعمال بسیاری از الفاظ بعد از تصویب این استفساریه مشمول مجازات گردیده اند و به تعبیر یکی از اساتید حقوق جزا اگر استادی وارد کلاس شود و دانشجو به پای او بلند نشود توهین ماده ۶۰۸ محقق شده است.
از این رو با استفساریه فوق اگر کسی به دیگری بگوید:
مردک کچل تو شکر میل فرمودی! مرتکب سه توهین در یک جمله شده است!
کوتوله سیاسی. دیکتاتور. ظالم. سیّاس. حراف. وراج. بی وجدان. کم شعور. بزدل... همگی از دایره توهین محسوب میشوند که بسیار مورد استفاده برخی هستند.
۳. پیشنهاد مختصر اول به نویسندگان و اهل قلم و همچنین به صاحبان و مدیران مسوول سایت ها و خبرگزاری ها و روزنامه و نشریات و صاحبان تریبون و منبر آن است که معیار را اخلاق افراد مودب جامعه قرار دهند؛ زیرا همان طور که پیداست قانونگذار هر گونه بی ادبی منجر به تخفیف و کسر شأن افراد را نشانه رفته و از آن حمایت کیفری کرده است.
۴. و پیشنهاد صریح به قانون گذار آن است که برای جلوگیری از بسته شدن فضای نقد و ترسیدن نویسندگان و نقادان بین توهین از نوع اول (الفاظ رکیک و فحاشی) که مجازات حبس و شلاق در پی دارد با توهین از نوع کسر و تخفیف شأن افراد تفاوت گذاشته و این موارد یا مانند قبل سال ۷۷ جرم زدایی کرده و یا حداکثر به نسبت شدت جرم صرفا به جزای نقدی محکوم نماید. به این ترتیب هم اصل تناسب میان جرم و کیفر رعایت میشود و هم قلم ها از نقد باز می ایستد که وظیفه قانونگذار ایجاد فضای امن برای نهی از منکر است...
*کارشناس حقوقی
کد مطلب: 28846
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdch-6ni.23n6kdftt2.html