چرا خاتمی به دنبال استعفای روحانی است؟

20 فروردين 1398 ساعت 12:00

قشری‌نگری است اگر نقد اصلاح‌طلبان نسبت به عملکرد دولت را صرفاً و اصلاً، داستانی ساده، پیش پاافتاده و غیرمهم تصور کنیم. برخی از اصلاح‌طلبان به آقای روحانی پیشنهاد کرده‌اند که در صورت ناتوانی از ریاست دولت استعفا کند.


به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: خرده‌گیری اصلاح‌طلبان از دولت آقای حسن روحانی، گاه سیر نزولی به خود می‌گیرد و گاهی هم میل به صعود می‌یابد. حال اما به نظر می‌رسد که هنگامه، هنگامه روی غلتک افتادن دوباره چرخ انتقادات است. انگار، موتور حمله اصلاح‌طلبان علیه دولت تدبیر، بار دیگر آهنگِ روشن شدن، به خود گرفته است؛ ترک‌تازی هیبت و هیاتِ جبار طبیعت در ایام نوروز هم مزیدی بر علت شد تا تیغ تیزِ حملاتِ رفرمیست‌های وطنی، هر چه عمیق‌تر و کارگرتر، بر پیکره رنجور دولت فرود بیاید. ادامه این گزارش که پرداختی مجمل به هجوم بی‌پیرایه چهره‌های حامی دولت، نسبت به عملکرد رییس‌جمهوری و همکارانش است را از دست ندهید. آقای رییس‌جمهوری، آستین‌ها را بالا بزن به گزارش جهان نيوز به نقل از صبح نو؛ گزارش‌مان را با آقای الیاس حضرتی آغاز می‌کنیم؛ عضو فراکسیون امید و مدیرمسوول روزنامه اصلاح‌طلب «اعتماد». این عضو حزب اعتماد ملی در روزهای ابتدایی سال جاری، در گفت‌وگویی با انتقاد از عملکرد رییس‌جمهوری گفت: «دعوای ما با دولت با این روش مدیریتش است که «آقای روحانی، آستین‌ها را بالا بزن و به‌جای اینکه هشت ساعت کار می‌کردی الآن باید 16‌ساعت در دفتر بنشینی و حتی بعضی شب‌ها هم آنجا بخوابی تا استاندار و رده بخشدار هم بدانند که رییس‌جمهوری امروز در اتاق کار خود خوابیده، تخت گذاشته و اتاقش را به‌عنوان اتاق جنگ برای دفاع از اقتصاد مقاومتی انتخاب کرده و می‌خواهد اقتصاد بدون نفت را راه بیندازد.» دولت بی‌تصمیم، دیرتصمیم و بدتصمیم حضرتی با بیان اینکه دولت در کار خودش جدی نیست، گفت: «من بارها گفته‌ام و اسم این دولت را دولت بی‌تصمیم، دیرتصمیم و بدتصمیم گذاشته‌ام؛ یعنی دلش می‌خواهد هم پیاز را بخورد هم جریمه را بدهد و هم ... را بخورد هر سه تا خسارت را خودش بخورد، به جهنم! اما به مردم تحمیل می‌کند.» تیم اقتصادی دولت، تجربه ندارد وقتی اظهار‌نظر بیشتر فعالان سیاسی، به خصوص اصلاح‌طلبان را واکاوی و تحلیل می‌کنیم، می‌بینیم آن‌ها در بیان چرایی حمایت‌شان از دولت تدبیر، عمدتاً توجیهی جز اینکه چاره‌ای غیر از این حمایت ندارند به زبان جاری نمی‌کنند؛ گویی همه آن‌ها از هم اکنون، پایان کار دولت را انتظار می‌کشند. یکی از این چهره‌ها که این چنین می‌اندیشد، آقای یدالله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی است. او در گفت‌وگویی، دلیل حمایتش از دولت را «ناچاری» دانست و اظهار داشت: «ما الان چاره‌ای جز حمایت از دولت نداریم و نمی‌توانیم وسط راه بگوییم که دیگر نیستیم، زیرا هم سهیم هستیم، هم مسوولیم و هم باید پاسخگو باشیم.» طاهرنژاد با وجود تمجید از کارنامه کاری دولت نخست حسن روحانی، یعنی دولت یازدهم، گفت: «دولت دوم روحانی کارش سخت شد، ضمن اینکه تیم اقتصادی منسجمی هم نداشته و ندارد و متأسفانه الان دولت خلاصه شده در چند نفر و در واقع چند نفری که تجربه کافی و دانش وافی برای اداره شرایط سخت اقتصادی را ندارند و همین مسأله نیز روز‌به‌روز بر حجم مشکلات و انبوه گله‌مندی‌ها افزوده است.» هزینه‌های شراکت همانطور که آمد، طاهرنژاد دلیل ادامه حمایت اصلاح‌طلبان از دولت را، از سر ناچاری و به اقتضای سهامداری و شراکت در ساخت دولت دانسته است. این رویکرد به‌طور مشخصی، در ادبیات و کنش سیاسی آقای محمدرضا عارف نیز قابل رؤیت است. رییس فراکسیون امید، در روزهای پایانی سال‌97، در سومین نشست مطبوعاتی مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس، با اشاره به ارتباط اصلاح‌طلبان با دولت گفت: «اصلاحات در سال‌۹۲ و ۹۶ از روحانی حمایت کرد و فراکسیون امید هم که بخشی از جریان اصلاحات است نمی‌تواند مستقل از این جریان موضع‌گیری کند. من معتقدم حمایت ما از دولت باید همراه با نقد جدی باشد. ما از دولت حمایت می‌کنیم. هزینه آن را هم باید بدهیم، ولی باید نقد هم داشته باشیم.» بوی استعفاء قشری‌نگری است اگر نقد اصلاح‌طلبان نسبت به عملکرد دولت را صرفاً و اصلاً، داستانی ساده، پیش پاافتاده و غیرمهم تصور کنیم. آقای محمود میرلوحی، عضو حزب اصلاح‌طلب «اتحاد ملت» در روزهای پایانی سال گذشته، طی گفت‌وگویی، برای نخستین‌بار از ماجرای درخواست تعدادی اصلاح‌طلب از حسن روحانی برای استعفا از جایگاه ریاست‌جمهوری پرده برداشت. این عضو شورای شهر تهران صراحتاً گفت: «برخی از اصلاح‌طلبان به آقای روحانی پیشنهاد کرده‌اند که در صورت ناتوانی از ریاست دولت استعفا کند.» میرلوحی با این وجود گفت که محمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات، در خصوص ادامه فعالیت حسن روحانی، اظهار نظری نداشته است. درخواست رییس جریان اصلاحات از روحانی با وجود سخن میرلوحی مبنی‌بر اظهار نظر نکردن محمد خاتمی نسبت‌به ادامه فعالیت حسن روحانی در جایگاه ریاست‌جمهوری، آقای علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، طی گفت‌وگویی تأکید کرد: «من شنیده‌ام رییس دولت اصلاحات به روحانی گفته است که اگر نمی‌تواند از ریاست‌جمهوری استعفا دهد و شرایط خود را مطرح کند و اگر امکان‌پذیر نیست، اجازه گرفته و کناره‌گیری کند.» مزاحم آقای روحانی نشوید! در روزهای ابتدایی سال جاری، سیل خانمان‌براندازی تعدادی از شهرهای کشور را در نوردید. «آق قلا» از توابع استان گلستان، جزء نخستین مناطقی بود که سیل را تجربه کرد. با وجود حضور به‌موقع نیروهای ذی‌صلاح جهت امدادرسانی به مردم این منطقه، منتقدان دولت(فارغ از جناح‌بندی‌های مرسوم سیاسی) بر این اعتقاد بودند که رییس‌جمهوری، به جای حضور در منطقه «قشم» باید از نزدیک و به‌طور میدانی، در جریان کمک‌رسانی به مردم قرار می‌گرفت؛ امری که البته با تأخیری چند روزه محقق شد. صوفی فعال اصلاح‌طلب روز چهارم فروردین‌ماه امسال، در گفت‌وگویی، با اشاره به غیبت رییس‌جمهوری و حضورنیافتنش در میان سیل‌زدگان گلستانی گفت: «سیل گلستان یک حادثه طبیعی است و مطمئناً از قبل کسی خبردار نبوده است اما دلیل عدم حضور آقای روحانی در بین سیل‌زدگان گلستانی جای تعجب دارد؛ متأسفانه آقایان در تعطیلات به سر می‌برند و خیلی نباید مزاحم‌شان هم بشویم.» دو قطبی جهانگیری-روحانی آقای عبدالله ناصری از مشاوران محمد خاتمی نیز منتقد عملکرد حسن روحانی در ایام وقوع سیل است. او در گفت‌وگو با روزنامه اصلاح‌طلب «آرمان» با بیان اینکه برای نوع مدیریت آقای رییس‌جمهوری در بحران اخیر نمره خوبی در نظر نمی‌گیرم، گفت: «نخبگان جامعه نیز برای دولت آقای روحانی در مدیریت بحران سیل کارنامه قابل توجهی قائل نیستند و معتقدند عملکرد دولت و وزارت کشور در این زمینه ضعیف بوده است. البته مسوولان دولتی و وزارت کشور در رسانه‌ها عنوان می‌کنند که بحران را به خوبی مدیریت کرده‌اند؛ با این وجود، این سخنان با واقعیات همخوانی ندارد و در واقع وضعیت به شکل دیگری بوده است.» پس از روی کارآمدن دولت دوازدهم در مردادماه سال‌96، خط خبری و رسانه‌ای به خصوصی از سوی اصلاح‌طلبان پیگیری شد (و کماکان پیگیری می‌شود) مبنی بر اینکه «اسحاق جهانگیری» به واسطه بند‌و‌بست‌های اعمالی از سوی اطرافیان نزدیک به رییس‌جمهوری، خاصه محمود واعظی و محمدباقر نوبخت، آن توان و کارآمدی سابق جهت اثرگذاری در رأس قوه مجریه را ندارد و بنابراین برای هرزنرفتن سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات که به زعم ایشان، متعین در قامت معاون اول رییس‌جمهوری است، مشارالیه بایست هر چه زودتر، ضمن استعفا از مجموعه دولت، فرار از پاستور را بر قرار ترجیح دهد. این تز هر چند تا الان رنگ واقعیت به خود نگرفته، اما به سوژه اصلی درگیری گاه و بی‌گاه جریان اصلاحات با حزب اعتدال و توسعه که واعظی دبیرکلی آن را به عهده دارد، تبدیل شده است. عبدالله ناصری با تلقین مجدد دوقطبی روحانی-جهانگیری، با هدف اولاً حمایت از آقای معاون اول در برابر رییس‌جمهوری و ثانیاً، برائت ضمنی جریان اصلاحات از کارنامه ضعیف دولت در مدیریت بحران، گفت: «بخشی از وظایف آقای روحانی به آقای جهانگیری منتقل شده بود و وی با حضور میدانی در استان‌های سیل‌زده از نزدیک بحران را مدیریت می‌کردند و بین دستگاه‌های مرتبط هماهنگی ایجاد می‌کردند». باید دید آیا سیر حملات بی‌سابقه اصلاح‌طلبان به دولت، همین جا قصد فروکش کردن دارد یا اینکه در آستانه انتخابات مجلس در اسفند‌98، باید شاهد قوت و شدت گرفتن انتقادات باشیم.


کد مطلب: 58860

آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcgz79n.ak9734prra.html

خط نيوز
  http://khatnews.com