»ويروس بدبيني«
2 دی 1397 ساعت 15:46
دکتر علی دارابی: با کمال تأسف و افسوس مسوولان ارشد کشور امروزه در خط مقدم گسترش بياعتمادي، نااميد کردن مردم، سياهنمايي، تخريب همديگر، تسويه حسابهاي سياسي و باندي و ارسال نشان و علامت(سيگنال) به دشمنان قسمخورده مردم و انقلاباند و اين از حيرتهاي تاريخي در سابقه ملتي چون ما ايرانيان است! آنها در شعارهاي انتخاباتي خود را "خادم مردم" و در مسند قدرت "ارباب مردم" ميدانند! در موسم تبليغات و رأيگيري از "ارزشهاي ديني و انقلابي"، "برقراري صلح و عدالت" و "گفتوگو" حتي با "دشمنان" سخن ميگويند؛ اما در مسند قدرت منتقدان خود را "نادان و بيشعور" خطاب ميکنند و راه هرگونه گفتوگو و تضارب آراء را مسدود ميکنند. واقعيت آن است که کشور را داريم "پرهزينه" اداره ميکنيم و اين هزينههاي گزاف متوجه مسوولان است؛ وگرنه مردم در هر عرصهاي از انقلاب از جنگ، سازندگي، مقاومت و... پيشگام بودهاند. شهيد رجايي ميگفت: "در جهنم خداوند جايي را قرار داده است که فشار عذابش مساوي با گناه 36 ميليون انسان است. آنجا براي من و امثال من است که حرکت، سخن و برخوردمان روي زندگي 36 ميليون انسان اثر ميگذارد." اگر خداباوري و آخرتگرايي مديران کشور شبيه رجايي بود، آيا باز هم اين همه پمپاژ نفرت و بدبيني در جامعه را شاهد بوديم؟ نمايندهاي در مجلس ميگويد: "50 درصد مجلس بهدنبال فروپاشي نظام جمهوري اسلامي هستند." اين همان مجلسي است که بايد عصاره فضايل ملت و در رأس امور باشد و نماينده مذکور هيچ تذکر و توبيخي نميگيرد! - يکي از دلايل اينگونه سخنان و استمرار اين مواضع "انتخابات و صندوق رأي" است؛ مقاماتي که براي خوشآمد مخاطباني که رأي آنها را جلب کنند حرف ميزنند و اوج اين بيصداقتيها و افزايش بياعتمادي مردم در انتخابات و بهويژه انتخابات رياستجمهوري است. - علت ديگر "حافظه تاريخي مردم" و فراموشي آنهاست. مردم درگير هزاران مشکلات بزرگ و کوچک خود هستند و فراموش ميکنند که چرا و چگونه بايد رأي دهند! - سومين عامل نقش رسانهها، مطبوعات، خبرگزاريها و رسانههاي اجتماعي و فضاي مجازي است. البته که نقش صداوسيما در اين ميان از اهميت بيشتري برخوردار است و بايد همه رسانهها پرسشگري و نظارت عمومي را فارغ از مسائل جناحي در دستور کار خود قرار دهند. - احزاب و تشکلهاي سياسي، نخبگان حوزه و دانشگاه چهارمين عامل در سالمسازي افکار عمومي و برونرفت از اين وضعيت هستند. احزاب سياسي در حکم چرخ دنده دموکراسي هستند. جامعهپذيري سياسي و کمک به اجتماعي شدن آحاد مردم، ارتقاء نظم و انسجام تشکيلاتي در جامعه، افزايش سطح آموزش و دانش عمومي و آگاهيهاي سياسي از جمله کار ويژههاي احزاب است. اما در اين ميان تجميع تقاضاهاي متعدد، متنوع و متکثر مردم، دستهبندي و فرموله کردن آنها و انتقال به مسوولان و تلاش سازمانيافته براي اخذ پاسخ به نمايندگي از مردم يک امتياز منحصربهفرد از سوي احزاب است که متأسفانه بهدليل عدم فقدان احزاب حرفهاي و کارآمد اين نقيصه بزرگ را در کشور شاهد هستيم. اگر همه اين مسائل طي شد، اما باز بهجاي آنکه مسوولان به وظايف خطير خدمتگزاري خود عمل کنند، مشکلات را به گردن ديگري بيندازند و از زير بار پاسخگويي فرار کنند و باز هر تريبون و رسانهاي که بهدست آوردند عليه نظام، انقلاب و ارزشهاي آن مصاحبه و سخنراني کنند، بايد قوه قضاييه بهعنوان مدعيالعموم وارد شود و اين قبيل مسوولان نالايق و بيکفايت را به پاي ميز محاکمه بکشاند تا ديگران ياد بگيرند که "بر سر درخت ننشينند و بُن نَبُرند".
کد مطلب: 56393
آدرس مطلب: http://khatnews.com/vdcfmmdt.w6dv1agiiw.html