جریان انقلابی اکنون دو کاندیدای اصلی دارد یعنی آقای جلیلی و آقای لنکرانی. هر یک از این دو بزرگوار واجد ویژگیها و توانمندیهایی هستند و ممکن است نسبت به نقطه ایده آل ما فاصله هایی نیز داشته باشند که دارند. اکنون دیگر زمان بحث در خصوص این کاستیها نیست.
به گزارش
خط نیوز، محمد مهدی تهرانی در
میثم تمار نوشت:
تا چند روز دیگر نتیجه تایید صلاحیتهای شورای نگهبان اعلام خواهد شد و انتخابات بدین ترتیب وارد فاز جدیتر خود میشود. حساسیت این عرصه ایجاب میکند کمکم بساط نقدهای درونگفتمانی را جمع کنیم و کلانتر به صحنه بنگریم. باید مراقب باشیم مبادا نقد و درگیری در جبهه خودی موجب شود از خطر اصلی در صحنه انتخابات باز بمانیم و تنها خود را تضعیف کنیم.
جریان انقلابی اکنون دو کاندیدای اصلی دارد یعنی آقای جلیلی و آقای لنکرانی. هر یک از این دو بزرگوار واجد ویژگیها و توانمندیهایی هستند و ممکن است نسبت به نقطه ایده آل ما فاصله هایی نیز داشته باشند که دارند. اکنون دیگر زمان بحث در خصوص این کاستیها نیست. زمان آن است که همه ظرفیتهای کشور در حمایت جدیتر و گسترده تر از این دو بزرگوار فعال شود. در خصوص هر یک از این دو بزرگوار ویژگیهای مثبت و منفیای قابل طرح است که در ادامه خواهد آمد:
ویژگیهای دکتر جلیلی
+ برخورداری از ظرفیتهایی که آشنا با گرههای کور مسائل کشور هستند نظیر مجموعه ایتان(شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران) و دستاندرکاران برنامه ثریا، برخورداری از ظرفیت جریاناتی نظیر جنبش عدالتخواه دانشجویی و نخبگان و جوانان دانشگاه امام صادق(ع)، دانشگاه شریف و... همچنین حمایت چهرههایی چون دکتر فیاض، وحید جلیلی، دکتر زاهدیوفا و دکتر درخشان. گفتنی است طرح تحول اقتصادی از بستر دانشگاه امام صادق(ع) برخواست و دکتر زاهدیوفا از چهرههای جدی در این صحنه بود که اشراف کافی به مسائل این طرح و مشکلات کنونی آن دارد.
+ اشراف سعید جلیلی به مسائل کشور به جهت درگیر بودن با دستگاهها و وزارتخانههای مختلف در حوزههای متنوع فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... در شورای عالی امنیت ملی. توضیح اجمالی آنکه در زمان ایشان شورای عالی امنیت ملی کمی فراتر از گذشته عمل کرد و در موضوعاتی نظیر فتنه، کنترل تحریمها و... مسئولیتهایی کلیدی و محوری را عهدهدار شد. اقتضای این مسئولیتها جلسه گذاشتن با دستگاهها و وزارتخانههای مختلف و مدیریت فضای کشور در حوزه مربوطه بود. این ورود ایشان در موضوعات مختلف موجب شکلگیری نوعی اشراف به مسائل گوناگون کشور شده است.
+ برخورداری از برنامه شسته و رفته. ویژگی برنامه سعید جلیلی چنان که گفته میشود شسته و رفته بودن آن است. در واقع برنامه ایشان انشاء نیست. مجموعه مسائلی کلیدی و تعیینکننده است که حاصل بررسیهای گستردهای است. ممکن است حاصل برخی آسیبشناسیها در یک خط بیان شده باشد. این ویژگیِ برنامه، آن همهفهم میکند.
+ جدی بودن در کلام. اولیهترین ویژگی یک کاندیدا این است که مردم این اطمینان را پیدا کنند که او میتواند و میشود کار را به دست او سپرد. در واقع اولیهترین ویژگی جدی بودن است که این ویژگی در کلام و نوع سخن گفتن کاندیدا تبلور پیدا میکند. نوع بیان یک کاندیدا تأثیر بالایی بر میزان رقبت مردم به آن کاندیدا دارد. آقای جلیلی جدی است.
+ گفتمانی سخن گفتن. ویزگی دیگر مهم آقای جلیلی این است که کاملا گفتمانی حرف میزند و همراهان و حامیانش را نیز به گفتمانی عمل کردن دعوت میکند. این ویژگی بزرگی است بدین جهت که گفتمان تعیینکننده است.
+ پرهیز از ورود به مجادلات سخیف سیاسی. ویژگی مثبت دیگر آقای جلیلی این است که نگاه کلانتر نسبت به جریانات سیاسی کشور دارد و اساساً علاقمند به ورود به بسیاری از دعواهای کنونی کشور که به مجادلاتی خرد و سطحی بدل شدهاند نیست. این ویزگی او میتواند در صورت پیروزیاش فضای جدیدی را در کشور حاکم کند و کشور را از فضای سیاستزده کنونی خارج کند. همچنین او در مناظرات نیز میتواند تعیین کننده زمین بازی باشد. این ویژگی نیز در مجموع ویژگی مهمی است.
+ مدیری تحولی است بدین معنی که جسارت تحول و بر هم زدن بنیانهای نادرست و اسلوبهای کلیشهای گذشته را دارد. از روحیهای انقلابی برخوردار است.
+ ساده زیست است. بنا به موقعیتی که اکنون ایشان دارد میتوانست شاید میبایست بیش از ۲۰ محافظ و همراه میداشت. او اما یک راننده ساده دارد و گاه خود سوار بر پراید رانندگی میکند.
+ یک چهره علومانسانی و آشنا با مباحث دینی است. پایاننامه کارشناسی ارشد او با موضوع "سیاستخارجی پیامبراکرم(ص)" و پایاننامه دکتریاش با موضوع "پارادایم اندیشهی سیاسی اسلام در قرآن" نوشته شده که این توانایی دکتر جلیلی در فهم اجتهادی نصوص دینی و پیگیری مقوله تحول در علوم انسانی را میرساند.
+ دنبال خدمت است نه حاشیه و مصاحبه و خودنمایی. معتقد است اگر مدام خدمتمان را در بوق کنیم حسود پیدا میکنیم و همان خدمتها به محل دعوا تبدیل میشود. او به خدمت همراه با گمنامی معتقد است. معتقد است باید هدف را دید نه خود را و باید در این مسیر سربازی و جانبازی کرد.
+ برخورداری از نگاهی باز که تأکید میکند همه ظرفیتها را آزاد کنید! این نگاه باز که احمدینژاد نیز در شکلگیری ستادهای انتخاباتیاش داشت، نگاهی مثبت و قابل توجه است. این نگاه فرصتمحور و مثبتنگر به ظرفیتهای اجتماعی است.
ویژگیهای دکتر لنکرانی
+ حمایت صریح آیتالله مصباح یزدی و آیت الله خوشوقت از ایشان. این حمایت تمامقد از سوی شخصیتی چون آیتالله مصباح و آیتالله خوشوقت قابل توجه است و نوعی اطمینان از صلاحیت دکتر لنکرانی را ایجاد میکند. این حمایت موجب شده لنکرانی در بسیاری از جمعها و در نگاه بسیاری از بزرگان مورد توجه ویژه قرار گیرد.
+ برخورداری از برنامه تدوین شده با محوریت چهرههایی چون دکتر داوودی، دکتر میرکاظمی، دکتر سلیمانی و دکتر زارعی. هر یک از این بزرگواران که در تدوین برنامه مشارکت داشتهاند، خود از شبکه و ظرفیتهایی برخوردارند که این ظرفیتها به انضمام ظرفیتهایی در دانشگاهها و حوزه علمیه در نوشتن برنامه به کمک گرفته شدهاند. میرکاظمی از سالها پیش مجموعهای را برای بررسی مسائل اقتصادی کشور راهاندازی کرده بود و اساتیدی را نیز گرد خود جمع کرده بود. سایر بزرگواران نیز به همین ترتیب از ظرفیتهایی برخوردارند. برخی اساتید حوزه که در اقتصاد اسلامی صاحبنظر هستند نیز مورد مشورت قرار گرفتهاند. ظرفیتهایی چون ظرفیت موسسه امامخمینی(ره) در صورت پیروزی ایشان در انتخابات مورد استفاده ایشان قرار خواهد گرفت. دکتر داوودی نیز از چهرههای اصل دخیل در طرح تحول اقتصادی و پیگیری تحول در نظام بانکداری به شمار میآید.
+ سابقه حضور او در وزارت بهداشت به عنوان یک نیروی انقلابی کارنامهای خوب برای او به یادگار گذاشته است. وزارت بهداشت فعالیتی گسترده دارد و مدیریت دانشگاههای علومپزشکی را نیز عهدهدار است. این سابقه اجرایی موفق در وزارت بهداشت و به کارگیری نیروهای جوان در این وزارتخانه برای او حسن محسوب میشود. حضور لنکرانی در جمع هیئت وزیران و در سفرهای استانی و آشنایی با مسائل جاری دولت نیز در همین راستا قابل ذکر است.
+ خودمانی است. در جلساتی که برگزار میشود در کنار بچهها مینشیند، گرم میگیرد، همدل میشود و حرفهای آنان را میشنود. این خودمانی بودن و بیآلایش بودن ویژگی مهمی است. چهرهای بشّاش و گرمابخش دارد. خاطرهای که یکی از دوستان از ماجرای ساندویچ خوردن با دکتر لنکرانی مطرح کرد اگر چه خاطرهای به ظاهر ساده و معمولی است اما حکایت از روحیه خاکی و خودمانی و صمیمی لنکرانی دارد.
+ نقدها و پیشنهادها را میشنود. آغوشش برای پذیرش نقطهنظرات مختلف باز است، استقبال میکند و در صورت لزوم پاسخ میگوید. خاطرم هست یک بار شاید حدود ۶ اساماس بلند ۱۰تایی(!) برای ایشان زدم که حاوی نکاتی بود. همین اساماسها را در قالب ایمیلی به درخواست ایشان برایشان فرستادم. ایشان خواندند و مواردی را پاسخ گفتند. این ویژگی شاید با همان روحیه خاکی و صمیمی ایشان سنخیت داشته باشد. شخصیتی افتاده که بعد از حمایت صریح آیتالله مصباحیزدی میگوید حمایت ایشان حمایت از یک گفتمان است و نه یک شخص! این عظمت روحی ایشان را میرساند.
+ مواضع روشن سیاسی. در هیچ زاویه از مواضع سیاسی ایشان ابهامی وجود ندارد. ایشان همواره در صحنه بوده است و مواضعی روشن و شفاف دارد.
+ استادتمام دانشگاه است. موقعیت علمی او در سطح دانشگاهی موقعیتی قابل توجه است. اگر اشتباه نکنم آقای لنکرانی و آقای ولایتی در میان کاندیداهای کنونی استادتمام هستند. ممکن است فرد دیگری نیز البته اینگونه باشد و حقیر بیاطلاع باشم.
+ چهرهای تشکیلاتی است. او جزو موسسین جامعه اسلامی دانشجویان است و تشکیلاتی بودن جزو ویژگیهای مسلم اوست. لنکرانی برخی ضعفهای پایداری را میشناسد و البته معتقد است این مجموعه در حال شدن است. او برخوردار از ظرفیت تشکیلاتی این مجموعه نیز هست.
+ سادهزیست و انقلابی است. او نیز بدون محافظ است!
جمعبندی حقیر
معتقدم هر دو بزرگوار از ویژگیها و ظرفیتهای قابل توجهی برخوردارند و فاصله این دو بزرگوارجلیلی و لنکرانی خیلیزیاد و چشمگیر نیست. حقیر آمادگی کمک به ستادهای هر دو بزرگوار و ترویج گفتمان امام و انقلاب را دارم و معتقدم در شرایطی که هر دو بزرگوار در صحنه حضور دارند میتواند فعالیت این دو مورد توجه اقشار مختلف مردم قرار گیرد و ظرفیتهای کشور را بیش از پیش به سوی گفتمان انقلاب جلب کند. البته قبل از مناظرههای تلویزیونی میتوان در خصوص تداوم این حضور موازی تصمیم گرفت.
حقیر همچنان آقای جلیلی را ارجح و اصلح میبینم. البته این قضاوت یک قضاوت بسته شده و غیرقابل تغییر نیست. همه دوستان میتوانند در مسیر فرارو که با جدیتر شدن رقابتها ظرفیت کاندیداها بیش از پیش شناخته میشود در صورتی که فردی را نسبت به فردی دیگر ارجح و توانمندتر دیدند به سوی او سوق پیدا کنند و حقیر نیز قطعا چنین خواهم کرد.
مهم آن است که بدانیم دیگر وقتی برای منازعه و جدال درونگفتمانی نیست و میبایست هر چه سریعتر توجه خود را به جبهه اصلی جلب کنیم. دو بزرگواری که در صحنه حضور دارند نیز هر دو واجد امتیازهای قابل توجهی هستند و این گونه نیست که یکی بینصیب از همه امتیازات باشد و دیگری برخوردار از همه مزایا. ممکن است ویژگیهای مثبتی یکی از این دو بزرگوار داشته باشد که دیگری ندارد و بالعکس.
مسئله جبهه پایداری و آیتالله مصباح
همه دوستان فارغ از اینکه از چه کاندیدایی حمایت میکنند و چه فردی را به عنوان اصلح شناختهاند باید توجه داشته باشند آیتالله مصباح یزدی یک ظرفیت برای انقلاب اسلامی است. میبایست این ظرفیت را حفظ کرد و مراقبت کرد مبادا این ظرفیت آسیب ببیند. این رسالت همه ماست. آنچه در نوشته پیشین آوردم هم همان طور که توضیح دادم نقد آقای مصباح نبود، نقد مشی برخی دوستان بود.
در خصوص جبهه پایداری نیز باید گفت این جبهه چنان که پیشتر ذکر شد دچار آسیبهایی است اما این بدین معنی که این جریان یک جریان انقلابی نیست و حقیر با این جریان به کلی زاویه پیدا کردهام نیست. برای کسانی که نقدهای گذشته حقیر که هنوز هم بر همه آنها پافشاری میکنم را خواندهاند، این برداشت اشتباه ایجاد نشود که حقیر از دوستان پایداری به کلی جدا شدهام. اینگونه نیست. باید مسائل را واقعی و بیطرفانه دید. آنچه طرح شد نقد درونگفتمانی بود. حقیر هم البته نه شخصیتی حزبی بودهام و نه خواهم بود. ما نباید قبیلهگرا باشیم. نقصانها را باید پذیرفت و در عین این پذیرش باید ظرفیتها را هم شناخت. جبهه پایداری اگر واقعا بخواهد میتواند وضعیت خود را با بازنگری در گذشته اصلاح کند و به یکی از اصلیترین و جدیترین جریانات کشور بدل شود. این نیازمند آسیبشناسی جدی توسط بانیان این جبهه است و اینکه واقعا به سمت این آسیبشناسی بروند. ساختار کنونی جبهه پایداری نیز خود یک معضل است که معلوم نیست چه میشود با آن کرد. نقد ما به جبهه پایداری که ممکن است برخی از دوستان این جبهه هم اتفاقا برخی از این نقدها را وارد بدانند به معنی نفی و کنار زدن کلی این جبهه نیست. به معنی واقعی دیدن صحنه، محافظهکار نشدن و پرهیز از قبیلهگرایی است.